صدور و اجرای حکم جلب در دعاوی حقوقی و کیفری چگونه است؟

11

برای گرفتن حکم جلب ابتدا باید بدانیم که دستور جلب در دعواهای حقوقی و کیفری با یکدیگر متفاوت است. اولین نکته‌ای که باید بدانیم این است که در دعواها و پرونده‌های کیفری همیشه بحث از وقوع یک جرم است. در دعواهای حقوقی حتما لازم است که حکمی قطعی صادر شده و به مرحله اجرا رسیده باشد و مالی از محکوم‌علیه یافت نشده باشد تا بتوان از دادگاه برای او درخواست جلب نمود. اما در دعواهای کیفری گاهی دستور یا قرار جلب اشخاص حتی پیش از صدور هرگونه حکم یا احراز مجرمیت، صادر می‌شود.


حتما بخوانید: آشنایی با مراحل اقامه دعوی؛ برای طرح دعوی از کجا باید شروع کنیم؟

صدور دستور جلب در دعواهای حقوقی

در دعواهای حقوقی، یعنی در درخواست و دادخواست‌هایی که بحث از وقوع یک جرم نیست بلکه افراد برای مطالبه‌ی حقوقِ مالی و غیر مالی خود، یا اجازه‌ی دادگاه برای انجام بعضی امور، یا مشخص کردن وضعیتی خاص به مراجع قضایی (همان دادگاه‌ها) مراجعه می‌کنند، حکم جلب غالبا برای امور مالی و به خصوص هنگامی که مالی از شخصی طلب دارید کاربرد خواهد داشت. هرچند جلب در این دعواها به موجب درخواست محکوم‌له (خواهان اصلی که حکم به نفع او صادر شده است) امکان‌پذیر خواهد بود و بدون درخواست، دادگاه خود رأسا جلب صادر نخواهد کرد، ولی نباید چنین پنداشت که به محض صدور حکم می‌توان درخواست جلب محکوم‌علیه (شخصی که در رأی دادگاه محکوم به پرداخت وجه یا خسارتی (محکوم به) شده است) را از دادگاه نمود. صد البته که پیش از آن مقدماتی لازم است.

۱. ابتدا باید رأی به دلیل عدم اعتراض یا طی نمودن مراحل تجدید نظر و واخواهی (در صورت وجود) قطعی شود.

رونیکس

۲. سپس یک برگ اجراییه به نشانی شخص محکوم فرستاده می‌شود و از وی درخواست می‌شود که میزان محکوم‌به را پرداخت نموده یا معادل آن مالی از هر قبیل نظیر ملک، خودرو یا هر مالی که در بازار ارزشی معادل میزان محکوم‌به داشته باشد معرفی نماید یا به دادگاه مراجعه نموده و ترتیبی جهت پرداخت مال معین کند یا اینکه با دادخواست اعسار خود را از پرداخت محکوم‌به ناتوان معرفی کند.

۳. اگر هیچ کدام از این حالت‌ها اتفاق نیفتد، شخص محکوم‌له باید به دنبال مالی از شخص بدهکار خود بیاید. به این منظور امروزه در دادگاه اغلب استعلامی از ثبت، بانک مرکزی و راهور ناجا برای یافتن ملک، حساب بانکی یا خودرویی از موکل باید انجام شود و دادگاه به این نتیجه برسد که مالی از محکوم‌علیه یافت نشده و برای دسترسی به وی برای اجرای رأی چاره‌ای جز صدور جلب و سپردن آن به محکوم‌له جهت یافتن شخص محکوم وجود ندارد.

حکم جلب

در این مرحله در صورتی‌که آدرس مشخص و قابل دسترسی از محکوم وجود داشته باشد یا در هر یک از مراحل دادرسی حضور یافته و آدرسی از خود معرفی نموده باشد اقدام به صدور جلب در محل مشخصی صادر می‌شود. در این حالت چنانچه در مدت معتنابهی (نظیر دو یا سه ماه) دسترسی به محکوم‌علیه میسر نشود، یا در حالتی که از ابتدا آدرس مشخصی از وی در دسترس نباشد، می‌توان از دادگاه درخواست صدور حکم جلب سیار را نمود. در هر صورت دادگاه بنا به فوریت و اوضاع و احوال پرونده می تواند از ابتدا حکم جلب سیار را صادر نماید، گاهی نیز پیش از صدور هرگونه حکم جلبی، دادورز یا همان مأمور اجرای حکم با مراجعه به نشانی معرفی شده، عدم دست‌یابی به محکوم‌به در آن محل را گواهی می‌کند و به این ترتیب صدور حکم جلبِ سیار از ابتدا از هر نظر برای دادگاه فراهم می‌شود.

مرحله‌ی بعدی مراجعه به کلانتری مربوطه که بنا به موقیعت می‌تواند کلانتری محل زندگی شخص محکوم‌علیه یا محلی که فرد در آنجا دیده شده، برای اجرای جلب است. پس از ثبت دستور رییس کلانتری مربوطه یک مأمور برای دستگیری فرد در اختیار شما قرا خواهد گرفت که البته این مرحله نیز نیازمند هماهنگی‌های مقتضی با کلانتری مربوطه و گاهی انتظار طولانی جهت رؤیت فردی است که قصد جلب او را دارید.

در آخر باید در نظر داشت در این نوع جلب، به محض پرداخت محکوم‌به یا معرفی مال یا ثبت دادخواست اعسار، به اصطلاح از دستور جلب رفع اثر می‌شود، به این معنی که دیگر امکان حبس کردن شخص از بین خواهد رفت. به موجب قوانین جدید، حتی در صورت دریافت دستور جلب به محض ثبت دادخواستِ اعسار فرد آزاد خواهد شد.

در نهایت باید گفت که به طور کلی جلب در دادگاه‌های حقوقی به منظور به‌دست آوردن مال است و هر زمانی که مال از راهی وصول شود، دیگر جلب محلی از اعراب نخواهد داشت.

صدور دستور جلب در دعواهای کیفری

هر زمان که بحث از جرمی باشد که در قانون از آن نام برده شده است، موضوع دعوای کیفری مطرح می‌­شود. دعوای کیفری با شکایت فرد در اداره‌ی پلیس یا دادسرا آغاز می‌شود. زمانی که شکایت ثبت شود نیاز است که برای تکمیل تحقیقات علاوه بر شاکی، متهم نیز (در صورتی که معلوم باشد) تحت بازجویی و تحقیقات قرار گیرد. برای حضورِ متهم ابتدا باید به نشانی‌ای که شاکی اعلام نموده است احضاریه فرستاد. حال در این مرحله گاهی پیش می‌آید که متهم در نشانیِ معرفی شده حضور ندارد.

اگر متهم به هر دلیل (برای مثال اگر احضاریه و برگه‌ی ابلاغ به دست وی نرسیده باشد یا به اختیار خودش به دادسرا نرفته باشد) در دادسرا یا نزد پلیس برای توضیحات مورد درخواستِ دادسرا یا دادگاه حاضر نشود، مقامِ رسیدگی‌کننده (که در دادسرا دادیار یا بازپرس است) اقدام به صدور جلب برای وی می‌نماید. در این مرحله جلب شخص نه به دلیل گناهکاری او یا اجرای حکمی که بر علیه‌اش صادر شده، بلکه به دلیل عدم توجه به دستور مقام قضایی صادر می‌­شود.

پیش از ورد به بحث صدور و اجرای حکم جلب لازم است که با برخی مفاهیمی که در متن مورد استفاده قرار گرفته است آشنا شوید:

زمانی که شاکی از شخصی شکایت می‌کند و هنوز دلیلی بر محکومیت آن شخص به دست نیامده و اتهام وی محرز نشده است، آن شخص مُشتکی‌عنه (یعنی شخصی که از وی شکایتی صورت گرفته است) یا متهم نامیده می‌شود. زمانی که وضعیت جرم مشخص و مجرمیت آن فرد ثابت شود نامِ محکوم‌علیه یا مجرم به وی اطلاق می‌شود. البته از عنوان محکوم‌علیه بیشتر در موارد حقوقی استفاده شده است و از مجرم در موضوعات کیفری.

اجرای حکم جلب

متهم پس از دستگیری به دلیل حکم جلب، نزد مقام قضایی برده شده و به محض حضور در دادسرا و ادای توضیحات مورد نظر آن مقام قضایی، اگر اتهام به وی منتسب نباشد یا اساسا در مظان اتهام نباشد (به عنوان مثال به عنوان شاهد یا مطلع حاضر شود) از جلب، رفعِ اثر خواهد شد. در غالب موارد در این مرحله نیز دستور جلب در صورت وجود شاکی، در اختیار وی قرار می‌گیرد تا مُشتَکی‌عنه را نزد مراجع قضایی حاضر کند. این گونه جلب در خصوص شاهد یا فردی که به عنوان مطلع توسط مقام قضایی احضار می‌شود ممکن است اتفاق بیفتد. یعنی اگر فردی به عنوان شاهد یا مطلع به دادسرا دعوت شود و عذر موجهی برای عدم حضور خودش در موعد مشخص شده نداشته باشد، جلب خواهد شد. البته هیچ شخصی را نمی‌توان به گفتن حرفی مجبور کرد اما به دلیل نادیده گرفتن دستور مقام قضایی ممکن است این اشخاص نیز جلب شوند.

حکم جلب

در دعاوی کیفری علاوه بر مرحله‌ی تحقیقات، امکان صدور دستور جلب در مرحله‌ی اجرای رأی نیز وجود دارد. زمانی که رأی محکومیتِ قطعی در خصوص جرمی صادر شود، محکوم‌علیه یا مجرم برای اجرای رأی به دادسرا احضار می‌شود (اجرای رأی نیز برعهده‌ی شعبی است به نام شعب اجرای احکام که در دادسرا مستقرند). در این مرحله اگر شخص محکوم برای اجرای رأی در دادسرا حاضر نشود دستور جلب وی صادر خواهد شد و رأسا یا با معرفی شاکی هرجا که یافت شود جلب خواهد شد. در خصوص محکومیت به پرداخت مالی، مثل جزای نقدی یا دیه، شخص محکوم برای مشخص کردن نحوه‌ی پرداخت آن مال به دادسرا احضار می‌شود و در صورتی که ترتیبی برای پرداخت آن مال معین کند، آزاد خواهد شد ولی در خصوص محکومیت به حبس، تا پایان مدت محکومیت خود چنانچه تغییری در وضعیت او (مثل گذشت شاکی یا تغییر قوانین یا حتی نحوه‌ی اعمال مجازات) ایجاد نشود تا پایان مدت محکومیت یا رد مال حاصل از جرم، در زندان خواهد ماند.

تهیه شده در: chetor.com

مانند یک حقوق‌دان، متن قرارداد خود را حرفه‌ای تنظیم کنید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین دیدگاه‌ها (از 11 دیدگاه)
  1. سعيد می‌گوید

    بدهكار من بعلت بدهي به سايرين در زندان است. من 50 م از وي بابت مال الاجاره و .. از وي مي خواهم. ولي تا كنون شكايت نكرده ام. به نظر شما طرح دعوي كنم؟ و چگونه؟

  2. مریم می‌گوید

    سلام.ممنونم از راهنمایی هاتون ووقتی که گذاشتید.ببخشید من ازکسی شکایت کردم بعنوان خیانت درامانت)کارت عابربانکم دستش بوده وملکی که خودش مستاجربوده رو ب کس دیگه ای اجاره داده وپولش رو بحساب من ریختن(حالا دادگاه رای دادوشکایت من رد شد ومن دوباره اعتراض کردم که دوباره رد شد اعتراضم.منباید چیکا کنم میخواستم جلب طرف رو بگیرم ایا میتونم دوبا ره اعتراض کنم .میشه بمنم حکم جلبشو بدن

  3. م می‌گوید

    سلام بعد از باطل کردن تمبر چقدر زمان باید بگذرد تا حکم جلب صادر شود؟