رهبریِ انطباقی چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟
در سال ۲۰۰۳ رقابت در بازار محصولات الکترونیکیِ مصرفی بالا گرفته بود. شرکتهای تارگت (Target)، والمارت (Wal-Mart) و کاستکو (Costco) در پیِ گرفتنِ سهم بازار از رهبران قدیمی بازار، شرکتهای بستبای (Best Buy) و سیرکت سیتی (Circuit City) بودند. نایب رئیس شرکت بستبای، جولیت گیلبرت متوجه شد که شرکت آنها فرصت مهمی برای افزایش فروش خود را از دست داده است. از گذشته همواره شرکت بر مشتریان مرد و مشتریان جوان تمرکز داشته و از تأثیر زیادی که زنان در این بازار دارند غافل شده است.
با توجه به این تحلیل، طراحی فروشگاههای خود را به گونهای تغییر داد که برای زنان جذابتر شوند. راهروها را پهنتر کردند تا رفتوآمد باکالسکهی نوزاد در آنها راحتتر شود، از نور ملایمتری استفاده کردند و صدای موزیکی که در فروشگاهها پخش میشد را کمتر کردند. در طول چهار سال درآمد این شرکت از مشتریان زن ۴.۴ میلیارد دلار افزایش یافت ( ۱۱ درصد افزایش در کل درآمد) که بیشتر آن حاصل تغییر استراتژی توسط خانم گیلبرت بود.
همهی کسبوکارها باید همانند بست بای خود را با محیطهای متفاوت وفق دهند. این تفاوت و تغییر میتواند ناشی از تغییرات در تکنولوژی، انتظارات مشتریان، قوانین و مقررات و یا انتظارات کارکنان و … باشد. رهبران باید راهی پیدا کنند تا بتوانند خود را با شرایط و تغییرات سازگار کنند و از مزایا و فرصتهایی که با وقوع این تغییرات به وجود میآیند، استفاده کنند.
حال بهترین راه برای انجام این کار چیست؟ یکی از استراتژیهای مناسب برای این شرایط، بهکارگیری رویکرد رهبریِ انطباقی است. در این مقاله خواهیم دید که رویکرد رهبری انطباقی چیست و چگونه میتوان از آن برای مدیریت چالشهای غیرمنتظره در محیط کسب و کار خود استفاده کرد.
رهبریِ انطباقی چیست؟
ران هیفتز (Ron Heifetz)، استاد دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۹۴ در کتاب خود تحت عنوان “Leadership Without Easy Answers”، بیان میکند که رهبریِ انطباقی مجموعه ای از استراتژیها و اقداماتی است که میتوان از آنها برای غلبه بر موانع و مشکلات، ایجاد تغییرات قابل توجه و سازگاری و انطباق با محیطهای پیچیده و چالش برانگیز استفاده کرد. هیفتز تئوری خود را بر پایهی زیست شناسی تکاملی و شواهدی که نشان میدهند که گیاهان و حیوانات همواره خود را با تغییر شرایط وفق میدهند، بنا کرده است. حیوانات و گیاهان آنچه که برای زنده ماندن لازم دارند را نگه میدارند و آنچه که لازم ندارند را دور میاندازند و به این ترتیب گونههای گیاهی و جانوری تکامل مییابند. به همین ترتیب، رهبران در رویکرد انطباقی از میان دانشها، مهارتها و ارزشهایی که در موقعیت قبلی داشتهاند مفیدترین و مناسبترین آنها را نگه میدارند و در شرایط آینده از آنها بهره میبرند.
هیفتز بیان میکند که فرآیند رهبری انطباقی دارای سه مرحله است که عبارتند از:
- مشاهده و زیر نظر گرفتن رویدادها و الگوها
- تفسیر و توسعهی فرضیهها
- طراحی اقدامات و مداخلات لازم
این مراحل به صورت مداوم تکرار میشوند به این ترتیب که هنگامی که یکبار همهی آنها را انجام دادید، مجددا فرآیند را از اول تکرار میکنید و مشاهدات، فرضیهها و مداخلات خود را اصلاح میکنید تا در نهایت به راه حل رضایتبخشی برسید.
مزایا
بر اساس نتایج بهدست آمده از یک تحقیق سازمانهایی که خود را با تغییر شرایط وفق میدهند عملکرد مالیِ بهتری نسبت به سازمانهایی دارند که خود را با تغییرات سازگار نمیکنند. این تحقیق بیان میکند که کسبوکارهای چالاک و انعطافپذیر، در دورههای بحرانی و شرایط دشوار بهطور مداوم عملکرد قوی و پایداری نسبت به همردههای خود دارند.
به همین ترتیب، رهبرانی که از یک رویکرد انطباقی در کنار سبک رهبری تحولگرا استفاده میکنند بهترین شرایط و آمادگی را برای هدایت سازمان در طول دورههای بحرانی و آشفتهی تغییرات دارند. آنها با همراه کردن اعضای سازمان در ارائهی راهکارهای مناسب برای مشکلات، روحیهی افراد را بالا میبرند و سپس با اصلاح مداوم ایدهها و نظرات آنها، این ایدهها را به بهترین شکل ممکن در میآورند. این رویکردِ چرخشی کمک میکند تا تصمیم نهایی، کارآمدترین و مؤثرترین تصمیم ممکن باشد.
فرآیند رسیدن به راهکارهای چندگانه، فرهنگی را به وجود میآورد که در آن افراد راحت و آزادانه و در فضایی سالم به مناظره و مباحثه با یکدیگر بپردازند و به آنها اجازه میدهد تا ایدههای خود را مطرح کنند و تفکر مستقل داشته باشند.
معایب
رهبری انطباقی نیز اشکلات خاص خود را دارد. فرآیند بررسی احتمالات جدید، درجهای از عدم قطعیت را به همراه دارد که میتواند منجر به ایجاد اختلاف و اصطکاک میان اعضای تیم شود. رهبران گروه ممکن است از اینکه نظراتشان به چالش کشیده میشود آزرده شوند و پیشنهادات دیگران را رد کنند.
این سبک رهبری مناسب همهی موقعیتها نیست. به عنوان مثال استفادهی این سبک در محیطهای غیرقابل پیشبینی مناسبتر است تا در محیطهای پایدار. وقتی یک صنعت در مرحلهی بلوغ خود به سر میبرد، باید از سبکی استفاده کنید که تخریب خلاقیت و نوآوری را بهکار گیرد و کسبوکار را رو به جلو پیش ببرد. علاوه بر این، هنگامی که مدیران ارشد باید تصمیمات فوری اتخاذ کنند، ممکن است رهبری انطباقی مناسب نباشد، چرا که زمان میبرد تا فرآیندهای مختلف آن صورت گرفته و افراد خود را با شرایط جدید وفق دهند. بنابراین در چنین محیطهایی استفاده از یک رویکرد اقتدارگرا میتواند مناسبتر باشد.
چگونه تبدیل به یک رهبر انطباقی شویم؟
مؤسسه استراتژی گروه مشاوران بوستن، چهار بعد لازم جهت تبدیل شدن به یک رهبر انطباقی را به صورت زیر بیان کرده است:
- هدایت کردن محیط کسب و کار
- رهبری با همدلی
- یادگیری از طریق خودبازنگری
- ایجاد راهکارهای برد-برد
در اینجا به بررسی هریک از این ابعاد میپردازیم و مهارتهای لازم برای هرکدام از آنها را شناسایی خواهیم کرد.
۱. هدایت کردن محیط کسب و کار
در سبک انطباقی، رهبران باید از عدم اطمینان استقبال کنند و برای داشتن عملکرد خوب در محیطهای تغییرپذیر خود را به رویکردهای جدید وفق دهند. جهت کسب موفقیت در این بعد باید:
- به دنبال دریافت اطلاعات از اعضای تیمها در همهی سطوح سازمان باشید. احتمال اینکه افرادی که نقشهای کوچکتری دارند در طول فرآیندها دچار مشکل شوند و چالش ایجاد کنند بیشتر است تا افرادی که در سلسله مراتب بالاتر قرار دارند.
- نقش رهبری را با دیگران به اشتراک بگذارید. هیچ کس نمیتواند در همهی شرایطها بهترین رهبر ممکن باشد. بنابراین، باید برخی از مسئولیتهای رهبری را به کسانی اختصاص دهید که مناسبترین شخص برای اتخاذ تصمیمات خاص جهت دستیابی به بهترین نتیجه برای سازمان هستند.
- به واکاوی دنیای پیرامون خود بپردازید. بهطور مداوم ریسکهای موجود را بررسی کنید و همواره فرضیات خود را با ساختن سناریوهای فرضی و پرسیدن سؤال “چه میشود اگر…” از خود، مورد آزمایش قرار دهید.
- هدفمند بمانید. هیفتز در راستای اشاره به اهمیت دیدگاهی که باید داشته باشید دو مفهوم تمثیلی را به این شکل در مقابل یکدیگر قرار میدهد که: “به جای اینکه در طبقهی همکف بنشینید” ، “به بالکن خانه بیایید”. منظور از این تمثیل این است که به جای این که همهی تمرکز خود را روی فعالیتهای روزانه بگذارید، روندها والگوها را در نظر داشته باشید.
۲. رهبری با همدلی
رهبرانی که از سبک رهبری انطباقی استفاده میکنند، در دیگران حس داشتن یک هدف مشترک را ایجاد میکنند و مدیریت خود را بیشتر بر پایهی اثرگذاری بنا میکنند تا دستور دادن و کنترل. جهت دستیابی به موفقیت در این بعد باید:
- از زاویهی دید دیگران به پیرامون خود نگاه کنید. بیاموزید که چگونه موقعیتهای چالش برانگیز را با نگاه کردن به آنها از زوایای متفاوت، مدیریت کنید.
- توافق جمعی را در گروه خود افزایش دهید. برای اینکه بتوانید بر دیگران تأثیر بگذارید باید با آنها ارتباط شخصی برقرار کنید. به این منظور، باید اعتقادات، ارزشها و دغدغههای آنها را درک کنید. میتوانید با ارتقای هوش هیجانی خود رابطهی خود را با اعضای تیمتان تقویت کنید.
- در دیگران حس داشتن یک هدف مشترک ایجاد کنید. برای چه هدف بزرگتری کار میکنید؟ میتوانید با ارائهی یک چشم انداز روشن از سازمان خود و مأموریت آن به اعضای تیمتان، به آنها انگیزه دهید. برای اینکه این چشمانداز به کاری که اعضای تیمتان انجام میدهند معنای بیشتری بدهد، باید با ارزشهای آنها مطابقت داشته باشد.
- برای دستاوردهای صورت گرفته پاداش در نظر بگیرید. دستاوردهای اعضای تیم را شناسایی کرده و برای آنها پاداش در نظر بگیرید. این پاداشها میتوانند لزوماً مالی نباشند. به عنوان مثال بسته به اینکه چه چیزی منجر به انگیزش افراد میشود میتوانید به آنها پروژهی مورد علاقهشان را واگذار کنید، یا مسئولیتها و سمتهای بیشتری به آنها بدهید. با دادن پاداش به افراد تعهد و وفاداری آنها به سازمان و اهداف خود را افزایش میدهید.
۳. یادگیری از طریق خودبازنگری
رهبران انطباقی مشوق آزمایش و آزمون و خطا هستند. البته همیشه نمیتوان به ایدهآلها دست یافت و گاهی شکست پیش میآید اما سازمانها از همین آزمون و خطاها و احیاناً شکستها درس میگیرند. برای کسب موفقیت در این بعد باید:
- اعتماد ایجاد کنید. برای اینکه اعضای تیم نظرات و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند، باید احساس راحتی بکنند. مطالعهی مقالهی ایجاد اعتماد در تیم میتواند به شما کمک کند تا در تیم خود همبستگی ایجاد کنید. همچنین میتوانید در اعضای تیم خود این اعتمادبهنفس را ایجاد کنید که نظرات خود را به گوش دیگران برسانند و در محیطی سالم و آزاد به مناظره و مباحثه بپردازند.
- افراد را به خلاقیت تشویق کنید. هرچه افراد تیمتان ایدهها و نظرات بیشتری ارائه کنند، احتمال اینکه به راهکار کارآمدتری برسید، بیشتر میشود. برای ترغیب تیم به خلاقیت بیشتر آنها را به تشکیل جلسات طوفان فکری تشویق کنید. اگر برخی از اعضای تیم بر اصول مذاکره و مکالمه تسلط داشتند، از تکنیکهایی نظیر طوفان فکری چرخشی و روش یادداشتنویسی کرافورد برای مشارکت دادن همه در ایده پردازیها استفاده کنید.
- محیطی برای یادگیری فراهم کنید. به عنوان بخشی از این فرآیند، باید افراد را تشویق کنید تا نظرات متنوعی ارائه کنند و راه حلهای جایگزین پیشنهاد دهند. آنها باید بدانند که شکست بخشی قابل قبول (و قابل پیشبینی) در فرآیند حل یک مشکل است.
- آزمون و سنجش ایدهها. آزمونهای کسبوکار به شما کمک میکنند تا ایدههای خود را بسنجید و قبل از اینکه منابع زیادی را برای یک پروژه بزرگ متعهد شوید، اطلاعات بیشتری را پیرامون آن بهدست آورید. بدین منظور با اعضای تیم خود همکاری کنید و یک فرضیه ایجاد کنید، آزمون مربوطه را طراحی نمائید، آزمون را انجام داده و نتایج را تحلیل کنید. گاهی اوقات میتوانید این فرآیند را با توجه به آموختههای خود آنقدر تکرار کنید تا به بهترین راهکار ممکن دست یابید.
- مدیریت عدم قطعیت با توجه به ماهیت محیط در حال تغییر، گاهی باید افراد از محدودهی آسایش خود خارج و با چالشها درگیر شوند. مقالهی مدیریت عدم قطعیت در پروژه استراتژیهایی ارائه میکند که میتوانید با استفاده از آنها به اعضای تیم خود قوت قلب دهید که میتوان از دل موقعیتهای پیشبینی نشده فرصتهایی برای پیشرفت پیدا کرد.
۴. ایجاد راهکارهای برد-برد
رهبرانی که از سبک رهبری انطباقی استفاده میکنند، بر دستیابی به موفقیت همزمان هم برای سازمان و هم برای سهامداران و ذینفعان دیگر تمرکز دارند. برای کسب موفقیت در این بعد باید موارد زیر را انجام دهید:
- ایجاد پذیرش در افراد. هرچه افراد شما خود را بیشتر با تغییرات وفق دهند، احتمال شکست کاهش مییابد. مقالهی مدیریت تحول تعدادی ابزار و تکنیک به شما معرفی میکند که میتوانید با استفاده از آنها به آرامی تغییرات مورد نظر را اعمال کنید و عدم قطعیت در سازمان خود را به طور مؤثر کنترل کنید. مهارتهای خود را که جهت پیشرفت در حوزههای مختلف به آنها نیاز دارید را با دقت مورد آزمون قرار دهید.
- فعالیتهای خود را به محدودهی سازمان خود محدود نکنید. موفقیت سازمان شما به میزان تعهد شما به فعالیتهای خارجی نظیر مواجهه با تأمینکنندگان خارج از سازمان، فروشندگان و مشتریان بستگی دارد. به آنها نیز اجازه دهید در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند و به طور منظم نظرات آنها را جویا شوید.
- شهرت و اعتبار شرکت خود را از طریق مسئولیتپذیری اجتماعی تقویت کنید. رهبران باید برای دستیابی به موفقیت در بازار به سطوح پایین شرکت خود توجه بیشتری داشته باشند. با پیوند دادن سازمان و جامعه میتوان ضمن کمک کردن به دیگران، وفادارای مشتریان و شهرت و اعتبار شرکت را افزایش داد.
ایدهی رهبری انطباقی پلی است برای رسیدن به ایدههایی که مربوط به چگونگی مدیریت یک مجموعه در محیطهای کاملا پویا و درحال تغییر میشوند.