مریم با کارکنان و اعضای تیمش جلسه‌ای درباره‌ی کاهش هزینه‌ها دارد. او متوجه می‌شود که اعضای تیم مضطرب و نگرانِ از دست دادن شغل‌شان هستند. مریم تصمیمی برای تعدیل نیروی کار ندارد، بنابراین سعی می‌کند تا با بیان خاطره‌ای شخصی کارکنانش را آرام کند. او تعریف می‌کند که چطور در گذشته شغلش را به‌خاطر تعدیل نیرو از دست داده است و از احساساتش در آن زمان می‌گوید و سپس قول می‌دهد که تمام تلاشش را خواهد کرد تا همه‌ی اعضا شغل‌شان را حفظ کنند.
مریم می‌توانست به‌سادگی تأکید کند که قرار نیست کسی اخراج شود اما با بیان یک خاطره‌ی شخصی این اطمینان را به دیگران داد که از هیچ کاری برای حفظ کارکنان دریغ نمی‌کند.
درصورت استفاده‌ی درست، خودگشودگی باعث تغییر دیدگاه، تقویت روابط و ایجاد اعتماد می‌شود. اما با افشای بی‌جا و بی‌موقع یا افشای اطلاعات نامناسب، این کار نتیجه‌ی معکوس خواهد داشت.
در این مقاله به مزیت‌های خودگشودگی می‌پردازیم و روش‌هایی را برای به اشتراک‌گذاری مناسب و به‌اندازه‌ی اطلاعات شخصی معرفی می‌کنیم.
خودگشودگی یعنی چه؟
«کاترین گرین» (Kathryn Greene)، «والرین درلِگا» (Valerian Derlega) و «آلیشیا متیوز» (Alicia Mathews) خودگشودگی را این‌طور تعریف کرده‌اند: «یک تعامل دستِ‌کم دونفره، که طی آن یکی از طرفین با اراده و میل قلبی به افشای اطلاعات شخصی درباره‌ی خودش اقدام می‌کند.»
خودگشودگی ممکن است شامل افشای اطلاعات بی‌ارزشی مانند رنگ یا غذای موردِ‌علاقه یا اطلاعات عمیقا شخصی مانند پیشینه و باورهای مذهبی باشد. برای ایجاد ارتباط و ارتقاء آن به سطحی صمیمی‌تر، خودگشودگی در هر سطحی اثرگذار است.
خودگشودگی می‌تواند زبانی یا غیرزبانی باشد. توصیف افکار، احساسات، اهداف، شکست‌ها، موفقیت‌ها و صحبت از چیزهایی که دوست داریم و چیزهایی که دوست نداریم خودگشودگی زبانی است. ما همچنین با نشانه‌هایی مانند لباس‌ها، زیورآلات و خالکوبی اطلاعات شخصی پنهان را افشا می‌کنیم.
مزیت‌های خودگشودگی
خودگشودگی را می‌توان برای اعتمادسازی، شروع دوستی، تشویق دیگران به شناخت بیشتر شما و تقویت روابط در تیم‌های مجازی به کار گرفت. همچنین می‌توانید برای استحکام رابطه با مشتریان و جلب حمایت دیگر افراد سازمان، از خودگشودگی کمک بگیرید.
همچنین پژوهش‌ها نشان داده‌اند که خودگشودگی معقول و خردمندانه شما را دوست‌داشتنی‌تر جلوه می‌دهد و دیگران را به درمیان گذاشتن اطلاعات با شما تشویق می‌کند. این امر موجب شکل‌گیری فرصت‌های کاری و حرفه‌ای می‌شود و به شما کمک می‌کند تا درصورت لزوم اطلاعاتی را که نیاز دارید به دست بیاورید. خودگشودگیِ صادقانه به‌ویژه در مقام رهبر سودمند است زیرا همدلی، دلسوزی و صداقت شما را به دیگران اثبات می‌کند.
خودگشودگی در روابط عمومی نیز کاربرد دارد. مثلا تصور کنید که لازم است تا درباره‌ی بازگرداندن محصولی معیوب درمقابل رسانه‌ها صحبت کنید. اگر به تجربه‌ی شخصی خود و اینکه شما نیز تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته‌اید اشاره کنید، می‌توانید با نشان دادن اینکه از هیچ کاری برای رفع مشکل و ناخشنودی مشتریان فروگذار نمی‌کنید، اعتبار خود را بازیابی کنید.
ریسک‌های خودگشودگی
شما باید در افشای اطلاعات شخصی خود دقت بسیاری داشته باشید. افشای اطلاعات نامناسب یا خودگشودگی بی‌موقع ممکن است که اعتبارتان را خدشه‌دار کند. همچنین باید فردی را که اطلاعات را با او درمیان می‌گذارید ارزیابی کنید. درمیان گذاشتن افکار، احساسات و تجربیات ناخوشایند، شما را سبک می‌کند اما تبدیل به باری برای دیگران می‌شود. خودگشودگی بیش از اندازه یا بی‌موقع ممکن است که موجب آسیب به روابط‌تان یا حتی به پایان رسیدنِ آنها شود.
انسان با آگاهی از اسرار و اطلاعات شخصی دیگران، درمعرض خدشه‌دار کردن اعتماد آنها قرار می‌گیرد (زیرا ممکن است که نه به‌صورت خواسته بلکه ناخواسته اطلاعات شخصی افراد را با دیگران درمیان بگذارد). بنابراین در افشای اطلاعات برای دیگران با احتیاط عمل کنید. شما برای جلب اعتماد دیگران به خودگشودگی نیاز دارید اما برای افشای اطلاعات، ضروری است که طرف مقابل‌تان قابلِ‌اعتماد باشد.
خودگشودگی در محیط کار
برای افشای صحیح اطلاعات مناسب در محیط کار نکته‌های زیر را درنظر داشته باشید:
به دیگران توجه کنید
اگر هنگام افشای اطلاعات احساس خوبی ندارید، اگر به‌تازگی موقعیت شغلی خود را به دست آورده‌اید یا اگر نمی‌دانید که افشای چه اطلاعاتی بی‌ضرر است، به همکاران‌تان توجه کنید و ببینید که آنها تا چه حدی اطلاعات شخصی‌شان را با دیگران درمیان می‌گذارند. البته این امر بستگی به ارتباط شما با هر شخص دارد اما مشاهده‌ی همکاران و میزان صمیمیت آنها نسبت به یکدیگر، به تصمیم‌گیری درباره‌ی میزان افشای اطلاعات کمک می‌کند. همچنین مشاهده‌ی خودگشودگی دیگران، اطمینان بیشتری برای این کار به شما می‌دهد.
آهسته پیش بروید
از اینکه ناگهان فردی که او را به‌خوبی نمی‌شناسید، یکی از ماجراهای طولانیِ شخصی خود را با شما درمیان بگذارد، چه احساسی پیدا می‌کنید؟ احتمالا این تعامل چندان برایتان خوشایند نیست!
زمان‌بندی در خودگشودگی اهمیت زیادی دارد. اگر پیش از زمان مناسب با انبوه داستان‌ها و احساسات به سراغ دیگران بروید، آنها را دلزده خواهید کرد. اگر خیلی دست‌دست کنید، دیگران را نسبت به خودتان دچار تردید می‌کنید.
پیش از اینکه زمان زیادی از ورودتان به سازمان یا شرکتی جدید بگذرد، خود را به دیگران معرفی کنید و اطلاعات شخصی خود همچون اطلاعات مربوط به خانواده، دوستان، سرگرمی‌ها و علاقه‌مندی‌هایتان را با آنها درمیان بگذارید. درمیان گذاشتن این اطلاعات سطحی باعث شکل‌گیری رابطه می‌شود و به شما در تصمیم‌گیری برای افشای اطلاعات شخصی‌تر در آینده و عملی کردن آن کمک می‌کند.
گشودگی دیگران را بی‌پاسخ نگذارید
پژوهش‌ها نشان داده‌اند که گشودگی دوسویه، روابط را محکم‌تر و به جلب اعتماد دیگران کمک می‌کند. با استفاده از ابزاری مانند پنجره‌ی جوهری می‌توانید در فرایندی دوسویه به بده‌بستان اطلاعات بپردازید.
با دقت گوش بدهید
هنگامی که دوستان یا همکاران‌تان از خودشان با شما حرف می‌زنند، به‌خوبی به آنها توجه کنید. مهارت‌های گوش دادن همدلانه و فعال را به کار بگیرید و به آنها نشان بدهید که درک‌شان می‌کنید.
مراقب باشید که به اعتماد دوستان و همکاران‌تان خیانت نکنید. اگر درباره‌ی افشای نکته‌ای درمورد شخصی خاص تردید دارید از خود او اجازه بگیرید یا به‌کلی از افشای آن صرف‌نظر کنید.
در استفاده از شبکه‌های اجتماعی دقت کنید
مطالب و متن‌های موجود در شبکه‌های اجتماعی هم نوعی خودگشودگی هستند. احساسات و افکاری که در فیسبوک، توییتر، لینکدین و سایت‌های دیگر به اشتراک می‌گذارید، به دیگران می‌گویند که چطور فکر می‌کنید و چه انسانی هستید؛ و این موضوع هم آثار مثبتی در پی دارد و هم منفی! فراموش نکنید که آنچه در فضای مجازی به اشتراک می‌گذارید ممکن است که سال‌ها همان‌جا بماند و توسط کسانی که نمی‌شناسید دیده شود. همیشه پیش از انتشار متن یا اظهارنظر خوب فکر کنید؛ اگر دوست ندارید که این موضوع را در صفحه‌ی نخست روزنامه‌ها ببینید، از انتشار آن خودداری کنید.
