مدل بنا؛ رویکردی برای تمایز با دیگران
فرض کنید که شما و همکارتان شغل و موقعیت یکسانی دارید، کیفیت کار هر دوی شما خوب است، هر دو در کارتان خبره هستید و به یک اندازه تلاش میکنید. اما در حالی که همکارتان به خاطر کارها و موفقیتهایش مرتب تشویق میشود و پاداش میگیرد، کسی متوجه دستاوردهای شما نیست! در نتیجه شما به تدریج به تواناییهایتان شک میکنید. این موقعیت بسیار آزاردهنده و ناامیدکننده است.
خوب است بدانید که میتوانید با نشانه گرفتن ۳ عنصر کلیدی، به شکلی چشمگیر توجه دیگران را جلب کنید و به دنبال آن از پاداشهای گوناگونی بهرهمند شوید و همچنین احترام دیگران را جلب و کاری کنید که به دنبال جذبتان باشند.
مدل «بنا» به پوشش دادن این ۳ عنصر کمک میکند و موجب برجسته شدن شما در شرکت یا سازمانتان میشود.
شناخت مدل
مدل «بنا» توسط «جوئل گارفینکِل» (Joel Garfinkle)، نویسنده، سخنران، استاد و راهنمای برخی از تأثیرگذارترین مدیران اجرایی دنیا، و بر اساس تجربهی ۲۰ سالهی او در تربیت مدیران خلق شده است. او این مدل را در سال ۲۰۱۱ در کتاب «Getting Ahead» معرفی کرد.
بر مبنای نظر «گارفینکل» بهترین بودن در کار، موفقیت شغلی را تضمین نمیکند، بلکه وجود ۳ عنصر کلیدی لازم است:
- برداشت: برداشتی که دیگران از شما دارند مهم است. اگر دیگران دید مثبتی نسبت به شما داشته باشند، قانع کردنشان برای تأمین خواستههایتان سادهتر میشود.
- نمایانی: وقتی برای افراد تأثیرگذار نمایان و هویدا (به دلایل مثبت) باشید، آنها متوجه ارزش شما برای سازمان میشوند و شناخت خوبی از شما پیدا خواهند کرد.
- اثرگذاری: مهم نیست که در چه موقعیتی باشید، وقتی بتوانید روی دیگران تأثیر بگذارید، قدرت تغییر دادن ذهن و خط فکری افراد را خواهید داشت.
کاربرد مدل بنا
مدل بنا روشهایی را برای تقویت ۳ عنصری که پیشتر بیان شد، ارائه میکند. انتخاب این عناصر ترتیب خاصی ندارد، اما بهتر است که از عنصری که در آن ضعیفتر هستید شروع کنید.
برداشت
اینکه به گمانتان دیگران چه برداشتی از شما دارند، برداشت حقیقی آنها از شما چیست و برداشت دلخواه شما کدام است، ۳ مقولهی متفاوت هستند؛ باید تلاش کنید تا هر سه را در یک راستا قرار بدهید!
برداشت دیگران از شما از تصویر شخصیتیتان، رفتار، نگرش و نظراتی که ابزار میکنید ریشه میگیرد. شما با به چالش کشیدن هر یک از این موارد میتوانید برداشت دیگران را از خودتان بهبود ببخشید.
نخست نظر دیگران را در هریک از این موارد بسنجید. از همکاران، رئیس، مشتریان، دوستان و اقوامتان تقاضای بازخورد بکنید. دلیل این برداشت آنها را کشف کنید. (از دیگران بخواهید روراست باشند، حرفهای دل خوشکنندهای که حقیقت ندارند، کمکی به شما نمیکند!)
سپس مشخص کنید که برداشت دلخواهتان (برداشتی که دوست دارید دیگران از شما داشته باشند) در هر یک از موارد ذکر شده چیست. آیا دوست دارید به عنوان طرفدار سرسخت راستی و صداقت، فردی که در فشار و دشواری با خونسردی رفتار میکند یا شخصی با ایدههای خوب شناخته شوید؟ یکی از این ویژگیها را انتخاب و برای تقویت آن تلاش کنید. برای تقویت هر یک از این ویژگیها باید اقداماتی را به فهرست کارهای پیش رو یا برنامهی عملیاتی خود اضافه کنید.
بهتر است برای تقویت ویژگیهایی تلاش کنید که با اهداف، ارزشها و خود حقیقیتان همخوانی دارند؛ تنها به خاطر پیشرفت حرفهای به شخص دیگری تبدیل نشوید. در عین حال از رفتارهایی که برداشت مثبت دیگران را نسبت به شما خدشهدار میکنند، اجتناب کنید.
توصیهی پایانی ما این است که وقتتان را با افرادی با ویژگیهای پسندیده که خواهان تقویت آنها در خودتان هستید، بگذرانید. فراموش نکنید که «شما سازمان را شکل میدهید» پس مطمئن بشوید که در سازمان خوبی کار میکنید.
در کنار این خودسنجی شاید بد نباشد که اعتبار آنلاینتان را هم ارزیابی کنید. بررسی کنید که آیا برداشت دیگران از شما در وبلاگ، انجمنها، توییتر، لینکدین و غیره همراستا با همان برداشت موردِنظر شماست یا خیر.
نمایانی
دیده شدن در محیط کار مسئلهی مهمی است. افرادی که مسئول بررسی پاداشها و ارتقای شغلی هستند باید متوجه ارزش شما برای سازمان بشوند. بیتردید آنها نمیتوانند به چیزی که از آن آگاهی ندارند، پاداش بدهند!
مهمترین عنصری که باید به دیگران نمایش بدهید، اعتماد به نفس است. اگر اعتماد به نفس نداشته باشید به سختی میتوانید تلاشها و کار سازندهتان را تبلیغ کنید.
باید کاری کنید که رئیس، همکاران، مشتریان و دیگر افراد تأثیرگذار در جریان کارتان (و نه در گزارشهای عملکرد) گاه و بیگاه متوجه دستاوردها و موفقیتهایتان بشوند. اگر موفقیتی کسب کردید، در ایمیلی به رئیستان اطلاع بدهید یا در جلسات گروهی دربارهی آن با همکارانتان صحبت کنید.
همچنین میتوانید انجام پروژههای چالشبرانگیز را به عهده بگیرید، برای عضویت در شوراهای کلیدی داوطلب بشوید، مهارتهای جدید را فرا بگیرید یا پیشنهاد معرفی پروژهتان را در جلسات دورهای شرکت یا هیئت مدیره ارائه کنید.
شاید در بوق و کرنا کردن موفقیتهایتان دور از فروتنی به نظر برسد اما آگاه کردن دیگران از فعالیتها و تلاشهایتان برای دیده شدن ضرورتی است. بهتر است هر وقت دربارهی دستاوردهای خودتان صحبت میکنید کمی هم از تلاشهای دیگران بگویید و به ارزش آنها اشاره کنید. با این کار به دیده شدن دیگران کمک میکنید که همین امر منجر به تقویت رابطهتان با آنها میشود.
«گارفینکل» معتقد است که برای دیده شدن باید ریسک کرد. اما چنین رویکردی برای هر موقعیتی مناسب نیست پس بهتر است به قضاوت خودتان تکیه کنید و فراموش نکنید که ممکن است خیلی راحت به دلایل اشتباه (به دلیل پذیرش ریسک نادرست) در مرکز توجه قرار بگیرید.
اثرگذاری
آخرین عنصر مدل بنا، اثرگذاری است. وقتی توانایی اثرگذاری داشته باشید، یعنی قدرت و کاریزمای لازم را برای تغییر موقعیتها و فکر اشخاص، آن هم بدون استفاده از قدرت جایگاه و مقامتان دارید.
توانایی اثرگذاری از موردعلاقه بودن، خبرگی و مهارت قانع کردن دیگران ریشه میگیرد.
نگاهی به کسانی که بدون تکیه بر جایگاه و عنوانشان روی دیگران تأثیر میگذارند، بیندازید. آنها چطور این کار را انجام میدهند؟ چطور رفتار میکنند؟ برای تقلید از آنها باید چه کارهایی بکنید؟ آیا میتوانید از آنها بخواهید که شما را در این زمینه راهنمایی کنند؟
در گام بعدی خبرگیتان را تقویت کنید. وقتی دیگران شما را به عنوان یک کارشناس و خبره میبینند، احترام بیشتری برایتان قائلند، به گفتههایتان اعتماد بیشتری دارند و از ایدههای پیشنهادیتان حمایت بیشتری میکنند. بنابراین با کسب دانش در زمینهی فعالیتتان خبرگیتان را افزایش دهید و هر زمان که ممکن است این دانش را به کار بگیرید.
میتوانید با توسعهی روابط خوب، جلب اعتماد و برقراری رابطهی دوستی با دیگران، علاقهی آنها را جلب کنید.
در پایان بهتر است با استفاده از ابزارهایی مانند مدل اثرگذاری و استراتژی اثرگذاری اقلیت، با روشهای اثرگذاری و قانع کردن دیگران در موقعیتهای گوناگون آشنا باشید.
چگونه در سازمان خود پلههای ترقی را بهسرعت طی کنیم.