شناسنامه‌ی کتاب
- نام کتاب به فارسی: رویای تبت
- نویسنده: فریبا وفی
- صفحات: ۱۷۵ صفحه
- سال انتشار : ۱۳۸۴
درباره‌ی کتاب
«کتاب رویای تبت» سومین رمان فریبا وفی است که در سال ۱۳۸۴ جایزه‌ی بهترین رمان هوشنگ گلشیری و مهرگان ادب را از آنِ خود کرد.
رويای تبت قصه‌ای زنانه است که از عشق‌های ناتمام و ممنوعه سخن می‌گويد. رویای تبت، یعنی قصه‌ی زنانی که به آرزوهايشان نرسيدند و آرزوبه‌دل مانده‌اند؛ قصه‌ی آدم‌هایی که می‌خواهند رها و به‌دور از تحميل‌هايی باشند که آنها را از خودِ واقعی‌شان دور کرده است. در دل اين قصه، سرگذشت سه زن روايت می‌شود با نام‌های: شعله، شیوا و فروغ.
فروغ همسر اول و عشق خود را به‌خاطر بچه‌دارنشدن از دست داده و همسر دومش به‌خاطر تفاوت‌های شخصيتی و باورهای غلط او را درک نمی‌کند.
جاوید (همسر شیوا و ناپسری فروغ) مبارز سیاسی و روشن‌فکری است که شعار عدالت می‌دهد و در صحبت‌هايش، جهان جدید و سراسر عادلانه‌ای را ترسيم می‌کند اما فرهنگ مردسالار و رفتارهای غلط هم در رفتارش به چشم می‌خورد.
جاوید و همسرش شیوا در اين قصه نماد کسانی هستند که سعی دارند همه‌چیز را با منطق و عقل حل کنند و زندگی و روابط‌شان تنها بر منطق استوار است؛ درحالی‌که پس از مدتی شيوا می‌فهمد در زندگی‌اش خلا‌هایی وجود دارد که تنها با عشق حل می‌شود.
شیوا درگیر زندگی مشترکی است که آن را با عشق آغاز کرده اما به‌مرور زمان اين عشق کم‌رنگ شده و قواعد منطقی حاکم بر روابط‌شان او را خسته کرده است. صادق، دوست جاوید که با آنها رابطه‌ی دوستانه‌ی نزدیکی دارد، به‌تدریج بر تفکرات و احساس شیوا اثر می‌گذارد. نويسنده این جدال را به‌صورت‌های مختلف نشان می‌دهد؛ شیوا به‌شدت عصبی و بی‌حوصله شده است. با فرزندش بدرفتاری می‌کند و دست‌ودلش به کارهای خانه نمی‌رود. خود شیوا معتقد است که مشکل زندگی‌اش عاطفی است.
رمان از زبان شعله خطاب به خواهرش شيوا روايت می‌شود و زاويه‌ی ديد آن اول‌شخص است و اطلاعات از طريق ارتباط شعله با خانواده‌ی خواهرش در داستان ارائه می‌شود.
در «کتاب رویای تبت» شخصیتها با رفتارهايشان معرفی شده‌اند؛ مثلا پرحرفی جاوید به‌عنوان یکی از ویژگی‌های شخصیتی او در چندین جا نشان داده شده است. شیوا شخصیتی زنانه ندارد و این اخلاق مربوط به دوران کودکی اوست. اين نحوه‌ی ارائه اطلاعات باعث می‌شود که شخصيت‌ها باورپذيرتر شوند و مخاطب ويژگی شخصیتها را کشف کند.
داستان به‌تدریج پیش می‌رود و زوایای آن به‌مرور و آرام‌آرام برای مخاطب گفته می‌شود تا اینکه در پایان رمان، حقیقت به یک‌باره آشکار می‌شود.
آيا اين کتاب برای شماست؟
کتاب رویای تبت به‌خوبی سست‌شدن بنیان‌های خانوادگی را نشان می‌دهد که بی‌شک یکی از مشکلات اساسی زندگی امروز است؛ مشکلی فراگیر که بايد آن را تهدیدی جدی درنظر گرفت و برای مبتلانشدن به آن تلاش کرد.
در بخشی از کتاب می‌خوانيم
+ بس که عقلِ کلی و اشتباه نمی‌کنی، وقتی هم اشتباه می‌کنی و زیرش نمی‌زنی، خوشم می‌آید.
– کی گفته عقل کلم؟
و شیر آب را بستی که صدایم را بشنوی .
+ همه. جاوید همیشه ورد زبانش است که شیوا اشتباه نمی‌کند.
شیر را باز کردی.
– این‌جوری فرصت اشتباه کردن را از آدم می‌گیرد.
