کتاب عشق سالهای وبا؛ عاشقانهای جذاب و ماندنی از گابریل گارسیا مارکز
از معروفترین رمانهای عاشقانهی جهان که با قلم جادویی گابریل گارسیا مارکز و در سبک رئالیسم جادویی نوشته شده، رمان عشق سالهای وبا است.
مارکز که با اثر معروف «صدسال تنهایی» در سال ۱۹۸۲ جایزه نوبل را از آن خود کرد، در این رمان هم با تخیل بینظیرش شگفتزدهتان خواهد کرد. در ادامه با ما همراه باشید تا علت محبوبیت این عاشقانه جذاب را دریابید.
شناسهی کتاب
- عنوان اصلی کتاب: El amor en los tiempos del cólera
- عنوان کتاب به فارسی: عشق سالهای وبا
- نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
- تعداد صفحات: ۵۲۰
دربارهی کتاب عشق سالهای وبا
داستان کتاب عشق سالهای وبا با عشق «فلورنتینو» نسبت به «فرمینا» آغاز میشود؛ و بهصورت حلقههایی تودرتو با جریانهای احساسی و جذاب ادامه پیدا میکند. شخصیتهای اصلی رمان، هرکدام داستان خود را نقل میکنند؛ راوی در فصول کتاب عوض میشود و این جذابیت نوشته را دوچندان کرده است. اغلب رویدادهایی که در کتاب اتفاق میافتد، بهطور شگفتآوری غیرقابلانتظار و غافلگیرکننده است. بااینحال نویسنده، از توضیح بیشازحد آن میپرهیزد و بهاتفاق بعدی سرک میکشد. همچنان که در بقیهی آثار این نویسندهی کلمبیایی میبینیم، عشق عنصر اصلی و حیاتی تمام آثار اوست.
مارکز، با ذهن خارقالعاده و متفاوتش در این رمان هم، خواننده را به تحسین وامیدارد. نویسنده در این رمان علاوهبر استفاده از عناصر و پرداخت دنیایی واقعی، اندیشههایی را با ظرافت بیان میکند که در جهان واقعی عجیب و غیرمعمول است. انگار در دنیای دیگری زندگی میکند؛ دنیایی که همان دنیای ماست، اما ظرافتها و شگفتیهایش بیشتر بهچشم میآیند و او بهتر میتواند همهچیز را ببیند. مارکز چنان با هنرمندی تضادهایی را به شیوهای متفاوت به هم ربط میدهد که شما را در صفحهصفحهی کتاب شگفتزده خواهد کرد.
در حاشیه
براساس این کتاب و با همین نام، فیلمی ساخته شده است. کارگردان فیلم مایک نیوول نام دارد و فیلم را در سال ۲۰۰۷ ساخته است. تهیهکنندهی فیلم تنها سه سال مشغول انجام امور حقوقی فیلم بود؛ زیرا گابریل گارسیا مارکز در ابتدا اجازه ساخت هیچ فیلمی از آثارش را نمیداد. در حال حاضر میتوانید کتاب صوتی عشق سالهای وبا را نیز از وبسایت نوار تهیه کنید.
بخشهایی از کتاب
فلورنتینو آریثا بدون اینکه به خود رحم کند، هر شب نامه مینوشت. نامهای پس از نامهی دیگر در دود چراغ روغن نخلسوز در پستوی مغازه خرازی، و هر چه سعی میکرد نامههایش بیشتر به مجموعهاشعار شعرای موردعلاقهاش در کتابخانهی ملی که در همان زمان به هشتاد جلد میرسیدند، شباهت پیدا کنند، نامهها طولانیتر و دیوانهوارتر میشدند. مادرش که در ابتدا در آن عذاب عشق تشویقش کرده بود، رفتهرفته نگران سلامتی او میشد. وقتی از اتاق خواب صدای بانگ اولین خروسها را میشنید به طرف او فریاد میکشید: «داری عقلت را ازدست میدهی، مغزت معیوب میشود، هیچ زنی در عالم وجود ندارد که لیاقت این همه عشق را داشته باشد.»
کتاب خواندن برایش عادتی شد سیریناپذیر. از وقتی مادرش به او سواد خواندن و نوشتن آموخته بود، برایش کتابهای مصوری از آثار نویسندگان شمال اروپا میخرید. کتابهایی که بهعنوان قصه یا داستانهای ویژهی نوجوانان فروخته میشدند، ولی درواقع کتابهایی بودند بسیار منحرفکننده با داستانهایی بس خشن که به سنوسال خواننده توجهی نداشت.
اگر بهموقع ملتفت شده بودند که حذر کردن از فجایع مهم زندگی زناشویی خیلی آسانتر از آزارهای کوچک زندگی روزانه است، ممکن بود زندگی برای هر دوی آنها آسانتر شود، ولی تنها چیزی که یاد گرفته بودند، این بود که عقل موقعی به سراغ آدم میآید که دیگر خیلی دیر شده است.
ترس او، ترس از مرگ نبود. نه، ترس از مرگ سالهای سال بود که در قلبش وجود داشت و همراهش زندگی میکرد. سایهای بود که به سایه خود او اضافه شده بود.
برای دریافت کتاب صوتی عشق سالهای وبا به سایت نوار مراجعه کنید و به جمع هزاران خواننده این کتاب محبوب بپیوندید.