کتاب قیدار اثر رضا امیرخانی؛ روایتی خواندنی از منش پهلوانی و جوانمردی
رضا امیرخانی جز آندسته از نویسندگانی است که سبک و سیاق خاص خودشان را دارند. بعید است یک بار کتاب امیرخانی را بخوانید و بعدش، هرجا که جملههای او را دیدید، نتوانید قلم او را شناسایی کنید. کتاب قیدار، کتاب محبوبی است که در دو سال گذشته، چندین بار تجدید چاپ شدهاست. با هم با این کتاب خوب آشنا میشویم.
شناسنامهی کتاب
- عنوان کتاب: قیدار
- نویسنده: رضا امیرخانی
- سال انتشار: ۱۳۹۱
دربارهی کتاب قیدار
«خوشنامی قدم اول است. از خوشنامی به بدنامی رسیدن، قدم بعدی بود. قدم آخر، گمنامی است؛ طوبا للغرباء»
از همین جملهی رضا امیرخانی در کتاب قیدار مشخص است که باز هم با کتابی از جنس «منِ او» طرف هستیم. تخصص امیرخانی در بهتصویر کشیدن فضای تهران قدیم و فضاسازی آن روزهای دور، پرخاطره است. او در منِ او نشان داده است که با تسلط بر کنایهها، سنتها و اصطلاحات مرسوم دهههای قبل، بهخوبی از پس روایت قصههایی با آن حالوهوا برمیآید.
در کتاب قیدار هم مانند من او، با داستانی از مرام و مردانگی طرفیم. داستان، درمورد مردی بهنام قیدار است که منش لوطیگری و مردانگی او زبانزد اطرفیانش است. گاهی آنقدر فضای داستان به رمان منِ او نزدیک میشود که انگار مرزهای بین دنیای این دو کتاب ازبین رفته و دو داستان بههم پیوند میخورند. در قسمتهایی از داستان، میخوانیم که علیِ فتاحِ داستانِ من او، از دوستان قیدار است. این سبک را در نوشتههای بسیاری از نویسندگان میتوان دید. انگار نویسنده، برای خودش دنیایی خیالی ساخته است و هر بار به روایت داستان زندگی یکی از شخصیتهای جهان خیالی خودش میپردازد. میتوانیم نمونهی این سبک نوشتاری را در داستانهای مصطفی مستور هم مشاهده کنیم.
این کتاب در هشت فصل به روایت هشت داستان از زندگی قیدار میپردازد. قیدار نمادی از یک پهلوان و جوانمرد است که بهگفتهی خود امیرخانی، شخصیتپردازی او، برداشتی آزاد از شخصیت جهانپهلوان تختی بهحساب میآید. دغدغهی او در این کتاب، زندهکردن مسلکهایی است که با گذر زمان، به فراموشی سپرده شدهاند و دیگر این روزها کمتر آدمی را میتوانیم پیدا کنیم که مانند جوانمردان قدیم، رفتار کنند.
شما با خواندن کتاب قیدار، یاد اسطورههایی میافتید که در حافظهی جمعی همهی ما نقش بسته و ماندگار شدهاند؛ شخصیتهایی مانند پوریای ولی و یا جهانپهلوان تختی. درواقع، شما در هرفصل، ظاهرا درحال خواندن داستان زندگی قیدار هستید اما امیرخانی تلاش کرده است تا هر بار، گوشهای از آیین فراموششدهی جوانمردی را به شما یادآوری کند. یعنی کتاب بیشتر از اینکه رمانی صرفا سرگرمکننده باشد، یک مرامنامه بهحساب میآید که با حافظهی جمعی همهی ما گره خورده است.
امیرخانی هم اعتقاد دارد این کتاب نمیتواند یک رمان بهحساب بیاید. بهنظر او، این کتاب، نوعی ادای دین به همهی انسانهایی است که روزگاری دنیا را جای بهتری برای زندگی کردهاند و در گمنامی روزگار گذراندهاند. او در انتهای کتاب، مینویسد: «این کتاب نوشته نشد تا نامی از قیدار باقی بماند؛ که خوشا گمنامان! نوشته شد تا اگر روزی در خیابان بودید و راه میرفتید و گرفتار نامرد شدید، امیدتان ناامید شد، بعد یکهو پیش پایتان پیکانی یا بنزی ترمز زد و مردی چهارشانه با موهای جوگندمی پیادهشد… نوشته شد تا اگر روزی در بیابان، بنزین تمام کرده بودید و امیدتان ناامید شده بود، بعد جیپ شهبازی یا هامر اچ دویی ایستاد و از سمت شاگرد، زنی شلنگ و چهارلیتری داد دستتان تا از باکش بنزین بکشید…
نوشته شد تا اگر روزی در هر گوشهای از این عالم، مردی دیدید که دواندوان یا لنگانلنگان، از دور دست…
تمام قد از جا بلند شوید و دست به سینه بگذارید تا در افق دور شود؛ با گامهایی که هر کدام بهقاعدهی یک آسمان است.»
در حاشیه
- قیدار در کنار کتاب منِ او و بیوتن، یکی از موفقترین آثار امیرخانی بهحساب میآید که بهسرعت به چاپ مجدد رسید.
- براساس آمار منتشرشده از سوی خبرگزاری مهر، این کتاب، پرتیراژترین و پرفروشترین کتاب سال ۹۱ معرفی شد.
شما میتوانید همین حالا کتاب صوتی قیدار را با کیفیت بالا از وبسایت نوار تهیه کنید.
آیا این کتاب برای شماست؟
رضا امیرخانی، میان مخاطب ایرانی، نام شناختهایشده بهحساب میآید. تأثیر قلم رضا امیرخانی بر بازار کتاب آنجایی مشخص میشود که حتی اگر هیچکدام از کتابهایش را نخوانده باشید، حتما اسم کتابهایش را زیاد شنیدهاید. شیوهی خاص نگارش و قصهپردازی امیرخانی از او، آقای خاص ادبیات داستانی ساخته است. توجه ویژه به مؤلفههای زندگی در دهههای گذشته، احیای سنتهای برتر اخلاقی، مسلکهای پهلوانی و انقلابیگری، از بارزترین دغدغههای امیرخانی در قصهپردازی بهحساب میآیند که بهطرز محسوسی در کتابهایش مشاهده میشوند. قیدار، با شیوهی خاص روایت و داستانهای شیرینی که با قلم متفاوت امیرخانی نوشته شده است، میتواند شما را از دنیای روزمرهیتان بیرون بکشد و به دنیایی که خودش خلق کرده ببرد؛ دنیایی که شاید سالهاست فراموش کردهایم.
اگر تابهحال هیچکدام از کتابهای امیرخانی را نخواندهاید، قیدار را بخوانید تا به اعجاز قلم این نویسندهی نامآشنا ایمان بیاورید. برای شروع، شنیدن داستان با صدای خودِ نویسنده هم خالی از لطف نیست. وبسایت نوار این امکان را فراهم کردهاست که قیدار را با صدای رضاامیرخانی بشنوید.