پیدا کردن دوست در بزرگسالی با ۷ راه ساده اما هوشمندانه

7

ما به اندازهٔ کافی به موضوع تنهایی نمی‌پردازیم. این در حالی است که تنهایی همه‌چیز را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. تنهایی احساس افسردگی و اضطراب را تشدید می‌کند، تمرکز روی وظایف را دشوار می‌کند و ازاین‌رو بر روی شغل‌مان اثر می‌گذارد. تنهایی سلامتی انسان را به مخاطره می‌اندازد و همان‌قدر خطر مرگ را به دنبال دارد که کشیدن ۱۵ نخ سیگار در روز. خوشبختانه عکس این تأثیرات نیز صادق است: وقتی خودمان را در ارتباط با دیگران می‌بینیم، ازنظر فیزیولوژیکی آرمیده می‌شویم؛ مثلا ضربان قلب‌مان کاهش پیدا می‌کند. خندیدن به میزان قابل‌‌توجهی برای سلامتی خوب است، چه با همکاران و چه با دوستان. در این نوشته با ۷ راهی آشنا می‌شویم که پیدا کردن دوست در بزرگسالی را ساده می‌کند. با ما همراه باشید.

اگر در طول زندگی‌تان چند بار از شهری به شهر دیگر رفته یا مهاجرت کرده‌اید، هر بار مراحل گذار را طی می‌کنید. هر بار باید خودتان را با شرایط وفق بدهید. یکی از جان‌فرساترین بخش‌های این تطبیق‌دادن یافتن دوستان تازه است. فرقی ندارد که به‌تازگی نقل‌مکان کرده‌اید یا تعدادی از دوستان‌تان ازدواج کرده‌اند یا بچه‌دار شده‌اند؛ در چنین مواردی احتمالا ناگهان احساس تنهایی بیشتری به شما دست می‌دهد. پیدا کردن دوستان جدید در بزرگسالی واقعا مهم است. شاید توصیه‌هایی که در این مقاله نوشته‌ام، بتواند در این زمینه کمک‌تان کند.

رونیکس

۱. در دوره‌های آموزشی شرکت کنید

سال پیش، عصرهای پنج‌شنبه در کلاس بازیگری بداهه شرکت کردم. بعضی از هم‌کلاسی‌هایم برای تقویت مهارت‌های سخنرانی در جمع، آنجا بودند و برخی، ازجمله من، می‌خواستیم سرگرمی تازه‌ای داشته باشیم.

خیلی هیجان‌انگیز بود. یک بار در هفته، فرصتی برای تجربه دیوانگی و خلاقیت داشتم. در آنجا راحت می‌شد دوست پیدا کرد؛ به‌ویژه چون کارگاه هنری ماهانه نمایش برگزار می‌کرد و بعد از آن همگی به کافه می‌رفتیم. تنها با شرکت در یک کلاس، توانستم گروهی از آشنایان کاملا جدید داشته باشم.

یكی از بهترین راه‌های دوست‌یابی، شرکت در كلاس یا اجتماعات دیگری است که به‌طور مرتب برگزار می‌شوند. وقتی افرادی را چندباره می‌بینیم، پیوند عاطفی، شناختن و شناخته‌‌شدن آسان‌تر پیش می‌آید.

۲. در دورهمی‌ها شرکت کنید

گروه کوهنوردی

ایده‌ای که در پسِ مورد قبلی بود، در اینجا هم کاربرد دارد. گروه‌هایی برای کوه‌نوردها، علاقه‌مندان به مسائل فرهنگی و هنری، ریاضیات و … وجود دارند؛ در این گروه‌ها افراد علایق مشترکی را دنبال می‌کنند.

تکرار می‌کنم، وقتی قصد دارید دوست پیدا کنید، در جلساتی شرکت کنید که به‌صورت مرتب برگزار می‌شوند، مثلا گروهی که هر جمعه به کوه‌نوردی می‌روند.

۳. به دیگران بگویید که دنبال دوست هستید

نترسید که دیگران بفهمند شما دنبال دوستی و حضور در جمع‌ها هستید. برای نمونه بگویید: «سلام، من تازه‌واردم و دلم می‌خواد با دیگران بجوشم و در جمع‌هاشون شرکت کنم و کاری رو به عهده بگیرم. اگر خبری شد بهم بگو.»

مردم مهربان پیدا خواهند شد و شما را به جمع‌های خود دعوت می‌کنند یا درباره جمع‌هایی که می‌توانید به آنها وارد شوید راهنمایی‌تان خواهند کرد. مثلا اگر پنج‌شنبه بعدازظهر به همکاران‌تان بگویید می‌خواهید برای آخر هفته برنامه‌ای بریزید، آنها کمک‌تان خواهند کرد و به شما کارهایی پیشنهاد می‌دهند که می‌توانید در تعطیلات انجام دهید.

۴. به شبکه دوستان دوران دانشگاه وصل شوید

در اوایل دههٔ ۲۰سالگی، سر از بارسلونا درآوردم. می‌دانستم که قصدم ماندن در آنجاست؛ این یعنی به روابطی نیاز داشتم؛ بنابراین در صفحهٔ فارغ‌التحصیلان دانشکده نوشتم: «سلام، آیا کسی در بارسلونا آشنایی دارد؟»

در عرض ۶ ساعت، ارتباط ایمیلی میان من و دوستی از دوران تحصیل برقرار شد. نهایتا او به من اجازه داد در خانه‌اش بمانم و این‌گونه توانستم در هزینهٔ اقامت در مهمان‌سرا صرفه‌جویی کنم. او به من برای یافتن شغل آموزش زبان کمک کرد؛ همچنین، من را به ۳ هم‌خانهٔ شوخ‌طبع ایتالیایی خود معرفی کرد.

تا امروز او یکی از نزدیک‌ترین دوستان من به حساب می‌آید.

علاوه‌براین می‌توان در شبکه‌های اجتماعی نیز جست‌وجو کرد و از دوستان قدیمی نشانه ای پیدا کرد. از اینکه این کار چقدر جواب می‌دهد غافلگیر خواهید شد.

۵. گوش کنید، به‌دنبال شباهت‌ها باشید و ستایش کنید

شریک شادی دوستان‌تان باشید

جورشدن با دیگران خیلی کمتر راجع‌به خود شما و بیشتر درباره تمرکز روی آنهاست. سعی نکنید آدم جالبی باشید بلکه با دیگران رفتاری کنید که انگار آنها برای شما جالب هستند. بهترین راه برای این کار چیست؟ گوش‌کردن، جست‌وجوی شباهت‌ها و توجه مثبت. پژوهش‌ها نشان می‌دهند گوش‌کردن به دیگران و نشان‌دادن تمایل به بیشتر شنیدن از آنها به‌سادگی شما را محبوب می‌کند.

مطالعات فراوانی شباهت را عنصری حیاتی معرفی کرده‌اند؛ پس اگر دیگران به موضوع مشترکی اشاره کردند، آن را برجسته کنید.

نهایتا اینکه به نکات مثبت، توجه مثبت نشان بدهید. زمانی که فردی از خوبی‌های زندگی‌اش صحبت می‌کند، مشتاق و مشوق باشید. یافتهٔ غافلگیرکنندهٔ تحقیقات این است که نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین رابطه‌ها، که بیشترین میزان اعتماد در آنها جریان دارد، نه با واکنش فرد به ناامیدی‌ها و فقدان‌های دیگری بلکه با واکنش او به خبرهای خوب مشخص می‌شوند.

۶. غریبه نباشید

اولین و مهم‌ترین نکته این است: زمان‌تان را خالی کنید. متداول‌ترین موضوع جدل میان دوستان چیست؟ تعهد زمانی. دنیل هروشکا (Daniel Hruschka) پژ‌وهش‌هایی را که دربارهٔ دلایل تعارضات میان دوستان بوده‌اند مرور کرده است. او متوجه شد که بیشترین دلیل اختلافات میان دوستان به تعهد زمانی بازمی‌گردد. گذراندن زمان با دیگری نشانهٔ قابل‌اطمینانی از ارزشی است که برای او قائلیم؛ هیچ‌کس دوست ندارد که او را کم‌ارزش بدانند.

اگر می‌خواهید با کسی دوست صمیمی باشید، باید تماس خود را با او حفظ کنید. حالا سؤال این است که هر چند وقت یک بار لازم است از هم سراغ بگیرید؟ پژوهش‌ها نشان می‌دهد که حداقل هر ۲ هفته ۱ بار.

بنابراین حتی اگر لازم است، روی گوشی‌تان برای هر ۲ هفته ۱ بار زنگ یادآور تنظیم کنید. اما راه بهتری هم برای اطمینان از اینکه فراموش نمی‌کنید، وجود دارد …:

۷. یک گروه بسازید

ایجاد گروه و پیدا کردن دوست در بزرگسالی

دانمارک شادترین مردم دنیا را دارد. چرا دانمارکی‌ها تا این اندازه شادند؟ یکی از دلایل این شادی عضویت ۹۲ درصد آنها در یکی از انواع گروه‌های اجتماعی است.

روت وین‌هون (Ruut Veenhoven) جامعه‌شناس است. او و گروه همکارانش داده‌های مرتبط با خوشبختی را از ۹۱ کشور جمع‌آوری کردند. این نمونه نماینده دوسوم از جمعیت جهان است. بر این اساس، دانمارک شادترین جمعیت جهان را دارد و با اندکی تفاوت پس از آن، سوئیس قرار می‌گیرد. جالب‌ آنکه، طی بررسی‌های جزئی‌تر پژوهش معلوم شد ۹۲ درصد از مردم در دانمارک در گروه‌هایی از ورزش گرفته تا علایق فرهنگی عضو هستند. برای دوری از تنهایی، باید زندگی اجتماعی فعالی را برای خود تدارک ببینیم، دوستی‌هایمان را حفظ کنیم و از روابط پایدار لذت ببریم.

بهترین راه برای اطمینان از عضویت در یک گروه این است که خودتان یک گروه تشکیل بدهید. با این کار هم راحت‌تر ارتباط‌‌تان را حفظ می‌کنید هم با انرژی کمتری دوستی‌های خود را مدیریت می‌کنید.

ناهار هفتگی، هر ۲ هفته ۱ بار بازی فوتبال، کارهای خیریه دسته‌جمعی ماهانه، هر فصل اختصاص شبی برای فیلم‌دیدن؛ هرچه که شما ترجیح می‌دهید، می‌تواند مفید باشد. دوستان شما دوستان تازه‌ای را با خود می‌آورند؛ آنگاه ملاقات با آدم‌های جالب و جدید دیگر کار سختی نخواهد بود. همه هم بابت یافتن دوستان تازه باید از مؤسس گروه یعنی شما سپاسگزار باشند.

سعی کنید گروهی با رابطهٔ مستحکم برای همه شکل بدهید. پژوهش‌های فراوانی نشان می‌دهند که آدم‌های مسن‌تر خوشحال‌ترند. یکی از دلایل این است که آنها وصله‌های ناجور را از دایره روابط‌شان بیرون کرده‌اند. مطالعات دیگری نشان می‌دهند که انسان‌ها با بالارفتن سن به‌دنبال موقعیت‌هایی می‌روند که حال‌شان را خوب کند؛ مثلا آشنایان و دوستانی را که احتمال دارد آنها را آزرده کنند، حذف می‌کنند.

سخن آخر

زمانی که در بزرگسالی به‌دنبال دوست می‌گردید مهم‌ترین نکته این است که بدانید این کار امکان‌پذیر است و شمایی که به‌دنبال دوست هستید مشکلی ندارید. تنهایی می‌تواند خطرناک باشد و به سلامت و عزت‌نفس‌ ما آسیب بزند. به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. آدم‌هایی آن بیرون، همین حالا، در شهری که هستید به‌دنبال دوست می‌گردند؛ آنها هم درست مانند خود شما نگران یا نامطمئن هستند. همهٔ ما در یک مسیر هستیم.

شما از تجربیات مثبت دوست‌یابی خود برای ما بگویید. آیا گروهی دارید که با دوستان‌تان فعالیت منظمی را در آن پیگیری می‌کنید؟ چه گروه‌هایی؟

دوستی سخت‌ترین مفهوم در دنیا برای شرح‌دادن است. این مفهومْ چیزی نبوده است که در مدرسه یادتان بدهند؛ اما اگر معنای دوستی را نفهمیده‌اید، در حقیقت، هیچ‌چیز را درک نکرده‌اید.

 

منبع inc bakadesuyo
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین دیدگاه‌ها (از 7 دیدگاه)
  1. زهرا می‌گوید

    محبت کردن و کمک هم توی جمع ها خیلی جواب می ده

  2. مهرداد می‌گوید

    سلام
    متاسفانه دوست پیدا کردن در بزرگسالی بسیار سخته
    اکثر مردم درک اینکه تنهائی سخته مخصوصا در سنین بالا را ندارند
    به خود من خیلی توهین شده
    تا در گروهی برای دوستی عضو میشدم یک مشت نادان پیام میذاشتن از سنت خجالت بکش الان چه وقت دوستیابیه
    متاسفانه هنوز فرهنگ دوستی در جامعه ما جا نیافتاده
    سپاس

  3. طیبه می‌گوید

    سلام،من در 27سالگی که سن الانم هست و با تنهایی خودم مشکلی تا به حال نداشتم و ازتنهایی با خودم راضی بودم یهویی احساس نیاز زیادی به برقراری ارتباط با دیگران و پیدا کردن دوست در من ایجاد شد و واقعا دنبال اینم که دوستی پیدا کنم و باهم برنامه های شاد و مفید داشته باشیم و از محیط خانه کمی بیرون برم و تجربه کسب کنم