معرفی کتاب ۴۸ قانون قدرت؛ قوانین بیرحمانه قدرتطلبان
قدرتمندان چگونه به قدرت میرسند؟ راز دوام آنها در قدرت چیست؟ برای رسیدن به قدرت به چه اصول و قوانینی پایبند هستند؟ اگر بعد از هر بار مطالعه آثار تاریخی یا دیدن برخی افراد قدرتمند کنونی، این سؤالات ذهن شما را به خود مشغول میکنند، معرفی کتاب امروز را از دست ندهید. کتاب ۴۸ قانون قدرت نوشتهٔ رابرت گرین، ما را با زیروبم دنیای قدرت آشنا میکند و مجموعهای از بایدها و نبایدها را در قالب ۴۸ قانون بیان میکند که برای رسیدن به قدرت باید مد نظر گرفت.
برای همه ما پیش آمده است که در برههای یا تمام زندگیمان تحت نفوذ و قدرت فرد یا افرادی بودهایم: تجربهای که شاید خیلی خوشایند نباشد. به نظر شما این افراد چگونه به قدرت میرسند؟ چگونه میتوانیم در برابر این افراد از خود محافظت کنیم؟
رابرت گرین ما را با ترفندهایی آشنا میکند که افراد بانفوذ از آن برای حفظ قدرت خود بهره میبرند. در این کتاب، علاوه بر تحلیلهای نویسنده، داستانهای واقعی و سخنانی از بزرگان درباره قدرت بهعنوان تکمیلکنندهٔ قوانین ابتدای هر فصل آمده است.
شناسنامه کتاب ۴۸ قانون قدرت
- عنوان: ۴۸ قانون قدرت
- نویسنده: رابرت گرین
- تعداد صفحات: ۶۴۰
- مترجم: فاطمه باغستانی (پیشنهاد کاربران)
- ناشر: انتشارات نسل نواندیش (پیشنهاد کاربران)
درباره کتاب ۴۸ قانون قدرت
هر انسانی تا حدی تمایل به قدرت دارد؛ به همین دلیل، خواندن برخی قوانین و توضیحات کتاب، ما را به یاد اطرافیانمان میاندازد. برخی از قوانین ذکرشده در این اثر، برای افرادی که قدرتطلب نیستند، غیرانسانی و غیراخلاقی به نظر میآید. این کتاب ما را با جنبهٔ بیرحمانه شکلگیری قدرتها آشنا میکند.
آنچه موجب شهرت کتاب ۴۸ قانون قدرت و نویسنده آن شده است، استفاده از رویدادهای تاریخی و زندگینامه بزرگان تاریخ است. همین ویژگی، ضمن اعتباربخشی به کتاب، مشخصه اصلی آثار این نویسنده است.
ساختار و محتوای کتاب ۴۸ قانون قدرت
همانطور که از عنوان کتاب مشخص است، مطالب کتاب به ۴۸ قانون با موضوع قدرت مربوط میشود. در هر فصل، یکی از این قوانین تشریح شده است. عنوان فصلها هم براساس شماره قانونهاست. هر فصل به بخشهایی تحت عنوان قانون، سرپیچی از قانون و تفسیر مربوط به آن، رعایت قانون و تفسیر آن و در آخر هم کلید قدرت تقسیمبندی میشود.
نویسنده در بخشهای سرپیچی و رعایت قانون، داستانهایی کاملا واقعی از دل تاریخ روایت میکند، با این کار، او بهدنبال اثباتی برای قانون مطرحشده در ابتدای فصل است. پس از آنکه مخاطب با نمونههای واقعیِ پیامدهای رعایت یا سرپیچی از قانون در دو بخش قبل آشنا شد، در بخش کلید قدرت، نویسنده قانون مطرحشده را بیشتر توضیح میدهد.
درمورد این کتاب بهتر است بدانید که همه قوانین برای افراد عادی قابلاجرا نیستند و شاید هدف نویسنده هم این نباشد. شاید بهترین استفاده از قوانین مطرحشده این باشد که شناخت بیشتری از ابرقدرتها، تفکرات و شیوه عملکردشان داشته باشیم. دانستن این نکته به مخاطب در مطالعه، پذیرش و درک بهتر مطالب کتاب کمک میکند.
آیا این کتاب برای شماست؟
اگر با تهیه این کتاب بهدنبال یک کتاب انگیزشی و با موضوع موفقیت هستید که با راهکارهای مناسب به شما در تبدیلشدن به یک فرد قدرتمند و بانفوذ کمک کند، باید گفت تصورتان اشتباه است. کتاب ۴۸ قانون قدرت شما را به دنیایی میبرد که آدمهایش برای رسیدن به قدرت فقط به راههای درست و انسانی اکتفا نمیکنند؛ بهعبارتی، به هر کاری دست میزنند تا در قدرت بمانند.
اگر میخواهید با تفکرات افراد قدرتمند آشنا شوید و آنها را با ابزارهایشان برای ماندن در قدرت بشناسید، این کتاب شما را با واقعیتهایی در این باره آشنا میکند؛ البته شاید برخی از این ابزارها خیلی خوشایند نباشند.
درباره نویسنده
رابرت گرین، نویسنده و سخنران معروف آمریکایی، متولد ۱۴ می ۱۹۵۹ در لسآنجلس است. او تحصیلات خود را در رشته مطالعات کلاسیک در دانشگاه ویسکانسین مدیسن و برکلی کالیفرنیا به پایان رساند. بهگفتهٔ خودش، نزدیک به ۸۰ شغل ازجمله ساختمانسازی، ویراستاری و فیلمنامهنویسی را تجربه کرده است.
گرین در سال ۱۹۹۵ در مدرسه هنری و خبررسانی «فابریکا» در ایتالیا بهعنوان نویسنده مشغول به کار شد. در این مجموعه با شخصی به نام یوست الفرز آشنا شد. این آشنایی منجر به نگارش اولین کتاب گرین، یعنی ۴۸ قانون قدرت شد.
از دیگر آثار این نویسنده میتوان «هنر فریب»، «۳۳ استراتژی جنگ» و «قانون پنجاهم» را برشمرد.
بخشهایی از کتاب ۴۸ قانون قدرت
قانون ۱: هرگز بیشتر از رئیستان ندرخشید
همیشه بگذارید بالادستیهایتان احساس برتری کنند و اگر میخواهید آنها را تحت تأثیر قرار دهید، در نشاندادن استعدادهایتان زیادهروی نکنید؛ چون ممکن است نتیجه وارونه بگیرید و این کار شما در آنها احساس ترس و ناامنی ایجاد کند. کاری کنید مدیران بالادست شما بیشتر از آنچه هستند، بدرخشند؛ در این صورت، به درجات بالایی از قدرت دست مییابید. (ص۵۲ نسخه الکترونیکی)
کلید قدرت
همه افراد احساس ناامنی دارند. وقتی خودتان را به جهان نشان میدهید و استعدادهایتان را به نمایش میگذارید، قطعا هیجاناتی مانند خشم، حسادت و دیگر عوامل بروز ناامنی را برمیانگیزید. نمیشود آدمی تمام عمرش را با نگرانی برای رفتارهای نامناسب و بیاهمیت دیگران بگذراند. اما این مسئله درمورد بالادستیهایتان فرق میکند. وقتی قدرت در میان است، بیشتر از مقام بالاتر درخشیدن، خطرناکترین اشتباه است. (ص۶۰ نسخه الکترونیکی)