معرفی کتاب عشق با حروف کوچک؛ عاشقی در نهایت سادگی

0

بیشتر ما فکر می‌کنیم که هرچه کارهای بزرگ‌تری انجام بدهیم، نتایج ارزشمندتری به‌ دست خواهیم آورد. ما ارزش کارهای کوچک و پیوسته را فراموش کرده‌ایم. واقعیت این است که هرچه بیشتر به کارهای کوچک توجه کنیم، درمجموع دستاوردی به‌مراتب بهتر و بیشتر خواهیم داشت. بنابراین باید سعی کنیم فقط در بند واژه‌های بزرگ، زیاد، خیلی و مشابه آنها نباشیم. در واقع کم‌ارزش شدن واژه‌ها در پی کلیشه‌شدن آنها معضلی است که امروزه روابط انسانی را به‌طور نامرئی مورد هدف قرار داده است. برخی کتاب‌ها دقیقا این موضوع را هدف گرفته‌اند، مانند کتاب عادات اتمی نوشتۀ «جیمز کلییر» که بر ارزش کارهای کوچک، برنامه‌های کم‌حجم و تصمیمات کوچک جزئی تاکید دارد. کتاب عشق با حروف کوچک هم این موضوع را از منظر متفاوتی بررسی کرده است. در ادامه با معرفی کتاب عشق با حروف کوچک با ما همراه باشید تا عشق را با حروف کوچک تمرین کنیم.

شناسنامه کتاب عشق با حروف کوچک

  • عنوان: عشق با حروف کوچک
  • نویسنده: فرانسیس میرالس
  • تعداد صفحات: ۲۶۸
  • ترجمه: گلی امامی (پیشنهاد کاربران)
  • انتشارات: نیلوفر (پیشنهاد کاربران)

درباره کتاب عشق با حروف کوچک

کارهای بزرگی انجام دادم. آرزوهای بزرگی دارم. خیلی عاشق تو هستم، کتاب‌های زیادی خوانده‌ام، درخواست بزرگی دارم. اگر دقت کنیم، تمام این جملات در عین تفاوت‌های اساسی و معنایی‌شان، یک وجه اشتراک دارند: زیادبودن، بزرگ‌بودن. بد نیست اگر کمی بیشتر به این نوع بیان دقت کنیم. چرا سعی می‌کنیم ارزش کار و صحبت خود را با افزودن چنین چاشنی‌هایی به جملاتمان، بالا ببریم؟ آیا نیاز است این کار را انجام دهیم؟ آیا واقعا کارآمد است؟ یک سؤال بنیادی دیگر: تا چه اندازه می‌توانیم با استفاده از صفت‌های تفضیلی، منظور واقعی خودمان را بیان کنیم؟ آیا دقت کرده‌اید این نوع صحبت‌کردن کم‌کم برایمان عادی شده است؟

رونیکس

امروزه بیشتر به‌خاطر کلیشه‌بودن چنین صفت‌هایی، از آنها استفاده می‌کنیم. واقعیت هم همین است. اگر بخواهیم انصاف داشته باشیم، دیگر برایمان اعتبار هم ندارند. تصور کنید الان کسی به شما بگوید: هدف خیلی بزرگی در سر دارم. چقدر می‌توانید به این واژۀ «بزرگ» اعتنا کنید؟ آیا این واژه باعث می‌شود بیشتر به وجد بیایید؟

ساموئل، استاد ادبیاتی که زندگی ساده و بی آلایشی دارد، شخصیت اصلی کتاب عشق با حروف کوچک است. مردی تنها و تا حدی درون‌گرا (درون گرایی). شخصیت ساموئل آن‌چنان ظریف تصویر شده است که مخاطب ممکن است گاهی مرز بین دنیای کتاب و دنیای واقعی را گم کند. ساموئل در طول داستان، فردی است یکنواخت. او یا در خانه است و یا در دانشکده و مشغول به تدریس. هر نوع هیجانی را از زندگی‌اش حذف کرده‌ است. زندگی ساموئل به‌قدری یکنواخت‌ شده که حتی مخاطب هم فکر می‌کند نمی‌شود هیجانی به این زندگی داد! اما اگر خوش‌بین‌تر باشیم، چرا که نه؟ یک اتفاق بزرگ، یک عشق رؤیایی و یا شاید هم برنده‌شدن یک میلیون دلار در یک مسابقه بتواند هیجان را به زندگی این مرد تنها برگرداند… .

اما نویسنده با ظرافت و چینش این داستان به زیبایی هرچه تمام‌تر، با یک اتفاق کوچک، طراوت را به زندگی ساموئل می‌آورد؛ اما چگونه؟ با حضور شخصیت جدید داستان، گربۀ دوست‌داشتنی! بله، یک گربه دور از هر نوع هیاهو و صحبتی، آرام و بی‌صدا، مسیر داستان را تغییر می‌دهد. از اینجاست که کم‌کم مفهوم «عشق با حروف کوچک» رنگ می‌گیرد. زندگی ساموئل چنان تغییر می‌کند که به‌سختی می‌توان آن را با ابتدای کتاب مقایسه کرد.

از جملات زیبای کتاب می‌توان جمله زیر را مرور کرد:

پرنده می‌جنگد که از تخم بیرون بیاید. تخم جهان است. هرکسی که می‌خواهد متولد شود باید جهانی را نابود کند.

روند کتاب به‌گونه‌ای است که بارها ذهن خواننده را به چالش می‌کشد تا ارزش اتفاقات کوچک را بسنجد، آن هم با داستانی رسا و شیرین که نویسنده آن را هنرمندانه به نگارش درآورده است. تمام این فرایند برای رسیدن به این مفهوم است: «کارهای کوچک را دست‌کم نگیریم!» یکی از جملات زیبای این کتاب را در ادامه می‌خوانیم:

شاید کسانی شایسته‌ عشق هستند که بی‌قیدوشرط عشق بورزند و چیزی را که به معشوق می‌بخشند از دیگران دریغ نکنند.

درباره نویسنده

فرانسیس میرالس (Francesc Miralles)، متولد سال ۱۹۶۸ در کاتالان بارسلون است. او زندگی تحصیلی پرتلاطمی را تجربه کرده و پس از بارها انصراف از تحصیل در رشته‌هایی چون روزنامه‌نگاری و ادبیات انگلیسی، درنهایت، در رشته ادبیات آلمانی تحصیلات خود را به‌ اتمام رساند. میرالس از همان ابتدای دوران جوانی‌اش زندگی مستقلی را برگزید و بسیار اهل سفر بود. او تجربه کارهای پاره‌وقت بسیاری هم دارد و در دورانی که در یک کافه مشغول به کار بود، پیانو را آموخت. همین مهارت باعث شد به دنیای موسیقی وارد شود. میرالس تاکنون ۴ آلبوم موسیقی را روانه بازار کرده است.

فرانسیس زمانی که به‌عنوان ویراستار مشغول به کار بود، نوشتن را آغاز کرد. او کتاب‌های زیادی درباره خوددرمانی و معنویت نوشت. میرالس با ترکیب موسیقی و ادبیات، زندگی‌اش را شکل داده است. کتاب عشق با حروف کوچک از معروف‌ترین آثار اوست که تاکنون به ۲۰ زبان دنیا ترجمه‌ شده است. از دیگر آثار او می‌توان کافه بالکان و ایکیگای را نام برد.

آیا این کتاب برای شماست؟

این کتاب برای همه علاقه‌مندان به کتابخوانی مناسب است. به‌طور خاص‌تر، این کتاب برای کسانی که به‌تازگی کتاب دشواری را خوانده‌اند، انتخاب مناسبی است. همچنین می‌توان عشق با حروف کوچک را به آنهایی نیز پیشنهاد داد که تازه شروع به کتاب‌خواندن می‌کنند. کتاب عشق با حروف کوچک را می‌توان به افرادی نیز هدیه داد که زندگی را سخت می‌گیرند. چنین هدیه‌ای شاید بتواند تعبیر مفهوم داستان این کتاب هم باشد.

بخش‌هایی از کتاب عشق با حروف کوچک

خب من همین الآن در سال نو هستم ولی هیچ چیزش نو نیست و این آخرین فکرم بود. خوابم برد؛ بدون آنکه بدانم چقدر اشتباه می‌کردم. خیلی زود از خواب بیدار شدم با این احساس که جز من در تمام شهر همه خواب‌اند. سکوت چنان سنگین بود که با وجودی که هنوز پیژامه‌ام تنم بود، از اینکه دارم تکه‌ای نان برشته با کره برای خودم درست می‌کنم، درحالی‌که بیشتر ابناء بشر در خواب‌اند، احساس عذاب وجدان کردم. تصور نمی‌کردم که سال نو اتفاق شگفت‌انگیزی برایم رقم‌ زده است.

***

اتفاق کوچک، ولی با نتیجه‌ای «زیروزبر»‌کننده. بال‌زدن یک پروانه (در نقطه‌ای از جهان) می‌تواند در آن سر دنیا آشوبی به‌ پا کند. کولاکی در جریان بود؛ می‌آمد تا نمایی را که من زندگی خودم را در ورای آن محبوس کرده بودم، به‌ هم بریزد. هیچ هواشناسی وجود ندارد که بتواند این نوع آشوب را پیش‌بینی کند. اجاق‌گاز را روشن کردم، قهوه‌ای درست کردم و آخرین لقمه نان و کره‌ام را خوردم. بعد در حین لباس‌پوشیدن، شروع کردم به برنامه ریزی برای روزم، کاری که معمولا انجام می‌دهم. اگر روزم را برنامه‌ریزی نکنم، حتی روزهای تعطیل، دست و پایم را گم می‌کنم.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.