۳۳ فیلم از بهترین فیلم های ژانر فاجعه

فیلم‌های ژانر فاجعه معمولا بازتاب عمیق‌ترین ترس‌های ما هستند و اغلب بر اساس واقعیت ساخته شده‌اند. برخی از آنها درباره فاجعه‌هایی زیست‌محیطی‌اند که انسان‌ به وجود آورده است و برخی دیگر نیز از بلایای طبیعی الهام گرفته‌ شده‌اند. به همین دلیل شاید بتوان فیلم‌های این ژانر را حتی ترسناک‌تر از فیلم‌های ژانر وحشت دانست. برخلاف ژانر وحشت که خطر موجود در آن اغلب مهارشدنی است، خطر موجود در فیلم‌های فاجعه‌ای هم بی‌حدوحصر است و هم ملموس. اوج شکوفایی این ژانر دهه ۱۹۷۰ بود، زمانی‌ که مخاطبان تشنه فیلم‌های فاجعه بودند و به همین دلیل فیلم‌های بسیار زیادی درباره فاجعه‌های زیست‌محیطی ساخته‌ شدند. در این مقاله، فهرستی از ۳۳ فیلم فاجعه تهیه کرده‌ایم که درباره فاجعه‌های طبیعی و زیست‌محیطی‌اند از جمله زلزله، سونامی، برخورد سیارک‌ها به کره زمین، طوفان، غرق‌شدن کشتی و حتی انتشار جیوه در آب یا شیوع ویروس‌های خطرناک.

۱. تایتانیک (Titanic)

تایتانیک از آن فیلم‌های محبوب و معروف است و تصور اینکه کسی اسمش را نشنیده باشد، واقعا سخت است. شاید این فیلم به‌خاطر داستان عشقی غم‌انگیز جک و رز به پرفروش‌ترین فیلم تاریخ تبدیل شد و شاید هم به‌دلیل حضور لئوناردو دی‌کاپریو. کسی چه می‌داند؟ درهرصورت، می‌توان گفت صحنه برخورد آن کشتی عظیم به کوه‌ یخ غول‌پیکر به‌تنهایی نشان می‌دهد که جیمز کامرون هنگام بازسازی معروف‌ترین فاجعه دریایی تاریخ بشر چه جزئیات دقیقی ارائه کرده است. مابقی فیلم شامل صحنه‌هایی حیرت‌انگیز است که حتی فکرکردن به آنها مو به تن آدم راست می‌کند: سمفونی‌ای طولانی از هجوم آب به هر طرف، شکستن بشقاب‌ها، فرورافتادن دکل‌های کشتی، فرودآمدن پروانه عظیم کشتی روی افراد. شاهکار جیمز کامرون واقعا دیدنی است.

۲. شبی برای یادآوری (A Night to Remember)

۴۰ سال قبل از ساخته‌شدن فیلم تایتانیک، بیکر بزرگ‌ترین فاجعه دریایی تاریخ را با بودجه‌ای بسیار کمتر به تصویر کشید. بااین‌حال در آن زمان این فیلم جزو گران‌ترین فیلم‌های بریتانیا بود. نمی‌توان این فیلم را با تایتانیک مقایسه کرد، ولی بیکر هم در توجه به جزئیات کمتر از کامرون وسواس نداشت. اگر می‌خواهید غرق‌شدن یک کشتی بزرگ را بدون اینکه جک و رز و بیلی زین حواستان را پرت کنند تماشا کنید، این فیلم را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

۳. جاذبه (Gravity)

آلفونسو کوارون فیلم جاذبه را در ادامه شاهکار ویران‌شهری‌اش به‌نام «فرزندان انسان» ساخته است. ساندرا بولاک در این فیلم نقش فضانوردی را دارد که فضاپیمایش به‌سبب برخورد ترکش‌های ناشی از انفجار یکی از ماهواره‌های جاسوسی روسی آسیب دیده است و مجبور می‌شود خودش راهی برای بازگشت پیدا کند. نقش ساندرا در «جاذبه»، مشابه نقش تام هنکس در «فرزندان انسان» است و تقریبا تمام مدت‌زمانی را که در فیلم حضور دارد به‌تنهایی در فضا سپری می‌کند. جورج کلونی هم نقش همکار باتجربه او را بازی می‌کند.

شاید داستان جاذبه معمولی به نظر برسد، اما تنش محض موجود در فیلم چنان میخکوبتان می‌کند که یادتان می‌رود نفس بکشید. از این نظر فیلم جاذبه از تمام فیلم‌های این فهرست برتر است.

۴. تنها شجاعان (Only the Brave)

این فیلم تحسین‌برانگیز بر اساس داستان واقعی ۱۹ آتش‌نشان موسوم به گروه گرانیت مانتین هات‌شاتز (Granite Mountain Hotshots) ساخته شده است که در سال ۲۰۱۳ در آتش‌سوزی گسترده‌ای در آریزونا جان باختند. فیلم لحنی جدی دارد و احساس جاری در آن کاملا طبیعی است.

۵. غیرممکن (The Impossible)

این فیلم درباره سونامی عظیمی است که در سال ۲۰۰۴ تایلند را با خاک یکسان کرد. خانواده‌ای انگلیسی درست در زمان سونامی تعطیلات خود را در تایلند می‌گذرانند و دنبال راهی برای نجات هستند. می‌گویند «غیرممکن» به‌عنوان فیلم فاجعه بیش‌ از حد احساسی است. بااین‌حال به‌خاطر بازی خوب ایوان مک‌گرگور، نائومی واتس و تام هالند در نقش پسر نوجوان آنها موفق بوده است. هرچند تمرکز فیلم روی اروپایی‌هاست، فیلم‌نامه آن بر شفقت ذاتی انسان‌ها در زمان بحران تأکید می‌کند و عزم مردم بومی را که امکانات حمل‌ونقل هوایی برای بازگشت به خانه را نداشتند ارج می‌نهد.

۶. میناماتا (Minamata)

این فیلم درام بر اساس واقعیت ساخته شده است. فیلم درباره خاطرات خانم آیلین میوکو اسمیت، فعال محیط‌زیست ژاپنی، در دهه ۱۹۵۰ است که روزنامه‌نگار و عکاس نابغه آمریکایی به‌نام یوجین اسمیت (با بازی جانی دپ) را ترغیب می‌کند به میناماتا برود و درباره بیماری وحشتناکی تحقیق کند که بومیان آنجا را درگیر کرده است. آنها تلاش می‌کنند از قربانیانی با بدنی تغییرشکل‌یافته، بدون توانایی حرکتی، بینایی و شنوایی عکس بگیرند و درمی‌یابند که دلیل این بیماری انتشار جیوه حاصل از پسماندهای یک کارخانه در آب است. فیلم صحنه‌های اکشن زیادی ندارد، اما ترسناک است. نسل توموکو، دختری که هیچ حرکتی نمی‌کند و فقط نفس می‌کشد، با دهانی که همواره باز می‌ماند انگار که در حال فریاد است و فاجعه زیست‌محیطی میناماتا را ترسناک‌تر می‌کند.

۷. روزی که زمین آتش گرفت (The Day the Earth Caught Fire)

زمانی که گست این فیلم را ساخت، هنوز چند دهه باقی بود تا معضل «گرمایش جهانی» به فرهنگ عامه وارد شود. البته در این فیلم علت گرم‌شدن زمین متفاوت است. آزمایش‌های هسته‌ای زمین را از مدار خود خارج و به‌سمت خورشید پرتاب کرده‌اند. شاید احمقانه به نظر برسد، اما درهرصورت فرضیه مطرح‌شده در فیلم را کاملا جدی روایت کرده‌اند. در دهه ۱۹۶۰، این فیلم بسیار مدرن‌تر از داستان‌های علمی‌تخیلی آن دهه بود.

۸. دیپ‌واتر هورایزِن (Deepwater Horizon)

پیتر برگ، استاد اکشن مبتنی بر واقعیت، بهترین گزینه برای کارگردانی این فیلم بود. انفجار یک سکوی نفتی در سواحل خلیج آمریکا باعث نشت نفت به خلیج شده است و مارک والبرگ نقش تکنسینی را بازی می‌کند که وظیفه رسیدگی به این فاجعه را دارد. این حادثه بدترین نشتی نفت در تاریخ آمریکا به حساب می‌آید.

۹. ماجرای پوزیدون (The Poseidon Adventure)

«ماجرای پوزیدون» در کشور ما به‌نام «جهنم زیر و رو» معروف است. این فیلم اکشن و ماجراجویی ماجرای سونامی عظیمی را به تصویر می‌کشد که کشتی بزرگی را کاملا وارونه می‌کند. در تمام مدت فیلم شاهد تلاش بازماندگان برای رسیدن به سطح آب و نجات زندگی‌شان هستیم. آنها برای رسیدن به بدنه کشتی شنا می‌کنند و بالا می‌روند یا شاید هم پایین می‌روند! جذابیت فیلم همین ابهامش است؛ شخصیت‌ها به‌ هر دری می‌زنند تا راهی پیدا کنند، بدون اینکه بدانند بن‌بست است یا می‌توان از آن عبور کرد.

۱۰. آسمان‌خراش جهنمی (The Towering Inferno)

این فیلم هم از معروف‌ترین فیلم‌های ژانر فاجعه در کشورمان است. یک خطای انسانی ناشی از حرص و طمع به حادثه‌ای فاجعه‌بار منجر می‌شود و شخصیت‌های فیلم را در سناریوهای مرگبار گیر می‌اندازد. پل نیومن نقش مهندس سازنده آسمان‌خراش را دارد و استیو مک‌کوئین نقش آتش‌نشان را. وقتی چهره این دو بازیگر روی پوستر فیلم باشد، منحرف‌کردن حواس منتقدان از ایرادهای فیلم کاری ندارد!

۱۱. شیوع (Contagion)

این فیلم پرستاره در سال ۲۰۱۱ ساخته شد، اما جالب است که سال‌ها بعد در دوران همه‌گیری کووید۱۹، تعداد بسیار بیشتری از افراد آن را تماشا کردند. انگار این فیلم می‌توانست سرنخی درباره سرنوشت نسل بشر به آنها بدهد. تعجبی هم ندارد، زیرا این فیلم واقعا درباره نوعی ویروس تنفسی کشنده است که به‌سرعت گسترش می‌یابد و جان انسان‌ها را می‌گیرد. البته آینده را کاملا درست پیش‌بینی نکرده بود؛ واقعا چه کسی می‌توانست پیش‌بینی کند که روزی دولت‌ها زدن ماسک را الزامی کنند؟ به‌هرحال این فیلمِ ترسناک یادبودی از تجربه‌ای است که همه ما در سراسر جهان با هم از سر گذراندیم.

۱۲. توقف‌ناپذیر (Unstoppable)

این فیلم درباره قطاری باری مملو از مواد شیمیایی خطرناک است که خراب شده و به‌سمت شهری کوچک در پنسیلوانیا می‌رود. کریس پاین و دنزل واشنگتن باید قبل از اینکه قطار از ریل خارج شود، آن را متوقف کنند. این آخرین فیلم تونی اسکات فقید است.

۱۳. آرماگدون (Armageddon)

آرماگدون از نظر فاجعه خیلی از ۲ فیلم آتشفشانی «ولکانو» و «قله دانته» ضعیف‌تر است، اما از نظر تخیل دست بالاتر را دارد. شهاب‌سنگی عظیم به‌اندازه ایالت تگزاس در مسیر برخورد با زمین قرار گرفته است و بهترین ایده‌ای که دولت آمریکا برای پیشگیری از این فاجعه دارد، این است که بروس ویلیس و افرادش به فضا بروند و روی آن فرود بیایند، سوراخش کنند و در آن بمبی کار بگذارند تا منفجر شود. کمی مضحک ولی تماشایی است.

۱۴. موج (The Wave)

هرچند این فیلم نروژی در استفاده از چندین کلیشه فیلم ژانر فاجعه افراط کرده است، موفق شده که داستان فیلم را به‌خوبی روایت کند. بهمنی عظیم که از کوه ریزش می‌کند، سونامی بزرگی با امواج ۸۵متری به وجود می‌آورد که می‌رود تا شهری کوچک در ساحل نروژ را ویران کند. یک زمین‌شناس و خانواده‌اش تلاش می‌کنند درباره بلایی که قرار است بر شهر نازل شود به مردم هشدار دهند. جلوه‌های ویژه فیلم خوب هستند، مخصوصا وقتی سونامی اصلی رخ می‌دهد.

۱۵. فرودگاه (Airport)

فیلم اکشن و ماجراجویانه «فرودگاه» اقتباسی پرفروش از پرفروش‌ترین کتاب آرتور هیلی است. هرچند نمی‌توان گفت از نظر فنی عالی است، تماشای آن خالی از لطف نیست. لنکستر در این فیلم نقش مدیر فرودگاهی در نزدیکی شیکاگو را بازی می‌کند که با مشکلات شخصی و کاری روبه‌روست. همسرش قصد طلاق دارد و کولاک فرودگاه را فلج کرده است. همه اینها زمانی بدتر می‌شود که یکی از مسافران به‌دلایلی قصد بمب‌گذاری در هواپیما را دارد. خلبان، با بازی دین مارتین، پس از انفجار در تلاش برای فرود اضطراری است، اما هواپیمایی دیگر در تنها باندِ بازِ فرودگاه گیر کرده است! آیا موفق می‌شود؟ باید فیلم را ببینید.

۱۶. شیوع (Outbreak)

رویه پترسن در این فیلم برخلاف سودربرگ است. این «شیوع» چیزی را پیش‌بینی نمی‌کند و با الهام از افزایش ابتلا به ابولا در آمریکا ساخته شده است. داستین هافمن در نقش ویروس‌شناسی ظاهر می‌شود که در تلاش برای یافتن درمان است و مورگان فریمن نقش ژنرالی را دارد که با کشتن شهروندان آمریکایی برای ایجاد ایمنی جمعی مخالفت می‌کند.

۱۷. گرینلند (Greenland)

در بیشتر فیلم‌های ژانر فاجعه با پدرانی سروکار داریم که دیگر با خانواده‌شان زندگی نمی‌کنند، ولی این صرفا نوعی ترفند روایی سطحی است و اصل فیلم حول فاجعه‌ای محیطی می‌گردد. در این فیلم هم جرارد باتلر نقش پدری را بازی می‌کند که می‌خواهد در جایی به‌نام گرینلند به خانواده‌اش بپیوندد و برای این کار با تمام وجود تلاش می‌کند. یک سیارک در حال حرکت به‌سمت زمین است و شایعه شده است در گرینلند پناهنگاه‌های زیرزمینی برای بازماندگان برگزیده وجود دارد. این اثر نمونه‌ای نادر از فیلم‌هایی است که احساسی‌بودنشان هیجان فاجعه را تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهد.

۱۸. گردباد (Twister)

با اینکه ۳ دهه از ساخت فیلم گردباد می‌گذرد، هنوز از نظر جلوه‌های ویژه عالی به نظر می‌رسد. یان ده بونت، استاد اکشن دهه ۹۰ میلادی، با استفاده از ترکیبی از جلوه‌های ویژه حرفه‌ای و CGI پیشرفته مخاطبان را تا مرکز طوفان می‌برد. هلن هانت و بیل پکستون به‌عنوان زوجی که تازه طلاق گرفته‌اند و با هم مشکل دارند، ظاهرا به غرق‌شدن در طوفانی عظیم نیاز داشتند تا بفهمند هنوز همدیگر را دوست دارند. بااین‌حال، این فیلم به‌خاطر ماجرای عاشقانه‌اش معروف نشده است و یک فاجعه هواشناسی در آن در جریان است.

۱۹. روز پس از فردا (The Day After Tomorrow)

استاد فاجعه در هالیوود این‌ بار فاجعه آب‌وهوایی دیگری را به تصویر کشیده است که نه تدریجی، بلکه آنی مجموعه‌ای از ابرهای طوفان‌زا را به هم نزدیک می‌کند تا نیمکره شمالی زمین را به عصر یخبندان جدید وارد کنند. شاید به‌ نظر مضحک برسد، ولی نگرانی‌های واقعی درباره کره زمین را خیلی پررنگ در برابر چشم‌های مخاطب قرار می‌دهد.

۲۰. طوفان کامل (The Perfect Storm)

فیلم «طوفان کامل» که پترسن آن را بر اساس کتاب سباستین یونگر ساخته، فیلمی مهیج است که در آن گروهی از ماهیگیران در دریا گرفتار طوفان می‌شوند و ناامید از نجات برای بازگشت به ساحل با امواج بلند می‌جنگند. هنرنمایی جورج کلونی و جان سی رایلی در کنار مارک والبرگ و دایان لین از جذابیت‌های این فیلم پرتنش است.

۲۱. پیشگویی (Knowing)

حتی نیکلاس کیج هم نمی‌تواند با سرنوشتی مبارزه کند که در این فیلم علمی‌تخیلی آخرالزمانی ناعادلانه به تصویر کشیده شده است. کیج در این فیلم نقش استاد اخترفیزیکی در دانشگاه ام‌آی‌تی (MIT) را بازی می‌کند که تصادفی متوجه نشانه‌های پایان جهان می‌شود. پایان فیلم به‌شدت غیرجذاب است، اما به‌هرحال کیج نقشش را عالی بازی می‌کند و به فیلم ارزش می‌دهد.

۲۲. تأثیر عمیق (Deep Impact)

در این فیلم هم قرار است ستاره‌ای دنباله‌دار به زمین برخورد کند. اگر ترجیح می‌دهید فیلمی ملودرماتیک و احساساتی در ژانر فاجعه تماشا کنید، گرینلند را ببینید. اما اگر فیلمی پرتنش می‌خواهید، لدر ثابت کرده است که در شکل‌دهی درامی پرهیجان با موقعیت‌های استرس‌زا مهارت زیادی دارد.

۲۳. ویروس (Virus)

برخلاف نام فیلم، فقط نیمی از داستانش درباره بیماری‌ای کشنده است. هنگامی‌ که سلاحی بیولوژیکی ساخته دست بشر تصادفی در جهان منتشر می‌شود، تقریبا کل انسان‌ها به‌استثنای ۸۵۵ نفر که در قطب جنوب مستقرند، می‌میرند. سال‌ها بعد، بازماندگان در تلاش برای بازسازی جهان هستند که زلزله‌ای عظیم زرادخانه هسته‌ای جهان را تهدید می‌کند. شاید فیلم حالا کمی بی‌مزه به نظر برسد، اما در مقطعی از تاریخ گران‌ترین فیلم ژاپنی بود. البته بازیگرانش را فراموش نکنید. مگر چند فیلم دیگر وجود دارد که جورج کندی و سونی چیبا در آنها کنار هم بازی کرده باشند؟

۲۴. خزش (Crawl)

فیلمی ترسناک که حاوی پیام زیست‌محیطی مبهمی است. یک پدر و دختر در خانه‌ای غرق‌ آب، در زیرزمین گیر می‌کنند و متوجه می‌شوند چند تمساح همراه با طوفان به زیرزمین راه پیدا کرده‌اند. این فیلم بیشتر از نوع فیلم‌های هیولایی است تا فیلم فاجعه، بااین‌حال فرق زیادی ندارد چون این پدر و دختر در تلاشی دیوانه‌وار برای بقا با طبیعت (طوفان و تمساح‌ها) می‌جنگند.

۲۵. سن آندریاس (San Andreas)

در «سن آندریاس» دواین جانسون نقش ریموند را بازی می‌کند، خلبان حرفه‌ای نیروی امداد که از همسرش جدا شده است و با دخترش زندگی می‌کند. زمین‌لرزه‌ای مهیب در کالیفرنیا رخ می‌دهد که کل ایالت را درمی‌نوردد و لس‌آنجلس و سان‌فرانسیسکو را ویران می‌کند. ریموند باید همسر و دخترش را که در این ۲ شهر با فاصله ۶۴۰ کیلومتر از هم زندگی می‌کنند نجات دهد. این در حالی است که زلزله بزرگ‌تری در راه است… بقیه فیلم را خودتان تماشا کنید.

۲۶. قله دانته (Dante’s Peak)

پیرس برازنان در این فیلم نقش دانشمند متخصص آتشفشان را بازی می‌کند که باید درباره آتشفشانی در شهری کوچک در شمال غرب اقیانوس آرام تحقیق کند که احتمال فورانش هست، آن هم درحالی‌که هنوز از مرگ نامزدش در شوک به سر می‌برد. شهردار شهر با بازی لیندا همیلتون تنها کسی است که حرف او را باور می‌کند. هرچند این فیلم جذابیت‌های «ولکانو» (فیلم شماره ۳۱) را ندارد، فوران مواد مذاب و فرار از آن تماشایی است.

۲۷. زمین‌لرزه (Earthquake)

یکی از سوژه‌های رایج فیلم‌های فاجعه در دهه ۷۰ میلادی زلزله بود. در این فیلم چارلتون هستون در میان آوارهای لس‌آنجلس در تلاش است همسر سابقش اوا گاردنر را نجات دهد و هم‌زمان از دوست‌دخترش محافظت کند!

۲۸. باران سخت (Hard Rain)

در این فیلم فاجعه و سرقت با هم آمیخته شده‌اند؛ ترکیب مبتکرانه‌ای است و تلاش عوامل فیلم ستودنی بود، اما فیلم نتوانست این ترکیب جذاب را به‌خوبی به نمایش بگذارد. مورگان فریمن نقش رهبر باندی تبهکار را دارد که در بحبوحه طوفان شدید در شهر ایندیانا، نقشه سرقت ۳میلیون دلار از کامیون حمل پولی را کشیده است که کریستین اسلیتر راننده آن است. ابتدا قرار بود جان وو فیلم را کارگردانی کند، اما او کنار کشید تا سالومون جایش را بگیرد.

۲۹. ۲۰۱۲ (2012)

۲۰۱۲ فیلم آخرالزمانی کاملی در سبک اکشن و ماجراجویی است که رولند امریش، کارگردان فیلم «روز پس از فردا»، آن را ساخته است. امریش در آن فیلم نیمی از سیاره زمین را نابود کرد و ۵ سال بعد بازگشت تا کار را تمام کند. او با بهره‌گیری از تئوری «آخرالزمان مایاها» در سال ۲۰۱۲، اجازه می‌دهد همه‌چیز نابود شود: زمین‌لرزه لس‌آنجلس را ویران می‌کند، امواج جزر و مد واشنگتن و ایندیانا را در خود فرومی‌برند و جزایر هاوایی در مواد مذاب آتشفشانی می‌سوزند. اگر ۲۰۱۲ بزرگ‌ترین فیلم فاجعه در طول تاریخ سینما نباشد، لااقل کامل‌ترین آنهاست.

۳۰. هسته (The Core)

به نظر می‌رسد برخی فیلم‌ها فقط ساخته شده‌اند تا جامعه علمی را دیوانه کنند و می‌توان گفت فیلم «هسته» در این مورد کاملا موفق عمل کرده است. برخی از دانشمندان آن را نادرست‌ترین فیلم ساخته‌شده از نظر علمی انتخاب کرده‌اند. گروهی از دانشمندان وظیفه دارند برای راه‌اندازی مجدد هسته مذاب زمین با کمک بمب‌های هسته‌ای به مرکز واقعی سیاره سفر کنند. احتمالا امیل و بازیگرانش با چنین فرضیه‌ای قصد شوخی با مخاطب را داشته‌اند!

۳۱. ولکانو (Volcano)

در سال ۱۹۹۷، ۲ فیلم درباره آتشفشان‌های خفته که بدون هشدار قبلی فوران می‌کنند ساخته شدند. یکی از آنها ولکانو (آتشفشان) و دیگری قله دانته است. در این فیلم، آتشفشانی در وسط لس‌آنجلس کاملا ناگهانی فوران می‌کند. تامی لی جونز در نقش رئیس گروه عملیات بحران، عاشقانه‌هایش با دکتر ایمی بارنز که نقش آن را خانم آن هیچ بازی می‌کند، جذابیت‌های جغرافیایی لس‌آنجلس و گدازه‌هایی که در بلوار ویلشایر در حال غلتیدن‌اند باعث شده‌اند این فیلم تا حدی برتر از قله دانته باشد.

۳۲. کراکاتوآ، شرق جاوه (Krakatoa, East of Java)

فیلم‌های ژانر فاجعه طوری هستند که انگار فیلم‌نامه آنها را صرفا برای توجیه جلوه‌های ویژه نوشته‌اند. حداقل این فیلم که همین طور است. احتمالا برای سازندگان این فیلم صرفا فیلم‌برداری فوران آتشفشانی مهم بوده است. فیلم کراکاتوآ درباره انفجار آتشفشان کراکاتوآ در سال ۱۸۸۳ است که صدای ناشی از آن ۴ بار کره زمین را دور زد و ویرانگرترین سونامی تاریخ را ایجاد کرد. این فیلم فقط به‌خاطر جلوه‌های بصری‌اش و جغرافیای جذاب اندونزی به‌یادماندنی شده است. اتفاقا به‌خاطر همین جلوه‌های بصری برنده جایزه اسکار هم شد.

۳۳. طوفان جغرافیایی (Geostorm)

آیا می‌توان ماشینی برای جلوگیری از گرم‌شدن کره زمین ساخت؟ چه اتفاقی می‌افتد اگر از آن برای کارهای شرورانه استفاده کنند؟ در این فیلم که با عنوان «طوفان جهانی» هم در کشورمان معروف است، جرارد باتلر نقش یک طراح ماهواره را بازی می‌کند که وقت زیادی ندارد و باید با تهدید سامانه‌ای مقابله کند که برای کنترل آب‌وهوای کره زمین طراحی شده است. فیلم ترکیبی از فاجعه زیست‌محیطی، تریلر سیاسی و علمی‌تخیلی کاملا احمقانه است که منتقدان به‌شدت به آن انتقاد کردند. بااین‌حال افرادی که نمی‌توانند با جزئیات و پیچیدگی‌های فیلمی مانند ۲۰۱۲ کنار بیایند، می‌توانند این فیلم را تماشا کنند.

شما بگویید

فیلمی در ژانر فاجعه می‌شناسید که به این فهرست اضافه کنید؟ لطفا در دیدگاه‌ها آن را به ما و دوستانتان معرفی کنید.

مجموعه یادگیری زبان

اصول و روش‌هایی کاملا عملی برای یادگیری سریع و ماندگار هر زبان جدید

مشاهده مجموعه