معصومیت گمشده
دوستی داشتم که در آلمان زندگی میکرد. میگفت در دوران مدرسه بهقدری برای کودکان فیلمِ “فهرست شیندلر” را به نمایش میگذارند تا علاوه بر اعلام شرمندگی خود از گذشته، آنها را با اثرات و زشتیهای جنگ و چگونه مانند شیندلر قهرمان بودن آشنا کنند.
سیستم آموزشی در تمام دنیا مهمترین سهم را برای ساخت آیندهی هر کشور داراست و تمام مسائل فرهنگی و سلامت روانی جامعه را میتوان با روشهای صحیح به کودکان آموزش داد. حال ما در این بخش چه کردهایم ؟ به عقب برمیگردم :
در زمانی که نسل من پشتِ نیمکتهای مدرسه بود شاید نزدیکترین درس مرتبط به آموزشهای غیرعلمی درسِ عجیبِ پرورشی بود. هدف از این درس چه بود ؟ شاید آزاد و راحتتر بودنِ پرسش و پاسخ میان شاگرد و معلم. خروجی چه بود ؟ روزنامه دیواری!
وقتی از بدو ورود هر دانشآموز به مدرسه پس از خواندن و نوشتن، دروس ریاضی و علوم بیشترین ساعت آموزشی را به خود اختصاص میدهند و توجهی به نیازها و آموزشهای غیرعلمیِ کودکان نمیشود ایرادِ کار را دقیقا باید در همین مدارس جست. بسیاری از افرادی که متجاوز خوانده میشوند با آزمونهای روانشناسی در سنین نوجوانی قابل شناساییاند. مادامی که هر مسئلهی حساس این چنینی خط قرمز اطلاق شود سلامت جامعه رو به افول خواهد رفت. در همین راستا، علاوه بر محیط آموزشی، همکاریِ این سیستم با رسانه و بهخصوص رسانهی دیداری برای آموزش چه بوده است ؟
حال با فرض آموزش دیدن همهی کودکان، نقش خانواده چیست ؟ آیا کودکی پس از تعرض قادر به صحبت در این مورد با والدین خود میباشد ؟ آیا بزرگسالان آموزش لازم را در این مورد دیدهاند ؟ قطعا در نسل کنونی این آموزش نبوده است. اجازه بدهید با مثالی بسیار ساده اهمیت آموزش در کاهش آمار تجاوز را بیان کنم :
مطابق آمار یکی از اصلیترین گروههای متجاوز به حریم کودکان خویشاوندانند. اگر کودک آموزش دیدهای مورد تجاوز قرار گیرد و به والدین آموزش دیدهی خود این مسئله را بازگو کند احتمال شناسایی فرد متجاوز بیشتر نیست ؟ آیا متجاوز فقط یک قربانی را انتخاب میکند ؟
همچنان که این سیستم آموزشی در مقاطع بالاتر مدرک را جایگزینِ دانش قرار داده، مطابق بسیاری از پایاننامهها که داده سازی روشی آسان اما نادرست برای رسیدن به هدف است بنظر میرسد آسانترین روش برای کاهش این آمار، آمارسازی میباشد!
کودکان تاثیرپذیرترین انسانها هستند، سیستم آموزشی را سبک نشماریم.
هدف نویسنده باید پاسخ به سوال مربوطه باشد ولی در اثر شما راه حلی اساسی ذکر نشده !!
– فقط به مسئله ی آموزش اشاره شد در حالی که هرزگاهی تجاوز و کودک آزاری به خاطر نداشتن فرهنگ، –
احتیاج مالی و …. با زور و خشونت انجام می شود
– فقط به کودک آزاری جنسی اشاره شده و سایر اشکال کودک آزاری در نظر گرفته نشده
و مهم تر از همه آموزش والدین در نظر گرفته نشده
معلمی واقعا مسئولیت سنگینیه و این مسئولیت باید درست انجام بشه
در تمام مقالات فقط به آموزش والدین و فرزندان اشاره کردن
کاش کسی از ارگان های دولت درخواست مشارکت می کرد