یک تکنیک علمی برای یادگیری بهتر

9

تا‌به‌حال شده، چیزی را به سختی یاد بگیرید و وقتی واقعا به آن نیاز دارید نتوانید آن را به‌خاطر بیاورید؟ موثرترین روش‌‌هایی که تا به حال برای یادگیری مهارت‌های مختلف تجربه کرده‌اید، چیست؟ پایگاه اینترنتی Quora، که یک شبکه‌ی به اشتراک‌گذاری مطالب علمی است،‌ در این‌باره مطالب ارزشمندی را منتشر کرده‌است.

باربارا اوکلی، مُدرس پایگاه اینترنتی Learning How to Learn، که یکی از بزرگ‌ترین منابع آنلاین جهان است، درخصوص یادگیری بهتر در Quora می‌گوید: من تقریبا متقاعد شده‌ام که «قطعه‌بندی» مادر تمام روش‌های یادگیری محسوب می‌شود. قطعه‌بندی همان روشی است که در نتیجه‌ی آن، شما چیزی را به حدی خوب یاد می‌گیرید (مانند یک ترانه، فرمول ریاضی، یا ترکیبات صرفی یک فعل یا یک رقص معمولی) که فورا آن را به یاد آورده و آن را انجام داده یا به‌کار می‌گیرید. ایجاد الگوهای عصبی در ذهن و یا به عبارت علمی‌تر، قطعه‌بندی عصبی، سنگ‌بنای توسعه‌ی تمام مهارت‌های اکتسابی است. با استفاده از تشبیه زیر (فراموش نکنید که تشبیه نیز خود یکی از تکنیک‌های قدرتمند یادگیری است)‌ به راحتی می‌توانیم نحوه‌ی عملکرد این روش را درک کنیم.

رونیکس

یادگیری بهتر

به تصویر بالا دقت کنید. همانگونه که در این تصویر نشان داده شده است، هرگاه تلاش می‌کنید یک مفهوم جدید یا دشوار را درک کنید،‌ ذهن شما آن را مانند یک جورچین در نظر می‌گیرد. همانطور که در سمت چپ تصویر مشاهده می‌کنید، وقتی تلاش می‌کنید چیزی را بفهمید، تقریبا چهار درگاه از حافظه‌ی فعال شما در قشر پیش‌پیشانی مغز فعال می‌شوند تا معما را کشف کنند. اما وقتی که به معما پی بردید اجزای متکثر این مفهوم (به قسمت راست تصویر توجه کنید) در قالب یک مفهوم واحد ادغام شده و به راحتی به یک الگوی عصبی یکپارچه تبدیل می‌شوند. این الگوی نهایی شبیه به یک روبان است که به راحتی از طریق یکی از درگاه‌های حافظه‌ی فعال شما وارد ذهن می‌شود. دقت کنید که پس از انجام این فرآیند سه درگاه باقی‌مانده در حافظه‌ی فعال‌تان آزاد هستند.

اگر در زمان یادگیری و مطالعه، داده‌های خام را به خوبی در ذهن خود قطعه‌بندی کنید، در زمان حل مسئله و یا سر جلسه‌ی امتحان به راحتی می‌توانید قطعه‌‌ی عصبی مربوط به فرآیند و یا مفاهیم مورد نیاز خود را از ذهن بازخوانی کنید. اگر موفق شوید این قطعه را در ذهن خود جایگذاری کنید در ادامه قادر خواهید بود سایر قطعات عصبی که به خوی یاد گرفته‌اید را نیز به همین ترتیب در ذهن خود مرتب کنید.‌ بنابراین حتی اگر برای نخستین بار نیز با مسئله‌ی پیچیده‌ای مواجه شوید، ذهن شما می‌تواند از طریق کنار هم قرار دادن قطعات عصبی آن مسئله را حل کند.

در مقابل اگر در مرحله‌ی یادگیری و مطالعه دقت و تلاش لازم را برای قطعه‌بندی اطلاعات به کار نبندید،‌ در زمان امتحان قشر پیش‌پیشانی محدود شما شبیه به سمت چپ شکل فوق خواهد بود. در این شرایط قشر پیش‌پیشانی شما به‌جای حل مسئله هنوز در تلاش است داده‌های اولیه را درک کند و به همین سبب دچار سردرگمی می‌شود. برخی اوقات افراد تصور می‌کنند که دچار اضطراب ناشی از امتحان هستند و همین امر نیز عامل ناکامی آنها در حل مسائل است، در حالی که اغلب آنها اشتباه می‌کنند. علت اضطراب و وحشت این افراد از امتحان بسیار ساده است. آنها ناگهان درمی‌یابند، آنگونه که فکر می‌کردند داده‌های خام کافی را در اختیار ندارند. در واقع آنها قطعات عصبی مورد نیاز خود را قبلا آماده نکرده‌اند.

زمانی که جوان بودم از روش انستیتوی زبان وزارت دفاع برای یادگیری زبان استفاده می‌کردم و در این کار بسیار موفق بودم. مبنای روش آموزشی این موسسه توسعه‌ی دقیق قطعات عصبی در حافظه بود که به صورت تدریجی و گام به گام انجام می‌گرفت. در روش این موسسه کلمات به تدریج به جملات تبدیل می‌شدند و جملات در نهایت یک گفتگو را می‌ساختند. این روش به من کمک کرد زبان روسی را به صورت کامل بیاموزم. در ۲۶ سالگی و پس از خروج از ارتش، در قالب یک دوره‌ی جبرانی شروع به یادگیری جبر و ریاضیات کردم که در نهایت به اخذ مدرک مهندسی از دانشگاه منجر شد. در طول دوره‌ی یادگیری ریاضیات نیز از همان روش قطعه‌بندی بهره بردم که به من کمک کرده بود در یادگیری زبان خارجی موفق باشم.

به عنوان مثال هیچ‌گاه به انجام تکالیف دروس ریاضی و تحویل آنها اکتفا نکردم. به جای آن اگر مسئله‌ی سخت و مهمی به عنوان تکلیف به من داده می‌شد، ‌تلاش می‌کردم که در فواصل چند روزه، آن را بارها و بارها انجام داده و مرور کنم و در تمام مدت، به جز مواردی که واقعا مجبور ‌شدم، به پاسخ‌های آماده‌ی کتب حل تمرین مراجعه نکردم. با استفاده از این روش در انتها اطمینان داشتم که خود به تنهایی مسئله را حل کرده‌ام و دیگر نیاز نبود که با استفاده از کتب حل تمرین خود را بفریبم.

پس از آن به تدریج در این روش مهارت پیدا کردم و قادر بودم خود به تنهایی مسائل را بر روی کاغذ حل کنم. در ادامه تلاش کردم که فرآیند حل مسئله را به صورت ذهنی انجام دهم. در نهایت به سطحی از توانایی رسیدم که مراحل حل مسئله به راحتی در ذهنم انجام می‌‌گرفت و پاسخ همچون یک ترانه در ذهنم نواخته می‌شد. من حتی می‌توانستم این تمرین ذهنی را در شرایطی همچون دوش گرفتن یا پیاده‌روی بین منزل تا کلاس نیز انجام دهم؛ شرایطی که از نظر دیگران به هیچ عنوان زمان مناسبی برای مطالعه و تمرین نبود. در نهایت دریافتم که این روش قطعه‌بندی داده‌های ذهنی، به من قدرتی جادویی بخشیده است. قدرتی که به کمک آن می‌توانستم در یک چشم به هم زدن چندین مسئله را حل کنم، حتی مسئله‌هایی که قبلا آنها را ندیده بودم.

در حین مطالعه و یادگیری مطالب اولیه حتما از تکنیک‌هایی همچون بخش‌بندی مطالب،‌ تمرین شمرده و حساب‌شده و مرور تمرین‌ها در فواصل زمانی معین بهره ببرید. استفاده از این تکنیک‌ها به شما کمک می‌کند قطعات عصبی را به خوبی در حافظه‌ی خود ایجاد کنید. اندرز اریکسون، که از او با عنوان «خبره‌ای در میان متخصصان» یاد می‌شود، بر این نکته تاکید می‌کند که «برای آنکه سریع بیاموزید باید آهسته و حساب شده تمرین کنید»، زیرا تمرکز ویژه بر یک موضوع سخت‌ترین بخش فرآیند یادگیری است.

 

برگرفته از: inc.om

افرادی که می‌دانند درباره چه چیزی سخن می‌گویند، نیازی به پاورپوینت ندارند.
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین دیدگاه‌ها (از 9 دیدگاه)
  1. افشین اروج زاده می‌گوید

    عرض سلام و خسته نباشید!
    یک دنیا تشکر بابت این مقاله زیبا.
    لطفا در ادامه کار ، روش انستیتوی زبان وزارت دفاع برای یادگیری زبان رو توضیح بدید و مقاله ای در خصوص این روش ارائه بدید.
    با تشکر

  2. محمدجواد می‌گوید

    منظورش رو ز قطعه بندی متوجه نشدم
    یعنی یک موضوعی رو به موضا=وعات کوچکتر تقسیم کنیم ؟؟

    1. حامد اردستانی می‌گوید

      سلام
      طبق آموخته‌های من، یادگیری قطعه‌بندی که البته جای دیگری دیدم که از اصطلاح یادگیری کریستالی از آن استفاده شده است، عبارت است از یادگیری مطالب مرتبط و نزدیک به هم و از منابع مشخص و گوناگون (نه همه منابع)، با استفاده از یادگیری تطبیقی (با استفاده از استقراء)، باعث می‌شود که شما در ذهن خود بلوری زیبا از آن موضوع خاص ایجاد کنید که تاثیر خودش را در نگاه، رفتارها، نگرش و ارزش‌ها خواهد گذاشت.
      یادگیری کریستالی می‌تواند به وسیله آوردن مثال، تداعی کردن یک خاطره، مطالعه مطالب مرتبط، مطرح کردن موضوع موردنظر در جمعی از دوستان، یادگیری ضمنی در هنگام دیدن یک فیلم یا هر رویداد دیگری که به موضوع مورد نظر شما قطعه دیگری اضافه کند، رخ می‌دهد.

      موفق باشید 🙂

    2. رقیه محمدی می‌گوید

      در روش قطعه‌بندی، اطلاعاتی رو که به هم شبیه هستن، توی یک دسته (قطعه) قرار میدن و اونا رو با هم به خاطر میسپرن. معمولا اطلاعات هر قطعه، با اطلاعاتی که توی قطعات دیگر هست، ارتباط چندانی ندارن.

  3. حامد اردستانی می‌گوید

    سلام
    توصیه شده است که در هنگام مطالعه، حتما به چسباندن قطعات (تعاریف، عبارات، مفاهیم و …) به یکدیگر بپردازیم و با استفاده از تمرکز و یادگیری کریستالی دستاورد خود را مانند تصویر یک پازل زیبا به دیوار ذهن خود آویزان کنیم.

    چیزی که در این محتوا دوباره یادگرفتم (مرور کردم)، عبارتند از:
    1- قطعه‌بندی
    a. تشبیه آوردن (مثال آوردن)
    b. مرورکردن
    c. تمرین کردن

    البته روش من برای یادگیری بهتر یا کریستالی، استفاده از مطالب باهم‌مرتبط و مرور آنها است؛ در نهایت به رسم نقشه ذهنی آنها می‌پردازم.

    با سپاس فراوان از مطلب مفید آقای منصوری و سایت چطور 🙂