تبعیض جنسیتی، کابوسی مزمن (بررسی راهکارهایی برای کاهش معضل تبعیض جنسیتی)
جز عصر کوتاهی در سرآغاز تاریخ بشری که زن در آن صاحب مقام نخست در جوامع بسیار ابتدایی بوده است، از آن پس همواره تحت فرمان مرد قرار داشته است. مظلومیت زن و تبعیض جنسیتی علیه او امری ثابت در طول تاریخ است که تنها از یک دوره نسبت به دورهی دیگر روشها و اسباب این تبعیض تغییر کرده است.
قربانی کردن زنان برای آرام نمودن خدایان، چند شوهری در قبایل آفریقا و عربستان، کم ارزش بودن نوزاد دختر، زنده به گور کردن دختران، ازدواج اجباری در سنین پایین، اجازه قانونی شوهر برای آسیب رساندن و حتی کشتن زن در برخی جوامع، نداشتن حق رای، حقوق کمتر از مرد با وجود ساعات کار یکسان، دادن حق طلاق به مرد و… اینها تنها بخشی از مصادیق تبعیض جنسیتی است که هر یک در دورهای از تاریخ تمدن بشری زندگی را بر زنان سخت کرده است.
از چندین سال پیش تاکنون سازمان ملل متحد به نهضتهای آزادی زنان و خواستههای بر حق آنان اهمیت فراوانی داده است. برای نمونه در سال 1969 میلادی سازمان ملل اصل “عدم تبعیض جنسیتی” علیه زنان را منتشر کرد. در سال 1979 میلادی نیز “کنوانسیون رفع تبعیض از زنان” در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد. علی رغم این تلاشها هنوز بسیاری از گرفتاریهای زنان لاینحل باقی مانده است.
در این نوشتار کوتاه در پی راهکارهایی برای کاهش تبعیض جنسیتی و زمینهسازی برای موفقیت بیشتر زنان در جامعه هستیم:
-
رفع مصادیق تبعیض جنسی از کتابهای درسی
تاثیر و خاطرهی کتب درسی – مخصوصا در دوره ابتدایی- اغلب برای تمام عمر در ذهن باقی میماند و در آینده جهت فعالیتهای کودک را مشخص میکند. یافتههای برخی پژوهشها حاکی از رنگ جنسیتی کتب درسی علیه زنان است. برای پی بردن به عمق فاجعه کافی است به دو مورد از این یافتهها اشاره کنیم:
77 درصد متن و تصاویر کتابها بر جنس مرد و تنها 23 درصد بر جنس زن تاکید دارد. در کتب پنج سالهی ابتدایی 85 درصد از تصاویر و متون کتابهای درسی انفعال زنان را بهنمایش میگذارد.
-
قانونگذاری برای رفع تبعیض جنسی و نظارت و رسیدگی به اجرای این قوانین
هدف کارفرمایان باید تضمین یک محیط کاری عاری از تبعیض جنسی همراه با ابزارهای نظارتی موثر باشد. در این راستا باید اقدام به تدوین سیاستهای قانونگذاری مناسب، برای محدود کردن تبعیض جنسی نمود. در این قوانین باید مسئولیتهای کارفرمایان و کارکنان به روشنی مشخص شود و شرکتها را ملزم به رعایت این قوانین کرد و در صورت بروز مشکل به سرعت به رفع آن اقدام نمود. باید برای رسیدگی به شکایات مربوط به تخطی از این قوانین ساز و کارهایی اثربخش در نظر گرفت.
-
رفع تناقض میان قوانین حمایتی از زنان و سایر قوانین
با وجود تصویب قوانینی برای بهبود اوضاع اجتماعی و شغلی زنان در جامعه، بسیاری از قوانین به دلیل تناقض و تزاحم با سایر قوانین که اغلب دارای اولویت اجرایی بالاتری هستند، عملی نمیگردد. رفع این مشکل نیازمند بازنگری جدی قوانین مصوب است.
-
تضمین رشد و پیشرفت زنان در همه زمینهها
دولت باید در تمام زمینهها بهویژه زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کلیه اقدامات مناسب برای تضمین رشد و پیشرفت زنان به عمل آورد. از جملهاین اقدامات میتوان به موارد زیر اشاره کرد: گنجاندن اصل مساوات در کلیه قوانین، تصویب قوانین رفع تبعیض، حمایت قانون از حقوق زنان، منع حرکات تبعیضآمیز علیه زنان از طرف مراجع دولتی و خصوصی، وضع قوانین برای اصلاح یا فسخ مقررات و قوانین تبعیضآمیز
-
تلاش و تکاپوی زنان در عرصه آموزش و کسب تخصص، تولید و خدمات و…
ارتقای حقوق زن در گرو تلاش و تکاپوی زنان در عرصه آموزش و کسب تخصص، تولید کالاها و خدمات و خلاقیت در عرصه فرهنگ و هنر و امور ورشی خواهد بود. چنانچه زنان از هر فرصت محدودی که حاصل میشود نقش خود را با شجاعت و بدون ترس از دیدگاه مخالف ایفا کنند و به دولتها بقبولانند که بدون حضور آنها توسعهی متوازن و تنشزدایی ممکن نیست، دولتها نیز ناگزیر از طرق مناسب زمینه را برای حضور فعال و بدون تبعیض زنان ایجاد میکنند.
و سخن آخر اینکه،
آنچه در این مجال اندک آمد، چند راهکار برای بهبود اوضاع زنان و رفع تبعیض جنسی در جامعه بود. قطع به یقین راهکارهای بیشتری میتواند مورد بحث قرار گیرد که نیازمند میدانی فراختر جهت بررسی است.
واقعا از مجلهٔ بی نظیرتون متشکرم. دلیلی که باعث شد توی این مسابقه شرکت کنم، مطالب ارزشمندتون بود که مشخص بود یه تیم حرفهای پشتشه. خوشحالم که مقالهام مورد توجه چطور و مخاطبینش قرار گرفت.
عذر خواهی می کنم
چند شوهری در افریقا و عربستان؟
درباره افریقا چیزی نمی دونم اما توی عربستان چند شوهری وجود نداره( تا جایی که دیدیم و شنیدیم)، چند همسری هم به معنی چند زنی هست. یعنی یک مرد، گاها چند زن اختیار می کنه و این برعکس حرف شماست.
پیش از اسلام و در میان اعراب دوران جاهلیت نوعی از ازدواج تحت عنوان “رهط” رواج داشته که طی اون یک زن به همسری چند مرد در می اومده که گاه تعداد این مردان به بیش از ده تن هم می رسیده. ازدواج “رهط” یکی از مصادیق آزار جنسیتی در طول تاریخ به شمار میره…
چه جالب! ( و صد البته ناخوشایند و مشمئز کننده)
من الان که دقت بیشتری می کنم، متوجه می شم شما اتفاق ها رو حتی( تقریبا) از قدیم به جدید مرتب هم کردید.
به( هر یک در دوره ای) هم دقت نکرده بودم. بماند که از دیدگاه من، چند زنی هم به نوعی، مصداقی از تبعیض جنسیتیه :))))))))))
بابت نکته واقعا جدیدی که یاد گرفتم از شما کمال سپاسگزاری رو دارم.
اما!
کاش لیستتون رو طبقه بندی هم می کردید و همه فجایع تاریخ رو پشت سر هم و درهم نمی آوردید. این طوری امکان پیش اومدن سوء تفاهم به حداقل می رسید. خصوصا درباره کشوری که هم مشهوره، هم همسایه. اگر شما بیاید و بگید که در کشور ناگورنو کاراباخ، مردها ناچار به ازدواج با پنج زن؛ یکی نوباوه، دومی نوجوان، سومی جوان، چهارمی میانه و پنجمی خمیده هستن؛ من اصلا زاویه نمی گیرم. با آرامش( و در حال گفتن بد و بیراه زیر لبی و نوشیدن چای) گوگل می کنم و می خندم( هرچند مطلبی که درباره اون کشور مظلوم گفتم ابدا صحت نداشت). اما اگر کسی بیاد و بگه توی انگلیس رسم هم سطحی هست، اول موضع می گیرم و بعد تحقیق می کنم.
بابت اول مقاله پربارتون، دوم زمانی که بابت خوندن و پاسخ دادن صرف کردید، و سوم متانت و اخلاق خوبتون تشکر می کنم.
موفق باشید و پاینده
بزرگوارید.
ممنون از بذل وقت و محبتتون
حقیقت امر اینه که حرف-های زیادی برای گفتن داشتم و هر کدوم از سرخط هایی که در این مقاله داده شده، قابلیت پرداخت بیشتر رو داشت. اما به دلیل محدودیتی که برای نگارش این مقاله در نظر گرفته شده بود، یعنی محدودیت حداکثر هفتصد کلمه ای بودن، مجبور شدم از توضیحات تکمیلی و شرح و بسط موضوع چشم پوشی کنم و تنها به مرور تلگرافی مصادیق تاریخی بسنده کنم، به این امید که خواننده مشتاق پیگیر این سرنخ ها بشه.
امیدوارم با همه نواقصی که در این نوشتار هست، تا حدی مفید بوده باشه.
از توجهتون سپاسگزارم