از استادیوم تا وزارتخانه

0

تبعیض جنسیتی و به رسمیت نشناختن زنان در جامعه امروز ایران امری نو و ناشناخته نیست و سالیان درازی ست که زنان جامعه ما با این مهم درگیرودارهستند.ازتفکیک و تبعیض جنسیتی برای تماشای زنده یک مسابقه فوتبال یا والیبال تا واگذار نکردن پست های کلیدی مدیریتی و دولتی،آبشخور تفکری که زنان را با بهانه های غیرمنطقی به دورازمیادین و فعالیتهای اجتماعی نگاه می دارد همواره یکی ست.اما قطعی ترین راهکار برای کاهش این تبعیض جنسیتی چیست؟آیا زنان خودنیزمیتوانند دررفع این مشکل گامی بردارند یا همه چیز را باید به تکان و تغییر در رده های بالای تصمیم گیرنده موکول نمود ؟
ارتقاء و مهیا ساختن زیرساختهای مناسب برای حضورزنان
پیش از هرچیز لازم است بدانیم تبعیض جنسیتی خودش را در پشت کدام نقاب و توجیهی پنهان نموده است؟ مگرنه آنکه بارها شنیده ایم حضور زنان در بسیاری از جایگاهها ممکن نیست به دلیل آنکه محیطهای تعریف شده ی آن جایگاهها برای حضورزنان مناسب نیست خواه آن محیط استادیوم باشد یا وزارتخانه؟بهترین راه برای مقابله با چنین مشکلی درخواست برای فراهم کردن محیطی مناسب جهت حضورزنان است ، بطورقطع جامعه ای که زنان را از ساده ترین حقوق خود حتی برای تماشای یک مسابقه محروم می کند نمیتواند هرگز در رده های بالاتر و واگذاری موقعیتهای مهم اجتماعی هم به آنان اعتماد کند!ایجاد این زیرساختهای مناسب همان چیزی ست که نیازمند مشارکت و ورود مراجع بالاتربه این مهم است.فراهم آمدن بسترمناسب برای حضورزنان در محیطهایی که از آن منع شده اند حتی بصورت آزمایشی و موقت درابتدای راه،میتواند موثرواقع شود و با کمک به بازترشدن فضا در طولانی مدت مثمرثمر واقع شود.
پیگیری حقوق زنان توسط خودشان و نه هیچ مرجع دیگری!
راهکارمهم دیگری که نباید از آن غافل شد حضورحداکثری زنان درجامعه و پیگیری مطالباتشان توسط خودشان وارگانهای مرتبط با حقوق زنان است.اگر زنان بخاطر سابقه ی این حذف شدنهای مکرر و نادیده انگاشته شدنها دچارکمبود اعتماد به نفس شوند و هرحضوری را محکوم به شکست بدانند و کناره گیری کنند بطور قطع زمینه را برای حاکمیت بی چون و چرای تفکری که آنها را درجایگاه پایین تری نسبت به مردان میداند فراهم میکنند.امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی و رشد روزافزون آگاهی درهمه ی اقشار جامعه که هرانسان با در دست داشتن یک تلفن همراه میتواند درنقش یک رسانه فعالیت کند زنان بهترین فرصت را برای حضورواتحاد با یکدیگربه منظور پیگیری حقوقشان را دارند.
اعتماد سازی در سطح کلان جامعه
رجوع به الگوهای زنان موفق درجامعه ومعرفی این اشخاص و بررسی راههای پیشرفت آنها در سطح کلان میتواند سبب ایجاد بستراعتماد به زنان برای واگذاری پست های کلیدی شود.همینطور با نمایش این زنان موفق که با وجود تمام دشواریها به موفقیتهای بزرگ رسیده اند و تاثیرگذار بوده و تعدادشان هم کم نیست میتوان چراغ کم نور اشتیاق و انگیزه را دردختران نسل حاضرکه امیدهای آینده هستند را پرفروغ تر نمود.
درنهایت آنکه هیچ معجزه ای یک شبه اتفاق نمی افتد.برای بازشدن فضای جامعه و اعتماد به زنان و ایجاد زمینه های انگیزشی درآنان برای آنکه قدرتمند ظاهر و باور شوند نیازمند گام هایی آهسته و پیوسته با چاشنی صبرهستیم که این راه طولانی را کوتاهتر و رسیدن به مقصد را آسان ترکند.گرنه باید تا آینده های دوربازهم شاهد فراراستعدادها و ذهنهای تاثیرگذارمان به اراضی بیگانه باشیم و مریم میرزاخانی ها را تنها پس ازمرگ بشناسیم .

 

رونیکس
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.