“وقتی یک گردشگر خارجی وارد ایران می شود، عجیب ترین چیزی که می بیند چیست؟”

3

به زعم من اینروزها، پر شباهت به آن مثل معروف و ملموسِ “افتاده از آن ور بام” شده ایم، گویی آنقدر محض نیفتادن از سوی دیوارِ تمجید از نیکی هایمان به عقب رفته ایم که از سوی دیگر در بیان ایرادتمان افتاده ایم!

شاید از همین روست که اگر به من و شمای نوعی مجالی بدهند من باب برشمردن لیستی از آن چه یک خارجی ایران سفر کرده را متعجب می کند، بی اختیار انتخاب هایمان رنگ و بوی نقصان و کاستی خصایل مان خواهد داشت که از قضا واقع بین اگر باشیم، وجودشان غیرقابل انکار است. یعنی دست کم برای خیلی از خارجیان مهمان ما ایرانیان، از ترافیک و نحوه رانندگی و رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی گرفته تا دخالت و قضاوت های بعضا نامناسب در امور شخصی یکدیگر (خاصه اگر چندی دمخور و هم نشینی در کشورمان داشته باشند)، از عجایب رفتاری ما ایرانیان خواهد بود.

اما در کنار اینها نمی توان غافل از آن صفا و صمیمیتی که در اغلب ما ایرانی ها در کمک و راهنمایی به خارجیان مهمان وجود دارد، شد. نمی توان شگفت آنان از تنوع فرهنگ های مختلفِ جا گرفته در ذیل یک هویت ملی مشترک را نادیده گرفت. حتما برای یک بار هم شده جاذبه های طبیعی چونان گردنه حیران، حیران شان کرده، اگر دلی به دامان طبیعت زده باشند. یا مزه مزه طعم های ایرانی، با آن تنوع جغرافیایی اش، حتما روزی دچار سحر عاطفه مادران این سرزمین شان کرده است. حتی دور از تصور نیست که بوی بهار نارنج شیراز مدهوش شان کرده باشد.

رونیکس

القصه اینکه واقع بین اگر بود، باید اقرار کرد ما مردمان نیز، چونان هر ملت دیگری، ملغمه ای خوش رنگ از کاستی ها و بلندی های خودساخته ایم. حال یکی چشمگیر تر و دیگری چشم نواز تر و یا شاید حتی یکی پر آب چشم از سیه روزی بخت مردمان اش از آوار رنج و درد و اندوه. اینکه برآیندمان چقدر مثبت است و تا چه حد تلاش می کنیم در جهت بیشتر مثبت شدنش، چیزی است که زمان آن را به محک آزمون نهاده است و حتی به نظاره نشسته آنچه را هر ملت در زمانی به بلندای تاریخ می بافد و می تند. مهم است ایمان بیاوریم به سرنوشت جمعی داشتن.

ما و تمام نسل های پیش و پس هر سرزمینی، مسئول ایم در قبال آنچه ساخته ایم و می سازیم. وامدار پیشینیان و مدیون آیندگان نیز.

از اینروست که لزوم نگاهی بی حب و بغض، اهتمامی با آگاهی وافرتر و بینشی همه نگر ، جامه ما نزد خارجیان مهمان را زیباتر خواهد کرد و حیرت شان بیش از عیوب، ناشی از تحسین نیکی ها خواهد بود.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین دیدگاه‌ها (از 3 دیدگاه)
  1. محمدحسین می‌گوید

    بسیار عالی بود

  2. دنیا می‌گوید

    هیچ کس نسیم خنک هوای شیراز، ولو درختان شکوفه کرده نارنج و ترنج را منکر نمی شود. ولی فراموش کردید در کشورهای غربی هم درخت نارنج و هوای خنک وجود دارد و سبب شگفت گردشگر خارجی نمی شود.

    1. مینا می‌گوید

      به قول معروف “در مثل مناقشه نداریم”
      مقصود ابدا منحصربفرد بودن هیچ ویژگی نبود. از قضا کل متن تلاشی است جهت القاء این مفهوم که آنچه که اهیت دارد نه به شگفتی در آمدن از عجایب که ارتقا سطح فرهنگی خود ماست.
      و مضاف اینکه چرا پنداشته اید هدف تنها گردشگر غربی است؟ بی شک بسیارند کسانی که عطر بهار نارنج شیراز با آن حال و هوای خاص شهر، به وجدشان آورد.