۷ استراتژی برای تعامل با عضو ناسازگار خانواده
خوشمان بیاید یا نه، آدمهای ناسازگار همهجا هستند. بدونشک جایی در زندگیِ همهی ما وجود دارد که به پستِ آدم ناسازگاری برمیخوریم و باید راهی برای مقابله با او پیدا کنیم. اگر قرار باشد مواجهه با او حال آدم را بگیرد، آسان است که با خود بگوییم: «اصلا چرا خودم را به دردسر بیندازم؟» اما به این سادگی هم نیست؛ گاهی اوقات بهاجبار در موقعیتهایی قرار میگیریم که کنترل چندانی روی آنها نداریم.
یکی از این موقعیتهای اجباری، روابط خانوادگی است. در حقیقت اعضای خانواده اغلب دشوارترین کسانی هستند که باید با آنها روبهرو شویم، چون به شیوهی بسیار پیچیدهتر و نزدیکتری با ما در ارتباط هستند. در مورد آشنایان دشواری که در زندگی داریم، مثل برخی دوستان، همکاران یا همسایهها، چهبسا گهگاه مجبور به برخورد با آنها بشویم، تا وقتی ناسازگاریِ بینمان برطرف شود یا اینکه بتوانیم خودمان را از این ارتباط دشوار رها کنیم. اما در مورد اعضای خانواده مجبوریم بهخاطر حفظ یکپارچگی خانواده هم که شده، این رابطه را همچنان ادامه بدهیم. بهعبارت دیگر، روابط شخصی ممکن است بر کل خانواده تأثیر بگذارند. اگر با عضو دشوار خانواده کنار نیایید، ممکن است ناخواسته فشار فراوانی بر کل روابط فامیلی وارد کنید.
مثالهای چنین روابطی را بهفراوانی در اطراف خودمان میبینیم. در همین وبسایت چطور، گاهی اوقات برخی دوستان دیدگاهی مینویسند با این مضمون که من مثلا دوست دارم مثبتاندیش باشم، یا این کار را بکنم، یا آن رژیم غذایی را رعایت کنم ولی حضور فلان عضو خانواده باعث میشود همهی رشتهها پنبه شوند یا او نمیگذارد، یا او خیلی منفینگر است!
پس با آن کسانی که شاید چندان دوستشان ندارید یا ترجیح میدادید در حلقهی خانوادگیتان حضور نداشته باشند، اما از طرف دیگر مجبورید بهخاطر ارتباط خانوادگی با او سازگار شوید چه میکنید؟
۱. سعی نکنید طرفِ ناسازگار را تغییر دهید
او را همانطور که هست بپذیرید. این در مورد همهی آدمهای ناسازگار صدق میکند، نه فقط اعضای خانواده. شاید بخواهید به کسی که برایش اهمیت قائل هستید کمک کنید، چهبسا تلاشهایی نیز برای کمک به او میکنید. گاهی اوقات این جواب میدهد، اما اغلب اوقات تلاشهایتان نتیجهای دربر نخواهند داشت. در حقیقت، شاید سعی در درستکردن آن شخص یا بهترکردنِ زندگیاش، به سردرد بزرگی برای خودتان تبدیل شود، چون هرچه بیشتر برای او تلاش میکنید، او انتظار بیشتری از شما پیدا میکند. بپذیرید که او قادر به تغییر نیست، حداقل در آن برهه از زمان. باید بپذیرید که رفتار و اخلاقِ او همان چیزی است که همیشه بوده، مگر اینکه تغییر واقعی را در او ببینید و اطمینان بیابید که سعی میکند توجه کند و قدمی بهسوی شما بردارد. باید انتظارات خودتان را دربارهی آنچه دیگران میتوانند انجام بدهند و آنچه میخواهند انجام بدهند در حد معقولی نگه دارید.
۲. حاضر و صریح باشید
دانستن اینکه شخصی در تلاش است اختلاف را در جهتی که میخواهد هدایت کند، ممکن است آدم را بهراحتی هم از نظر هیجانی و هم بدنی دچار مشکل کند و چهبسا ضربان قلب و فشار خون را بالا ببرد. سعی کنید خود به پاسخ جنگ یا گریز نرسید، چون ناگزیر منجربه حالت تدافعی میشود. مسلما نمیخواهید گرفتار بحث و جدل شوید. با خودتان صادق بمانید، کمالِ خود را حفظ کنید. وقتی عقیدهی خود را بیان میکنید، صریح و قاطع باشید. روی چگونگی واکنشتان تمرکز کنید. بدانید چه موقع بحثتان به نقطهای میرسد که بازگشتی از آن نیست (یعنی این بحث دیگر به حل اختلاف کاری ندارد، بلکه مسئلهی بردن و باختن مطرح میشود). اگر به این نقطه رسید، ارتباط را متوقف و بحث را تمام کنید.
۳. افراد دشوار را به بیان نظراتشان ترغیب کنید
(بهوضوح پیش از آنکه گفتوگویتان مثل بالا از دست برود)، به طرف مقابلتان اجازه بدهید دیدگاه خودش را دربارهی مشکل یا مسئلهی جاری بدون هیچگونه قطع صحبتی، بهطور کامل بیان کند. چرا فکر میکند مورد قضاوت یا انتقاد دیگران قرار گرفته است؟ چه چیزی وجود دارد که فکر میکند دیگران نمیفهمند؟ از دیگران چه میخواهند یا چه انتظاری دارند؟ مسئلهی اصلی آن است که تا جای ممکن بیطرف بمانید. گوشکردن صرف بهجای تلاش به پاسخدادن باعث میشود او فکر کند میتواند آنچه را در ذهنش است بیان کند. احترام نشاندادن به تفاوتهای دیگران میتواند تأثیر فوقالعادهای داشته باشد.
۴. مراقب موضوعات چالشبرانگیز باشید
موضوعات مشخصی وجود خواهند داشت که ناگزیر نقاط ناسازگاری و اختلافی را بروز میدهند. این موضوعات را بشناسید و وقتی پای آنها به میان میآید، حواستان بسیار جمع باشد. تجربیات گذشته باید به کمکتان بیایند، بهویژه وقتی با این موضوعات حساس مواجه میشوید. آماده باشید که یا این موضوعات را بهشیوهای صریح و بدون درگیری بیان کنید یا اگر جو بیش از حد داغ میشود، از این اختلاف بگذرید.
۵. بدانید که بعضی موضوعات کاملا غیرقابل بحث هستند
تاریخ و تجربه به شما میگویند که به هر نحوی باید از این موضوعات اجتناب کنید. نه اینکه برای همیشه باید بر موضوعات مهم سرپوش گذاشت، بلکه اگر تجربه میگوید که مواجهه با موضوعات خاصی فشار زیادی روی شما وارد میکند و بحث در مورد آن، آنقدری پیش نرفته که منجربه ایجاد روابطه حسنه بشود، پس بهترین کار اجتناب از این بحث تا زمانی است که هر دو طرف به حرکت در مسیری سازنده تمایل داشته باشند.
۶. همیشه هم همه چیز به شما برنمیگردند
بله، اینکه هر چیزی طرف مقابل میگوید به آدم برنخورد، سخت است بهویژه وقتی مورد حمله قرار میگیرید یا میخواهند به آدم القا کنند که مقصر فلان چیز است. اما اگر به جزئیات هر اختلافی دقت کنید، میبینید که چطور شکل میگیرد. توجه کنید که آدمها چگونه در بحث پیش میروند. معمولا همه چیز از یک مسئله، اختلاف یا پاسخ مشخص شروع میشود که آدم را ناراحت یا عصبانی میکند. اگر ادامه پیدا کند، پروبال میگیرد و بهسرعت به حملات شخصی تبدیل میشود (که اغلب تلاش میکنند به شما القا کنند که چون به شیوهای که طرف انتظار داشته رفتار نکردهاید، مقصر یا گناهکار هستید). اگر قبلا چنین تعاملی را تجربه کردهاید، مهندسی معکوس را بهکار بگیرید و ببینید نطفهی این اختلاف در کجا شکل گرفته است.
۷. سلامت خودتان در اولویت است
ضمن اینکه میخواهید نسبت به دیگران تا جای ممکن محترمانه و باملاحظه رفتار کنید، مسلما دوست ندارید صرف اینکه کسی خوشحال یا راضی بشود یا با او در صلح و صفا باشید، خودتان را تحت فشار و در تنگنای روحی قرار بدهید. هرگز نگذارید تعاملات و روابط شخصی سلامتیتان را به خطر بیندازند. مرزهای خود را بشناسید، آن مرزهایی که بین شما و دیگری، منطقهای محافظتشده را مشخص میکنند. هیچکس حق ندارد فضای شخصیِ شما را اشغال کند، مگر اینکه خودتان به او اجازه بدهید.
اینجا همان موقعیت خاصی است که خانواده یا فامیل برای مناسبتی خاص یا تعطیلات دور هم جمع میشوند. در مورد فامیل، بهتر است پیشاپیش مشخص کنید که چه مدتی را کنار هم خواهید گذراند. زمان برنامهریزینشدهی زیادی در نظر نگیرید. مسلما دوست ندارید در موقعیتی گرفتار شوید که با آن عضو دشوار خانواده یا فامیل که با او مسئله یا اختلافی دارید تنها بمانید. دوروبر آدمهایی باشید که با آنها سازگاری بیشتری دارید، افرادی که از شما حمایت میکنند و به شما اهمیت میدهند، کسانی که دوست دارند از کنار هم بودن لذت ببرند.
حق با کدام طرف است؟
جواب چنین سوالاتی را در این مجموعه بیابید.
زندگی در کنار خانواده ناسازگار خیلی سخت و سنگین است و نیاز به یک صبر بزرگ دارد …… و خداوند انشاءالله هیچکس را در همچین موقعیتی قرار ندهد ………
زندگی در کنار افراد ناسازگار خیلی سخت و سنگین و طاقت فرسا است و نیاز به صبر بسیار دارد و انشاالله که هیچکس در چنین شرایط سخت و سنگینی قرار نگیرد ………
زندگی در خانواده ناسازگار خیلی سخت و سنگین و طاقت فرسا است و انشاالله که هیچ کس در چنین خانواده ای زندگی نکند ………..