بیل گیتس چگونه به اسطوره‌ رهبری تبدیل شد؟

1

این سوال که آیا رهبری قابلیتی ذاتی یا اکتسابی است، برای چندین دهه موضوع داغی بوده است و با هر رهبری که پا به عرصه می‌گذارد، دوباره بر سر زبان‌ها می‌افتد. ظهور «بیل گیتس» نیز موجب مطرح شدن دوباره‌ی این سوال شده است. هیچ کس نمی‌تواند با قطعیت بگوید که او از همان اول رهبر به دنیا آمده است، اما زندگی شغلی او الگویی از اَعمالی را نشان می‌دهد که چگونگی تبدیل شدن او را به یک اسطوره در میان رهبرهای تجاری تاریخ روشن می‌کند. همان‌طور که دستور پخت هر غذای ویژ‌ه‌ای یکی دو تا ماده‌ی تشکیل دهنده‌ی کلیدی دارد که آن غذا را منحصر به فرد و دلپذیر می‌کند، شخصیت‌های رهبران نیز در سراسر جهان، ویژگی‌ها و قابلیت‌هایی دارند که باعث درخشش آنها می‌شود. گیتس نیز از این قضیه مستثنی نیست. او به همراه «پُل آلن»، یکی از موفق‌ترین و شناخته‌شده‌ترین شرکت‌های حال حاضر دنیا را تاسیس کرده است: «مایکروسافت». او یکی از ثروتمندترین افراد دنیا است و تاکنون جوایز زیادی را در سطح ملی در آمریکا کسب کرده است. هم‌چنین گیتس را به عنوان فردی نوع‌دوست می‌شناسند و هیچ کس نمی‌تواند تاثیر او را بر دنیای اطرافش نادیده بگیرد. در ادامه برخی از ویژگی‌هایی که او را به یک اسطوره تبدیل کرده‌اند، می‌خوانید.

پیگیری علایق

بیل گیتس در جوانی
بیل گیتس در جوانی

گیتس زمانی عاشق کامپیوتر بود و وقت بسیاری را صرف یادگیری برنامه‌نویسی کرد. گرچه او دانشجوی ممتازی نبود، اما به این نتیجه رسیده بود که دنبال کردن آنچه به آن علاقه‌مند است، بسیار مهم است. این تصمیم، منجر به پیشرفت‌های غیر منتظره‌ای در زمینه‌ی کامپیوتر شد، از جمله زبان برنامه‌نویسی ‌«بِیسیک» (BASIC) و بعدها سیستم عامل «ام.اس-داس» (MS-DOS) برای IBM. عشق او به کامپیوتر، باعث تاسیس شرکت «مایکروسافت» شد.

اگر می‌خواهید کاری انجام دهید، از اینکه آن کار را واقعا دوست دارید، اطمینان حاصل کنید. در شرکتی که به آن علاقه‌ای ندارید و شما را به هیجان نمی‌آورد نمانید. ایجاد یک استراتژی یا تشویق کردن و انگیزه دادن به دیگران به عنوانِ رهبرِ صنعتی که شور و شوقی در شما به وجود نمی‌آورد، کار بسیار سختی است. اگر تنها به خاطر پول کار می‌کنید، این قضیه بالاخره اثر خودش را نشان خواهد داد. هرچند، وقتی کاری را که دوست دارید، انجام می‌دهید، از هر روز زندگی‌تان لذت می‌برید و می‌خواهید سر کارتان بروید، اما احتمال موفقیت‌تان نیز افزایش می‌یابد.

قوانین موفقیت بیل گیتس


حتما بخوانید: 7 دلیلی که معدل‌پایین‌ها موفق‌ترین آدم‌های دنیا می‌شوند

خستگی ناپذیر بودن

بیل گیتس و پُل آلن
بیل گیتس و پُل آلن

گیتس می‌دانست که موفقیت یک شبه به دست نمی‌آید و همیشه به عنوان قله‌ای خواهد بود که پس از کلی کار و تلاش به دست می‌آید. او با انگیزه و انرژی‌ای که از علاقه‌اش سرچشمه می‌گرفت، سال‌ها در پارکینگ خانه‌اش روی ارتقای کدنویسی‌ و برنامه‌نویسی کار کرد و آموخت که چکونه راهکاری با قابلیت دسترسی جهانی ایجاد کند. این کار ظاهرا مدت بسیار زیادی طول کشید.

یک رهبر واقعی، وارد کار می‌شود و آستین‌هایش را بالا می‌زند، زیرا تنها داشتن ایده‌های خوب کافی نیست. رهبری مستلزم عملگرایی و علاقه به تلاش برای تبدیل ایده‌ها به ماشینی برای درآمد پایدار است. حتی پس از اینکه مایکروسافت به موفقیت دست یافت، گیتس روز و شب کار می‌کرد تا رفتار مخاطبانش را درک کند و محصولاتی تولید کند که نیازهای تجاری و آموزشی مصرف‌کنندگانش را برآورده کند.


حتما بخوانید: چطور درون‌گرایی، بیل گیتس را پولدار کرد؟

نگاه کردن به جلو

بیل گیتس

جدا از اینکه چه اتفاقی ممکن است بیفتد، یک رهبر اسطوره‌ای همواره نگاهی به جلو دارد و از هیچ مانع و اشتباهی در مسیرش نمی‌ترسد. علی‌رغم موفقیت افسانه‌ای گیتس، او باید با قوانین ضد تراست (قوانین ضدانحصار بازار) نیز که ادعا می‌کردند مایکروسافت بازار را به انحصار خود درآورده است، مبارزه می‌کرد. در سال ۲۰۱۱، پس از یک دعوای ۲۱ ساله در سیستم قضایی، پس از تهدیدهای بسیاری که ممکن بود شرکت مایکروسافت را از هم بپاشاند، در نهایت این پرونده خاتمه یافت. طی این دعوا، گیتس همچنان استراتژی‌ برنامه‌ریزی‌شده‌اش را دنبال می‌کرد و به اهدافش پایبند بود و برای رسیدن به آنها تلاش می‌کرد. او ترجیح می‌داد بدون اینکه به چالش‌های مسیر اجازه بدهد که حواسش را پرت کنند، همچنان روی هدف پیشِ روی خود تمرکز کند. او توصیه می‌کند که به جای عقب ماندن از منحنی‌ها و نمودارهای عملکرد، از آنها جلو بزنید.


حتما بخوانید: ۱۱ عادت کارآفرین‌های میلیاردر

رشد و توسعه‌ی مداوم

بیل گیتس

گیتس به هیچ عنوان فردی نیست که به سادگی با موفقیتی که امروز به دست می‌آورَد، راضی شود. همان‌طور که خود او می‌گوید: «جشن گرفتن برای موفقیت‌ها خیلی خوب است، اما مهم‌تر از آن درس گرفتن از شکست‌ها است.» او همچنین به دیگران یادآوری می‌کند: «ناراضی‌ترین مشتریان‌تان، عالی‌ترین منبع یادگیری‌ برای شما هستند.»

گیتس هرگز اجازه نداد که تیم مایکروسافت به افرادی ازخودراضی و تنبل تبدیل شوند، حتی وقتی که موقعیتی پیشرو در بازار به دست آوردند و چند میلیارد دلار درآمد کسب کردند.

یک رهبر نباید ساکن باشد، بلکه باید پویایی داشته باشد. گیتس تبدیل به یک اسطوره شده است، زیرا تلاش کرده است تا همواره در حال رشد کردن باقی بماند. او همیشه می‌داند که بازار همواره در حال تغییر دادن نیازها و خواسته‌هایش است. گیتس می‌دانست که مایکروسافت برای حفظ موقعیت پیشروی خود باید به طور مستمر خود را بازسازی و نوسازی کند. مثلا پس از طراحی یک بسته‌ی «آفیس» به سراغ طراحی یک «موتور جست‌وجوی» جدید و یا راه‌حل‌های سرمایه‌گذاری و اقتصادی نو می‌روند. او با پیگیری این تغییرات، باعث متنوع‌تر شدن محصولات مایکروسافت شده است و این نیاز را در تاروپودِ فرهنگ سازمانی شرکتش تنیده است.

همان‌طور که گیتس می‌گوید: «ما همیشه تغییراتی را که در دو سال آینده رخ خواهند داد، دست بالا می‌گیریم و تغییراتی را که در ده سال آینده اتفاق می‌افتند، دست کم می‌گیریم. به خودتان اجازه ندهید که در انفعال فرو بروید.»

۲۰ ویژگی مدل رهبری بیل گیتس

  • آینده‌نگر: گیتس دیدگاه روشنی نسبت به کامپیوترهای شخصی داشت و معتقد بود که هر خانه و دفتری دارای یک کامپیوتر خواهد بود.
  • نوآور: او در مایکروسافت فرهنگ نوآوری را تقویت کرد و کارکنان را تشویق به تفکر خلاق و توسعه نرم‌افزارهای نوآورانه کرد.
  • مشارکت عملی: گیتس به شدت در جنبه‌های فنی مایکروسافت درگیر بود و اغلب کدها را بررسی و در توسعه آن‌ها مشارکت می‌کرد.
  • پافشاری: او به صورت خستگی‌ناپذیر کار می‌کرد و اغلب ساعت‌های طولانی برای موفقیت مایکروسافت صرف می‌کرد.
  • ریسک‌پذیر: گیتس از پذیرش ریسک‌ها نمی‌ترسید، مانند زمانی که دانشگاه هاروارد را ترک کرد تا مایکروسافت را تأسیس کند.
  • متمرکز بر مشتری: او بر درک و برآورده‌سازی نیازهای مشتریان تأکید داشت که این امر به توسعه محصولات کاربرپسند مایکروسافت کمک کرد.
  • انعطاف‌پذیر: گیتس توانایی تطبیق با شرایط متغیر بازار را داشت و می‌توانست استراتژی مایکروسافت را در مواقع ضروری تغییر دهد.
  • استراتژیست: او استعداد خاصی در پیش‌بینی روندهای آینده و موقعیت‌یابی مایکروسافت برای بهره‌برداری از آن‌ها داشت.
  • توانمندساز: گیتس کارکنان خود را با دادن آزادی برای نوآوری و مالکیت پروژه‌هایشان توانمند می‌کرد.
  • نتیجه‌گرا: او بر دستیابی به نتایج ملموس تمرکز داشت و استانداردهای بالایی برای عملکرد تعیین می‌کرد.
  • خیّر: پس از کناره‌گیری از مایکروسافت، گیتس خود را وقف امور خیریه کرد و مهارت‌های رهبری‌اش را در پروژه‌های جهانی بهداشت و آموزش به کار گرفت.
  • همکاری‌کننده: او ارزش همکاری را می‌دانست و روابط قوی با شرکت‌ها و سازمان‌های دیگر برقرار کرد.
  • مربی‌ و مشاور: گیتس بسیاری از کارآفرینان و رهبران جوان را هدایت کرده و دانش و تجربیاتش را با آن‌ها به اشتراک گذاشته است.
  • پایداری: او در برابر چالش‌ها، مانند دعاوی حقوقی ضدانحصاری علیه مایکروسافت، پایداری خود را حفظ کرد.
  • اخلاق‌مدار: گیتس بر رعایت اصول اخلاقی کسب‌وکار و مسئولیت‌پذیری شرکتی تأکید داشت.
  • ارتباط‌گرا: او یک ارتباط‌گر مؤثر بود و توانایی داشت که دیدگاهش را به خوبی انتقال داده و دیگران را برای پیروی از آن الهام بخشد.
  • یادگیرنده: گیتس به عشق یادگیری مشهور است و همواره به دنبال گسترش دانش خود بوده است.
  • خوره تکنولوژی: درک عمیق او از فناوری یکی از عوامل کلیدی موفقیت مایکروسافت بود.
  • هدف‌گرا: گیتس اهداف بلندپروازانه‌ای تعیین می‌کرد و تیم خود را برای دستیابی به آن‌ها ترغیب می‌کرد.
  • میراث: رهبری او تأثیر ماندگاری بر صنعت فناوری و فراتر از آن داشته و بر رهبران و نوآوران بی‌شماری تأثیر گذاشته است.

حتما بخوانید: ۵ سؤال راهبردی که هر مدیری باید از خودش بپرسد

کمک به دیگران

بیل و ملیندا گیتس
بیل و ملیندا گیتس

یک رهبر دوست‌داشتنی مسئولیت کمک به دیگران را با راهنمایی آنها به سمت مسیر درست، به اشتراک گذاشتن دانش و تجربیات یا حتی تامین منابع ضروری برای بهبود زندگی و شغل دیگران، بر عهده می‌گیرد. گیتس همواره روش ازخودگشتگی را در رهبری پیش گرفته است و پول و زمان قابل توجهی را برای تلاش‌های انسان‌دوستانه صرف کرده است. او از دانستن اینکه به دیگران کمک می‌کند تا بتوانند رهبرانی برای آینده تربیت کنند و دنیا را برای نسل‌های بعد شکل دهند، خشنود و راضی است.

موسسه‌ی «بیل و ملیندا گیتس» میلیاردها دلار برای اهداف خیرخواهانه در سراسر جهان و در جهت بهبود زندگی کودکان و بزرگ‌سالان صرف کرده است. این سطح از کمک به دیگران، ماهیت شخصیت گیتس را به خوبی روشن می‌کند. او روی مسئولیت‌های اجتماعی به عنوان شهروندی از جامعه‌ی جهانی تمرکز می‌کند. این کار همچنین پیگیری او برای رسیدن به راه‌حل‌ها و بهبود زندگی را از کسب درآمد و منفعت شخصی فراتر برده است. این حرکت خیرخواهانه برای ایجاد تغییرات چشمگیر در جهان است تا زندگی کسانی را که بیشترین نیاز را به آن دارند، تغییر دهد. موقعیت افسانه‌ای او در حال حاضر بیشتر ناشی از کارهایی است که در سطح اجتماعی انجام داده است، نه در سطح تجاری. گیتس می‌گوید: «به قرن آینده که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم رهبران آینده کسانی خواهند بود که به دیگران نیز قدرت می‌دهند.»


حتما بخوانید: ۲۴ پند وارن بافت برای پولدار شدن

درس‌هایی برای آموختن

بیل گیتس در کنار پدرش
بیل گیتس در کنار پدرش

رهبران همیشه به عنوان افرادی در نظر گرفته شده‌اند که به طور پایه‌ای با دیگران تفاوت دارند. افراد فراوانی وجود دارند که باهوش، بلندپرواز و برون‌گرا هستند. هرچند، مواردی بیش از این وجود دارد که DNA‌ی افراد را تشکیل می‌دهد.

در مورد گیتس اینگونه بود که پدر و مادرش او را تشویق می‌کردند که مستقل بیندیشد و سیستم ارزشی‌ای داشتند که مشوق سخت‌کوشی، اخلاقیات، توجه به دیگران و عزم راسخ بود. گیتس این چارچوب را به کار گرفت تا بر اساس دانش تخصصی‌ای که دنبال و جمع‌آوری کرده بود، هوش هیجانی که در خود رشد داده بود، علاقه‌ای که به صنایع و جوامع داشت، ایده‌های رویایی‌ای که ارائه و اجرا کرده بود، شبکه‌ی اجتماعی‌ای که برای یادگیری و مبادله‌ی اطلاعات با دیگران ساخته بود و قدرت فردی‌ای که به دیگران انتقال داده بود، تبدیل به یک اسطوره شود.

سبک رهبری او اغلب به عنوان رهبریِ تحولی توصیف می‌شود و به عنوان مدلی برای بسیاری از کارآفرینان امروزی که به همان اندازه مصمم، متمرکز و علاقه‌مند به کارشان هستند، مطرح شده است. گیتس مدلی عالی از این مسئله است که توانایی‌های تحولی چگونه می‌توانند به خلق یک رهبر موفق کمک کنند، اما او همچنین اثبات می‌کند که روحیه‌ی فردی انسان که همه‌ی ما را از دیگران متمایز می‌کند و تاثیر والدین و مربیان و آموزگاران نیز نقشی حیاتی در خلق اسطوره‌ها دارد.

 

برگرفته از: entrepreneur.com

جلسات خود را به موثرترین شکل ممکن مدیریت کنید. و از اتلاف هزاران ساعت زمان در سازمان جلوگیری کنید.
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

۱ دیدگاه
  1. داریوش می‌گوید

    یجاش منو بفکر فرو برد اونم خانواده که تشویق میکردن
    مستقل فکر کنه و آزاد باشه و غیره
    اونوقت خانواه ما موقع رفتن به مغازه انقدر ما رو میترسوندن از
    آدما و اجتماع که نیازی به گفتن نیست همه تقریبا میدونن
    چی میگم
    ممنون دوست عزیزم بابت مقاله

هر سوالی داری از
هوش مصنوعی رایگان چطور
بپرس!

close icon
close icon