۷ راه افزایش کاریزما
اگر بتوانید تأثیر مثبت و بادوامی بر روی هر کسی که میبینید بگذارید، مثل این میماند که دنیا را در مُشتتان گرفته باشید. بعضی آدمها به صورت مادرزاد جذابند، اما خبر خوب این است که جذابیت را میتوان یاد گرفت.
در اینجا شما را با ۷ راه مؤثر برای افزایش قدرت کاریزما آشنا میکنیم که مهارت برقرار کردن ارتباط بهتر با سایرین و محبوب شدن را برایتان به ارمغان میآورد.
با پیدا کردن رگ خواب شروع کنید
من راه خوبی برای بهتر ارتباط برقرار کردن با مردم پیدا کردهام که هر جا رفتهام، کارساز بوده است. از آدمها میپرسم از چه چیز خوششان میآید یا چه چیزی مجذوبشان میکند. وقتی جوابم را بدهند، دوباره ازشان میپرسم، چه نکتهای باعث شده تا از فلان چیز خوشت بیاید؟ نکتهی کلیدی علاقه به فلان کار چیست؟
من این کار را فقط از این بابت انجام نمیدهم که صرفا احساس خوبی را بهشان منتقل کنم، در واقع این سؤالها را میپرسم چون میدانم چیزهایی هستند که اگر هر فردی راجع بهشان صحبت کند، حالش بهتر میشود. تازه میشود کلی چیزهای جالب هم این وسط یاد گرفت.
هر کسی داستانی برای تعریف کردن دارد
فرض کنید وارد یک مهمانی یا مراسم یا مجلس سخنرانی شدهاید که بالای سر هر آدمی، عددی روشن است. این عدد نشاندهندهی تجربه و دانش اوست. اگر ۱۰۰ نفر به این مهمانی دعوت باشند که هر کدامشان بین ۳۰ تا ۴۰ سالشان باشد، آنگاه چیزی بین ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ سال دانش و بینش بشریِ ترکیب شده در آن سالن وجود دارد.
چه خوب بود اگر میتوانستیم با تک تک این آدمها صحبت کنیم و از علم و تجربیاتشان بهرهمند شویم. حیف نیست که از چنین موقعیتی برای به اشتراکگذاری چیزهای خوب و به دست آوردن چیزهای خوب، چشمپوشی کنیم؟ شاید به جرئت بتوانم بگویم، چند تا از بهترین فرصتهای عمرم را با باز کردن سر صحبت با آدمها در چنین محیطهایی به دست آوردهام.
مشکل بیشتر آدمها این است که حس میکنند اعتماد به نفس لازم برای مرتبط کردن خود با تودهی مردم، یا به عبارت دیگر شبکهسازی را ندارند، چون فکر میکنند مهارت اثرگذاری در نگاه اول را در خود پرورش ندادهاند. حالا چه میشد اگر میتوانستید خودتان را جوری آببندی کنید که اگر وارد هر اتاقی شدید «برق بزنید». چه میشد اگر بلد بودید درجه کاریزمایتان را بالا ببرید و تا ته مهمانی حفظش کنید؟
این ۷ مورد را بخوانید تا بدانید چطور میتوان جذابتر شد.
۱. گوش به زنگ باشید
اولین چیزی که موقع حرف زدن با هر کسی باید رعایت کنید این است که گوش به زنگ باشید. وقتی میگویم گوشتان به زنگ باشد، یعنی شش دانگ حواستان را جمع کنید. اگر مکالمهتان یک-به-یک است، باید این احساس را به طرف مقابل القا کنید که فقط شما دو نفر در این اتاق هستید.
اگر در جمعی هستید، باید حس مهم بودن را به متکلم آن جمع انتقال دهید. اگر خودتان متکلم آن جمع هستید، باید حواستان را به تک تک کسانی که جلویتان ایستادهاند اختصاص بدهید. چشم به چشمشان بدوزید. شاید اولش سخت باشد، اما باید طوری طرف را نگاه کنید که اگر لازم شد، قادر باشید مشخصات صورتش را برای نقاش ادارهی پلیس تشریح کنید.
اینجوری میتوانید به جای اینکه روی ۲، ۳ نفر تأثیر بگذارید، موقع صحبت کردن جمعی را میخکوب خود کنید.
۲. زبر و زرنگ باشید
اگر آدم کاریزماتیکی باشید، یعنی نسبت به عموم آدمها از استرس کمتری برخوردارید و موفقیت و جذابیت بیشتری دارید. حواستان باشد، وقتی میگویم جذاب، منظورم این نیست که پیکربندی فیزیکی صورت یا بدنتان حاصل پیکرتراشی میکل آنژ باشد. منظورم این است که انگار به خودتان رسیدهاید. یعنی میدانید که موقع خندیدن چقدر دهانتان را باز کنید که جلوهی خوبی از خودتان به جا بگذارید. به این میگویند کاریزما. به این میگویند جذبه.
خوبیاش این است که کاریزماتیک بودن ژنتیک نیست و میتوان آن را یاد گرفت. خیلی از افرادی که خصوصیات رهبری را در خود دارند، کاریزماتیک هستند چون اعتماد زیادی به خودشان دارند، از یادگیری فراری نیستند و عاشق الهام بخشیدن به سایرین هستند.
۳. حفظ کنید، تکرار کنید
اگر بتوانید اسم هر فردی را سریع حفظ کنید و چند بار در صحبت کردن تکرار کنید، انگار خیلی زیرپوستی ازش تعریف کرده باشید. تأثیر این کار بیشتر از این است که بخواهید حرفهای قلمبه و سلمبه زورکی به خورد طرف بدهید.
آدمها خوشحال میشوند که فرد غریبهای چند بار اسمشان را تکرار کند، چون احساس خاص بودن بهشان دست میدهد.
یکی از کارهایی که من میکنم این است که اول خودم را معرفی میکنم. همیشه به جای اینکه خیلی منفعلانه منتظر بمانید تا طرف مقابل خودش را به شما معرفی کند، جلو بروید و اول خودتان را برایش معرفی کنید.
بعد که ازشان میخواهید خودشان را معرفی کنند، مثل من این پیام دستوری یک خطی را به مغرتان مخابره کنید: «اسمش را حفظ کن.»
این کار مجبورتان میکند تا روی جوابی که دریافت میکنید متمرکز شوید و همینطور باعث میشود بخش توجه ناخودآگاهتان بیدار شود که خود باعث میشود اسم طرف مقابل را راحتتر حفظ کرده و در مکالمه استفاده کنید.
هر وقت کسی اسمش را به شما گفت، آن اسم را یک بار جلوی آن شخص و چند بار در مغز خودتان تکرار کنید. این کار را بکنید و مطمئن باشید که جواب میدهد.
۴. زبان دیگرتان را تقویت کنید
هر جا اسم جذبه و کاریزما به گوشتان خورد بدانید که «زبان بدن» هم پشتبندش میآید. ثابت شده که استفاده از زبان بدن میزان اعتماد به نفس آدم را به شدت بالا میبرد.
زبان بدن، زبانی بینالمللی است.
مردم میتوانند به صورت ناخودآگاه حرکات بدن و صورت شما را برای خودشان ترجمه کنند. اگر به خودتان مطمئن باشید و حالت ایستادنتان این را القاء کند که از ته دل خوشحال و مثبتاندیش هستید، این خودش را به صورت کاریزما به بقیه نمایش میدهد.
چیزی که خود من از جلسات کلاسهای تونی رابینز (Tony Robbins) یاد گرفتم این بود که اگر به حالت سوپرمنی خبردار بایستید – یعنی سیخ بایستید، چانهتان بالا باشد، پاهایتان به اندازه عرض شانه باز باشد، دستهایتان روی خط شلوارتان باشد و به آسمان نگاه کنید – و چند دقیقه این حالت را حفظ کنید، از نظر علمی ثابت شده است که این حالت خود به خود باعث افزایش اعتماد به نفس شما میشود. اعتماد به نفس هم که بخش بسیار مهمی از کاریزما است. آدمها هم شما را به خاطر داشتن اعتماد به نفس بالا تحسین میکنند، چون خودشان دائما با مشکل اعتماد به نفس درگیرند.
پس این را یادتان بماند: بدن از ذهن پیروی میکند. حرکت بدن ناخودآگاه است.
یعنی دانستن اینکه «چه احساسی دارید» میتواند حالت صورت و زبان بدنتان را تغییر بدهد، پس بهتر نیست شروع کنید خودتان را با اعتماد به نفس ابرقهرمانان تصور کنید؟
همین حالا چند ثانیه چشمتان را ببندید و فکر کنید ابرانسان قویجثه و بیباکی هستید! نظرتان چیست؟ این مورد را هم میتوانید با صدور فرمان یک خطی به مغز فعال کنید. فقط باید تمرین کنید.
۵. چشمها همه چیز را لو میدهند
مردم وقتی اعتماد به نفس را در شما مییابند که با آنها ارتباط چشمی برقرار کنید. فقط ناجور بهشان زُل نزنید.
اگر آن اولش برایتان سخت است که ارتباط چشمی خوبی برقرار کنید، سعی کنید به ناحیه بین دو چشم، همانجایی که بینی شروع میشود، خیره شوید. در این حالت اینطور به نظر میرسد که به جفت چشمهای طرف مقابل نگاه میکنید. این حُقهی کوچولو را امتحان کنید تا معذب نباشید.
۶. چیز منفی نگویید
نکتهی دیگری که میتواند کاریزمای شما را بالا ببرد این است که از به کار بردن عبارات منفی در مکالمه خودداری کنید. سعی کنید این رفتار را در خودتان نهادینه کنید. هر روز تمرین کنید که راجع به چیزهای مختلف غُر نزنید.
سعی کنید مسیر گفتگو مثبت باشد. حتی اگر طرف گفتگوی شما حرفهای منفی بزند، شما سعی کنید چتر مثبتاندیشی خودتان را روی سر او هم بگیرید. شاید هم در همان دقیقه موفق نشدید تغییری در منفینگری آن فرد ایجاد کنید، اما وقتی که شما را در ذهنش به خاطر بیاورد، یادش میآید که خاطرهی مثبتی از شما دارد.
سعی کنید مسیر گفتگو را به سمت چیزهای مثبت بکشانید. به این ترتیب آدمهایی که به این گفتگو گوش میدهند، متوجه میشوند این شمایید که استاندارد گفتگو را تعیین میکنید. پس یادتان باشد: مثبتاندیشی و نه هیچ چیز دیگر.
۷. از قدرت کلمات استفاده کنید
خالصانه و صمیمانه از مردم تعریف کنید. البته چندین سال طول میکشد تا قادر به چنین کاری باشید. خیلیها به جزئیات توجه نمیکنند و فرصتهایی که برای تعریف کردن از دیگران دارند را از دست میدهند. به همین دلیل است که اگر واقعا از کسی تعریف کنید، این جریان به یادش میماند.
میدانم خانمها در این زمینه بهترند. پس تصورش را بکنید در زمانی که انتظار ندارید، آقایی از شما تعریف بکند، چه حالی بهتان دست میدهد؟ قطعا تا مدتی طولانی یادتان میماند.
و در ضمن این یادتان نرود که موقع تعریف کردن کمی از زبان بدن و حالات صورت هم استفاده کنید و اصلا در این زمینه خساست به خرج ندهید. اینجوری تصویر بهتری میسازید تا اینکه بخواهید صرفا با کلمات چیزی را بیان کنید.
و اما کلام آخر: کاریزما یعنی انتقال اشتیاق به افراد دیگر.
برگرفته از: entrepreneur.com
کاریزماتیک بودن یادگرفتنیست.
به کمک این مجموعه اصول کاریزما را بیاموزید و دیگران را مجذوب رفتار و گفتار خود کنید.
۱۰،۰۰۰ تومان
کارتان حرف نداره بسیار ممنون
سلام. من این خصوصیاتی که گفتید رو خوندم و متوجه شدم آدم کاریزماتیکی هستم. چون با یه شخصی برخورد کردم که بشدت کاریزمای بالایی داره و ازش خوشم اومده همونی هست که توی ذهن من بوده، من از قبل هم میدونم که هر آدمی رو بخام میتونم جذب کنم(واسه همین میگم خصوصیات افراد کاریزماتیک رو دارم). و بعد اومدم راجع به کاریزماتیک بخونم. قبلا متوجه نبودم کاریزماتیکم چون خصوصیات عجیب غریبی دارم که توی این 7تایی که گفتید، نبود. این که مثلا گاهی یه جمع واسم سنگین میشه و تمام افراد اون جمع واسم غریبه میشن در حدی که نمیتونم خودم باشم و درست رفتار کنم رفتارهای بی ادبانه بروز میدم (مثلا تشکر نکردن بعد از صرف غذا، غذا رو از جلوی کسی برداشتن و … بقولی سوتی میدم پشت سرهم) یا زبان بدنم و واکنشم در برابر برخورد آدما کند میشه و نمیتونم به موقع واکنش نشون بدم ، بعد دوباره یه وقت دیگه همون افراد جمع واسم صمیمی و آشنا میشن و رفتارم تحت کنترلم میشه. چرا اینجوری میشم؟ دوتاخصوصیات دیگه هم دارم که واسم عجیبن: این که آدما رو به راحتی نمی پذیرم ینی همون اولین برخورد ممکنه با بعضی آدما بسیار خوش برخورد و مهربان باشم و با بعضی دیگه از آدما خیلی خشک و جدی و بدون صمیمیت برخورد میکنم برای اولین دیدار(انرژی شناسم هستم) ممکنه بخاطر دریافت انرژی از سمت آدما باشه یا دلایل دیگری هم داره؟ و خصوصیت سومم این که ( چشام های بنده خیلی ضعیف هستن و ازاونجا که از عینک به شدت بیزارم در زمان مطالعه استفاده میکنم و در مواقع دیگه استفاده نمیکنم) برای همین نمیتونم توی چشم آدما نگاه کنم چون نمیبینم اگرم عینک بزنم این حس بهم منتقل میشه که نمیتونم روی دیگران با عینک اثر بگذارم و حرفهاشونو از توی چشم هاشون بخونم یا اونا حرفامو از توی چشمام بخونن. خلاصه اش این که ارتباط چشمی نمیتونم برقرار کنم بنظر خودم هم بخاطر ضعیفی شدید چشام و امتناع از استفاده از عینک و کارایی نداشتن عینک و هم این که میترسم از انرژی چشم آدما و تا انرژی شخص رو دریافت نکنم به چشم هاش نمیتونم نگاه کنم حتی اگر انرژی شخص هم خوب باشه یه ترسی دارم این که طرف مقابل ذهن و فکر منو بخونه و اگر فرضا بحث عاطفی باشه متوجه بشه من بهش حس دارم و یا مسائل دیگه نمیخام دیگران ذهنمو حرفامو از توی چشان بخونن، اینم خودش یه نوع ترس هست?. چکار کنم با این نحوه برقراری ارتباط چشمی. هم نمیتونم حرف آدما رو بفهمم از چشم هاشون هم به اونی که میخام نمیتونم حرفامو بفهمونم??? خواهش میکنم کمکم کنید. پیشاپیش از حسن توجهتون به کامنت بنده و پاسخ و کمک تون سپاسگزارم??
خیلی باحال توضیح دادی بیوگرافیت رو آقای میثم عقیلی :))