دیجیتال مارکتینگ چیست و چه مزایایی برای کسب وکارها دارد؟
بازاریابی دیجیتالی یا دیجیتال مارکتینگ اصطلاحی است که برای تمام تلاشهایی که جهت بازاریابی آنلاین انجام میگیرد، بهکاربرده میشود. کسبوکارها از مجاری دیجیتال نظیر جستوجوی گوگل، شبکههای اجتماعی، ایمیل و وبسایتشان برای برقراری ارتباط با مشتریان کنونی و آتی خود استفاده میکنند.
واقعیت این است که امروزه افراد نسبت به ۱۲ سال پیش، دو برابر بیشتر در اینترنت وقت میگذرانند. همانطور که همهی ما کموبیش میدانیم، نوع خریدوفروش نیز عوض شده است و بازاریابی آفلاین مثل گذشته چندان تأثیرگذار نیست.
عبارت بازاریابی همیشه اینگونه معنا میشده: توانایی برقراری ارتباط با مخاطب در زمان و مکان مناسب. در تعریف امروزی بازاریابی این شما هستید که باید با مخاطبان خود درست همانجایی که حضور دارند، ملاقات کنید؛ یعنی در اینترنت. دیجیتال مارکتینگ یا همان بازاریابی دیجیتالی عبارت است از هر نوع بازاریابیای که ماهیت آنلاین دارد. برای آشنایی بیشتر با این نوع بازاریابی تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
حتما در مورد بازاریابی ربایشی به عنوان شیوهای مؤثر برای جذب، بهدامانداختن و راضیکردن مشتریان در فضای آنلاین مطالبی را شنیده یا خواندهاید، اما هنوز مردم سراسر جهان، پرسشهای زیادی درخصوص بازاریابی دیجیتالی در ذهن دارند.
شاید یک بازاریاب ربایشی کمتجربه، این بازاریابی را با بازاریابی دیجیتالی یکسان بداند، اما باید توجه داشت که بین این دو، تفاوتهای جزئی وجود دارد. بعد از مدتها کار در این زمینه با بازاریابان و صاحبان کسبوکار در کشورهایی نظیر آمریکا، استرالیا، نیوزیلند و همچنین کشورهای آسیایی صحبت شده و مطالب زیادی در مورد نحوهی بروز این تفاوتهای اندک در سراسر جهان بهدست آمده.
بازاریابی دیجیتالی دقیقا چیست؟
از وبسایتتان گرفته تا داراییهایی که برای برندینگ آنلاین در اختیار دارید – تبلیغات دیجیتالی، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و غیره – طیف وسیعی از این تاکتیکها هستند که تحت عنوان بازاریابی دیجیتال قرار میگیرند. بهترین بازاریابان دیجیتالی، تصویری روشن از نحوهی پشتیبانی هر یک از این داراییها یا تاکتیکها در راستای رسیدن به اهداف جامعشان در ذهن دارند.
در زیر برخی از رایجترین داراییها و تاکتیکها بیان میشود:
داراییها
- وبسایتتان؛
- پستهای بلاگتان؛
- کتابهای الکترونیک؛
- اینفوگرافیک؛
- ابزارهای تعاملی؛
- مجاری شبکههای اجتماعی (فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، لینکدین و …)؛
- پوشش آنلاین کسبشده (نقدها، شبکهی اجتماعی)؛
- بروشورهای آنلاین؛
- داراییهای مربوط به برندینگ (لوگو، فونت و …).
تاکتیکها
بهینهسازی موتور جستوجو (SEO): سئو یا همان بهینهسازی موتور جستوجو عبارت است از فرایند بهینهسازی وبسایتتان و افزایش رتبهی آن در صفحهی نتایج موتور جستوجو که این روش میزان ترافیک ارگانیک یا رایگان را روی وبسایتتان افزایش میدهد.
بازاریابی محتوا: عبارت است از خلق و ترویج داراییهای محتوایی، بهمنظور آگاهی از برند، رشد ترافیک یا مشتریان.
بازاریابی ربایشی: این نوع بازاریابی به رویکرد کاملی اشاره دارد که برای جذب، تبدیل مشتریان بالقوه به بالفعل، بهدامانداختن و تأمین رضایت مشتریان با استفاده از محتوای آنلاین اتخاذ میشود.
بازاریابی شبکهی اجتماعی: عبارت است از ترویج برند و محتوای خود در مجاری شبکهی اجتماعی؛ بهمنظور افزایش آگاهی از برند، افزایش ترافیک وبسایت یا هدایت مشتری به سمت کسبوکارتان.
پرداخت بهازای کلیک (PPC): این روشی است برای ایجاد ترافیک وبسایت؛ به سایتی که تبلیغ شما را منتشر میکند بهازای هر کلیکی که روی تبلیغتان صورت میگیرد، مبلغی را پرداخت میکنید.
بازاریابی پورسانتی: بازاریابی affiliate یا پورسانتی نوعی تبلیغ مبتنی بر عملکرد است که در آن شما بهازای تبلیغ محصولات یا خدمات فردی دیگر بر روی وبسایتتان، پورسانت دریافت میکنید.
بازاریابی بومی: این نوع بازاریابی به تبلیغاتی اشاره دارد که اساسا محتوا-محور هستند و در کنار محتواهای رایگان دیگر بر روی یک پلتفرم ظاهر میشوند. پستهایی که BuzzFeed اسپانسر آن شده است، نمونهی مناسبی از این نوع بازاریابی هستند. اما بسیاری از افراد، تبلیغات در شبکهی اجتماعی را نیز بومی در نظر میگیرند؛ برای مثال تبلیغات فیسبوک و اینستاگرام.
اتوماسیون بازاریابی: اتوماسیون بازاریابی عبارت است از نرمافزاری که هدفش روند خودکاری درخصوص کارهای بازاریابی است. بسیاری از دپارتمانهای بازاریابی میبایست کارهای تکراری و خودکاری را نظیر ایمیل، شبکهی اجتماعی و سایر کارهای وبسایت انجام دهند.
بازاریابی ایمیلی: شرکتها از بازاریابی ایمیلی بهعنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده میکنند. از ایمیل، اغلب برای ترویج و تبلیغ محتوا، تخقیفها، رویدادها و نیز هدایت افراد به سمت وبسایت کسبوکار استفاده میشود.
PR(روابط عمومی) آنلاین: PR آنلاین عبارت است از تضمین پوشش آنلاین کسبشده با نشریات دیجیتال، بلاگها و سایر وبسایتهای محتوا-محور. این PR خیلی شبیه PR سنتی است با این تفاوت که در محیط آنلاین اتفاق میافتد.
تفاوت بین بازاریابی دیجیتال و بازاریابی ربایشی چیست؟
در ظاهر این دو شبیه هم هستند: هر دوی آنها اساسا آنلاین هستند، هر دوی آنها بر خلق محتوای دیجیتال برای استفادهی مردم تمرکز دارند. پس فرق آنها در چیست؟
اصطلاح دیجیتال مارکتینگ بین تاکتیکهای بازاریابی Push و Pull (یا آنچه اکنون روشهای ربایشی و برونگرا مینامند) فرقی نمیگذارد. هر دوی آنها را هنوز میتوان در دستهی بازاریابی دیجیتال جای داد.
هدف از تاکتیکهای برونگرای دیجیتال این است که در فضای آنلاین، تا جای امکان پیام بازاریابی مستقیما روبهروی بیشترین تعداد از افراد قرار گیرد، فارغ از اینکه از آن پیام استقبال کردهاند یا خیر. برای نمونه، بنرهای تبلیغاتی که در قسمت بالای بسیاری از وبسایتها میبینید، سعی دارند یک محصول را وارد ذهن بازدیدکنندهای کنند که لزوما آمادگی دریافت آن را ندارد.
از سوی دیگر، بازاریابانی که تاکتیکهای ربایشی دیجیتال را بهکار میبندند، با فراهمکردن داراییهایی که برای مشتریان هدف مفید است، از محتوای آنلاین برای جذب آنها به وبسایتشان استفاده میکنند. یکی از سادهترین و درعینحال قدرتمندترین داراییهای بازاریابی دیجیتال ربایشی، ایجاد یک بلاگ است که به وبسایت شما اجازه میدهد تا در عباراتی سرمایهگذاری کند که مشتریان ایدهآلتان در موتورهای جستوجو به دنبال آنها هستند.
در نهایت اینکه، بازاریابی دیجیتال روشی است که از داراییهای بازاریابی برای جذب، تبدیل بازدیدکننده به مشتری، بهدامانداختن و راضیکردن مشتریان به صورت آنلاین استفاده میکند. از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتالی صرفا اصطلاحی است برای توصیف هر نوع تاکتیک بازاریابی آنلاین؛ فارغ از اینکه برونگرا باشند یا ربایشی.
آیا بازاریابی دیجیتال در همهی کسبوکارها جواب میدهد؟
بازاریابی دیجیتال میتواند در هر کسبوکاری و در هر صنعتی بهکار رود. فارغ از اینکه در شرکت خود چه محصولی را میفروشید، باید بدانید که بازاریابی دیجیتال میتواند با شناخت شخصیتهای خریدار نیازهای مخاطب شما را شناسایی کند و محتوای آنلاین ارزشمندی را خلق کند. هرچند، این بدین معنی نیست که تمام کسبوکارها باید به یک شکل، راهبرد بازاریابی دیجیتال را بهکار گیرند.
کسبوکارهای B2B
اگر شرکت شما B2B است، این احتمال وجود دارد که استراتژی بازاریابی دیجیتالیِ شما بر هدایت مشتریان متمرکز باشد و هدف نهایی این است که کسی با فروشنده صحبت کند. به همین دلیل نقش راهبرد بازاریابی شما این است که از طریق وبسایت و مجاری دیجیتال پشتیبانی، مشتریان را جذب فروشندگانتان کنید.
فراتر از وبسایتتان، احتمال این وجود دارد که تلاشهایتان را بر مجاری کسبوکار-محوری نظیر LinkedIn متمرکز کنید، چرا که در این مجاری جمعیت هدفتان وقتگذرانی میکند.
کسبوکارهای B2C
اگر شرکت شما B2C است، بسته به طیف قیمت محصولاتتان، این احتمال وجود دارد که هدف بازاریابی دیجیتال برای شما، جذب افراد به وبسایتتان و تبدیل آنها به مشتری بدون نیاز به صحبت با فروشنده باشد.
بههمیندلیل، تمرکز بر هدایت مشتری به معنای سنتی خیلی محتمل نیست؛ درعوض بیشتر بر سرعتبخشیدن زمان سفر مشتری، از لحظهای که به وبسایتتان وارد میشود تا لحظهای که خرید خود را انجام میدهد، تمرکز خواهید داشت. این اغلب بدین معنی خواهد بود که در مقایسه با کسبوکار B2B، محصول شما در بالای قیف بازاریابی، خود را در محتوا ظاهر خواهد کرد و شما میبایست از دکمههای فراخوان (CTA) قویتری استفاده کنید.
برای شرکتهای B2C مجاریای نظیر اینستاگرام و Pinterest میتواند ارزشمندتر از پلتفرمهایی نظیر LinkedIn باشد.
مزایای اصلی بازاریابی دیجیتال چیست؟
بازاریابی دیجیتال برخلاف بازاریابی آفلاین، به بازاریابان اجازه میدهد تا نتایج دقیق را بهصورت آنی مشاهده کنند. اگر تاکنون تجربهی انتشار آگاهی در روزنامهای را داشتهاید، حتما میدانید که چقدر دشوار میتوان تخمین زد که آن آگهی را چه تعدادی دیده و به آن توجه کردهاند. بهعبارتدیگر، اصلا هیچ تضمینی وجود ندارد که آن آگهی باعث فروش محصول مورد نظرتان باشد.
ازسویدیگر، در بازاریابی دیجیتال میتوانید تقریبا ROI اکثر تلاشهای بازاریابیتان را بسنجید.
در زیر چند نمونه اشاره میشود:
ترافیک وبسایت
با بازاریابی دیجیتال میتوانید تعداد افرادی را که از صفحهی اصلی وبسایتتان بازدید کردهاند، بهصورت آنی و لحظهای با استفاده از یک نرمافزار تحلیلگر دیجیتال مانند “HubSpot” ببینید. همچنین آمار اینکه که چه تعداد صفحه بازدید شده است، با چه دستگاهی وارد وبسایت شما شدهاند و در چه منطقهی جغرافیایی قرار دارند و نیز سایر اطلاعات تحلیلی دیجیتالی آنها را میتوانید مشاهده کنید.
این امکان به شما کمک میکند تا براساس تعداد افرادی که روزانه به وبسایت شما وارد میشوند، اولویتبندی کنید که بر روی کدام مجاری بازاریابی وقت بیشتری بگذارید و به کدام مجاری وقت کمتری اختصاص دهید. برای نمونه اگر تنها ۱۰٪ ترافیک شما از جستوجوی اصلی در گوگل است، باید وقت بیشتری را بر روی SEO صرف کنید تا آن را افزایش دهید.
با بازاریابی آفلاین، به دشواری میتوان گفت مردم قبل از تعامل با فروشنده یا خرید محصول، با برند شما چه ارتباطی برقرار میکنند. اما در بازاریابی دیجیتال میتوانید گرایشها و طرحهای رفتاری مردم را قبل از اینکه به مرحلهی نهایی فرایند خرید برسند شناسایی کنید؛ بهعبارتدیگر، شما میتوانید درست در ابتدای قیف بازاریابی، تصمیمات آگاهانهتری را در مورد نحوهی جذب افراد به وبسایتتان اتخاذ کنید.
عملکرد محتوا و هدایت مشتری
تصور کنید بروشوری را برای محصولتان ساخته و آن را از طریق صندوقپست بین مردم توزیع کردهاید؛ آن بروشور یک نوع محتوای آفلاین است. مشکل این است که شما اصلا نمیدانید چه تعدادی بروشور شما را باز کرده و خوانده و چه تعداد آن را بدون اینکه باز کنند، داخل سطل آشغال انداختهاند.
حال تصور کنید که همان بروشور را آنلاین پست کردهاید. میتوانید بهطور دقیق برآورد کنید که چه تعدادی از افراد از صفحات آن بروشور بازدید کردهاند. همچنین میتوانید جزئیات تماس افرادی که آن بروشور را دانلود کردهاند، بهدست بیاورید. نه تنها میتوانید تعداد افرادی را که با محتوای بروشور شما ارتباط برقرار کردهاند را شناسایی کنید، بلکه وقتی آن را دانلود کردند نیز میتوانید آنها را به سمت خرید محصول هدایت کنید.
مدلسازی صفت
یک راهبرد مؤثر در بازاریابی دیجیتالی با ابزار و فناوریهای مناسب ترکیب میشود و به شما این اجازه را میدهد تا تمام فروشهایتان را تا اولین نقطهتماس دیجیتال مشتری با کسبوکارتان ردیابی کنید. به این استراتژی «مدلسازی صفت» میگویند. این مدلسازی به شما اجازه میدهد تا گرایشهایی را که در شیوهی تحقیق مخاطبان و خرید محصول شما وجود دارد، شناسایی کنید. همچنین به شما کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری را اتخاذ کنید که کدام قسمتهای استراتژی بازاریابی شما به توجه بیشتر و کدام قسمتهای چرخهی فروش به پالایش نیاز دارند.
برقراری ارتباط بین بازاریابی و فروش بسیار حائز اهمیت است؛ بنا به گفتهی ”Aberdeen Group” شرکتهایی که بین فروش و بازاریابیشان هماهنگی قوی وجود دارد، ۲۰٪ به نرخ رشد سالانهشان افزوده میشود. از سوی دیگر، در شرکتهایی که بین فروش و بازاریابیشان هماهنگی برقرار نیست، ۴٪ کاهش عواید مشاهده میشود. اگر بتوانید با استفاده از فناوریهای دیجیتال، مسیر مشتری را از طریق چرخهی خرید بهبود بخشید، آنگاه احتمال این وجود دارد که بتوانید نظر مثبتی را در مورد عواید سالانهی کسبوکار خود داشته باشید.
چه نوع محتوایی باید ساخت؟
نوع محتوایی که میسازید به نیازهای مخاطبتان در مراحل مختلف فرایند خرید بستگی خواهد داشت. شما ابتدا باید شخصیت خریدار را بسازید تا بدانید که او در رابطه با کسبوکارتان چه اهدافی دارد و با چه چالشهایی روبروست. در وهلهی اول، هدف محتوای آنلاین شما باید این باشد که به مخاطب کمک کند تا به این اهداف برسد و بر چالشهایش فائق آید. آنگاه باید به این فکر کنید که مخاطب به نسبت مرحلهی خریدی که در آن قرار دارد، چهزمانی آمادهی استفاده از این محتوا است. به این نگاشت محتوا میگویند.
مقصود از نگاشت محتوا این است که محتوا را طبق موارد زیر هدفگیری کنید:
- مشخصات شخصی کسی که از آن استفاده خواهد کرد (اینجاست که شخصیت خریدار نمود پیدا میکند)
- نزدیکی آن شخص به مرحلهی خرید (مرحلهی چرخهی عمر او)
به لحاظ فرمت محتوا، کارهای مختلفی میتوانید انجام دهید. در اینجا برخی از گزینهها که در هر مرحله از فرایند خرید انتخاب میشوند، توصیه میشود:
- پستهای بلاگ: وقتی با SEO و راهبرد کلمهی کلیدی قوی همراه شود، برای افزایش ترافیک اصلی شما عالی است.
- اینفوگرافیک: قابلیت اشتراکگذاری بالایی دارد. بدین معنی که شانس اینکه از یکی از شبکههای اجتماعی سر در بیاورد، زیاد است.
- ویدئوهای کوتاه: این مورد نیز قابلیت اشتراکگذاری بالایی دارند و میتوانند به شما کمک کنند تا با آپلود آنها بر روی پلتفرمهایی نظیر آپارات، مخاطبان جدید خود را پیدا کنید.
- کتابهای الکترونیک: برای هدایت مشتری عالی هستند؛ چرا که معمولا جامعتر از پست وبلاگی یا اینفوگرافیک هستند. بدین معنی که احتمال اینکه یک فرد اطلاعات تماس خود را برای دریافت آن، در اختیار بگذارد، بیشتر است.
- گزارشهای تحقیق: این هم محتوایی با ارزش زیاد است که برای هدایت مشتری عالی است. گزارشهای تحقیقی و دادههای جدید برای صنعتتان میتواند در بالابردن آگاهی افراد مفید باشد، چرا که اغلب توسط نشریات و رسانهها استفاده میشود.
- وبینارها: از آنجا که وبینارها جزئیات بیشتری دارند، نوعی ویدئو محسوب میشوند و یک محتوای مؤثر در مرحلهی بررسی خرید به حساب میآیند. در مقایسه با پست بلاگ یا ویدئوی کوتاه محتویات جامعتری را ارائه میکنند.
مرحلهی تصمیم گیری
- مطالعات موردی: قراردادن مطالعات موردی بر روی وبسایت، میتواند برای کسانی که آمادهی تصمیمگیری برای خرید هستند، فرم مؤثری از محتوا باشد. چرا که به شما کمک میکند تا بر تصمیم افراد به طور مؤثر تأثیر بگذارید.
- نظرات خریداران قبلی: اگر مطالعات موردی چندان مناسب کسبوکار شما نیست، میتوانید نظرات مختصر خریداران قبلی را روی وبسایت خود قرار دهید. اگر صاحب کسبوکاری در حوزهی لباس هستید. میتوانید عکس افرادی که برند شما را بر تن دارند روی وبسایت قرار دهید. بهتر است دیگران هم بتوانند نظر مساعد خود را به اشتراک بگذارند.
چقدر طول میکشد تا نتایج تلاشتان را ببینید؟
در دیجیتال مارکتینگ، برخلاف بازاریابی آفلاین، معمولا میتوان نتایج را بسیار سریعتر مشاهده کرد و علت این امر هم این است که در بازاریابی دیجیتالی سنجش ROI آسانتر است. هرچند این امر کاملا به مقیاس و تأثیرگذاری راهبرد بازاریابی دیجیتالی شما بستگی دارد.
اگر بر روی ساخت شخصیتهای جامع خریدار برای شناسایی نیازهای مخاطبان خود وقت بگذارید و همچنین بر خلق محتوای آنلاین با کیفیت و تبدیل آنها تمرکز کنید، آنگاه به احتمال زیاد نتایج را ظرف شش ماه خواهید دید.
اگر تبلیغات درازای پرداخت پول، بخشی از راهبرد دیجیتالی شماست، آنگاه نتایج را سریعتر خواهید دید، اما توصیه میشود با استفاده از محتوا، سئو و شبکههای اجتماعی برای دسترسی بلندمدت و پایدار بر ساخت محتوای اصلی یا رایگان تمرکز کنید.
آیا برای بازاریابی دیجیتالی به بودجه و سرمایه نیاز دارید؟
این امر واقعا به این بستگی دارد که به دنبال افزودن چه عناصری از بازاریابی دیجیتالی به راهبرد خود هستید؟
با فرض اینکه صاحب یک وبسایت هستید. اگر بر فناوریهای ربایشی نظیر سئو، شبکهی اجتماعی و تولید محتوا تمرکز دارید؛ خبر خوب این است که چندان به بودجه و سرمایه نیازی نخواهید داشت. در بازاریابی ربایشی تمرکز اصلی بر خلق محتوای با کیفیتی است که مخاطب شما آن را استفاده خواهد کرد و در این نوع بازاریابی تنها سرمایهای که به آن نیاز دارید، وقت و زمان است، مگر اینکه قصد داشته باشید برونسپاری کنید.
در تکنیکهای برونگرایی نظیر تبلیغات آنلاین و لیست خرید ایمیلی، بدون شک هزینههایی را باید متقبل شد. میزان این هزینهها به این بستگی دارد که میخواهید درازای تبلیغات به چه نوع پیشرفت قابل مشاهدهای دست یابید.
برای نمونه، جهت اجرای PPC با استفاده از “Google AdWords”، باید با سایر شرکتهایی که در صنعت شما فعالیت میکنند، رقابت کنید تا در بالاترین نتایج جستوجوی مرتبط با کسبوکارتان ظاهر شوید. بسته به رقابتیبودن کلمهی کلیدی، باید هزینهی معقولی را متحمل شوید. بههمیندلیل خوب است بر ساخت محتوای اصلی نیز تمرکز کنید.
بازاریابی موبایل چه زمان وارد معادله خواهد شد؟
مؤلفهی کلیدی دیگری در بازاریابی دیجیتال، بازاریابی موبایل است. درواقع گوشی هوشمند تلفن همراه، مجموعا ۶۰٪ از زمانی را که صرف رسانههای بازاریابی میشود، به خود اختصاص میدهد؛ درحالیکه مصرف رسانههای دیجیتالی مبتنی بر دسکتاپ، ۴۰٪ بقیه را تشکیل میدهد. این بدین معنی است که بهینهسازی تبلیغات دیجیتالی، صفحات وب، صفحات رسانهی اجتماعی و سایر داراییهای دیجیتال برای دستگاههای موبایل امری ضروری است. اگر شرکت شما دارای اپلیکیشن موبایلی باشد که کاربران را قادر میسازد با برند شما ارتباط برقرار کنند یا محصولات شما را بخرند، اپلیکیشن شما نیز در دستهی بازاریابی دیجیتال قرار میگیرد.
افرادی که از طریق دستگاههای موبایل با شما ارتباط برقرار میکنند، باید دارای همان تجارب مثبتی باشند که با دستگاههای مبتنی بر دسکتاپ کسب میکنند. این به معنای اجرای طرح وبسایت واکنشدهنده و یا سازگار با موبایل است تا مرور وبسایت برای کاربرانی که از دستگاه موبایل وارد وبسایت میشوند، راحت باشد. همچنین به این معنا خواهد بود که افرادی که میخواهند محتوا را دانلود کنند مانعی بر سر راه خود نخواهند داشت. در اینجا هم مانند تصاویر رسانهی اجتماعی، مهم این است که موقع خلق تصاویر و محتوا، همواره یک کاربر موبایل را در ذهن داشته باشید؛ چرا که ابعاد تصویر بر روی دستگاههای موبایل کوچکتر است بدین معنی که متن ممکن است بریده شود.
شیوههای زیادی وجود دارند که میتوانید از آنها برای بهینهسازی داراییهای بازاریابی دیجیتالی خود برای کاربران موبایل استفاده کنید. هر موقع راهبرد بازاریابی دیجیتال را اجرا میکنید، بسیار مهم است که شیوهی اجرای آن بر روی دستگاههای موبایل را در نظر داشته باشید. اگر این موارد را همیشه در ذهن خود داشته باشید و رعایت کنید، تجارب دیجیتالی موفقی را خلق خواهید کرد که روی مخاطبتان جواب خواهد داد و متعاقبا به نتایج مورد نظرتان دست خواهید یافت.
من برای دیجیتال مارکتینگ آماده هستم. حالا چهکار کنم؟
اگر الان بازاریابی دیجیتالی انجام میدهید این احتمال وجود دارد که حداقل به برخی از اطلاعات مربوط به بخشبندیهای مختلف مخاطبان خود به صورت آنلاین دسترسی دارید. اگرچه شکی نیست که میتوانید به برخی از راهبردهایتان که اندکی بازاریابی دیجیتالی را برای شما بهبود میبخشد، نیز فکر کنید.
برگرفته از: hubspot.com
مطلب خیلی زیبایی بود
بنظر من بازاریابی دیجیتال در ایران باید بیشتر بومی سازی شود، همانطور که می بینید ما یک شبکه اجتماعی همه گیر به نام اینستاگرام داریم که آن هم زمزمه های فیلترینگش به گوش می رسد. اصل بازاریابی دیجیتال نیز باید با اصول بازاریابی بومی ایرانی همگون شود. وگرنه اینکه بخواهید فقط با شناخت ابزارهای تبلیغاتی و کاربرد آنها کمپین های دیجیتال مارکتینگ را برای مشتریان ایجاد کنیم، در انتها منتهی به نتیجه گیری حداقلی مشتری می شود.