کودک آزاری؛ پیشگیری و درمان

4

مسائل اجتماعی عموما مسائلی چندبعدی هستند که به همین دلیل راهکارهای متعدد و متنوعی را نیز می‌طلبند. از طرفی آنچه یک موضوع اجتماعی را تبدیل به مسئله‌ی اجتماعی می‌کند، درگیر شدن درصد بالایی از اعضای یک جامعه با آن مسئله یا حواشی آن است. که این موضوع در رابطه با مسئله کودک آزاری در حال حاضر خود را به خوبی نشان می‌دهد.

حال در مقام ارائه‌ی راهکار، می‌توان به اهمیت همان راهکارهای چند بعدی اشاره کرد که در هر مرحله‌ای می‌تواند از کودک آزاری به هر نحو و از هر طریق و از جانب هر کسی (اعضای خانواده، آشنا یا غریبه) پیشگیری کرده یا آن را مهار کند. به صورت عام می‌توان قوانین و فرهنگ را مهمترین و اصلی‌ترین بازوهای پیشگیری و درمان این بیماری اجتماعی دانست، که در این مورد اولی یعنی قوانین قوی‌تر و اساسی‌تر از دومی می‌تواند عمل کند. همچنین مسئله کودک آزاری را می‌توان در دو سطح پیشگیری و درمان مورد مداخله قرار داد که قطعا باز اولی کارآمدتر از درمان خواهد بود.

در سطح پیشگیری تدوین و اعمال قوانینی که خانواده و به تعبیر قانون قیم کودکان را ملزم به حمایت و حراست از کودکان کرده و برای بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی‌های پدر و مادر مجازات‌های سخت‌گیرانه‌ای را اعمال می‌کند، پیشنهاد می‌شود. ضمن آنکه مواردی از کودک آزادی که بدترین نوع آن محسوب شده و بعضا آمار غیررسمی و محرمانه و بالایی را هم دارد (همچون آزارهای جنسی کودکان از طرف اعضای خانواده یا اقوام) و یا آزارهای جسمی و روانی آنان باید با شدیدترین مجازات‌ها روبه‌رو شده و در مرحله‌ی درمان برای نگهداری کودکان دور از چنین خانواده‌هایی برنامه‌های جامعی از طرف نهادهای حمایتی همچون بهزیستی و … تدوین و اجرا شود.

رونیکس

به غیر از قوانین که هم در مرحله‌ی پیشگیری و هم درمان می‌توانند راهگشا باشد، عموما فرهنگ‌سازی که بسیار هم سخت‌تر و عمیق‌تر اتفاق می‌افتد، راهکاری قابل تامل است. آگاهی دادن به کودکان و والدین توامان از طریق نهادهای عمومی همچون آموزش و پرورش، آموزش عالی و رسانه‌های جمعی همگی می‌توانند ذهن بزرگسالان را چه در مقام شهروند مسئول و چه در مقال والدین و همچنین ذهن خود کودک نسبت به تعاریف، دامنه و مصادیق آزار و خشونت نسبت به کودکان آگاه کند. همچنین در سطح فرهنگی باید به اهمیت آموزش مسئول بودن شهروندان در مقابل کودکان اشاره کرد. موضوعی که می تواند در هنگام دیدن آزار کودکان از طرف خانواده، افراد را مقید به تماس با پلیس کرده یا در هنگام گم شدن کودکی یک بسیج عمومی برای پیدا شدن وی راه بیاندازد.

در نهایت نیز می‌توان پس از وقوع جنایت اجتماعی و آسیب به کودک به اهمیت کارکرد نهاد های انتظامی و سرعت تیم‌های تحقیقاتی و پلیسی برای حل هر چه زودتر ماجرا و پیشگیری از آسیب‌های بیشتر اشاره کرد. موضوعی که بعضا با موازی کاری‌های دستگاه‌های دولتی یا کم‌کاری‌های افراد مسئول به خوبی مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

 

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین دیدگاه‌ها (از 4 دیدگاه)
  1. ساناز صفايى می‌گوید

    100

  2. Marziyeh می‌گوید

    متن خيلي خوب و جامع بود ??????????

  3. نگین می‌گوید

    هدف نویسنده باید پاسخ به سوال مربوطه باشد ولی در اثر شما راه حلی اساسی ارائه نشده !!