فلسفه برای کودکان، درست اندیشیدن و تصمیمگیری
نقطهی اشتراک ملتها کجاست؟ چه چیزی باعث میشود همهی ما فکر کنیم ژاپنیها مردمان سختکوشی هستند و مردم کشورهای اسکاندیناوی با آغوش باز از تغییرات استقبال میکنند؟ کدام ویژگی ما ایرانیها تا این اندازه برجسته است؟ اصلا چنین ویژگی وجود دارد؟
همهی ما در خانوادههایی متفاوت به دنیا آمدهایم، تحصیلات خانوادگی یکسانی نداریم و حتی به لحاظ اقتصادی در یک سطح قرار نمیگیریم اما همگی در یک سیستم آموزشی درس خواندهایم، همهی ما کبری و تصمیمش را میشناسیم. این نقطهی اشتراک ماست، 12 سال تحصیل در یک سیستم آموزشی و مطالعهی کتابهایی یکسان، همهی ما در یک امتحان کنکور شرکت کردهایم.
فلسفه برای کودکان
اولین چیزی که باید بدانیم این است که فلسفه برای کودکان با فلسفهای که در دانشگاهها تدریس میشود تفاوت دارد. آموزش فلسفه به کودکان در واقع اصلاح وضعیت آموزش تفکر در تعلیم و تربیت است. فلسفه به کودکان آموزش میدهد که برای خودشان فکر کنند، افکار خود را به درستی به دیگران ابراز کنند و اگر لازم باشد از استدلالهای خود دفاع کنند. فلسفه به کودکان کمک میکند تا بتوانند برای پرسشهایشان پاسخهای درستی پیدا کنند تا اهداف خود را پیدا کرده و راههای رسیدن به آن اهداف را نیز یاد بگیرند.
برای آموزش فلسفه به کودکان از روشی به نام حلقهی کندوکاو یا انجمن تحقیق استفاده میشود. حلقهی کندوکاو یک دورهمی است که کودکان بصورت دایرهوار چشم در چشم یکدیگر مینشینند و یک نفر مربی بر این جلسه نظارت میکند. در این جلسات یک موضوع مطرح میشود که میتواند بخشی از یک کتاب باشد سپس از کودکان خواسته میشود تا نظرات خود را در مورد موضوع بیان کنند. نظرات هر یک از آنها بر روی تابلویی نوشته میشود و سپس از آنها خواسته میشود با ارائهی دلیل در مورد نظرات خود صحبت کنند. به این ترتیب میان کودکان گفتوگویی صورت میگیرد که اساس آن کندوکاو و درواقع حقیقتجویی است. تحقیقات نشان داده است که این روش بر پرورش توانایی پرسشگری کودکان موثر بوده است.
نتیجهی این جلسات اصلاح شیوهی تفکر کودکان است که به تربیت شهروندان معقول، خودآگاه، دقیق، مسئولیتپذیر، اجتماعی و محقق منجر میشود.
در مقالهای جالب از گاردین با عنوان « فلسفه میتواند چیزهایی را به کودکان بیاموزد که گوگل نمیتواند » اشاره به اهمیت آموزش فلسفه به کودکان و تربیت آنها برای آینده دارد. در این مقاله به نقل از رئیسجمهور ایرلند، مایکل دی هیگینز آمده است که:« فلسفه یکی از قدرتمندترین ابزاری است که در دسترس ما قرار دارد تا کودکان را قادر سازیم تا در جهانی که پیچیده، بهمپیوسته و غیرمنتظره است به عنوان افرادی آزاد و مسئول عمل کنند».
در مقالهی دیگری در مجلهی اینسایدر با عنوان « مدارس شروع به آموزش فلسفه به کودکان میکنند و این کار به طور کلی شیوهی فکرکردن دانشآموزان را تغییر میدهد» که به بررسی آموزش فلسفه در مدارس امریکا میپردازد میخوانیم که دکتر لون، مدیر و موسس مرکز فلسفه برای کودکان در دانشگاه واشنگتن در مورد نتیجهی این نوع آموزش بر روی دانشآموزان به این نتیجه میرسد که «فلسفه همهی مهارتهایی که میخواهیم کودکان بیاموزند را به آنها میدهد.»
مقاله خیلی کامل و دلنشینی بود.
-فلسفه توی یک رنج از سن کودکان قابل فهم و درک می شود و به یک فهم عمیقی اگر برسد همهی مهارتهایی که میخواهیم کودکان بیاموزند را به آنها میدهد.
به نظر شما این سوالات فلسفی هستن؟! این ها فقط پرسش هایی راجع به مسائل جامعه شناسی هستن! جای تعجب داره که داور حتی نمی دونسته فلسفه چی هست!!
عالی
واقعا باید به کودکان چیزایی یاد بدیم که تو آینده بدردشون میخوره و باعث پیشرفتشون میشه…