چطور شکست را به پیروزی تبدیل کنیم؟
ترس از شکست یکی از بزرگترین موانع موفقیت است. ترس از شکست حتی از خود شکست خوردن هم بدتر است زیرا شما را به زندگی با پتانسیلهای کشفنشدهتان محکوم میکند. برای اینکه بتوانید پاسخی درخور به شکست بدهید باید به نحوهی برخوردتان با آن دقت کنید. در این مقاله به ۸ روشی اشاره میکنیم که نگاه شما را به شکست تغییر میدهد تا بتوانید از آن برای رشد و توسعهی فردی خودتان استفاده کنید.
در تحقیق تازه منتشر شدهی مجلهی روانشناسی اجتماعی تجربی (Journal of Experimental Social Psychology)، محققان متوجه شدهاند که موفقیت برخلاف شکست بیشتر نتیجهی تمرکز بر روی نتایج دلخواه است تا تمرکز برای اجتناب از شکست خوردن. اگرچه تلاش برای اجتناب از شکست وسوسهانگیز است، افرادی که روی شکست نخوردن تمرکز میکنند بسیار بیشتر شکست میخورند تا آنهایی که خوشبینانه تمرکز خود را روی رسیدن به اهدافشان میگذارند.
«موفقیت یعنی افتان و خیزان رفتن از یک شکست به شکست دیگر، بدون از دست دادن اشتیاق.»
-وینستون چرچیل
این گفته آسان و بدیهی به نظر میآید اما عملی کردن آن وقتی عواقب شکست جدی باشد، بسیار دشوار است. محققان همچنین دریافتهاند که دریافت بازخورد مثبت، احتمال موفقیت فرد را افزایش میدهد چرا که همان خوشبینی را در فرد تغذیه میکند که هنگام تمرکز انحصاری بر اهداف ایجاد میشود.
انسانهایی که تاریخساز بودهاند برای مثال نوآوران حقیقی، پا را از این فراتر گذاشته و از شکست به عنوان وسیلهای برای رسیدن به پیروزی یاد میکنند. مخترعان بزرگ برای رسیدن به یک اختراع شاید از دیدگاه ما هزار بار شکست خورده باشند اما خودشان باور دارند که برای آن اختراع لازم بوده که این هزار قدم را بپیمایند. شکست برای این افراد تنها راه به سمت موفقیت به حساب میآید.
این نگرشی است که موفقیت را از شکست سوا میکند. مخترعان تنها کسانی نیستند که با این شیوه موفق شدهاند. متن دستنویس داستان هریپاتر از جی. کی. رولینگ پس از اینکه توسط ۱۲ ناشر رد شد، نهایتا مورد پذیرش قرار گرفت و حتی همان زمان هم فقط پیشپرداختی ناچیز به او داده شد. اپرا وینفری شغل خود را به عنوان خبرگزار در اخبار بالتیمور از دست داد، چون زیاد از حد به لحاظ احساسی درگیر خبرهایش میشد، همان خصوصیتی که بعدها به برند او تبدیل شد. هنری فورد پیش از آنکه بتواند نمونهی اولیهی ماشینی را بسازد که کار کند، دو مرتبه پشتیبانهای مالی خود را از دست داد. اگر بخواهیم لیست این شکستهای منجر به موفقیت را باز هم ادامه دهیم، به این زودیها تمام نمیشود.
«چه فکر کنید میتوانید کاری را انجام دهید، چه فکر کنید نمیتوانید، در هر صورت حق با شما است.» -هنری فورد
تفاوت بین آدمهایی که اجازه میدهند شکست آنها را از مسیر اهدافشان خارج کند و آنهایی که از شکست به نفع خودشان استفاده میکنند، چیست؟
۵ مورد از این موارد به کارهایی ربط دارد که باید انجام دهید و ۳ مورد به نحوهی تفکر شما مرتبط است. آنچه در برابر شکست انجام میدهید برای بازگشت شما به حالت عادی ضروری است و اثر زیادی روی برداشتی که دیگران از شما و اشتباهتان خواهند داشت دارد.
۵ کاری که وقتی شکست خوردید باید انجام دهید تا در آینده به پیروزی برسید و باعث شوید دیگران نیز شما را برخلاف شکستی که داشتید با دید مثبت بنگرند، عبارت است از:
۱. خبر بد را خودتان اعلام کنید
اگر اشتباهی کردید دعا نکنید که کسی متوجه آن نشود، چون دیگران نهایتا متوجه میشوند و این غیرقابل اجتناب است. اگر صبر کنید تا کسی به اشتباه شما اشاره کند این یعنی دو اشتباه. چون اگر سکوت کنید مردم از خود سوال میکنند که چرا چیزی نگفتهاید و آن را به حساب بزدلی یا بیتوجهی شما میگذارند.
۲. توضیحی بابت اشتباه خود بدهید اما بهانهتراشی نکنید
پذیرش مسئولیت اشتباهتان در حقیقت وجههی شما را ارتقا خواهد داد. این کار نشانهی اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری شخصی و انسجام درونی شما است. فقط مطمئن شوید که در توضیحتان از حقایق استفاده کنید.
«اعتبار خود را از دست دادیم چون نتوانستم کار را در مهلت مقرر انجام دهم.» یک دلیل است. اما «اعتبار خود را از دست دادیم چون حیوانخانگیام همهی آخر هفته را مریض بود و این باعث شد نتوانم کار را در مهلت مقرر تمام کنم.» یک بهانه است.
۳. برنامهای برای جبران اشتباهتان داشته باشید
برعهده گرفتن مسئولیت یک اشتباه کار را به انتها نمیرساند. کاری که بعد از این مرحله انجام میدهید هم حیاتی است. به جای اینکه منتظر باشید کسی پیدایش شود و اشتباه شما را درست کند، راهحلهای خودتان را پیدا کنید. حتی بهتر آن است رئیس یا هر کسی که لازم است را نسبت به قدمهایی که برداشتهاید تا همه چیز را به حال عادی بازگردانید مطلع کنید.
۴. برنامهای برای پیشگیری داشته باشید
علاوه بر داشتن برنامهای برای جبران اشتباه، برای جلوگیری از تکرار اشتباه مشابه هم باید برنامهای داشته باشید. این روش به سایرین اطمینان میدهد که از اشتباهات شما نتایج خوبی حاصل خواهد آمد.
۵. دوباره به مسیرتان بازگردید
بسیار مهم است که به شکست اجازه ندهید اعتماد به نفس و شجاعت شما را از بین ببرد. اگر گرفتار این نگاه شوید هر بار که دچار لغزش میشوید روح شما از درون خرد شده و فلج میشوید. زمان کافی به خود بدهید تا درسی که از این شکست گرفتهاید را درونی کنید و به محض اینکه این کار را انجام دادید، دوباره به میدان بازگردید و مجددا تلاش خود را از سر بگیرید. صبر کردن تنها به احساسات بد دامن میزند و جرئت و جسارت را نابود میکند.
نگرش شما به اندازهی کاری که در برابر شکست انجام میدهید اهمیت دارد. برای اینکه بتوانید از شکست به نفع خودتان استفاده کنید باید سرسخت باشید و از لحاظ روانی قدرتمند، که هر دو سمبلهای هوش هیجانی هستند.
زمانی که شکست میخورید ۳ نگرش وجود دارد که باید آن را حفظ کنید.
۱. داشتن چشمانداز مهمترین عامل برای مدیریت شکست است
افرادی که پس از مواجهه با شکست برای ادامه دادن مسیر مهارت بیشتری دارند با احتمال بیشتری شکست را به عملشان (زنجیرهای از عملکردهای اشتباه یا غفلتی ناشی از بیتوجهی) نسبت میدهند تا به شخصیت خودشان. در مقابل آنهایی که با شکست زمینگیر میشوند شکست را به تنبلی، هوش کم، یا سایر خصوصیتهای شخصیشان مرتبط میکنند، این افراد با اتخاذ چنین نگاهی به شکست، امکان در اختیار داشتن هر گونه کنترلی را از خود میگیرند و در آینده احتمال کمی وجود دارد که دست به ریسک بزنند.
۲. خوشبینی
خصوصیت دیگر افرادی که بعد از شکست به مسیر باز میگردند، خوشبینی است. تحقیقات بر روی ۵۷۶ کارآفرین دائمی نشان میدهد آنها بیشتر انتظار موفقیت دارند تا کارآفرینانی که بعد از اولین شکست مسیر کارآفرینی را رها کردهاند. این حس خوشبینی مانع میشود که فرد فکر کند شکست موقعیتی همیشگی است. در عوض، آنها به دلیل یادگیریای که شکست با خود فراهم میآورد به هر شکست به عنوان آجری برای ساختن بنای موفقیت نهایی خود نگاه میکنند.
۳. پایداری
خوشبینی یک احساس مثبت است و پایداری کاری است که شما با تکیه بر این احساس مثبت انجام میدهید. پایداری همان خوشبینی در مرحلهی عمل است. زمانی که همه میگویند وقت متوقف کردن کاری فرارسیده است و بهتر است که به خانه برویم، آدمهای پایدار خود را از اشتباهات آزاد میکنند و به مسیرشان ادامه میدهند. افراد پایدار خاص هستند چرا که خوشبینی آنها هیچ وقت نمیمیرد. این خصوصیت قوّت برخاستن پس از زمین خوردن را به آنها میدهد.
خلاصهی کلام اینکه شکست نتیجهی زاویهی دید شما است. اتفاقی که برای یک نفر شکستی سهمگین به نظر میآید برای دیگری تنها به معنی یک عقبنشینی کوچک است. زیبایی ماجرا آنجایی است که شما میتوانید نگاهتان را به شکست تغییر دهید تا بتوانید از آن برای بهتر شدن استفاده کنید.
شما چطور شکستها را مدیریت میکنید؟ لطفا نظرات و اطلاعات خود را در قسمت دیدگاهها با ما در میان بگذارید تا ما نیز متقابلا از شما بیاموزیم.
برگرفته از: Linkedin
اینقد تو این سایتا از چپ و راست تبلیغ تو صفحه چشمک میزنه که کلا رو اعصابه و آدم قید خوندن اون مطلبو میزنه والا
من هربار که در شرایط سخت قرار میگیرم یا چیزی راکه بدست آوردیم دوباره ازدست میدم
پریشان میشوم اما قلبا بهم یک حسی رخ میدهد که گویا یک دست غیب داره من را دوباره بلند میکند این باور من باعث ارامش و اعتماد به نفس میشود که دقیقا در عقب اش موفقیت حتمی است
من صاحب کارخانه و 30 نفر کارگر بودم که سو مدیریت خودم ورشکست شدم وبه تهران فرار کردم ودر آنجا از اتاق خواب تولید را شروع کردم وموفق شدم