رهبریِ تحول‌گرا؛ چطور به یک رهبر تحول‌گرا تبدیل شویم؟

0

همه به احمد احترام می‌گذارند. اعضای تیمش به شدت به او وفادار هستند و فوق العاده موفقند؛ چه به عنوان یک فرد و چه به عنوان یک تیم. برعکسِ او، دیگر مدیران ورهبران تیم‌ها در سازمان گزارش داده‌اند که افرادشان درکارشان جدیت و تلاش کافی ندارند. آنها آمار بالایی در تغییرِ کادر پرسنلی خود دارند و نتایج عملکردشان معمولا نا امید کننده است. حال سؤال اینجاست که احمد چه کاری می‌کند که دیگر مدیران انجام نمی‌دهند؟

احمد در شروع کارها به طور منظم اهداف کاری اعضای تیمش را به آنها یادآوری می‌کند و می‌داند که نقش یک الگو را برای اعضای تیمش دارد بنابراین در تمام روابط کاری‌اش با درستی و صداقت عمل می‌کند.

احمد یک رهبر تحول‌گراست. او انتظارات و خواسته‌های سطح بالایی برای اعضای تیمش مشخص می‌کند، اما قدم به قدم این خواسته‌ها و استانداردهای مورد نظرش را به اعضای تیم تفهیم می‌کند. در این مقاله به بررسی رهبریِ تحول‌گرا می‌پردازیم و خواهیم دید که چگونه می‌توان تبدیل به یک رهبر تحول‌گرا شد.

رونیکس

رهبریِ تحول‌گرا چیست؟

جیمز مکگرگور برنز (James McGregor Burns) کارشناس حوزه‌ی رهبری در مدیریت در سال ۱۹۷۸ مفهوم رهبری تحول‌گرا را در کتابی تحت عنوان «رهبری» مطرح نمود. طبق تعریف او رهبریِ تحول‌گرا فرآیندی است که در آن رهبران و کسانی که از آنها پیروی می‌کنند به یکدیگر کمک می‌کنند تا به بیش‌ترین سطح روحیه و انگیزه دست یابند. سپس برنارد ام بس (Bernard M. Bass) مفهوم رهبریِ تحول‌گرا را گسترش داد. در کتاب او تحت عنوان «رهبری و عملکرد بیش از حد انتظار» آمده است که رهبریِ تحول‌گرا:

  • مدلی از صداقت، درستی و انصاف است
  • اهداف واضح و مشخصی را تعیین می‌کند
  • انتظارات بالایی از عملکرد دیگران دارد
  • دیگران را تشویق می‌کند
  • حقوق دیگران را به رسمیت می‌شناسد و از آنها حمایت می‌کند
  • احساسات افراد را برانگیخته می‌کند
  • باعث می‌شود افراد فقط به منافع خود فکر نکند.
  • برای به‌دست آوردن نتایج فوق العاده، الهام بخش افراد می‌شود.

پس از گذشت بیش از ۲۵ سال از انتشار کتاب بس، رهبریِ تحول‌گرا به یکی از مهم‌ترین نظریات در رهبری کسب و کار تبدیل شد.

نکته:
برای بررسی شیوه‌های دیگر رهبری و انتخاب شیوه‌ای متناسب با موقعیت خود مطالعه‌ی مقاله‌ی سبک‌های رهبری می‌تواند مفید واقع شود.

چطور تبدیل به یک رهبر تحول‌گرا شویم؟

در اینجا نظریات بس را در یک فرآیند چکیده می‌کنیم که بتوانید برای تبدیل شدن به رهبری تحول‌گرا از آن استفاده کنید. این فرآیند را باید به شکل زیر دنبال کنید:

  1. تصویر و چشم‌اندازی الهام‌بخش از آینده بسازید.
  2. به افراد انگیزه بدهید تا این آینده را تجسم کنند و در ذهن خود چشم‌انداز مورد نظرتان را ترسیم کنند.
  3. چشم‌انداز ترسیم شده در ذهن افرادتان را مدیریت کنید.
  4. به قوی‌ترین شکل ممکن بین خود و افرادتان رابطه‌ای بر پایه‌ی اعتماد ایجاد کنید.
نکته:
این فرآیند عیناً مطابق با لیست ارائه شده توسط دکتر بس نیست. با وجود این، ویژگی‌هایی را که طی مراحلی مشخص و عملی تعیین کرده است بازتاب می‌دهد.

برای ارتقای مهارت‌های مربوط به رهبریِ تحول‌گرا از این مراحل استفاده کنید:

مرحله‌ی ۱: تصویر و چشم‌اندازی الهام‌بخش از آینده بسازید

افراد برای پیروی از شما به یک دلیل قانع کننده نیاز دارند، و به همین دلیل باید تصویر و چشم‌اندازی الهام‌بخش از آینده بسازید و آن را به آنها منتقل کنید. چشم‌اندازی که تعیین می‌کنید، هدف و مقصود تیم یا سازمان شما را مشخص می‌کند. اینکه چرا باید هر روز صبح زود از خواب بلند شوید و کاری که به آن مشغول هستید را انجام دهید. این چشم‌انداز را با درک نسبی از ارزش‌های کسانی که از شما پیروی می‌کنند، درک توانمندی‌ها و منابع سازمان، انجام تحلیل هوشمندانه‌ی محیط و انتخاب بهترین روش، بسازید. این موارد در حوزه‌ی استراتژی واحد کسب و کار قرار می‌گیرند. توسعه‌ی یک استراتژی منسجم نیازمند تفکر دقیق و کارِ زیاد است.

اگر در حال توسعه‌ی چشم‌انداز برای سازمان‌تان هستید، برای تحلیل محیط خود از تحلیل PEST استفاده کنید. سپس از ابزاری نظیر مدل استراتژی ۵مرحله‌ای لافلی و مارتین برای توسعه‌ی استراتژی خود استفاده کنید. این استراتژی معمولا در طرح کسب‌وکار تشریح و به‌طور خلاصه در بیانیه‌ی مأموریت بیان می‌شود. اگر در حال توسعه‌ی یک چشم‌انداز برای تیم‌تان هستید، با تعیین مأموریت و چشم‌انداز سازمان شروع کنید و بررسی کنید چه راه‌هایی برای مشارکت تیم شما در رسیدن به آنها وجود دارد.

مرحله‌ی ۲: به افراد انگیزه دهید تا آینده را تجسم کنند و چشم‌انداز مورد نظرتان را در ذهن خود ترسیم کنند

حال با بیانیه‌ی مأموریت خود شروع کنید. لازم است که به ارزش‌های افراد خود پی ببرید و با تشریح هدفی که آنها را به سمت رسیدن به آن هدایت می‌کنید و تشریح چرایی این هدف، برای آنها الهام‌بخش باشید.

از داستان سرایی در کسب‌وکار برای ترغیب افراد به تلاش و کوشش در کار خود استفاده کنید. این کار باعث می‌شود تا چشم‌انداز شما تأثیر مثبتی بر افراد بگذارد. (نکته: اگر تنها به فکر خودتان و منافع‌تان باشید نمی‌توانید الهام‌بخش دیگران شوید) مرتب در مورد چشم‌انداز خود صحبت کنید. برای اینکه به چشم‌انداز مفهوم ببخشید و به افراد نشان دهید که مشارکت آنها چگونه منجربه دستیابی به چشم‌انداز می‌شود، اهداف و وظایف افراد را به آن مرتبط کنید.

رهبران تحول‌گرا به خوبی می‌دانند اگر افراد را به خوبی تشویق و ترغیب نکنند برای آنها و مجموعه‌ی تحت هدایت‌شان هیچ اتفاق ویژه‌ای رخ نخواهد داد. بنابراین در مورد انواع مختلف انگیزش مطالعه کنید و از آنها برای تحت تأثیر قرار دادن افراد برای انجام هرچه بهتر وظایف‌شان، استفاده کنید.

مرحله‌ی ۳: چشم‌انداز ترسیم شده در ذهن افرادتان را مدیریت کنید.

یک چشم‌انداز به خودی خود استفاده‌ای ندارد و باید به واقعیت تبدیل شود. با این وجود بسیاری از مدیران و رهبران گروه‌ها مرتکب این اشتباه می‌شوند که یک چشم‌انداز ایجاد می‌کنند اما آن را در اتفاقات روزانه جاری نمی‌کنند تا کارهایی که صورت می‌گیرد به مثابه وسیله‌ای برای رسیدن به آن تلقی گردند و چشم‌انداز صرفاً تبدیل به شعار گروه و یا سازمان‌شان می‌شود.
برای مدیریت ترسیم چشم‌انداز در ذهن افراد، باید مدیریت پروژه‌ی کارآمد را با مدیریت تحول ترکیب کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا با حمایت کامل افراد تغییرات مورد نظرتان را اعمال کنید.

به طور واضح و شفاف مسئولیت‌ها و نقش‌های هریک از افراد را به او اطلاع رسانی کنید و آن وظایف را با توجه به برنامه‌های کلی‌تان مشخص کنید. تک تک افراد باید بدانند که چه مسئولیتی دارند و باید بدانند که میزان موفقیت آنها چگونه ارزیابی می‌گردد. سپس برای هریک از افراد اهداف SMART (مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دسترسی، واقع‌گرایانه و دارای محدوده زمانی) تعیین کنید و این اهداف را کاملا شفاف و واضح به آنها منتقل کنید. اهدافی شامل هدف‌های کوتاه‌مدتی که به افراد کمک می‌کنند که موفقیت‌های سریع و فوری به‌دست آورند و انگیزه‌هایشان افزایش یابد. از مدیریت هدف‌گرا برای مرتبط کردن دستاوردهای کوتاه‌مدت به اهداف بلند‌مدت استفاده کنید.

لازم است که انضباط شخصی و قدرت خود را حفظ کنید تا بتوانید الگوی خوبی از تلاش و استقامت برای افرادتان باشید. (مخصوصا اگر در انجام وظایف‌شان با دیرکرد و مشکلات دیگری مواجه باشند.) با تمرین مباحث مربوط به مدیریت حضور در صحنه خود را در دید افرادتان قرار دهید. این مورد تکنیک ایده‌آلی برای رهبران تحول‌گراست، چرا که کمک می‌کند تا با فعالیت روزانه در ارتباط باشند و به سؤالات و مشکلاتی که ممکن است پیش آید پاسخ گویند.

نکته:
داشتن ارتباطات شفاف امری ضروری در رهبریِ تحول‌گراست. مطمئن شوید که در ارتباطات خود به‌درستی شنیده و فهمیده می‌شوید و به افرادتان بازخورد منظم و واضح بدهید تا به خوبی از خواسته‌های شما مطلع شوند.

مرحله‌ی ۴: به قوی‌ترین شکل ممکن بین خود و افرادتان رابطه‌ای بر پایه‌ی اعتماد ایجاد کنید

به عنوان یک رهبر تحول‌گرا، باید توجه خود را روی افرادتان متمرکز کنید و با تمام توان به آنها کمک کنید به رویاها و اهداف‌شان دست پیدا کنند. برای شروع از مدل فرآیند رهبری دانهام و پیرس استفاده کنید. این مدل به شما نشان خواهد داد که افراد برای دستیابی شما به موفقیت به عنوان یک رهبر، چه اهمیتی دارند. همچنین تأکید می‌کند که رهبری فرآیندی بلندمدت است و به عنوان یک رهبر باید به طور مداوم و با ثبات برای برقراری روابط، به‌دست آوردن اعتماد دیگران و کمک به افراد برای رشد و ارتقای توانایی‌هایشان، تلاش کنید.

جهت درک نیازهای تکاملی (الزامی برای پیشرفت) افرادتان شخصاً با آنها ملاقات کنید و به آنها کمک کنید تا به اهداف کاری خود دست یابند. برای انجام درست نقش و وظیفه‌ی خود چه نیازهایی دارند؟ به عنوان عضوی از تیم یا سازمان شما پنج سال آینده‌ی خود را چگونه می‌بینند؟ چگونه می‌توانید آنها را در رسیدن به این هدف یاری کنید؟
می‌توانید با شفافیت و صداقت در اقدامات‌تان میان خود و افرادتان اعتماد ایجاد کنید. از پنجره‌ی جو-هری برای صحبت کردن در مورد اطلاعات شخصی خود استفاده کنید .

نهایتاً وقت جداگانه‌ای برای تربیت افراد خود اختصاص دهید. وقتی به آنها کمک کنید تا راهکارهای خود را بیابند نه تنها یک تیم با مهارت‌های بالا ساخته‌اید، بلکه اعتمادبه‌نفس آنها و میزان اعتمادشان به خودتان را نیز افزایش خواهید داد.

رهبری تحول گرا

جلسات خود را به موثرترین شکل ممکن مدیریت کنید. و از اتلاف هزاران ساعت زمان در سازمان جلوگیری کنید.
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.