آشنایی با سبک‌های تفکر بونچک و استیل

0

اگر قرار بود ویژگی گروه رویاییِ خودتان را تعریف کنید، از کجا شروع می‌کردید؟

احتمالا می‌خواستید همه‌ی اعضای گروه باهوش، راستگو و مثبت باشند و بدیهی است که دوست داشتید همه‌ی آنها همکاری زیادی با یکدیگر داشته باشند. با این حال، احتمالا گروه‌هایی را به خاطر می‌آورید که شاید روی کاغذ موفق به نظر می‌رسیدند، اما نتوانستند از پتانسیل‌شان استفاده کنند.

گروه‌ها به دلایل بسیاری ممکن است عملکرد خوبی نداشته باشند و عدم تطابق میان ویژگی‌های افراد با منصب‌ها و مسئولیت‌هایشان یکی از دلایل رایج عدم موفقیت است. با این حال عملکرد گروه‌ها فراتر از وظایفی است که افراد انجام می‌دهند. می‌توان گفت نحوه‌ی تفکر افراد نیز شاخص قدرتمندی برای ارزیابی عملکرد گروه است. اما مدیران و اعضای گروه، به طور یکسان، هنگام کار با یکدیگر یا هنگام استخدام نیرو، سبک‌های تفکر فردی طرف مقابل را نادیده می‌گیرند.

رونیکس

استفاده از سبک‌های تفکر، چارچوبی است که توسط دو نویسنده به نام‌های مارک بونچک (Mark Bonchek) و الیسا استیل (Elisa Steele) به وجود آمد؛ و روش مؤثری است برای درک مهارت‌های تفکر، توانایی‌ها و اولویت‌های افراد و اینکه چگونه این موارد به گروه کمک می‌کنند.

ما در این مقاله به بررسی این مسئله خواهیم پرداخت که چگونه می‌توانید از مدل بونچک و استیل برای درک شیوه‌ی تفکر خود و اعضای گروه‌تان و نحوه‌ی تعامل آنها استفاده کنید تا در نتیجه میزان اثربخشی گروه را بالا ببرید.

شناخت سبک‌های تفکر بونچک و استیل

سبک‌های تفکر بونچک و استیل چارچوبی ساده برای ارزیابی شیوه‌ی تفکر شما و تطابق سبک‌تان با هدف گروه است. این چارچوب، جایگزین مدل‌هایی است که فقط شیوه‌ی رفتار اعضای گروه را مورد بررسی قرار می‌دهند و روشی ارائه می‌کند برای تمرکز بر جنبه‌ی شخصیت در محل کار که اغلب نادیده گرفته شده است.

به گفته‌ی بونچک و استیل، دو عامل سبک تفکر شما را تعیین می‌کنند؛ تمرکز و گرایش.

تمرکز، هدفی است که به آن توجه دارید؛ مثلا همان چیزی است که معمولا در موقعیتی خاص، بیش از همه توجه شما را به خود جلب می‌کند. ممکن است مجذوب فرایندها شوید یا به سمت ایده‌ها، اقدامات یا روابط گرایش داشته باشید.

گرایش به جهت‌گیری فکری شما بستگی دارد و اینکه آیا توجه خود را به چیزهای کلی معطوف می‌کنید یا به جزئیاتِ ظریف.

تمرکز و گرایش فکری با یکدیگر، هشت سبک تفکر را به وجود می‌آورند که در شکل زیر نشان داده شده است.

سبک های تفکر

بیایید این سبک‌های تفکر را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم:

  • جست‌وجوگران، متفکرانی خلاق هستند. آنها نوآوری می‌کنند، ایده‌های جدید مطرح می‌کنند و جرقه‌های خلاقیت را شعله‌ور می‌کنند.
  • کارشناسان، افرادی هستند که به دلیل داشتن دانش در موضوعی خاص به آنها مراجعه می‌کنید. آنها جزئیاتی در اختیارتان قرار می‌دهند که از ایده‌های جدید حمایت می‌کنند.
  • برنامه‌ریزها در طراحی جریان کاری، سیستم‌ها و فرایندهای جدید، پیشرو هستند. سبکِ تفکر آنها منطقی و گام‌به‌گام است.
  • بهینه‌سازها متفکران انتقادیِ ماهری هستند. آنها به دنبال راه‌هایی برای بهره‌برداریِ بهینه از فرایندها هستند تا خروجی، کیفیت و کارایی را به حداکثر برسانند.
  • انرژی‌دهنده‌ها تفکر الهام‌بخش و انگیزه‌دهنده دارند. متفکران انرژی‌دهنده همان کسانی هستند که وقتی می‌خواهید در افراد انگیزه و هیجان ایجاد کنید، به وجودشان نیاز دارید.
  • مولدها بر روی نتایج نهایی تمرکز می‌کنند. آنها نیروی محرک به وجود می‌آورند تا ایده‌ها را به نتیجه برسانند.
  • رابط‌ها افراد را گرد هم می‌آورند. آنها چسب‌هایی هستند که متفکران مخالف را کنار هم نگه می‌دارند و کمک‌شان می‌کنند تا به عنوان اعضای گروه فعالیت کنند.
  • مربیان فکر خود را روی دیگران متمرکز می‌کنند. آنها وقتی به دیگران در رشد و پیشرفت کمک می‌کنند، حس خوبی دارند.
توجه:
به خاطر داشته باشید که سبک‌های تفکر یکی از چندین مدل برای ارزیابی این مسئله است که چگونه افراد در گروه حاضر، به بهترین شکل ممکن سازگار می‌شوند و این مدل مسیر یکپارچه‌ای را برای‌تان به وجود نخواهد آورد.

سبک‌های تفکر چگونه کمک‌تان می‌کنند

استفاده از مدل سبک‌های تفکر آسان است. فقط دقت کنید که تمرکز و گرایش فکری شما معمولا در کدام نقطه است و از شبکه‌ی موجود در شکل برای شناسایی سبک تفکرتان استفاده کنید. شاید به این نتیجه برسید که بیش از یک سبک تفکر (اولیه و ثانویه) دارید.

پس از آنکه سبک تفکر خود را کشف کردید، می‌توانید «نقش تفکری» تعریف‌شده‌ای برای خود در گروه به وجود آورید. این کار می‌تواند منجر به هویت حرفه‌ای قوی‌تر، آگاهی بیشتر نسبت به ارزش شما برای گروه و همکاری ثمربخش‌تر و متعارف شود. این کار تمرکز بر کاری که به شما نیرو می‌دهد و توقف کارهایی که کمتر رضایت‌بخش هستند را هم برای‌تان آسان‌تر می‌کند.

ترغیب دیگران به شناسایی سبک‌های تفکر خود و به اشتراک‌گذاری یافته‌ها نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. همکاری بهتر یکی از اهداف اصلی سبک‌های تفکر است و برای تحقق این هدف، افراد باید ارزش شیوه‌ی تفکر همکاران خود را بدانند و درک کنند.

به عنوان مدیر، آگاهی از تنوع سبک‌های تفکر در گروه باعث می‌شود آسان‌تر افراد را با وظایفی که به آنها انگیزه می‌دهد تطبیق دهید و از هر فرد حداکثر بهره را ببرید. حتی می‌توانید نقش‌های تفکری خاصی (علاوه بر نقش‌های کاری) را مشخص کنید تا هر کس هنگام مواجهه با چالش‌های خاص، بداند که باید به چه کسی رجوع و از چه کسی اجتناب کند.

به گفته‌ی ام جی پترونی (M.J. Petroni) پژوهشگر این حوزه، اعضای گروه‌تان می‌توانند با یکدیگر «هم‌فکری» کنند. این هم‌فکری‌ها، روابط سودمند متقابل و مبتنی بر همکاری هستند که میان افرادی با سبک‌های تفکر مکمل به وجود می‌آیند.

هنگام برنامه ریزی اهداف و طرح‌های توسعه‌ای برای افراد، مطمئن شوید که سبک‌های تفکر آنها را در نظر می‌گیرید. اگر بتوانید این دو را با یکدیگر منطبق کنید و اطمینان حاصل کنید که آنها وظایفی را انجام می‌دهند که با سبک‌هایشان مطابقت دارد، سطوح بالاتری از رضایت شغلی و حفظ کارکنان را به وجود خواهید آورد.

حتی می‌توانید مدل سبک‌های تفکر بونچک و استیل را به گونه‌ای تعدیل کنید تا به تحلیلی از شیوه‌ی تفکر افراد در هنگام مصاحبه با آنها دست یابید. تنوع فکر به اندازه‌ی تنوع تجربه، جنسیت، قومیت و غیره ارزشمند است. با تمرکز بر روی شیوه‌ی تفکر افراد، می‌توانید سبک‌های غایب و ناموجود را شناسایی کرده و این خلأهای بالقوه را از طریق استخدام داوطلبانی که این سبک‌ها را دارند، پر کنید.

در این مجموعه ارزشمند، تمام نیازمندی‌های شما برای شروع و رشد کسب‌وکار فراهم شده است.
این مجموعه حاصل تجربیات اساتید هاروارد است که هر یک،‌ از کارآفرینان و مشاوران بزرگ در دنیا هستند.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.