کتاب بیگانه اثر آلبر کامو؛ دور از خویش و بیگانه با دیگران
شناسهی کتاب
- عنوان اصلی کتاب: L’etranger
- عنوان فارسی کتاب: بیگانه
- نویسنده: آلبر کامو
دربارهی کتاب
دیدن اسم آلبر کامو بهعنوان نویسنده و جلال آل احمد بهعنوان مترجم بر روی جلد یک کتاب کافی است تا شما را مطمئن کند که انتخاب خوبی داشتهاید. همچنین با چنین انتخابی میتوانید ساعتها غرق مطالعه شوید و از خواندن سطر به سطر آن لذت ببرید.
با این حال اما، از ما که گذشت ولیکن این نسل جدید بسیار دوست دارند در لحظه زندگی کنند و بهقول خودشان حالش را ببرند. آنها بهسادگی، همین جملهی «اصالتِ خودِ خالص بودن» را میپذیرند، آن را بهراحتی اعلام میکنند و بسیاری از قواعد اجتماعی را نادیده میگیرند. جامعه اما با هزار قاعده و قانون و ضابطه آیا چنین چیزی را میپذیرد؟ واکنشهای جامعه منطبق بر این کنشهای خودمحور خواهد بود؟
کامو با زیرکی خاصش در کتاب بیگانه این پارادوکس را بهچالش میکشد. او «مورسو»ی وابسته به اصالت خالص خود را در مسیر داستانی دو بخشی و مهیج میان حجم قریب و غریبی از انسانها و روابط اجتماعی به چالش میکشد. کامو اما، هنرمندانه تا پایان داستان این تضاد و تعارض را از خواننده دور نگه میدارد تا نتیجهی قضاوت مشخص شود؛ قضاوت در دادگاه انسانی و دادگاه قضایی که قانون برای قهرمان داستان بیگانه ترتیب داده است.
هنر کامو آنجا متبلور میشود که بیگانه توسط اول شخص مفرد روایت میشود و درعینحال در قسمتهایی راوی جایش را به سوم شخص جمع میدهد تا خودش را قضاوت کند. این اوج خلاقیت نویسنده است. او در بخش نخست کتاب، یک انسان وفادار به ذات خویش را در چهارچوب روایتی گذرا از زندگی در خودش غرق میکند و سپس در بخش دوم او را در یک نظام اجتماعی به قهقرا میبرد.
در حاشیه
آلبر کامو، کتاب بیگانه را طی سه سال نوشته است. بیگانه جزو صد کتاب برتر قرن و مشهورترین اثر آلبر کاموست. او آنقدر از بهپایانرسیدن داستان، غرق لذت است که با وجود خستگی و بیخوابی مفرط پس از پایان دستنوشته، به همسرش نامه مینویسد و از هیجانات و احساسات خودش نسبت به داستان میگوید. فراموش نکنید در حال حاضر میتوانید کتاب صوتی بیگانه را از وبسایت نوار تهیه کنید.
بخشهایی از کتاب
امروز مادرم مرد. شاید هم دیروز. نمیدانم. از آسایشگاه یک تلگراف دریافت کردم. «مادر فوت شد. خاکسپاری فردا. احترام فائقه. این معنایی ندارد.» شاید دیروز بود…
چیزهایی هست که هرگز دلم نخواسته از آنها حرف بزنم. وقتی وارد زندان شدم، بعد از چند روز متوجه شدم که دلم نمیخواهد از این بخش از زندگیام حرف بزنم. بعدا این بیمیلی برایم اهمیتی نداشت…
مامان اغلب میگفت که آدم هرگز کاملا بدبخت نمیشود. این حرف در زندان برایم مسجل شد، چون آسمان رنگ به رنگ میشد و یک روز تازه به سلولم میلغزید. اما این را همه میدانند که زندگی به زندگی کردن نمیارزد…
آیا این کتاب برای شماست؟
جالب است بدانید پس از انتشار کتاب بیگانه فصل نوینی در روانشناسی و ادراک شناختی انسان در تعارض با جامعه شکل میگیرد و بسیاری از روانشناسان را به تکاپو وا میدارد.
اگر میخواهید تجربهای را لمس کنید که چگونه زندگی مفرد، بدون تعهد و ساختارشکنانه برهمکنشی واقعگرایانه با جامعه خواهد داشت، مطالعهی این کتاب انتخاب خوبی است.