چطور شغلی فعلی را رها کرده و یک شغل جدید انتخاب کنیم؟
آندره بوچلی (خوانندهی ایتالیایی)، جورج فورمن (بوکسور سابق آمریکایی) و جین فوندا (هنرپیشهی آمریکایی) چه اشتراکی با هم دارند؟ فقط اینکه همهی آنها سعی کردهاند در زندگی یک کار کاملا متفاوت انجام دهند و با اینکار انگار به طلا رسیدهاند.
اگر به عوض کردن شغلتان فکر میکنید، تنها نیستید. مطابق آمار وزارت کار آمریکا، مفهومی به عنوان «یک شغل تا آخر عمر» وجود ندارد. تحقیقات این وزارتخانه نشان میدهند که هر آمریکایی به طور متوسط از ۱۸ تا ۴۶ سالگی حداقل ۱۱ بار شغل عوض میکند که نیمی از آنها بین ۱۸ تا ۲۴ سالگی اتفاق میافتند.
خیلی از مشاغلی که فردی در طول زندگی کاریاش دارد، بخش طبیعیِ پیشرفتهایش در مسیر شغلی هستند. اما گاهی تغییر شغل به انتخاب خود فرد روی نمیدهد، بلکه به دلیل فشارهای بیرونی است.
در این مقاله بررسی میکنیم چرا بعضی از افراد شغلشان را تغییر میدهند و در نهایت چند تکنیک ارائه خواهیم داد تا به کمک آنها مطمئن شوید حرکت بعدیتان، درست است.
راهاندازی مجدد شغل به چه معنی است؟
آمار نشان میدهند که همهی افراد در طول زندگی خود بارها شغلشان را عوض میکنند. گاهی این تغییرات داوطلبانه اتفاق میافتند و شاید نتیجهی اتفاقاتی هستند که مسیر زندگی افراد را تغییر میدهند. اگر شما ازدواج کنید یا بچهدار شوید، شاید مجبور شوید سبک زندگیتان را تغییر دهید، مثلا به شهر دیگری نقل مکان کنید یا یک شغل نیمهوقت پیدا کنید. گاهی هم ممکن است به دلیل فشارهای بیرونی مجبور به تغییر شغل شوید. این عوامل بیرونی میتوانند رکود اقتصادی، پیشرفت تکنولوژی یا فشارهای درون سازمانی نیز باشند که شما را مجبور به تجدید نظر دربارهی شغلتان میکنند.
دلیلتان هر چه که باشد، شما را مجبور به جابهجایی میکند، این جابهجایی میتواند درون خود سازمانتان صورت بگیرد یا رفتن به یک سازمان یا صنعت جدید باشد. چشمانداز این تغییر ممکن است در ابتدا در دلتان تردید ایجاد کند، اما با به دست آوردن آمادگی کامل و اتخاذ رفتار درست، ممکن است در نهایت به نفعتان تمام شود.
با این حال، وقتی این کار را انجام میدهید باید به یاد داشته باشید پولی که قبلا و در سمَت قبلی به شما پرداخت میشد، بازتابی از دانش، تجربه و ارتباطاتی بود که در شغل قبلی داشتید، ولی ممکن است این مهارتها در شغل جدید دیگر به کارتان نیایند. اگر اینگونه باشد پس احتمال دارد مجبور به پذیرفتن حقوق کمتری بشوید. فراموش نکنید فقط زمانی میتوانید در شغل جدیدتان پیشرفت کنید که این واقعیت را بپذیرید.
چطور شغلتان را دوباره راهاندازی کنید
بدون توجه به دلایلی که برای تغییر شغل دارید، موارد زیر به شما کمک میکنند شغلی را که مناسبتان است پیدا کنید.
۱. بپذیرید که باید از اول شروع کنید
خیلی از افراد دوست ندارند دوباره از اول شروع کنند، اما اگر شغلتان را از دست بدهید چارهی دیگری ندارید. اگر نگران هستید که موقعیتتان در شغل فعلی، به دلایل مختلفی مثل تغییراتی در بازار، تکنولوژی یا سازمانتان ثبات نداشته باشد، بهتر است زودتر دست به کار شده و تغییر را شروع کنید.
تصور تغییر شغل دادن ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر برسد، اما بهتر است همین حالا خودتان اقدام کنید تا اینکه منتظر بمانید و چند ماه بعد مجبور به گرفتن تصمیمی شوید که برایتان پشیمانی بیاورد. به یاد داشته باشید، هر چه بیشتر کنترل سرنوشتتان را به دست بگیرید، کمتر احساس نگرانی خواهید کرد.
۲. کاری را که دوست دارید انجام دهید مشخص کنید
با مشخص کردن چیزهایی که در شغل فعلی یا قبلی دوست داشتید، دربارهی حرکت بعدیتان تصمیم بگیرید. آیا آن کار به شما انرژی کافی میداد یا یک فرصت جدید در بخشی دیگر شما را بیشتر هیجانزده میکند؟
به این فکر کنید که آیا شغل فعلی با ارزشهای بنیادیتان هماهنگی دارد. اگر اینطور نیست، پس شاید دلیل ناخشنودیتان همین باشد. مثلا، اگر خلاقیت برای شما ارزشمند است ولی در شغل فعلیتان فرصتهای کمی برای ایجاد خلاقیت و طرح ایدههای نو وجود داشته باشند، شما احساس نارضایتی خواهید کرد. به همین شکل، اگر شما از هدایت افراد لذت ببرید ولی در بخش فعلی هیچ راهی برای رهبری وجود نداشته باشد، احتمالا باید به دنبال سمَت دیگری در سازمانتان باشید که چنین فرصتی را در اختیارتان قرار دهد.
۳. دربارهی گزینههایتان تحقیق کنید
بعد از اینکه به چیزی که از آن لذت میبرید فکر کردید، وقت آن است که فرصتهایی که وجود دارند را بررسی کنید. اگر از کار اخراج شدهاید، با خواندن وبلاگها و مجلات مرتبط با اخبار صنایعی که به آنها علاقهمند هستید خودتان را بهروز نگه دارید. شاید ملحق شدن به انجمن صنفی، گروهی درلینکدینیا گروهی حرفهای در زمینهای که انتخاب کردهاید، مفید باشند.
اگر میخواهید درون سازمان خودتان به دنبال فرصتهای جدید بگردید، حواستان به فرصتهایی که مهیا میشوند باشد. میتوانید با مدیرتان دربارهی پذیرفتن مسئولیتهای بیشتر صحبت کنید. به یاد داشته باشید، هیچ کس فرصتها و موقعیتها را برای شما پیدا نمیکند، برای اینکه به چیزی که میخواهید دست پیدا کنید باید خودتان پیشقدم شوید.
۴. نقاطقوت و مهارتهای خود را ارزیابی کنید
حالا که فرصتی را که به آن علاقهمند هستید پیدا کردید، کمی تحقیق کنید تا متوجه شوید آیا مهارتهای لازم برای پیشرفت در آن شغل را دارید یا نه.
یک تست شخصیت شناسی انجام دهید تا نقاط قوتتان را شناسایی کنید. مثلا شاخص تیپهای شخصیتی مِیرز-بریگز میتواند اطلاعات ارزشمندی دربارهی اینکه کدام شغل مناسبتان است در اختیارتان قرار میدهد.
رویکردهایی مانند کدهای هولند یا لنگرهای شغلی شِین هم میتوانند به شما کمک کنند تا شغلی که مناسبتان است را پیدا کنید.
۵. از شبکه ارتباطی خود استفاده کنید
اگر شغلتان را از دست دادهاید، به شبکهی دوستان و همکارانتان اطلاع دهید تا اگر کمکی از دستشان برمیآید انجام دهند. به کسانی که با شما ارتباط دارند بگویید که به دنبال فرصتهای شغلی جدید میگردید و اگر فکر میکنید میتوانند مفید باشند جلسهای برای صحبت کردن در مورد شرایط خود با آنها ترتیب دهید.
از طریق رسانههای اجتماعی شبکهتان را گسترش دهید. از توئیتر و لینکدین استفاده کنید تا بهواسطه افراد و صنایع بتوانید فرصتهای جدید را پیدا کنید. شاید یکی از اطرافیانتان کسی را بشناسد که به دنبال متقاضی کاری با خصوصیات شما میگردد.
به همین شکل، اگر درون سازمانتان به دنبال فرصتهای جدید میگردید، بلندپروازیهای شغلیتان را با همکارانی که به آنها اعتماد دارید در میان بگذارید. همین که اهدافتان را به اشتراک میگذارید به نوبهی خود میتواند انگیزهبخش باشد و تشویقتان کند تا در آنها ثابت قدم بمانید. به علاوه، اگر مردم بدانند شما چه میخواهید احتمال اینکه بتوانند کمکتان کنند بیشتر است.
۶. مربی پیدا کنید
تغییر شغل را با پیدا کردن یک منتور (مشاور و راهنما) آسانتر کنید. این شخص میتواند دانشش را با شما به اشتراک بگذارد، شما را در مسیر درست قرار دهد و به گسترش شبکهتان کمک کند. ممکن است سازمان شما برنامهای در این زمینه داشته باشد، در اینصورت از مدیر یا بخش منابع انسانی بخواهید راهنماییتان کنند.
اگر از کار قبلی اخراج شده باشید، شاید تماس با رئیس یا کارفرمای قبلی برایتان دشوار باشد، پس بهتر است در اینصورت از افراد باتجربهای که میتوانید آنها را در نمایشگاههای مرتبط با صنعت و کارتان پیدا کنید، بخواهید مشاور و یا مربیتان شوند.
۷. اهداف تعیین کنید
تغییر ممکن است ترسناک باشد، خصوصا اگر تصمیمات مهم زیادی پیش رو داشته باشید، اما آماده کردن یک طرح کوتاه، متوسط یا بلندمدت به شما کمک میکند بر مراحلی که باید پشتسر بگذارید تمرکز کنید و راحتتر بتوانید به اهدافتان برسید.
یک برنامه عملیاتی ترسیم کنید تا راهنمایتان باشد. اهداف بزرگتان را به اهدافی که کوچک، دقیق، قابل اندازهگیری، قابل دسترس، واقعگرایانه و محدود به زمان هستند، تجزیه کنید.
۸. واقعگرا و انعطافپذیر باشید
اگر در حال حاضر بیکار هستید، ممکن است پیدا کردن یک شغل جدید بیشتر از حدی که انتظار دارید طول بکشد. حتی اگر میخواهید در سازمان خودتان تغییر سمَت دهید، باز هم باید صبور باشید، خصوصا در طول دورهی ناپایداری اقتصادی که فرصتهای شغلی جدید کمیابتر هستند.
اگر شغل جدیدتان با شغل قبلی فرق میکند و تجربهتان در آن کم است، احتمال دارد مجبور شوید حقوق پایینتری را قبول کنید یا ممکن است مجبور شوید تا زمانی که یک شغل تمام وقت پیدا میکنید به صورت نیمه وقت مشغول به کار شوید. بهتر است همیشه با پسانداز کردن آمادهی روبرو شدن با چنین شرایطی باشید.
۹. فرصتها را خودتان ایجاد کنید
فرقی نمیکند که بخواهید شغلتان را درون سازمانتان تغییر دهید یا جای دیگری به دنبال فرصتهای جدید بگردید، روشهای بیشماری برای بهبود تجارب و مهارتهایتان وجود دارند.
داوطلبِ کار در موسسات غیرانتفاعی شوید، اگر در حال حاضر بیکار هستید، در شرکتهایی به صورت کارآموز شروع به کار کنید که بتوانید بعدها همانجا استخدام شوید. این به شما فرصتی میدهد تا بتوانید تجربهی جدیدی را امتحان کنید و تواناییهایتان را به اثبات برسانید و در عین حال روابط خوبی هم پیدا کنید.
اگر در حال حاضر در جایی مشغول به کار هستید، از مدیر یا بخش گسترش و آموزش سازمانتان بخواهید در یادگیری مهارتهای جدید به شما کمک کنند. به این فکر کنید که چطور میتوانید در شغل فعلیتان به روشهای مختلف ارزش ایجاد کنید. برای پروژههای بین بخشی که ممکن است بتوانند در به دست آوردن تجربیات جدید کمکتان کنند، و رابطههای جدید برایتان به وجود آورند، داوطلب شوید.
۱۰. مثبت باشید
اگر شغلتان را از دست دادهاید یا منتظر فرصتی مناسب درون سازمانتان هستید، تفکر مثبت را تمرین کنید تا چهارچوب ذهنی درستی داشته باشید. همیشه فعال باشید و از هر تجربهای برای گسترش افقهایتان استفاده کنید. این رفتار به شما کمک میکند تا از موقعیتها بهترین استفاده را ببرید، حتی اگر موقعیتی باشد که انتظارش را نداشهاید.
تحت هیچ شرایطی خودتان را مقصر ندانید. شکست را بهانهای برای تلاش نکردن قرار ندهید. اگر در گذشته باقی بمانید، هیچ وقت آیندهای هیجانانگیز برای خود رقم نخواهید زد. به یاد داشته باشید، تغییر دادن شجاعت میخواهد و خیلی از افراد جرات این کار را ندارند، پس خودتان را دستکم نگیرید.
در مورد شماره ۹
من خودم تو یه شرکت خصوصی کاراموز بودم
سه ماه و انقدر تو اون سه ما سختی کشیدم که
به رفتن فکر میکردم چون بعد از تعهد دادن دیگه نمیشد که بیام بیرون تا یک سال
من شیش ماه اونجا مشغول به کار بودم
کاراموزی زا اون چیزی که تو ذهنم بود فرق داشت اینجا بیگاری بود 😐
االبته اون سه ماه دیگه مو حقوق گرفتم اما کم بود و بالاخره تصمیم گرفتم قبل تعهد دادن بیام بیرون ، و خب یک چند روزی هست که اومدم بیرون ،اینم بگم که تقریبا اولین تجربه رسمی کاریم بود من ۲۰سالمه
ولی من اولش به این شغل علاقه داشتم بعد از وارد شدن بهش و دیدن محیط کاریو سبک کار ،فهمیدم اشتباه میکرددم نمیتونم به مهارت بلند مدت بهش فکر کنم ، حالا که این تصمیمو گرفتم با سرزنشای زیادی ربه رو شدم ، مخصوصا از طرف مامانم 🙁
الانم نمیدونم ایا کار درستی کردم اومدم بیرون یا نه
بهتر از این بود که بعد یک سال میومدم بیرون
نه؟؟!
باسلام
من فوق لیسانس مهندسی نفت، سازنده دونوع سیال حفاری و یک مواد شیمیایی مربوط به سیال حفاری، اما خب بیکار هستم !! نمیدونم چطور شلوغی را خودم راه اندازی کنم ؟؟؟
سلام اشکان عزیز
پیشنهاد میکنم سری به لینک زیر بزنید. مطالب مربوط به کارآفرینی و استارتاپ رو اونجا پیدا خواهید کرد که حتما براتون مفید خواهند بود:
https://www.chetor.com/category/business/entrepreneurship-startup/