آگاهی تجاری چیست و چگونه آن را توسعه دهیم؟
کتایون کارشناس موفق منابع انسانی است و به تازگی برای کسب سمت رئیس بخش درخواست داده است. برای این منصب، رقبای بسیاری وجود دارند، اما او موفق میشود در طول مصاحبه روی هیئت مدیره تأثیر خوبی بگذارد. او نشان میدهد که درک عمیقی از چگونگی کار سازمان دارد و توضیح میدهد که منابع انسانی چگونه میتواند جایگاهشان را در بازار تقویت کند. وی شرح میدهد که چگونه با آژانسهای استخدام مذاکره کرده تا نرخ دستمزد خود را از ۱۵ به ۱۲ درصد کاهش دهند و اینکه چگونه میخواهد نرخها را رقابتی نگه دارد. کتایون برخی روندهای مهم و کاربردی که در رویههای استخدامی رقبا پیدا کرده را هم مطرح میکند و طرح خود را برای بهرهگیری از این اطلاعات به گونهای که سازمان بتواند بهترین استعدادها را جذب کند، شرح میدهد.
این اطلاعات برای هیئت مدیره مهم هستند، اما این را هم نشان میدهند که کتایون با مفاهیم سود و زیان و مسائل مالی نیز تا حد زیادی آشناست، به سازمان اهمیت میدهد و او به چگونگی بهبود عملکرد سازمان از طریق بخش منابع انسانی علاقهمند است. کتایون این ترفیع را از آن خود میکند، چرا که نشان داد آگاهی تجاری دارد. او هر جا که میتوانسته، صرفهجویی پولی کرده و میدانسته که اوضاع رقبا و کل صنعت چگونه است، او از این اطلاعات برای موفقیت سازمانش استفاده کرد.
آگاهی تجاری، یا شم کسبوکار میتواند تفاوت بسیاری در مسیر شغلی شما به وجود آورد، چه در آغاز کار باشید و چه حرفهای و باتجربه باشید. با آگاهی تجاری میتوانید تصمیمات منطقی و مبتنی بر اطلاعات بگیرید. بدون این مهارت، تصمیماتتان ناشیانه خواهد بود و افراد به سرعت اطمینانشان را نسبت به شما از دست میدهند. در این مقاله دربارهی چیستی آگاهی تجاری بحث میکنیم و خواهیم دید که چگونه میتوانید آن را در حرفهتان توسعه دهید.
آگاهی تجاری چیست؟
فرهنگ انگلیسی کسبوکار کمبریج آگاهی تجاری را اینطور تعریف میکند: «دانش چگونگی درآمدزایی کسبوکارها، خواستههای مشتریان و مشکلات موجود در حوزهای از کسبوکار.» به عبارت دیگر، آگاهی تجاری به معنی درک نیازهای شرکت به منظور سودآور بودن، موفق بودن و خدماترسانی خوب به مشتریان است. با داشتن آگاهی تجاری، از ارزشهای اصلی، بزرگترین رقبا، ذیالنفعان کلیدی و چالشهای تجاری فعلی سازمان خود اطلاع پیدا میکنید. همچنین نقاط قوت و ضعف سازمان را میدانید و میتوانید از این اطلاعات برای تصمیمگیریهای عاقلانه استفاده کنید.
مزایا و کاربردها
بسیاری از شرکتها آگاهی تجاری را به عنوان شرطی کلیدی در استخدامهای بالقوه میپندارند. افرادی که زمانی را برای درک چگونگی عملکرد و سودآوری سازمان صرف میکنند و اینکه چگونه صنعت به طور کلی عمل میکند، افرادی هستند که دارای سطح بالایی از انگیزه، علاقه و تمرکز بر سود و زیان هستند. این آگاهی به افراد استخدامی جدید کمک میکند تا از همان ابتدا کار خود را با شور و اشتیاق شروع کرده و تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند.
آگاهی تجاری میتواند عملکرد شما در نقش فعلی را هم بهبود ببخشد. وقتی صنعتی که در آن مشغول هستید را درک کنید و بدانید که چگونه نقشتان به رقابت کردن سازمان کمک میکند، تصمیمات بهتری میگیرید، مدیریت ریسک کارآمدتری خواهید داشت، قیمتهای خوبی از عرضهکنندگان میگیرید، اعتبار خود به عنوان کارشناس را تقویت میکنید و احتمال ترفیعتان را بالا میبرید. همچنین بیشتر قادر خواهید بود نیازهای مشتریانتان را برآورده کنید.
فارغ از اینکه در چه نقش یا صنعتی مشغول هستید، آگاهی تجاری سودمند است. حتی متخصصان در سازمانهای غیرانتفاعی و دولتی نیز از آگاهی تجاری سود خواهند برد. در واقع، آگاهی تجاری میتواند مزیتی کلیدی و شخصی برای زمانی باشد که میخواهید در این بخشها پیشرفت کنید.
چگونگی توسعهی آگاهی تجاری
به خاطر داشته باشید که ایجاد آگاهی تجاری کار میبرد. شما نمیتوانید یک شبه درک عمیقی به وجود آورید؛ و این کار باید به بخشی از حرفهایگری مداوم شما بدل شود. هدفتان یادگیری در مورد سازمان، بازار و صنعت است.
درک سازمان
بنیان آگاهی تجاری در ایجاد درک عمیقی از سازمان نهفته است از جمله اینکه سازمان چگونه کار میکند، چگونه پول در میآورد و بیشتر از همه به چه چیزی اهمیت میدهد. ابزارها و منابع بسیاری وجود دارند که به شما کمک میکنند تا این اطلاعات را به دست آورید.
ابتدا گزارش سالانهی سازمان را دانلود کنید و به دقت آن را بخوانید. رهبران سازمان میگویند چه چیزی درباره کسبوکار مهم است و نحوهی کار آن چگونه است؟ از چه شاخصهایی برای نشان دادن این مسئله استفاده میکنند؟ سپس به نتایج مالی نگاه کنید. آیا کسبوکار سودآور است و منبع درآمد و محل خرج این درآمد کجاست؟ این کار حوزههایی کلیدی را برجسته میکند که باید مورد توجه قرار گیرند.
سپس مأموریت و بیانیههای سازمان، ارزشهای اصلی، حوزههای کلیدی حاصل و اهداف آن را مورد تحلیل قرار دهید. سازمان چگونه باعث به وجود آمدن این موارد میشود؟ برای درک عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و فنی مؤثر بر سازمان و راهبرد بلندمدت آن، تحلیل PEST را انجام دهید. سپس به شایستگیهای کلیدی که سازمان خواستار آنهاست نگاهی بیندازید. برای سهیم شدن در این موارد چه کاری میتوانید انجام دهید؟
سرانجام، با دقت نقش خود را بررسی کنید. چگونه برای سازمانتان ارزشافزایی میکنید یا چگونه باید ارزشافزایی کنید؟ چه کاری انجام میدهید که بر این اهداف تأثیرگذار باشد و زندگی را برای مشتریانتان بهتر کند؟ (اگر مطمئن نیستید، تحلیل زنجیره ارزش را انجام دهید تا مشخص شود که چه فعالیتهایی بیشترین ارزش را برای مشتریانتان به وجود میآورند.)
منابع و تأمینکنندگان را بشناسید
هر سازمانی برای آنکه عملکرد مؤثری داشته باشد به منابع و تأمینکنندگانی نیاز دارد و استفادهی مؤثر از منابع و دستیابی به بهترین قیمت برای کالاها و خدمات مهم است.
ابتدا به منظور درک اهمیت نسبی منابع فعلی سازمانتان، تلاش کنید پی ببرید به کدام یک از این منابع نیاز بسیاری خواهید داشت و اینکه آیا دسترسی به این منابع به موفقیت سازمانتان کمک میکند یا مانع موفقیت آن میشود.
سپس هزینهی این منابع را بررسی کنید. آیا سازمانتان خرید استراتژیک میکند؟ آیا از بهترین قیمتها مطلع است؟ و آیا به اندازهی کافی برای مذاکره قیمتها و قراردادها تلاش میکند؟
آیا عرضهکنندگان خدمات و پشتیبانی لازم را در اختیار شما میگذارند؟ تأمینکننده های خود را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که سطح مناسبی از خدمات را در اختیارتان میگذارند.
مشتریان و رقبا را درک کنید
برای درک سازمانتان باید در مورد مشتریان و رقبا نیز اطلاع داشته باشید. ابتدا فهرستی از رقبای خود تهیه کنید. نقاط قوت و ضعف آنها کدامند؟ عملکرد آنها در مقایسه با سازمان شما چگونه است؟
سپس تحلیل SWOT را انجام دهید. وضعیت سازمان شما نسبت به رقبا چگونه است؟ بزرگترین نقاط قوت و ضعفش چیست؟ آیا رقبا از این نقاط ضعف استفاده میکنند؟ و آیا نقطه قوتی پیدا کردهاید که سازمان شما از آن بیبهره باشد؟
حالا به بازار هدف سازمانتان نگاه کنید. این افراد که هستند؟ به چه چیزی اهمیت میدهند؟ سازمان شما چگونه تقسیمبندی بازار را انجام میدهد، یا بازاری کاملا جدید را به وجود میآورد؟ و این اطلاعات چه چیزی دربارهی نحوهی کارتان به شما میگوید؟
در زمینهی اطلاعات صنعت سازمانتان بهروز باشید
بهروز بودن در صنعت، بخشی از ایجاد آگاهی تجاری است. کار خود را با اشتراک در مجلات تجاری و صنعتی، فصلنامهها، وبلاگها، اخبار، گزارشهای مالی و وبسایتها آغاز کرده و زمانی را صرف خواندن آنها کنید.
از طریق اشتراک نشریات یا وبسایتهای تجاری هم میتوانید در پیشرفتهای کلی کسبوکار بهروز بمانید. یا برنامهی خبری معروفی دربارهی کسبوکار را نگاه کنید که نه تنها اخبار را گزارش میدهد، بلکه تحلیلی عینی از معنی اخبار را هم ارائه میکند. این به شما کمک میکند تا رویدادها و گرایشهای فعلی را عمیقتر درک کنید و به معنی این رویدادها برای صنعت یا بخش خود پی ببرید.
سازمانهای تجاری و شبکههای حرفهای، منابع خوبی از اطلاعات مربوط به رویدادهای صنعتی هستند. برای مثال میتوانید از طریق لینکدین با سایر متخصصان صنعت خود ارتباط برقرار کنید. این شبکهی اجتماعی دارای هزاران گروه اینترنتی صنعتی هم هست که میتوانید برای گسترش شبکهی حرفهایتان، به آنها بپیوندید، در بحثها شرکت کنید و در مورد گرایشهای جدید، بیشتر یاد بگیرید.
پروژهها را ارزیابی و اولویتبندی کنید
بخش دیگرِ ایجاد آگاهی تجاری، یادگیریِ ارزیابی و اولویت بندی پروژههاست تا قبل از پیشنهاد دادن ایدههایتان، مطمئن شوید که ایدههای خوبی هستند. در ضمن باید پروژههایی را در اولویت قرار دهید که متناسب با راهبرد سازمانتان هستند و اینکه آنها را بررسی کنید تا مطمئن شوید که ایدههایی عملی هستند.
برای اینکه بفهمید آیا پروژهها به لحاظ مالی برای سازمانتان سودآورند یا خیر، تحلیل هزینه-فایده را انجام داده و از ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی برای تصمیم در مورد سرمایهگذاری در پروژهها استفاده کنید. (در جایی که اقتضا میکند از همکاران بخش مالی خود برای اطمینان از صحت محاسباتتان درخواست کمک کنید.)