۱۲ مزیت یادگیری مهارت سخنرانی که زندگیتان را دگرگون میکند
سخنوری میتواند زندگی شخصی و حرفهای سخنران را غنی سازد و نیز فرصتهایی برای تأثیرگذاری بر جهان بیرونی فراهم کند. اگر فکر میکنید که سخنرانی هیچ فایدهای برایتان ندارد یا صرفا به اضطراب آن نمیارزد، بهتر است تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
مزایای فردی سخنرانی
سخنرانی مزایای فردی شگفتانگیزی مانند ایجاد عزت نفس، بهبود مهارتهای تفکر انتقادی و ارائهی فرصتهای شبکه سازی دارد.
رضایت شخصی
سخنرانی هراسی بسیار رایج است. بسیاری از افراد ترجیح میدهند تقریبا هر کاری انجام دهند، اما مجبور نباشند در برابر جمعیتی بایستند و صحبت کنند. انجام یک سخنرانی میتواند پیوسته با احساس ترس و خطر همراه باشد. معمولا هرچه زمان سخنرانی نزدیکتر میشود، ترسها و ناامنیها چندبرابر میشوند: «چه میشود اگر خشکم بزند؟» «چه میشود اگر سخنرانیام را فراموش کنم؟» «چه میشود اگر حوصلهی مردم سر برود و جلسه را ترک کنند؟ «چه میشود اگر مخاطبان هنگام پرسشوپاسخ مُچم را بگیرند؟»
اگر فکر میکنید، «چرا میخواهم کاری بهشدت استرسزا انجام دهم؟» پس بهخاطر داشته باشید: بدون خطرکردن، هرگز به پاداش نمیرسید! این ترسها نباید شما را فلج کنند. تمرین و آمادگی برای سخنرانی میتواند اعتماد به نفس به همراه بیاورد. غلبه بر این ترسها تجربهای از افزایش قدرت است. سخنرانی راهی عالی است تا به خودتان نشان دهید با تمرین، میتوانید کارهایی را که باعث بیشترین ترس در شما میشوند انجام دهید. چیزی که در ابتدا مانند کابوس است، میتواند به گزینهای برای افزایش عزت نفس تبدیل شود.
وقتی حملههای عصبی و نگرانیها مهار شوند، شاید دریابید که سخنرانی در واقع بسیار رضایتبخش است. توضیح دیدگاههایتان در مکانی سرشار از مردم میتواند باعث خشنودیتان شود. یافتن فرصتی برای طرحِ پیامی که برایتان مهم است، واقعا شگفتانگیز است. اگر اینگونه بیندیشید، سخنرانی در سطح فردی میتواند بسیار رضایتبخش باشد.
تفکر انتقادی
سخنرانی راهی فوقالعاده برای توسعهی مهارتهای تفکر انتقادی است. نگارش یک سخنرانی نیازمند مقدار زیادی اندیشهورزی دقیق، از تحلیل مخاطب تا برنامه ریزی برای نتیجهگیری است. داشتن یک پیام کافی نیست؛ شما باید بدانید که چطور پیام را شکل دهید تا با نیازهای مخاطبان تناسب داشته باشد. چطور میتوانید نکات سخنرانیتان را به شنوندگان ربط دهید؟ چطور میتوانید به مخاطبان کمک کنید تا دیدگاههایتان را درک کنند؟ تفکر به این شیوه، تمرینی عالی برای بهبود مهارت های ارتباطی عمومی است. اگر اندیشهی انتقادی را دربارهی سبک سخنرانیتان آغاز کنید، شاید راههایی برای بهبود سبک ارتباطی عمومیتان در خانه و نیز در محل کار بیابید.
رشد فردی
مهارت های ارتباطی برای موفقیت شغلی و فردی ضروری هستند. آمادهسازی یک سخنرانی، سخنرانان را وادار میکند تا گامی به عقب برداشته و به شکلی انتقادی دربارهی راههای مؤثرِ ارتباط بیندیشند. در زندگی روزمره، آسان است که اسیر عادات ارتباطیای شویم که سالها پیش آنها را شکل دادهایم. اگر ارتباط، ستونی مهم در زندگیتان باشد، آیا ارزش ندارد که مقداری زمان برایش صرف کنید؟ ارتقای مهارتهای ارتباطیتان میتواند زندگی را در سطوح گوناگون رضایتبخش کند.
ارتباطات اجتماعی
آیا به دنبال راههایی تازه برای شبکهسازی و توسعهی ارتباطات اجتماعی هستید؟ سخنرانی را بیازمایید. انجام یک سخنرانی مانند آغازکردن گفتگویی در اتاقی مملو از آدم است؛ و شما میتوانید بیدرنگ پس از اینکه از روی صحنه پایین آمدید، به این گفتوگو ادامه دهید. شما و مخاطبتان دارای علاقهای مشترک به موضوع سخنرانیتان هستید؛ پس همین حالا موضوعی برای صحبتکردن دارید!
اگر برنامهی سخنرانی اجازه میدهد، بکوشید پس از سخنرانیتان با مخاطبان خوشوبش کنید؛ به پرسشها پاسخ دهید و به دنبال چشماندازهای تازه و نوین دربارهی موضوع سخنرانیتان باشید. با در اختیار قراردادن اطلاعات تماستان در برگههایی که میان افراد پخش میشوند، به مخاطبان امکان دهید تا بعدا با شما در تماس باشند. اگر وبسایتی دارید، مخاطبان را بهسوی آن راهنمایی کنید تا در آنجا اطلاعات بیشتری کسب کنند. اگر عضوی از یک گروه سخنران هستید، به سراغ ارائهدهندگان دیگر هم بروید. به آنها تبریک بگویید و اگر سخنرانی آنها را از دست دادهاید، بپرسید که سخنرانیشان چطور پیش رفته است. فرصتهای بسیاری برای شبکهسازی در حوزهی سخنرانی وجود دارد؛ پس، از قبل برنامهریزی کنید و از آنها کمال بهره را ببرید.
مزایای شغلی: ترقی
سخنرانی ابزاری عالی برای پیشرفت شغلی است؛ چون فرصتهای خوبی برای تأثیرگذاری بر رئیس، شهرتیابی و شبکهسازی فراهم میکند.
سخنرانی میتواند راهی عالی برای پیشرفت شغلی شما باشد. مهم نیست که چه اهدافی دارید؛ مثلا به رئیستان نشان دهید که شایستهی ترفیع گرفتن هستید؛ «برند شخصی» خودتان را تبلیغ کنید؛ یا فرصتهای شغلی تازهای پیدا کنید؛ در هر صورت، سخنرانی میتواند به شما کمک کند که به آنها برسید.
تأثیرگذاری بر رئیس
موفقیت در سخنرانی شاخص خوبی برای مهارتهای حرفهای ارزشمند است. شکلدادن یک سخنرانی مؤثر، نشانگر خلاقیت و تفکر انتقادی مطلوب است. حفظ توجه مخاطب نمایانگر استعدادی برای رهبری است. حفظ اعتمادبهنفس و توازن در طول سخنرانی و جلسهی پرسشوپاسخ نمادی از حرفهایگری در هنگام فشار است. اگر در تلاشید تا بر رئیس خود تأثیر بگذارید، سخنرانی میتواند نمایشی فوقالعاده برای تواناییهای حرفهای شما باشد.
خودتبلیغی
اگر در پی شهرت هستید، جلسات سخنرانی بهترین فرصت برای شروع هستند. به دنبال فرصتهایی باشید تا در مورد زمینهی تخصصتان بحث و گفتوگو کنید و خودتان را به عنوان یک متخصص جلوه دهید. اخطار: همچنان باید تحلیل کاملی از مخاطب انجام دهید. اگر داستان شخصیتان را به مسائل بزرگتری که بر مخاطبتان اثر میگذارد ربط ندهید، فردی خودمحور و موقعیتناشناس جلوه میکنید. اگر ایدههایی را بدون اعتبارسازی مطرح کنید، شاید حقهباز و زبانباز به نظر برسید. حتی اگر هدف شما تبلیغ خودتان است، به یاد داشته باشید: جهان پیرامون شما نمیچرخد و سخنرانیتان هم نباید تنها پیرامون محور خودتان باشد. شما شهرت خوب میخواهید و نه شهرت بد!
شبکهسازی
سخنرانی راهی بسیار خوب است تا با افرادی در ارتباط باشید که دارای علایق و اهدافی مشترک با شما هستند. اگر گفتوگوهایی با دیگر سخنرانان و افرادی از میان مخاطبان داشته باشید، میتوانید به جلسات سخنرانی بیشتری دست یابید. دربارهی علایق آنها دانش بیشتری کسب کنید و هنگام نگارش سخنرانی بعدیتان، این علایق را در نظر بگیرید.
از نظر شبکهسازی حرفهای، سخنرانی میتواند به شما کمک کند تا در رقابت از دیگران پیشی بگیرید. یک سخنرانی، بیش از یک رزومه یا معرفینامه، شخصیت شما را نشان میدهد. کنترل محتوا و لحن یک سخنرانی بسیار آسانتر از این است که بتوانید محتوای یک مصاحبه شغلی را تعیین کنید. ماهرشدن در ارائهی عناصر اولیهی یک درخواست شغلی معمول -رزومه، معرفینامه و مصاحبه- دشوار است؛ چون ساختار خشک و سختشان، درخشش در جمع را دشوار میکند. وقتی که فرصت سخنرانی در محیطی حرفهای دارید، نهایت بهره را از آن ببرید! بکوشید بهیادماندنی باشید؛ ارتباط برقرار کنید و پس از جلسه آن را پیگیری کنید. اگر مخاطبانِ حرفهای شما را به عنوان یک سخنران ماهر بشناسند، چیزی بیش از یک رزومهی بیچهره و معرفینامه بهدست خواهید آورد.
مزایای بیرونی: اثرگذاری بر جهان پیرامون
مهارتهای سخنرانی میتواند برای اثرگذاری بر جهان پیرامون از طریق رهبری عمومی بهکار رود.
مهارتهای سخنرانی به افراد اجازه میدهند تا از طریق رهبری عمومی در جامعه، با پذیرش نقشهایی در سازمانهای بازرگانی، سازمانهای مردمنهاد و خیریه، گروهها، انجمنها و باشگاههای گوناگون بر جهان اثر بگذارند.
رهبری عمومی برای اثرگذاری
سخنرانان فرصتی بیمانند برای تاثیرگذاری بر دیگران دارند؛ آنها میتوانند از دانش و مهارت متقاعدسازی برای انگیزه دادن به دیگران بهره بگیرند تا اقداماتی جمعی برای رسیدن به اهداف مطلوب شکل دهند.
یک همبستگی قوی میان رهبری و مهارتهای ارتباطی وجود دارد. تعریف رهبری عبارت است از: «فرایند اثرگذاری اجتماعی که در آن یک نفر میتواند از کمک و حمایت دیگران در انجام کاری مشترک بهره بگیرد.» مهارتهای سخنرانی میتواند برای اثرگذاری بر چندین نفر به طور همزمان، مثلا در یک جلسه یا هنگام صحبت با یک گروه بزرگ بهکار رود. مهارتهای سخنرانی میتواند هنگام تعیین و موافقت با چشماندازی انگیزهبخش یا آیندهای برای یک گروه یا سازمان مفید باشد تا از وحدتِ هدف اطمینان حاصل شود؛ همچنین، فشارآفرینی مثبت بهسوی اتخاذ استانداردهای عملکردی بالا و مشترک و برقراری جوّی از اعتماد و روحیهی تیمی و تحریک اقدامات و نتایج جمعی موفق، از جمله مزایای سخنرانی در رهبری عمومی بهشمار میرود.
مارتین لوتر کینگ، وینستون چرچیل و نلسون ماندلا نمونههایی برجسته از سخنورانی بانفوذ هستند که از فن بیان خود برای اثرگذاری چشمگیر بر جامعه بهره بردند. در ابتدا، اثرگذاری رهبران برجسته برای تحریک مخاطب، محدود به صحبت رودررو و توزیع نسخههای چاپی سخنرانیهایشان بود. سپس با اختراع رادیو و تلویزیون، شنوندگانی که نمیتوانستند شخصا در جلسات حضور یابند، همچنان تحتتأثیر جملات سخنران قرار میگرفتند.
رهبری جهانی برای اثرگذاری
امروز، دسترسی به فناوری فراگیر و جهانی است. در گذشته، اثرگذاری بر دیگران منوط به سخنرانی مستقیم برای مخاطبان به شکل رودررو یا داشتن تجهیزاتی پرهزینه برای پخش بود. امروز، فناوری ارتباطی مدرن با اینترنت همراه شده است و سخنرانان میتوانند پیامها و اندیشههای خود را با مخاطبان از هر مکانی در جهان و فقط با هزینهی یک ارتباط اینترنتی، یک دوربین یا حتی یک ضبطکنندهی تلفن هوشمند به اشتراک بگذارند.
چطور در زندگی روزمره بر کارها اثر بگذارید
مهارتهای سخنرانی فقط متعلق به رهبران جهانی نیستند؛ هر کسی میتواند از همین مهارتها در زندگی روزمرهی خودش بهره بگیرد تا با اعتمادبهنفس صحبت کند. ارسطو، علم فصاحت و بلاغت را به عنوان «استعداد کشف وسیلهی ممکن برای متقاعدسازی در رابطه با هر موضوعی» تعریف کرده است.
برای نمونه، فردی را تصور کنید که میخواهد والدینش را برای گرفتن پول راضی کند. احتمالا این فرد از راهبردهایی مانند اینکه چرا به آن پول نیاز دارد و چرا والدینش باید این پول را به او بدهند، برای متقاعدکردن آنها استفاده میکند. وی شاید به آنچه در گذشته انجام داده یا نداده از جمله راهبردهای موفق و ناموفق سابقش رجوع کند. از این تحلیل، وی پیامی میسازد که برای موقعیت و مخاطب مناسب است.
حالا تصور کنید که همان فرد میخواهد هماتاقیاش را متقاعد کند تا برای شام غذای مکزیکی بگیرد. او همان پیام یا رویکردی را که در مورد والدینش بهکار برده است، بهکار نمیگیرد. همین منطق در موقعیتهای سخنرانی هم وجود دارد. ارسطو بر اهمیتِ یافتن پیام و راهبرد مناسب برای مخاطب و موقعیت بهمنظور متقاعدسازی تأکید کرده است.
با یادگیری سخنرانی و سخنرانی واقعی در برابر مخاطب، فرد حسی از اعتمادبهنفس در خود پرورش میدهد. سخنرانان میآموزند که بر ترس از شکست و کمبود اعتماد به نفس برای ارائهی یک پیام به مخاطب غلبه کنند. آنها میآموزند که در مورد ایدهها بیندیشند؛ راستی ایدههایشان را بیازمایند و سپس، آنها را به شکل پیامی سامان دهند تا با دیگران در میان بگذارند.
روی دیگر سخنرانی، گوشدادن است؛ مردم میتوانند با آموختن نحوهی گوشدادن، بیاموزند که چطور اثرگذار باشند. سخنوران آموزشدیده میدانند که چطور منطق، استدلال و درخواستهای اخلاقی را تشخیص دهند. احتمال کمتری وجود دارد که شنوندهای منتقد از طریق منطقی نادرست و سفسطه قانع شود کاری را انجام دهد که بیشترین منفعت را برایش ندارد.
هر کس چطور میتواند بر جهان اثرگذار باشد؟
جهان هنوز سرشار از بیعدالتی است؛ و این بیعدالتی طیفی از مسائل بزرگی مانند فقر و تبعیض تا مسائلی کوچکتر مانند عدم رعایت حق تقدم افراد در صف و رانندگی را شامل میشود. هر سخنران باید از خود بپرسد: «آیا آرمان مشخصی وجود دارد که اهمیت شخصی برایم داشته باشد؟ اگر بتوانم چیزی را در جهان تغییر دهم، آن چیز چه خواهد بود؟ اگر هنر سخنرانی ابزاری در اختیار من بگذارد که بر جهان پیرامونم اثر بگذارم، چطور از این ابزار بهره خواهم گرفت؟»
تفاوتهای میان سخنرانی و گفتوگو
درحالیکه سخنرانی و گفتوگو شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند، در واقع دو گونهی مختلف ارتباط هستند.
شاید بسیار ساده به نظر برسد: آیا سخنرانی فقط شکلی از گفتوگو با یک مخاطب نیست؟ در ابتداییترین سطح، شاید درست به نظر برسد. اما با بررسی دقیقتر، سخنرانی و گفتوگو در واقع دو مقولهی بسیار متفاوت هستند.
سخنرانی به عنوان «فرایند صحبت برای گروهی از افراد به شیوهای ساختارمند و سنجیده است که هدف آن آگاهیبخشی، اثرگذاری یا سرگرمی شنوندگان است.» از سوی دیگر، گفتوگو شکلی از ارتباط متقابل و خودبهخودی میان دو یا چند نفر است که از قواعد معاشرت پیروی میکند.»
شاید از پیش متوجه شباهتها شده باشید: هم گفتوگو و هم سخنرانی، سخنرانان و مخاطبان را درگیر میکنند و نیز پیامی میان دو طرف مبادله میشود. بسته به اینکه شما با چه کسی صحبت میکنید، پیامتان را، هم بر اساس مخاطب و هم زمینهی سخنرانی یا گفتوگو تنظیم میکنید؛ و البته، یک گفتوگوی خوب و یک سخنرانی خوب هر دو دارای عناصر داستانسرایی قانعکننده و جذاب هستند.
اما معمولا، در اینجا شباهتهای میان گفتوگو و سخنرانی به پایان میرسد. سه تفاوت کلیدی وجود دارد که سخنرانی را از گفتوگو جدا میکند: ساختار سازمانیافته، بهرهگیری از زبان رسمی و روش ارائه.
ساختار سازمانیافته
سخنرانیها بسیار سازمانیافتهتر از گفتوگوهای روزمره هستند. یک سخنران با بهرهگیری از سه عنصر ساختاری مقدمه، بدنه و نتیجه، اندیشههایش را در قالب یک سخنرانی مرتب میکند. مکالمات و گفتوگوها غالبا میتوانند بدون رسیدن به نقطهای خاص، از مسیر خود منحرف شوند و راهی پیچیده و پرپیچوخم را طی کنند. سخنرانیها بهدقت ساختارمند و سازماندهیشده هستند؛ درحالیکه گفتوگوها اینگونه نیستند.
بهرهگیری از زبان رسمی
وقتی با دوستی نزدیک، چه به صورت رودررو و چه از راه پیام متنی یا چت گفتوگو میکنید، شاید متوجه شوید که زبان و لحن شما بسیار غیررسمیتر از گفتوگوی شما با مثلا پزشک یا وکیلتان است. سخنرانی زبان را بسیار رسمیتر میکند. وقتی سخنرانیها برای «اطلاعرسانی، اثرگذاری یا سرگرمی» طراحی میشوند، به رسمیت معینی از زبان در مقایسه با گفتوگویی غیررسمی میان دو دوست نیاز دارند. اصطلاحات عامیانه، ناسزاهای شوخیوار یا دستور زبان ضعیف شاید میان دو دوست صمیمی پذیرفته باشند؛ اما قطعا برای هر نوع سخنرانی و صحبت در جمع نامناسباند.
روش ارائه
شما اصطلاح «از سر گرفتن مکالمه» را بسیار بیشتر از «از سر گرفتن سخنرانی» شنیدهاید؛ چون گفتوگوها و مکالمههای روزمره بسیار بداههتر از سخنرانیها هستند. البته فریب سخنرانی بداهه را نخورید؛ سخنرانیهای بداهه صرفا شامل صحبت دربارهی یک موضوع بدون یادداشتهای از پیش نوشتهشده هستند؛ اما واقعا خودجوش و بداهه شکل نمیگیرند. گفتوگوها ممکن است به هر جایی ختم شوند. سخنرانی اغلب در رویدادها و مکانهایی با زمان و مکان مشخص ترتیب داده میشود. سخنرانیها همچنین شاید دارای محدودیتهای مشخص زمانی باشند؛ درحالیکه گفتوگوها میتوانند بسته به میزان تمایل به مشارکت و تداوم صحبت، بسیار کوتاه یا بسیار طولانی باشند.
خلاصه؛ مروری بر مزایای سخنرانی
۱. غلبه بر ترسها
بسیاری از مردم از سخنرانی میترسند. جری ساینفلد (Jerry Seinfeld) به این شکل توضیح میدهد: «بنا بر اغلب پژوهشها، ترس اول مردم از سخنرانی است و دومین ترسشان از مرگ است. مرگ شمارهی دو است. یعنی افراد ترجیح میدهند مرگ را تجربه کنند تا اینکه در مقابل جمع صحبت کنند.» حتی با اینکه سخنرانی ممکن است ترسناک باشد، علیرغم همهی این ترسها، با آمادگی و تمرین میتوان در آن موفق شد.
۲. افزایش عزتنفس
سخنرانی عزتنفس را بهشدت بالا میبرد. غلبه بر ترسها و ناامنیهایی که با سخنرانی همراه هستند، باعث افزایش قدرت میشود. همچنین، ارتباط با مخاطبان میتواند یادآور خوبی برایتان باشد که شما دارای دیدگاهها و عقاید ارزشمندی هستید که آنها را با جهان در میان میگذارید.
۳. بازگویی دیدگاهها برای دیگران
درمیانگذاشتنِ آنچه برایتان اهمیت دارد با افرادی بیرون از حلقهی اجتماعی معمولتان، میتواند بسیار رضایتبخش باشد.
۴. بهبود مهارتهای تفکر انتقادی
فرایند نگارش سخنرانی از پژوهش تا پیشنویسی متن، هم تمرینی برای مهارتهای تفکر انتقادی شماست و هم آنها را تقویت میکند.
۵. تحلیل عادتهای ارتباطی
آمادهکردن یک سخنرانی شما را وامیدارد تا راههای ارتباط با مردم را از نو ارزیابی کنید و عادتهای سخنوری خود را دوباره بررسی نمایید.
۶. بهبود مهارتهای ارتباطی
وقتی متن یک سخنرانی را مینویسید، باید بهدقت دربارهی بهترین چهارچوب سازماندهی، راهبرد متقاعدکننده و نوع زبان برای انتقال پیامتان به مخاطب بیندیشید. این اندیشه به شما کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی خود را در گسترههای دیگر زندگیتان بهبود ببخشید.
۷. برقراری ارتباطات جدید اجتماعی
رویدادهای سخنرانی بهترین فرصت برای دیدار با افراد دیگری است که علایق مشترکی با شما دارند.
۸. رئیستان را تحتتأثیر قرار دهید
پیروزی در سخنرانی نشانگر خلاقیت، مهارتهای تفکر انتقادی، تواناییهای رهبری، وقار و حرفهای گری است؛ شایستگیهایی که برای بازار کار بسیار ارزشمند هستند.
۹. مشهور شوید
سخنرانی راهی عالی برای انتقال پیامتان به مخاطبانی گستردهتر است.
۱۰. شبکهی حرفهای خود را گسترش دهید
سخنرانی میتواند افرادی حرفهای با ذهنیتهای مشابه را گرد هم بیاورد تا ایدههای خود را با یکدیگر در میان بگذارند. چنین رویدادهایی فرصتهایی فوقالعاده برای شبکهسازی بهشمار میروند.
۱۱. نام خود را روی شهرت حرفهایتان حک کنید
اگر به عنوان یک سخنور شهرت خوبی کسب کنید، شخصیتتان در مقابل مردم فراتر از رزومههای متعددِ بدون هویت و معرفینامههای تکراری خواهد بود.
۱۲. با گزینش واژگان مناسب، مردم را به تغییر فراخوانید
سخنرانی به عنوان کاتالیزوری برای فعالیت غیرخشن و تغییر سیاسی تاریخچهای طولانی دارد. سخنرانی در حقیقت، ابزاری است نیرومند و تأثیرگذار برای متحدکردن افراد گوناگون با دلیلی مشترک و در نهایت، انگیزش و ترغیب آنها برای اقدام و عمل.
بسیار عالی