داستان سفر یک برگ، از باغ چای تا فنجان شما
از نوار نقاله کارخانه که بالا میرود به سرنوشت خود فکر میکند. آیا قرار است بعد از این همه سختی که پیش رو دارد در کنار انبار خاک بخورد و یا مردم برای به دست آوردنش سر و دست بشکنند؟ کسی پیدا میشود که به جای «صددرصد خارجی» به دنبال «صددرصد ایرانی» روی پاکت چای باشد؟ در همین خیالات است و خود را در فنجانهای چای یک خانواده تصور میکند که از نوار نقاله به طبقه بالای کارخانه پرت میشود و زیر کوهی از برگهای دیگر گم میشود. انگار نه انگار که تا همین چند ساعت پیش زیر نور آفتاب خودنمایی میکرد. ولی الان به سختی روزنهای از نور را میبیند. اما داستان ما کمی قبل از این شروع شده است.
یک تغییر تلخ اما شیرین
اردیبهشت ماه در استان گیلان و به خصوص لاهیجان و فومن و املش، ماه پر جنب و جوشی برای برگهای چای است. برگ سبز چای بعد از بیدار شدن از یک خواب زمستانه با تیغههای قیچی چایکار از بوته چای جدا میشود و در کنار باقی برگها در گونی پارچهای بلندی که چایکار با خود به اینسو و آنسو میکشد آرام میگیرد تا به سرنوشتی که برایش مقدر شده تن دهد. اما چه اتفاقاتی برای برگ سبز میافتد که از آن طراوت و سبزی و تازگی به این سیاهی و درهمتنیدگی تبدیل میشود؟
چایکار پس از پر کردن گونیهای بزرگ برگ سبز چای، آنها را با سختی از دل باغ تا لب جاده بر دوش میکشد تا به یکی از کارخانههای چای ببرد و به دست کارخانهدار بسپارد. اینجا نقطه جدایی برگ سبز چای از خانه اولش باغ چای است و آغاز سفریست که انتهای آن به نوشیده شدن در یک فنجان توسط شما و عزیزانتان در کنار یک گپ و گفت دوستانه ختم میشود.
برگ سبز پس از ورود به کارخانه مراحل مختلفی را میگذراند. اول با بادهای سرد و گرم پلاسیده میشود و طراوتش را از دست میدهد، سپس زیر بازوهای قدرتمند دستگاه مالش و تحت فشار، عصاره وجودش خارج میشود و پس از استراحتی دو ساعته در کنار هوای آزاد، وارد کوره میشود تا با گذر از این مرحله کاملاً از یک برگ جوان و خام به یک برگ سخت و پخته تبدیل شود. پس از این اما وارد آخرین مرحله شده و با گذر از دستگاههای مختلف سورتینگ که برای برگ چای حکم زمینلرزه و گردباد را دارد به انواع مختلفی از چای مثل قلم، ممتاز و شکسته تقسیم میشود. حال دیگر سفر چای در کارخانه به اتمام رسیده و پس از این به فروشگاه میرود و منتظر میماند تا توسط خانوادهای خریداری شود. بخت با بعضی یار است و همان ابتدا توسط خانوادههای ایرانیای که عاشقشان هستند خریداری میشوند و بعضیها هم باید چند ماهی منتظر بمانند.
از دارجلینگ هند تا لاهیجان ایران
اما چه چیز باعث شده که بعضیها به چای ایرانی بیمهری کنند و با وجود سختیهایی که در این مسیر پر فراز و نشیب میگذراند، همچنان در بین قفسههای فروشگاه و جعبههای چای به دنبال همتای خارجی آن باشند در حالی که میتوانند از بهترین چایهای ایرانی مصرف کنند؟
چای ساخته وطن بیشیلهپیله است و برخلاف بسیاری از مدعیان پرسروصدای از فرنگ آمده، نه رنگ و لعابی به خود زده و نه حاضر شده برای رضایت دیگران عطری به خود بزند. اما چه حیف که بعضی از مردم نمیدانند چای ایرانی برای بیشتر به چشم آمدن حاضر نشده سلامت هموطنانش را با افزودنیهای شیمیایی به خطر بیاندازد. تفاوت دیگرش هم با رقبای هندیاش این است که به خاطر شرایط آب و هوایی محل کاشتش، برای از بین بردن آفات نیازی به سموم و آفتکش ندارد.
چه کاری از دست شما و ما برای کمک به چای و چایکار ایرانی برمیآید؟
ما در درکام کمپین #چای_ایرانی_بنوش را راه انداختهایم تا کمکی باشد هرچند کوچک به شناساندن این نوشیدنی دلنشین ایرانی که صبح و شب و در غم و شادی و در خستگی و قبراقی در کنارمان بوده. شما نیز اگر عزمتان جزم شده که نقشی در این داستان داشته باشید میتوانید با خرید چای ایرانی درکام و یا دیگر فروشندگان چای ایرانی حمایت خود را از این محصول ایرانی نشان دهید. همچنین برای خرید عمده و فله چای ایرانی توسط سازمانها، شرکتها و کسانی که به صورت گروهی با دوستان و آشنایانشان خرید میکنند نیز تخفیف ویژهای در نظر گرفتهایم.