چطور کارمندانی را مدیریت کنیم که مهارتشان از ما بیشتر است؟
همهٔ مدیران دیر یا زود در مسیر پیشرفت شغلی با تیمی با مهارتهای بیشتر روبهرو میشوند. مهم نیست چقدر مدیر کاربلدی هستید؛ نهایتا روزی کارمندانی نصیبتان میشود که ازنظر فنی و اجرایی، دانش و مهارت بالاتری دارند! بسیاری از مدیران ماهر در این شرایط به مرز جنون و استیصال میرسند. در چنین شرایطی تغییر زاویهٔ دید ضروری است. باید اینگونه به موضوع نگاه کنید که هرچه مهارت تیمتان بالاتر باشد، نتایج بهتری به دست میآورند و موقعیت شما بهتر میشود. با مطالعه این مقاله، شیوه مدیریت کارآمد نیروهای ماهر و بهینهسازی نقاط قوت تیم کاری را خواهیم آموخت.
رهنمود اول: سبک مدیریت خود را بهروزرسانی کنید
اگر مدیر تیمی ماهر هستید و دانش فنی کارمندانتان از شما بیشتر است، شانس به شما روی آورده است! این همکاران مهارتشان را به تیم شما عرضه میکنند و بخت موفقیت شرکت را در رسیدن به اهداف افزایش میدهند. البته این موفقیت بیش از هر چیز انعکاسدهندهٔ مهارت های مدیریتی شماست.
چرا پذیرش بالاتربودن مهارتهای کارمندان برای برخی از مدیران دشوار است؟ پاسخ ساده است: افرادی که به سطوح بالای مدیریتی میرسند حتما پیش از این مهارتهای فنی خود را اثبات کرده و از رقبای خود پیشی گرفتهاند؛ اما بسیاری از مدیران باسابقه، که این ذهنیت را دارند، فراموش میکنند دانش و مهارتهایشان با گذر زمان کهنه میشود. البته لازم نیست مدیران باسابقه همهچیز را درباره همهچیز بدانند! آنها فقط باید در یک مسئله مهارت داشته باشند: مدیریت! وظایف و فضای کاریِ سرپرستان با مدیران بسیار متفاوت است. مدیر مسئول شکست یا موفقیت کل گروه است. قاعدتا کسب اطلاعات درخصوص صنعت بهسود شماست؛ اما مهمتر از آن، تمرکز بر نتایجی است که تیم شما باید محقق کند. مدیران کارآمد باید تصمیماتی بگیرند که تیمشان را در مسیر موفقیت هدایت کند.
برای روشنشدن موضوع، سوابق کاری برجستهترین سیاستمداران را بررسی کنید. بسیاری از آنها صنایع، بخشهای مدیریتی و تخصصهای متفاوت و متنوعی را در کارنامه خود دارند. این بدان معناست که آنها حتی فرصت مهارتآموزی در تمامی سمتهای خود را نداشتهاند! آنها برای جبران این کاستی از مشاوره و راهنمایی تیمهای متخصص و متنوعی بهره میبرند. مثلا وزیر امورخارجه را در نظر بگیرید. او مسئول تصمیم گیری درباره امور خارجی است و نیازی ندارد دائرةالمعارف رویدادهای جهانی در گوشهوکنار دنیا باشد. با استفاده از تجربهٔ رهبران موفق و بزرگ، بر وظایف مدیریتی خود تمرکز کنید. اگر کارمندانی نخبه و ماهر در اختیار دارید که شما را به بهترین نتایج ممکن میرسانند، قدر این خوش شانسی را بدانید!
رهنمود دوم: اعتماد همتیمیها را جلب کنید
اگر با «متخصصان حرفهای» سروکار دارید، باید با آنها مانند «متخصصان حرفهای» رفتار کنید! هدف گذاری برای کارمندان و نظارت بر حسن اجرای امور، یکی از فعالیتهای حیاتی مدیریتی است. شما باید در عین حال به کارمندان احترام بگذارید و دست آنها را برای طراحی راهبردهای تخصصی باز بگذارید. کارمندان متخصص باید اجازه داشته باشند مسیر دستیابی به اهداف خود را خودشان تعیین کنند. دخالت در همهٔ جزئیات به تضعیف روحیه و ازبینرفتن انگیزه کارمندان میانجامد. تمام تلاشتان را بکنید تا منابع موردنیاز اعضای تیم در اختیار آنها قرار گیرد. بینشی کلی و دقیق از راهبرد اصلی شرکت را به کارمندان منتقل کنید. آنها باید احساس کنند در جریان امور هستند و شما باید بهشکلمرتب، اهداف راهبردی سازمان را به آنها یادآوری کنید. اگر احساس کردید فردی به خطا میرود، محترمانه او را به مسیر درست راهنمایی کنید. یادتان باشد که حرف نهایی را شما میزنید.
رهنمود سوم: تیم کاریتان را روبهجلو رهبری کنید
شما بهترینِ بهترین کارمندان را در اختیار دارید و تیمی شکستناپذیر تشکیل دادهاید. قدرت زیاد همواره مسئولیت زیاد بهدنبال دارد؛ بهقول معروف، «هرکه بامش بیش، برفش بیشتر!» اینک این وظیفهٔ شماست که تیم را به موفقیتهای شگفتانگیز برسانید. سقف انتظاراتتان را به آسمان برسانید و برای پیشرفت کردن شب و روز نشناسید. اگر رهنمودهای اول و دوم را به کار بستهاید، حتما برای آغاز این نبرد آمادهاید. وظیفهٔ شما بهعنوان مدیر این است که شرایط لازم برای دستیابی به بهترین نتایج را فراهم کنید. اگر چیزی را متوجه نمیشوید، حتما از کارمندانتان راهنمایی بگیرید. باز هم تکرار میکنیم: شما قرار نیست همهچیز را بدانید، فقط کافی است در مدیریت بهترین باشید.
برای رهبری افراد باهوش باید خلاقیت آنها را تشویق کنید. حتما جلساتی برای بروز خلاقیت کارمندان برگزار کنید و به آنها کمک کنید مرزهای دستیابی به اهداف را پشتسر بگذارند. این جلسات باید بسیار صمیمانه باشند و کارمندان بهراحتی بینشها و چشماندازهای خلاقانهٔ خود را با هم به اشتراک بگذارند. مثلا میتوانید یک جلسه منظم هفتگی با عنوان «ساعت خلاقیت» برگزار کنید. در این جلسه، فرصت بروز خلاقیت و هماهنگی ایدهها را برای کارمندان مهیا کنید.
رهنمود چهارم: هدفی مشترک برای تمام اعضای تیم کاری تعیین کنید
وقتی تعدادی متخصص زبده در کنار هم کار میکنند، دستیابی به موفقیت یک شرط ضروری دارد: کنار گذاشتن خودخواهی! تحقق این شرط هم بیش از هر چیز به مهارت مدیریتی شما بستگی دارد.
فرد باهوش کسی است که هوش لازم برای بهکارگیری افراد باهوشتر از خود را داشته باشد!
– جان اف. کندی
این مجموعه حاصل تجربیات اساتید هاروارد است که هر یک، از کارآفرینان و مشاوران بزرگ در دنیا هستند.
در مورد تفکیک کار از مدیریت موافق نیستم. تمام ضعف مدیریت بخشهای تولید و صنعت ما از همینجا شروع شد که رشته هایی بنام مدیریت بازار گرم پیدا کرد و مدیریت بعنوان یک مهارت کاملاً جدای از کار مطرح شد. مثلاً مدیر یک کارخانه صنایع چوب، کسی می توانست باشد که در عمرش یک تکه تخته را اره نکرده بود. می گفتن تو چکار داری تو فقط مدیریت بکن. و این سیستم جواب هم داد. و مدتیست که همینطور پیش میره اما عیب و ایرادش در درازمدت و سالهای بعد معلوم میشه. هیچ سیستم معیوبی به نتیجه نمیرسه.
سلام بابک عزیز. ممنون از شما بابت نظر مفیدتون. نگرش شما کاملا صحیحه و مدیریت بیش از آن که علمی محض باشه، علمی مبتنی بر عمل و تجربه یا به عبارتی پرکتیس هست. امیدوارم بیشتر از نظرات ارزشمند شما بهرهمند بشیم.