بیماری CP یا فلج مغزی چیست؛ نشانهها، نحوه تشخیص و درمان آن
فلج مغزی یا بیماری CP به مجموعه اختلالهایی اشاره میکند که حرکت عضلات و هماهنگی میان آنها را تحتتأثیر قرار میدهد. این بیماری شایعترین علت ناتوانیهای حرکتی در کودکان است. طبق آخرین بررسیهای مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها در آمریکا، در سراسر جهان و از میان هر هزار کودک، ۱٫۵ تا ۴ نفرشان بیماری CP دارند. این مطلب را به شرح کامل این بیماری اختصاص دادهایم: از علل، نشانهها و انواع آن گرفته تا راه درمان و جزئیات دیگر. با ما همراه باشید.
بیماری CP یا فلج مغزی چیست؟
فلج مغزی را با حروف اختصاری CP میشناسیم. این سرواژه به دو واژه انگلیسی «cerebral» بهمعنای «مغزی» یا «در ارتباط با مغز» و «palsy» بهمعنای «ضعف یا مشکل در حرکتدادن بدن» اشاره میکند. فلج مغزی توانایی حرکت هماهنگ و هدفمند را از بدن سلب میکند؛ همچنین میتواند سایر عملکردهای مرتبط با مهارتهای حرکتی و عضلات بدن تحتتأثیر قرار بدهد، عملکردهایی مانند تنفس، کنترل مثانه و شکم، خوردن و حتی حرفزدن.
بیماری CP یا فلج مغزی چه نشانههایی دارد؟
نشانههای بیماری CP در افراد مختلف متفاوت است. این مسئله برای شدت نشانهها هم صدق میکند: بعضی نشانههای خفیفی دارند و عدهای دیگر نشانههایی شدید و مزمن؛ راهرفتن و نشستن برای بعضی از بیماران فلج مغزی دشوار میشود و عدهای دیگر ممکن است برای کارهایی مثل دردستگرفتن اشیا مشکل پیدا کنند.
با گذر زمان، احتمال آن وجود دارد که از شدت این نشانهها کاسته شود؛ اما درعینحال احتمال شدیدترشدن آنها هم وجود دارد. این مسئله بیشتر به آن قسمتی از مغز برمیگردد که تحتتأثیر بیماری CP قرار میگیرد.
از دیگر نشانههای رایج فلج مغزی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تأخیر در رسیدن به مهارتهای حرکتی درشت، حرکاتی مثل غلط زدن، بهتنهایی نشستن یا چهاردستوپا حرکتکردن (حرکاتی که نوزادان بهمرور توانایی انجامشان را پیدا میکنند)؛
- متفاوت بودن عضلات برخی قسمتهای بدن مثل بیش از حد شل یا سفتبودن عضلات یک قسمت؛
- تأخیر در پیداکردن مهارت صحبتکردن یا بهدشواری صحبتکردن؛
- اسپاسم عضلانی یا سفتی عضلات و واکنشهای (ریفلکس) اغراقآمیز؛
- آتاکسی یا ناهماهنگی عضلات؛
- رعشه یا حرکات غیرارادی؛
- بیش از حد شدن ریزش غیرارادی بزاق دهان و مشکل در بلعیدن؛
- بهدشواری راهرفتن؛
- تمایل به استفاده از یک سمت بدن، مثلا گرفتن اشیا فقط با یک دست؛
- اختلالهای عصبی مثل تشنج، ناتوانیهای ذهنی و نابینایی.
بیشتر کودکان فلج مغزی با این بیماری متولد میشوند، اما ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد تا اولین نشانهها پدیدار شوند. معمولا این اتفاق تا قبل از ۳ یا ۴سالگی میافتد.
اگر به ابتلای کودکتان به بیماری CP مشکوک شدهاید، حتما به پزشک متخصص مراجعه کنید. تشخیص و آغاز روند درمان در همان مراحل اولیه اهمیت ویژهای دارد.
چه عواملی در بروز فلج مغزی نقش دارند؟
رشد غیرطبیعی مغز یا آسیبرسیدن به مغز درحالرشد عواملی هستند که میتوانند باعث بروز بیماری CP شوند. آسیب واردشده آن بخش از مغز را تحتتأثیر قرار میدهد که وظیفه کنترل حرکات بدن، ایجاد هماهنگی و حفظ حالت مناسب بدن هنگام نشستن، ایستادن و … را به عهده دارد.
نوزادان فلج مغزی معمولا پیش از تولد و در رحم مادر دچار آسیبدیدگی میشوند؛ اما آسیبدیدگی در بدو تولد یا طی چند سال اولیه هم میتواند به فلج مغزی بینجامد. در بیشتر موارد، علت دقیق و قطعی بیماری غیرقابلتشخیص است؛ باوجوداین، متخصصان عللی را برشمردهاند که احتمال میدهند به وقوع بیماری CP میانجامد. در ادامه، به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
- آسفیکسی یا اختناق نوزادان، بهمعنای نرسیدن اکسیژن کافی به مغز جنین در دوران بارداری و هنگام وضعحمل؛
- آن دسته از جهشهای ژنتیکی [بهمعنای تغییر ماندگار در ژن] که به رشد غیرمعمولی مغز میانجامد؛
- مبتلاشدن نوزاد به یرقان یا زردی مزمن؛
- مبتلاشدن مادر باردار به عفونتهایی مانند سرخک آلمانی (سرخجه) یا تبخال؛
- عفونتهای مغزی مانند التهاب مغز و مننژیت؛
- خونریزی مغزی [داخل مغز]؛
- آسیبدیدگی سر براثر تصادف رانندگی، زمینخوردن یا رفتار خشونتآمیز با کودک.
پیشتر گفته شد که آسیب واردشده به مغز کودک، طی سالهای اولیه میتواند به فلج مغزی بینجامد. عوامل زیر میتوانند در این آسیبزدن به مغز کودک نقش داشته باشند:
- مسمویت سرب [بالارفتن میزان سرب موجود در خون]؛
- مننژیت باکتریایی [التهاب و عفونت پرده مغزی بهواسطهٔ ورود باکتری به جریان خون]؛
- اختلال در خونرسانی به مغز؛
- تکاندادن نوزاد (سندرم کودک تکانخورده)؛
- تصادف رانندگی.
چه کسانی بیشتر مستعد فلج مغزی یا بیماری CP هستند؟
عواملی وجود دارند که خطر ابتلای کودک به فلج مغزی را بیشتر میکنند؛ از آن جملهاند:
- زایمان زودرس؛
- تولد نوزاد با وزن کم؛
- بهدنیاآوردن نوزادان دوقلو یا سهقلو؛
- پایینبودن نمره آپگار: نمرهای که در بدو تولد و با ارزیابی سلامت جسمانی نوزاد میدهند؛
- بهدنیاآمدن وارونه نوزاد [(بریچ)]: به زمانی اشاره دارد که هنگام تولد ابتدا پاها یا باسن نوزاد بیرون میآیند؛
- ناسازگاری Rh خون مادر و جنین، زمانی که Rh خون مادر با Rh خون جنین متفاوت باشد؛
- قرارگرفتن مادر باردار در معرض ترکیبات سمی مانند متیلجیوه.
انواع مختلف بیماری CP
فلج مغزی یا بیماری CP انواع مختلفی دارد. هر یک از این گونهها بخش بهخصوصی از مغز را تحتتأثیر قرار میدهند. اختلالهای حرکتی حادثشده بهواسطهٔ ابتلا به هریک از انواع بیماری هم متفاوت است. در ادامه، انواع فلج مغزی را شرح میدهیم.
فلج مغزی اسپاستیک
رایجترین نوع فلج مغزی همین گونه است. تقریبا ۸۰ درصد مبتلایان به فلج مغزی، از این گونه رنج میبرند. فلج مغزی اسپاستیک باعث سفتی عضلات و واکنشهای اغراقآمیز میشود و راهرفتن را دشوار میکند.
بیشتر کسانی که به نوع اسپاستیک بیماری CP مبتلا هستند، نمیتوانند بهشکل طبیعی راه بروند؛ مثلا هنگام راهرفتن پاهایشان حرکات قیچیمانند دارد یا زانوهایشان روی هم میافتند. ضعف عضلانی و فلجشدن بدن از دیگر نشانههای آن هستند.
نشانههای این گونۀ بیماری یا در کل بدن پدیدار میشوند یا صرفا سمت چپ یا راست بدن را تحتتأثیر قرار میدهند.
فلج مغزی دیسکینتیک
مبتلایان به این نوع از بیماری CP در کنترل حرکات بدن به مشکل برمیخورند. یکی از نشانههای بارز این گونه، حرکات غیرارادی دستها، بازوها و پاهاست.
در بعضی موارد، صورت و زبان هم تحتتأثیر قرار میگیرند. این حرکات غیرارادی ممکن است آرام و همراه با پیچوتابخوردن باشند یا سریع و آشفته. راهرفتن، نشستن، بلعیدن یا حرفزدن مبتلایان به این نوع فلج مغزی دچار اشکال میشود.
فلج مغزی هیپنوتیک
در فلج مغزی هیپنوتیک، عضلات بیش از حد شل و افتاده میشوند و هماهنگی میانشان کمتر میشود. دستها و پاها بهسادگی حرکت میکنند و سستاند، درست مثل عروسکی پارچهای.
کودکان مبتلا به این نوع بیماری CP ، کنترل اندکی روی حرکات سرشان دارند و ممکن است در نفسکشیدن مشکل پیدا کنند. بهمرور که بزرگتر میشوند، احتمال دارد برای صافنشستن هم به تقلا بیفتند؛ چراکه عضلاتشان ضعیف میشود.
دشواری در صحبتکردن، واکنشهای ضعیف و راهرفتن غیرطبیعی از دیگر نشانههای آن هستند.
فلج مغزی آتاکسیک
این گونه کمتر از انواع دیگر رایج است. شاخصه اصلی این نوع بیماری CP حرکات نامنظم، آشفته و ناشیانه است.
مبتلایان به آن معمولا در حفظ تعادل و هماهنگی به مشکل میخورند. دشواری در راهرفتن و انجام مناسب عملکردهای حرکتی مثل دردستگرفتن اشیا و نوشتن هم از دیگر نشانههای آن هستند.
نوع ترکیبی
در برخی افراد، چند نشانه از انواع گوناگون این بیماری وجود دارد. بیماری این اشخاص را با اصطلاح فلج مغزی ترکیبی میشناسیم.
البته در بیشتر موارد، این نشانهها ترکیبی است از نشانههای دو نوع اول یعنی اسپاستیک و دیسکینتیک.
طبقهبندی بیماری CP
طبقهبندی این بیماری براساس سیستم طبقهبندی عملکرد حرکتی (بهاختصار GMFCS) انجام گرفته است. این سیستم نوعی استاندارد بینالمللی است که سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان نظارت بر فلج مغزی اروپا (SCPE) ایجاد کردهاند. این استاندارد بهمنظور مشخصکردن تواناییهای جسمانی مبتلایان به این بیماری درست شده است.
طبقهبندی سیستم یادشده متمرکز بر موارد زیر است:
- توانایی نشستن؛
- توانایی حرکت؛
- استقلال حرکتی؛
- استفاده از فناوری قابلتطبیق.
براساس طبقهبندی سیستم یادشده، ۵ سطح مجزا برای فلج مغزی در نظر گرفته شده است. هرچه سطوح بالاتر میروند، توانایی تحرک کمتر میشود.
سطح اول بیماری CP
ویژگی این سطح راهرفتن بدون محدودیت است.
سطح دوم
در این سطح، بیمار میتواند بدون محدودیت در مسافتهای طولانی راه برود، اما قادر به دویدن یا پریدن نیست.
زمانی که تازه درحال آموختن راهرفتن است، ممکن است به دستگاههای کمکی مثل دستبند و پابند نیاز پیدا کند؛ همچنین بیرون از خانه هم ممکن است برای اینطرف و آنطرفرفتن به ویلچر نیاز داشته باشد.
سطح سوم
در این سطح، بیمار هنگام نشستن به تکیهگاه ناچیزی نیاز دارد و برای ایستادن مشکلی ندارد.
برای راهرفتن در خانه به دستگاههای کمکی مثل واکر و عصا نیاز دارد و بیرون از خانه، به ویلچر.
سطح چهارم
بیمار در این سطح میتواند با دستگاههای کمکی راه برود.
خود بهتنهایی قادر به کنترل ویلچر و حرکت با آن خواهد بود و هنگام نشستن برای حفظ حالت بدن، تا حدودی به تکیهگاه نیاز دارد.
سطح پنجم
بیمار فلج مغزی در این سطح برای حفظ موقعیت سر و گردن به تکیهگاه نیاز دارد، همینطور برای نشستن و ایستادن. گاهی هم میتواند ویلچر برقی را کنترل کند.
روند تشخیص بیماری CP چگونه است؟
پزشک متخصص برای تشخیص فلج مغزی سوابق بیماری و تاریخچه سلامت را کاملا برسی میکند؛ همچنین معاینه بالینی دقیق ـ که شامل معاینه عصبشناختی هم میشود ـ را در دستور کار قرار میدهد؛ در نهایت، وضعیت نشانهها را بهطور مجزا بررسی میکند. طی روند تشخیص، احتمال دارد به معاینهها و آزمایشهای دیگری هم نیاز باشد. در ادامه، تعدادی از این نیازهای احتمالی را معرفی میکنیم:
- نوار مغزی یا الکتروانسفالوگرافی (بهاختصار EEG) که برای ارزیابی فعالیت الکتریکی مغز استفاده میشود. معمولا بههنگام مشاهده نشانههای صرع (که باعث بروز تشنج میشود) از نوار مغزی استفاده میکنند.
- آزمایش MRI که مغناطیسها و امواج رادیویی قدرتمند استفادهشده در آن، تصاویری با جزئیات بالا در اختیار پزشک میگذارد. هر گونه حالت غیرعادی یا آسیبدیدگی در مغز، با بررسی این تصاویر قابلرؤیت خواهد بود.
- آزمایش سیتیاسکن که تصاویر مقطعی و واضحی از مغز در اختیار پزشک میگذارد. با این آزمایش نیز امکان مشاهده آسیبدیدگیهای مغز وجود دارد.
- سونوگرافی جمجمهای هم روشی نسبتا سریع و مقرونبهصرفه است. در این روش، با استفاده از امواج صوتی با فرکانس بالا میتوان تصاویر اساسی موردنیاز را از مغز نوزاد گرفت.
- بنا به صلاحدید پزشک ممکن است به نمونهبرداری از خون هم نیاز باشد. در این صورت، اختلالات احتمالی دیگر مثل خونریزی داخلی مشخص خواهند شد.
اگر تشخیص پزشک وجود فلج مغزی بود، ممکن است بیمار را نزد متخصص دیگری برای انجام آزمایشهای عصبشناختی بفرستد. در این صورت، مشکلات عصبی احتمالی هم تشخیص داده میشوند. این مشکلات معمولا همراه با بیماری CP بروز پیدا میکنند. در ادامه به تعدادی از مشکلاتی اشاره میکنیم که با استفاده از این آزمایشهای ثانویه مشخص میشوند:
- کاهش دید یا بروز اختلالهای مرتبط با بینایی مثل تاری دید در یک یا هر دو چشم؛
- ناشنوایی؛
- تأخیر گفتاری؛
- ناتوانیهای ذهنی؛
- اختلالهای حرکتی.
کدام اختلالها با بیماری CP در ارتباط هستند؟
مبتلایان به این بیماری ممکن است اختلالهای دیگری هم داشته باشند. گاهی آسیب واردشده به مغز ـ که به فلج مغزی میانجامد ـ عملکرد قسمتهای دیگری از مغز را هم تحتتأثیر قرار میدهد. این مسئله سبب بروز برخی اختلالها میشود. در ادامه به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد:
- مشکلات ارتباطی شامل اختلالهای گفتاری و زبانی؛
- ریزش غیرارادی بزاق دهان؛
- بعضی از انواع ناهنجاریهای ستون فقرات مثل اسکولیوز (خمیدگی یا انحنای جانبی ستون فقرات)، لوردوزیس (افزایش گودی کمر) و کیفوز (قوز کمر)؛
- آرتروز [(ورم مفاصل و استخوانها)]؛
- انقباض عضلانی که در آن، عضلات در وضعیتی دردناک قفل میشوند؛
- بیاختیاری [در دفع ادرار و تخلیه شکم]؛
- پوکی استخوان و کاهش ضخامت استخوانها که آنها را بسیار شکننده میکند؛
- مشکلات مرتبط با دهان و دندان؛
- آسپیراسیون (ورود غذا و نوشیدنی به ریهها)؛
- رفلاکس دستگاه گوارشی (بالا آمدن اسید معده)؛
- اختلالات خواب؛
- مشکلات رفتاری؛
- ناتوانی در یادگیری.
روند درمان فلج مغزی چگونه است؟
هدف اصلی از درمان این بیماری برطرفکردن نسبی محدودیتها و جلوگیری از بروز اختلالها و ناراحتیهای دیگر است. استفاده از دستگاههای کمکی، دارودرمانی و جراحی ازجمله روشهای درمان بیماری CP هستند.
دستگاههای کمکی
ازجمله این دستگاهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عینک؛
- سمعک؛
- دستگاههای کمکی برای راهرفتن (واکر، عصا و …)؛
- دستبند و پابند؛
- ویلچر.
دارودرمانی
داروهای ضدتشنج و شل کننده عضلات رایجترین داروها برای درمان فلج مغزی هستند، داروهایی مثل:
- دیازپام (والیوم)؛
- دانترولن (دانتریوم)؛
- باکلوفن؛
- تیزانیدین (زانافلکس).
تزریق موضعی سم بوتولینوم نوع A (بوتاکس) یا درمان درونغلافی [(غلاف ستون فقرات)] بهوسیلهٔ باکلوفن، از دیگر راهکارهای درمانی هستند که با صلاحدید پزشک ممکن است تجویز شوند. راهکار دوم بهوسیلهٔ نوعی پمپ قابلکاشت انجام میگیرد.
جراحی
گاهی برای کاهش درد و بهبود توانایی حرکتی از جراحی ارتوپدی [سیستم عضلانی و اسکلتی] استفاده میشود. گرفتگی عضلات و نابهنجاریهای استخوانی از دیگر مشکلاتی هستند که برای برطرفکردنشان احتمال نیاز به جراحی وجود دارد.
جراحی ریزوتومی انتخابی پشتی (SDR) هم ممکن است آخرین دستاویز برای کاهش درد مزمن یا گرفتگی باشد. در این جراحی، عصبهای نزدیک به قسمت تحتانی ستون فقرات را میبُرند.
روشهای درمانی دیگر
از تعدادی روش درمانی دیگر هم برای فلج مغزی استفاده میشود که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
- گفتار درمانی؛
- فیزیوتراپی؛
- کاردرمانی؛
- تفریحدرمانی [یا استفاده از فعالیتهای تفریحی بهمنظور برآوردهکردن نیازهای روحی و جسمی بیمار و کمک به او برای پیداکردن مهارتهای جدید]؛
- مشاوره یا روان درمانی؛
- مشاوره در مراکز خدمات اجتماعی.
در رژیم غذایی کودکان مبتلا به بیماری CP هم باید تغییراتی به وجود آورد تا با جذب میزان کافی از کلسیم، ویتامین D و فسفر در طول روز، بتوان به بهبود وضعیت استخوانهایش کمک کرد. به همین خاطر، مراجعه به متخصص تغذیه هم نوعی راهکار درمانی و ضروری برای مبتلایان به این بیماری است.
درمان با سلولهای بنیادی هم بهباور متخصصان میتواند برای بهبود فلج مغزی مؤثر باشد؛ البته تحقیقات در این باره در مراحل اولیه است و باید منتظر بود و دید که در آینده چه پیش میآید.
آیا امکان پیشگیری از فلج مغزی وجود دارد؟
بخش اعظم مشکلات و مسائلی که زمینهساز بروز فلج مغزی میشوند قابلپیشگیری نیستند؛ با وجوداین، زنان باردار با درنظرداشتن ملاحظاتی میتوانند احتمال بروز آن را به حداقل برسانند.
پیش از هر چیز باید خود را دربرابر برخی بیماریها واکسینه کنند. در بیماریهایی مثل سرخجه [یا نوعی بیماری ویروسی شبیه سرخک] احتمال آسیبرسیدن به مغز جنین وجود دارد. دریافت کافی مراقبتهای پیش از تولد جنین هم بهاندازهٔ مورد قبل اهمیت دارد. در نهایت باید طی روندی منظم به پزشک متخصص سر بزنند تا احتمال پیشامد اختلالهایی مثل تولد زودرس، تولد نوزاد با وزن کم و عفونتها را به حداقل برسانند.
چشمانداز آینده برای بیماران فلج مغزی چگونه است؟
درمان قطعی و مشخصی برای فلج مغزی وجود ندارد؛ اما میتوان با راهکارهای مختلف بهشکل مؤثری وضعیت بیمار را مدیریت و به بهبود نشانههای او کمک کرد. انتخاب این راهکارها تا حدود زیادی به شرایط بیمار بستگی دارد و از شخص به شخص میتواند متفاوت باشد: بعضی از مبتلایان به بیماری CP خیلی به کمک و حمایت دیگران نیاز ندارند؛ در سوی دیگر، نشانههای عدهای بهگونهای است که تا مدتهای طولانی نیازمند کمک اطرافیانشان خواهند بود.
فارغ از اینکه شدت بیماری چگونه باشد، راهکارهای درمانی این مقاله به بهبود شرایط زندگی مبتلایان به آن کمک میکند. این راهکارها هم مهارتهای حرکتی بیماران را تقویت میکند و هم به آنها امکان برقراری ارتباط با دیگران را میدهد.