معرفی کتاب بار هستی، تأثیرگذارترین اثر میلان کوندرا

0

زندگی در این جهان چه حسی در شما ایجاد می‌کند؟ سبکی یا سنگینی؟ ماهیت وجودی انسان و فلسفه حضورش در این جهان همواره یکی از دغدغه‌های او بوده است. مطرح‌کردن پرسش‌ها و پاسخ‌های فلسفی در قالب داستان از روش‌هایی است که درک پیچیدگی‌های فلسفه را ساده‌تر می‌کند. «میلان کوندرا» ازجمله نویسندگانی است که از این روش بهره می‌برد. در معرفی کتاب امروز، می‌خواهیم با کتاب بار هستی و دنیای او و فلسفه‌اش بیشتر آشنا شویم.

نویسنده در ابتدای کتاب می‌گوید: «سنگین‌ترین بار، ما را در هم می‌شکند، به زیر خود خم می‌کند و به‌روی زمین می‌فشارد. بار هرچه سنگین‌تر باشد، زندگی ما به زمین نزدیک‌تر، واقعی‌تر و حقیقی‌تر است.

رونیکس

در عوض، فقدان کامل بار موجب می‌شود که انسان از هوا هم سبک‌تر شود، به پرواز درآید، از زمین و انسان دور گردد و به‌صورت یک موجود نیمه‌واقعی درآید و حرکاتش هم آزاد و بی‌معنا شود. بنابراین کدام‌یک را باید انتخاب کرد: سبکی یا سنگینی؟»
جواب این سؤال تاحدی به مطالعه این کتاب بستگی دارد. در ادامه، به پرسش‌های احتمالی شما درباره این اثر معروف و جذاب پاسخ می‌دهیم.

شناسنامه کتاب بار هستی

عنوان: بار هستی

نویسنده: میلان کوندرا

تعداد صفحات: ۳۳۲

مترجم: دکتر پرویز همایون‌پور (پیشنهاد کاربران)

انتشارات: نشر قطره (پیشنهاد کاربران)

درباره نویسنده کتاب

میلان کوندرا در آوریل ۱۹۲۹ در «برنو»، یکی از شهرهای چکسلواکی سابق و جمهوری چک کنونی، به دنیا آمد. پدرش نوازنده پیانو و رئیس آکادمی موسیقی برنو، در سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۱، بود. کوندرا در سال ۱۹۷۵ به فرانسه تبعید شد و بعدها به‌دلیل بیان عقاید سیاسی‌اش در یک گفت‌وگو و نیز در یکی از کتاب‌هایش، تابعیت چکسلواکی از او گرفته شد.

کوندرا چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل شده است. ازجمله آثار او می‌توانیم موارد زیر را برشمریم:

  • هویت؛
  • جهالت؛
  • جاودانگی؛
  • خنده و فراموشی؛
  • شوخی؛
  • زندگی جای دیگریست.

درباره کتاب بار هستی

نام این کتاب درواقع «سبکی تحمل‌ناپذیر هستی» است که در این ترجمه، آن را با عنوان بار هستی می‌شناسیم. میلان کوندرا با ترکیب روانشناسی، فلسفه و داستان، تأثیرگذارترین اثر خود را خلق کرده است. او این رمان را سال ۱۹۶۸ در برهه تاریخی مهمی در چکسلواکی نوشت؛ دوران بعد از اوج آزادی در این کشور که مصادف با اشغال آن توسط شوروی بود. بخش‌هایی از کتاب که نویسنده به جنگ و مهاجرت اشاره می‌کند، متأثر از رویدادهای آن زمان در چکسلواکی است.

«توما» و «ترزا» زوج و شخصیت‌های اصلی داستان‌اند. توما پزشکی شناخته‌شده‌ در پراگ است و ترزا در رستورانی در شهری کوچک کار می‌کند. آشنایی آنها در محل کار ترزا زمینه ازدواجشان را فراهم کرد. بخش قابل‌توجهی از کتاب به ابعاد مختلف شخصیت این دو و چگونگی شکل‌گیری رابطه‌شان مربوط می‌شود.

نویسنده دو عامل «محیط» و «ناخودآگاه» را در شکل‌گیری روابطی که از آنها به‌عنوان عشق در لحظه یاد می‌کنیم، مؤثر می‌داند و آن را اتفاق و تصادف می‌نامد. ردپای این تحلیل و برداشت میلان کوندرا را می‌توانیم در «کتاب جستارهایی در باب عشق» نوشته «آلن دو باتن»، فیلسوف سوئیسی، ببینیم. دوباتن نیز ناخودآگاه را در شکل‌گیری این نوع روابط مؤثر می‌داند.

جالب است بدانید در سال ۱۹۹۸ فیلمی برگرفته از این کتاب با هنرنمایی بازیگرانی مانند «دنیل دی لوئیس» و «ژولیت بینوش» و به کارگردانی «فیلیپ کافمن» ساخته شد. کوندرا هم به‌عنوان مشاور در کنار عوامل فیلم حضور داشت.

در زندگی با همه‌چیز برای نخستین بار برخورد می‌کنیم؛ مانند هنرپیشه‌ای که بدون تمرین وارد صحنه شود.

ساختار و محتوای کتاب بار هستی

در این اثر، کوندرا پس از خلق شخصیت‌ها و معرفی آنها به مخاطب، مانند روان‌کاوی ماهر آنها را روانکاوی می‌کند. او با نفوذ به لایه‌های‌ درونی شخصیت‌های کتاب، از حقایق زیادی پرده برمی‌دارد و اینجاست که فلسفه کوندرا آغاز می‌شود. باتوجه‌به اینکه بُعد فلسفی و روان‌کاوانه کتاب از بُعد داستانی آن بسیار قوی‌تر و البته جذاب‌تر است، به ‌نظر می‌رسد نویسنده بیشتر به دنبال این است که با طرح سؤال‌ها، مخاطب را به فکر وادارد.

او از این پرسش‌ها استفاده نمی‌کند تا فلسفه خود را برای مخاطب بیان کند؛ بلکه می‌خواهد مخاطب را به فکرکردن تشویق می‌کند. این را پس از مطالعه کامل کتاب متوجه می‌شویم؛ درحالی‌که خود را در دنیایی از پرسش‌ها رهاشده می‌بینیم.

آنچه نویسنده در این کتاب مطرح می‌کند و به چالش می‌کشد، همگی متوجه ماهیت وجودی انسان و زندگی‌اش در دنیا است؛ عشق، تنهایی، مرگ، زندگی، ترس، همدردی و اضطراب ازجمله موضوعاتی است که نویسنده به آنها پرداخته است.

باتوجه‌به اینکه رویدادهای کتاب به زمان حمله شوروی به چکسلواکی برمی‌گردد، نویسنده توانسته است فضای تیره حاکم بر آن زمان را به‌‌خوبی توصیف کند.

نگاه عمیق نویسنده و روایت خاصش، مخاطب را به دل داستان توما و ترزا می‌برد؛ مانند ناظری نامرئی که شاهد رخدادهای داستان و حتی لایه‌های درونی شخصیت‌ها است.

شک و تردید امری کاملا طبیعی است: آدمی هرگز از آنچه باید بخواهد، آگاهی ندارد؛ زیرا زندگی یک‌ بار بیش نیست و نمی‌توان آن را با زندگی‌های گذشته مقایسه کرد و یا در آینده تصحیح نمود.

آیا این کتاب برای شماست؟

اگر به فلسفه علاقه‌مندید، این کتاب تجربه متفاوتی از خواندن کتاب فلسفه برای شما خواهد بود. با مطالعه این کتاب، به‌جای پاسخ‌های فلسفی، بیشتر با پرسش‌های فلسفی روبه‌رو می‌شوید. در این کتاب، نویسنده شما را در دنیای افکارتان غرق می‌کند تا پاسخی برای پرسش‌هایش بیابید. بار هستی معروف‌ترین اثر میلان کوندرا است و اگر به‌دنبال کتابی برای آشنایی با این نویسنده‌اید، این کتاب برای شروع انتخاب مناسبی است.

بخش‌هایی از کتاب بار هستی

«زندگی فقط یک بار است و ما هرگز نخواهیم توانست تصمیم درست را از تصمیم نادرست تمیز دهیم؛ زیرا ما در هر موضوعی فقط می‌توانیم یک بار تصمیم بگیریم. زندگی دوباره، سه‌باره چهارباره به ما عطا نمی‌شود که این را برای ما امکان‌پذیر سازد تا تصمیم‌های مختلف خود را مقایسه کنیم» (صفحه ۳۸).

***

«کسی که مدام خواهان ترقی است، باید منتظر باشد روزی به سرگیجه دچار شود. سرگیجه چیست؟ ترس از افتادن؟ اما چرا روی بلندی حفاظ‌‌‌‌‌‌‌دار ساختمان هم دچار سرگیجه می‌شویم؟ چون سرگیجه چیز دیگری غیر از ترس از افتادن است. درواقع آوای فضای خالی زیر پایمان ما را به‌سوی خود جلب می‌کند و تمایل به سقوط (که لحظه‌ای بعد با ترس در برابرش مقاومت می‌کنیم) سراسر وجود ما را فرامی‌گیرد» (صفحه ۸۸).

***

«در مقابل دنیای پر از وقاحتی که او را در بر می‌گرفت، ترزا فقط یک سلاح داشت و آن هم کتاب‌هایی بود که از کتابخانه شهرداری امانت می‌گرفت. کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را می‌داد که هیچ‌گونه رضایت خاطری از آن نداشت. کتاب به‌عنوان یک شیء هم برای او معنای خاصی داشت: دوست داشت کتاب زیربغل در خیابان‌ها گردش کند. کتاب برای او به‌منزله عصای ظریفی بود که آدم متشخص قرون گذشته به دست می‌گرفت. کتاب او را از دیگران به‌کلی متمایز می‌ساخت» (صفحه ۷۹).


در ادامه بخوانید: کتاب تسلی بخشی های فلسفه اثر آلن دوباتن؛ با کمک فیلسوفان از سختی‌ها عبور کنید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.