داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸
لورا فرمن مجموعهای از درخشانترین داستانهای کوتاهِ منتشرشده در نشریههای معتبر ادبیِ آمریکا و کانادا را در کتابی گردآوری کرده است. این آثار که نمونههای موفقی از داستان کوتاه هستند، در سال ۲۰۱۸ برندهی جایزهی اُ.هنری شدهاند. این مجموعه با عنوان داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ و با ترجمهی ساقی نخعیزاده در نشر خوب منتشر شده است.
در این مجموعه، داستانهای خواندنی و به یادماندنی از نویسندگان مختلف گردآوری شده است؛ نویسندگانی چون جنی ژانگ، برندا واکر، لارا وپنیار، استفانی اِی وِگا، برَد فِلوِر، جو لوید، مایکل پارکر، مارک جود پواریر، دنیا شکری، وِیت دین، اَن اِنرایت، جمیل جان کوچَی، لورن آلوان، جو آن بیرد، یومنا کلاله، مارجوری سلونا، مایکل پاورز.
دو داستان کوتاه آرامگاه کشتیگیران (برگزیدهی فیونا مک فارلین و الیزابت تَلِنت) و جواب دندانشکن (برگزیدهی اوتِسا مشفق) گلهای سرسبد مجموعهی داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ هستند.
ترجمهی فارسی مجموعهی سال ۲٠١٨ در انتشارات خوب، دربردارندهی هفده داستان کوتاه است.
در ادامه به بررسی مختصر این مجموعه و معرفی جایزهی ادبی اُ.هنری میپردازیم…
جایزهی اُ.هنری
در سال ١٩١٨ یعنی هشت سال پس از مرگ ویلیام سیدنی پورتر نویسندهای که با نام قلمیِ اُ.هنری برگهای همیشهسبزی به فصل داستان کوتاه تاریخ ادبیات آمریکا افزود، دوستان و دوستدارانش به یاد او و با هدف تقویت هنرِ داستان کوتاه و ترغیب نویسندگان جوان جایزهای بنیان کردند که تا امروز برقرار مانده است.
هرساله نشریات ادبی آمریکا و کانادا با رجوع به کارنامهی سال گذشتهی خود هزاران داستان کوتاه انگلیسی را، فارغ از ملیت نویسندگانشان، در این رقابت شرکت میدهند. دبیر مجموعه بیست داستان کوتاه از این همه را گلچین میکند تا در قالب کتابی مزین به نام جایزهی اُ.هنری پیش چشم علاقهمندان قرار دهد. از سال ۲٠٠٣ که لورا فرمن سِمَت دبیری را بر عهده گرفته است، سه داستاننویس برجسته نیز به عنوان داوران میهمان، مجموعهی منتخب را به شکلی بینام و نشان ارزیابی میکنند و هر یک مستقل از دیگری داستان محبوب خود را برمیگزیند.
اُ.هنری: نویسندهی ششصد داستان کوتاه
ویلیام سیدنی پورتر مشهور به اُ.هنری يكي از معروفترین داستانکوتاهنویسهای آمریکاست. در سال ۱۸۶۲ میلادی در کارولینای شمالی به دنیا آمد .او در نوجوانی و جوانی خود به کارهای متعددی مشغول بود. وی زمانی که به آمریکای مرکزی رفت کار نویسندگی را شروع کرد و در همین زمان شهرت او همه گیر شد .اُ.هنری بیش از ششصد داستان کوتاه از خود به جای نهاده است.
هفده داستان کوتاه، هفده نویسنده
در مجموعهی داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ که انتشارات خوب منتشر کرده، آثار هفده نویسنده گردآوری شده است؛
در ادامه معرفی کوتاهی از برخی نویسندگان این مجموعه را با هم میخوانیم:
جو آن بیرد: جستارنویس آمریکایی متولد ۱۹۵۵ شیکاگو است. کارشناسی هنر و کارشناسی ارشد نویسندگی ناداستان از دانشگاه آیوا دارد و در کالج سارا لارنس تدریس میکند. در حادثه تیراندازی سال 91 دانشگاه آیوا، سردبیر نشریه فیزیک این دانشگاه و همکار قربانیان این ماجرا بود و روایت خود را از این فاجعه در جستار حالت چهارم ماده نوشته است که در سال ۹۵ در نشریه نیویورکر چاپ شد. این جستار بسیار تحسین شد و در بسیاری از مجموعههای منتخب از جمله بهترین جستارهای همان سال جای گرفت.
مایکل پارکر: این نویسنده در شهر سیلی واقع در کارولینای شمالی متولد شد. وی با افتخارات بسیار از دانشگاه UNC Chapel Hill در رشتهی نویسندگی خلاق فارغ التحصیل شد. داستان کوتاههای او جوایز بسیاری را از آن خود کردهاند.
لارا وپنیار: در سال ۱۹۹۴ از روسیه به نیویورک مهاجرت کرده است. او از سال ۲۰۰۲ داستانهای کوتاه خود را در مجلات انگلیسی چاپ کرده و فارغ التحصیل مقطع دکترا در ادبیات تطبیقیست.
هزارتویی منحصربهفرد: گزیدهای از داستان آرامگاه کشتیگیران
در بخشی از داستان «آرامگاه کشتیگیران» به قلم جو آن بیرد که در مجموعه داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ منتشر شده، میخوانیم:
وقتی تازه از آیوا به نیویورک آمده بود کنار دریاچه زندگی میکرد. از همسر اولش جدا شده بود و هنوز دومی را ملاقات نکرده بود و به خانهی درندشت مزرعهاش نیامده بود. اتاق اجارهایاش نیمطبقهی بالای یک دوبلکس بود و مشرف به تپهای بود پوشیده از درختان بلندی چون بلوط و نارون که دور تا دورش سایبان سبزی گسترانده بودند و همهچیز را در قالب سایهی سنگین و ابدی فرو برده بودند. صبحها با صدای برخورد آب دریاچهی راند به پایههای سکو بیدار میشد؛ تنهایی آن صدا بعد از زندگی پرهیاهوی آیوا مثل لوسیون خنکی روی پوستش مینشست. خودش بود و خودش و احساس آرامبخش بالزدن چیزی شبیه شبپره در جمجمهاش که نه تنها افسردگی یا اضطراب نبود، بلکه هر دو را متعادل میکرد ـ نوعی تعادل که ساعتها پشت میزنشستن یا ایستادن روی ایوانی با چوبهای جلادار و خیرهشدن به راه باتلاقی و دریاچهی مواج آبی را در پی داشت.
هیچگاه این گونه نایستاده بود که فقط نگاه کند، در آیوا همهچیز مرئی بود. عنصر مخفی و لایهی زیرین وجود نداشت. چیزی جز بالا و پایینهای ظریف جغرافیایی یکنواختی شیارهای شخم را نمیشکست. تمام ردیفهای ذرت ناگهان یکی میشدند، مثل یک دسته پرنده. تابلوی شهر دِکلب بود در فواصل دور، و گربهی زردی که گاه و بیگاه یواشکی در امتداد نهر راه میرفت. در شمال نیویورک اما سایههای بیپایان بودند، سقفها کوتاه، حصارهای تیرهی سنگی پر از لانهی مار. درختان روی جاده خم شده بودند. همهچیز در همهچیز روییده بود. هزارتویی منحصر به فرد.
اگر از علاقهمندان و خوانندگان داستان کوتاه هستید میتوانید با مراجعه با فروشگاه انلاین انتشارات خوب کتاب داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ را تهیه کنید.