تحلیل کسب و کار نوعی روش است که به واسطه آن موقعیت یک سازمان بر اساس اهداف و منابع موجود سنجیده می شود. با تحلیل کسب و کار می توان به سوددهی بیشتر سازمان کمک کرد. دانش BABOK در حوزه های مختلف توانسته مسیر تحلیل کسب و کار را هموارتر سازد.
تحلیل کسب و کار یک حوزه بسیار جذاب است و در واقع هدف اصلی آن پیدا کردن نیازهای سازمان است و یک سری راه حل های لازم را برای مشکلات در نظر می گیرد.
وظیفه اصلی تحلیل کسب و کار این است که میزان دستیابی فرآیندهای موجود به هدف ها را ارزیابی کند. به زبانی ساده تحلیل کسب و کار به سازمان ها این کمک را می کند که مشکلات و یک سری عناصر مضر در عملیات اجرایی را شناسایی نمایند و به طور کلی نحوه مبارزه آن مشخص شوند.
Business Analysis
لزوم استفاده از تحلیل کسب و کار
سازمان ها دارای ماموریت خاص خود هستند و برای اینکه ماموریت را به بهترین نتیجه برسانند نیاز به روش های خاصی دارند که به آن تحلیل کسب و کار گفته می شود. در واقع در تحلیل در کسب و کار نقاط قوت و ضعف سازمان در ارتباط با محیط و رقابت مشخص می شود. تجزیه و تحلیل دارای تکنیک های مخصوصی مانند مدیریت فرایند است که سبب می شود حل مشکل آسانتر شود.
در Business Analysis فضایی ایجاد می شود که تحرک را بین افراد و تیم بیشتر می کند.
وقتی از Business Analysis استفاده شود:
1- ساختار و پویایی شرکت برای همه اعضای شرکت به خوبی درک می شود.
2- این امکان ایجاد می شود که مشکلات فعلی سازمان به خوبی درک شود.
3- در نهایت یک سری راه حل های پیشنهادی داده می شود..
4- در صورت نیاز به تغییر، کمک می کند تا شناسایی متد لازم صورت بگیرد.
5- تحلیل کسب و کار سبب می شود تا ارزش ها به حداکثر برسند و به این ترتیب سازمان بتواند به ذینفعان خود بیشترین سود رسانی را داشته باشد.
مراحل تحلیل کسب و کار
- در ابتدا تجزیه و تحلیل سازمانی صورت می گیرد.
- سپس برنامه ریزی و مدیریت مورد نیاز است.
- پس از آن استنباط خوبی از نیازمندی ها صورت می گیرد.
- سپس تجزیه و تحلیل نیازمندی‌ها و بررسی مستندات لازم است.
- در نهایت باید ارائه راه حل و اعتبار سنجی صورت بگیرد.
![]()
حوزه های دانش در تحلیل کسب و کار
استاندارد تحلیل کسب و کار که با عنوان BABOK شناسایی می شود شامل 6 حوزه دانشی مهم است.
گام اول مربوط به برنامه ریزی و نظارت است که باید برای تحلیل کسب و کار صورت بگیرد. این حوزه دانش به طور کلی تمرکز اصلی خود را بر روی وظایف تحلیلگر قرار داده است. این سری از وظایف شامل یک سری خروجی های خاص می شود و سپس برای سایر دستورالعمل ها ورودی اصلی محسوب می شود.
گام دوم در تحلیل کسب و کار مربوط به استخراج نیازمندی ها و همکاری است. این بخش تمرکز اصلی خود را روی کارهای تحلیلگر در زمینه انجام فعالیت های استخراج نیازمندی ها می گذارد. در این بخش ارتباط با ذینفعان پس از جمع آوری اطلاعات بررسی می شود.
حوزه سوم در خصوص مدیریت چرخه حیات نیازمندی ها است. این بخش از BABOK تمرکز بر وظایف تحلیلگر در راستای مدیریت و حفظ نیازمندی ها دارد در این بخش بین نیازمندی ها ارتباط معناداری صورت می گیرد و طرح های مربوطه نیز مشخص می شود و تحلیلی و ارزیابی به صورت دقیق صورت می گیرد.
حوزه چهارم مربوط به مدیریت استراتژیک است. در این بخش از Business Analysis ، شرکت قادر خواهد بود تا برخی از دسته نیازها را برطرف سازد و همینطور می تواند یک سری استراتژی های لازم را برای تغییر فراهم سازد.
حوزه نیازمندی ها و تعریف طراحی حوزه پنجم از تحلیل کسب و کار محسوب می شود. این حوزه تمرکز خود را روی تشخیص و الگوسازی الزامات و طرح ها و همینطور اعتباردهی و شناسایی گزینه های مختلف می دهد.
حوزه ششم نیز مربوط به ارزیابی راه‌حل‌ها است و تمرکز بر وظایفی که تحلیلگران کسب‌وکار انجام می دهد، دارد و همینطور در حذف موانع بسیار کمک می کند.
کاربرد BABOK
تحلیل کسب و کار کمک می کند تا پر تکرار ترین دلایل شکست پروژه مشخص شود. در این زمینه تحلیل دقیقی صورت می گیرد وو نوع پروژه نیز سنجیده می شود. بررسی صورت می گیرد که کدام بخش های پروژه دارای شکست بیشتری است و کدام بخش بر اساس موقعیت پروژه قابل رشد و سودآوری است.
هوش تجاری در تحلیل کسب و کار یکی از شاخص های مهم محسوب می شود به طوری که یکی از زوایای دید به تحلیل کسب و کار است.
چنانچه به حوزه تحلیل کسب و کار علاقه مند هستید و می خواهید به یک تحلیلگر حرفه ای کسب و کار بدل شوید، پیشنهاد می کنیم دوره تحلیل کسب و کار را در برنامه آموزشی خود قرار دهید.
