تورم چیست؛ آیا تورم جنبههای مثبتی هم دارد؟
تا به حال با خود اندیشیده اید که تورم چیست؟ این مفهومی که روزی هزار بار در کوچه و بازار میشنویم چه کاربردی دارد و دقیقا معنایش چیست؟ چه عواملی میتواند باعث افزایش نرخ تورم در جامعه شود؟ پیامدهای مثبت و منفی تورم در زندگی ما چیست؟ در ادامه به بررسی مفهوم سادهی تورم و علل و نتایج آن میپردازیم.
بر اساس اعلام سازمان آمار، در سال ۱۳۷۲ قیمت یک متر مربع خانهی نو در تهران به طور میانگین ۵۰۰۰۰ تومان بود، در حالی که متوسط درآمد یک خانوار شهری ۴۵۰ هزار تومان در سال بود. پس از گذشت ۲۰ سال یعنی در سال ۱۳۹۲ پس از شوک اقتصادی ناشی از افزایش سرسام آور تورم، میانگین قیمت یک متر مربع خانهی نو در تهران در حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و متوسط درآمد خانوار حدود ۲۰ میلیون تومان در سال بود.
علت این تفاوت در قیمتها چیست؟ در یک کلمه میتوان گفت تورم. همانند بالا رفتن سن یا افزایش وزن، تاثیرات تورم هم تدریجی و هم عمیق است. تورم به آرامی با گذر زمان بر روی زندگی ما میخزد، در حالی که ما به روند طبیعی خرج کردن و عادات مصرف گرایی خود ادامه میدهیم. افزایش تورم برای ما و در زندگی اقتصادی روزمرهی ما چندان محسوس نیست و موجب میشود آن را دست کم بگیریم.
با این حال تورم تاثیرات زیادی دارد و تاثیر آن صرفا بر روی درآمد سالیانهی ما یا قیمت خرید خانه نیست. تورم از هر سویی به ما ضربه میزند. افزایش قیمت مواد غذایی، قیمتهای حمل و نقل، بهای سوخت و سایر محصولات و خدمات که با سرعت زیادی در حال افزایش هستند. همهی این عوامل ضرورت حساب دقیق را به ما یادآوری میکند تا بتوانیم پسانداز مناسبی داشته باشیم تا از سالهای طلایی بازنشستگی لذت ببریم.
چگونه این کار را انجام دهیم؟ ابتدا بیایید ببینیم تورم و علل پیدایش آن چیست. ما در مورد تاثیر تورم بر استراتژیهای سرمایهگذاری شما بحث میکنیم تا بتوانید تصمیمات متفکرانه و درستی برای آیندهی اقتصادی خود بگیرید.
تورم چیست؟
تورم افزایش بلند مدت قیمت اجناس و خدمات است که به علت کاهش ارزش پول اتفاق میافتد. اگرچه تورم مزایایی هم به همراه دارد، اما ابتدا راجع به جنبههای منفی آن صحبت میکنیم.
مشکلات تورمی وقتی شروع به نشان دادن خود میکنند که افزایش تورم با افزایش درآمد مردم متناسب نباشد. اگر درآمدها به اندازهی افزایش قیمت کالا و خدمات بالا نرود، کمکم قدرت خرید مردم کاهش مییابد. نتیجهی این اتفاق کاهش رشد اقتصادی و بروز رکود است. افزایش بیش از اندازهی تورم علاوه بر کاهش قدرت خرید، میتواند پسانداز و برنامهریزی ما برای آینده را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
علل تورم
در پاسخ به سوال تورم چیست، باید با علل آن نیز آشنا باشید. باید دید چه چیزی باعث ایجاد تورم در سیستمهای اقتصادی میشود؟ برای این سوال یک جواب ساده و مورد توافق وجود ندارد، اما تعدادی نظریه وجود دارد که هر کدام از آنها به نوبهی خود در ایجاد تورم نقشی ایفا میکنند.
۱. پول در گردش
تورم عمدتا به علت سبقت جستن میزان پول در گردش از رشد اقتصادی ایجاد میشود. از جایی که در طول قرن گذشته کشورهای صنعتی از استاندارد طلایی خود دور شدند، ارزش پول از طریق پول در گردش و قابل مشاهدهی مردم تعیین میشود. زمانی که بانک مرکزی تصمیم بگیرد پولی بیش از نرخ رشد اقتصادی را به چرخهی مالی تزریق کند، ارزش پول سقوط خواهد کرد. دلیل این موضوع تغییر نظر مردم نسبت به وضعیت پولی است. در نتیجه قیمتها افزایش پیدا میکنند. زیرا در حقیقت در آن زمان هر واحد پولی کمتر میارزد.
یک راه دیگر برای فهمیدن تاثیر پول در گردش بر تورم استفاده از این گزاره کلی است که همیشه اجناسی که کمیابتر باشند ارزش بیشتری خواهند داشت. همین منطق برای پول هم صادق است. زمانی که پول فراوانی بیشتری داشته باشد، ارزشش کم خواهد شد. وقتی حکومتی تصمیم به چاپ پول جدید میگیرد، ارزش پولی که در چرخه هست، کاهش مییابد. به بیانی دیگر با افزایش نقدینگی در جامعه، پول بیشتری در ازای همان مقدار کالا وجود خواهد داشت. این موضوع به طور اجتناب ناپذیری باعث افزایش تقاضا و قیمتهای بالاتر میشود.
۲. بدهی خارجی
همهی ما میدانیم میزان بالای بدهیهای خارجی برای یک کشور چیز بدی است. اما آیا میدانید همین بدهیها به مرور زمان باعث افزایش تورم میشود؟ علت این موضوع این است که با افزایش بدهیهای خارجی حکومت دو گزینه خواهد داشت: افزایش مالیات یا چاپ پول بیشتر برای پرداخت بدهیها.
افزایش مالیات صنایع را مجبور میکند تا با بالا بردن قیمتها به منظور پوشش افزایش مالیات، نسبت به آن واکنش نشان دهند. لذا از روی ناچاری حکومتها راه دوم را انتخاب میکنند، چاپ پول بیشتر به منظور افزایش پول در گردش. همانگونه که در بالا گفته شد این کار هم باعث افزایش قیمتها و افزایش تورم میشود.
۳. تاثیر کشش تقاضا
تاثیرات کشش تقاضا بیشتر به صورت افزایش دستمزد در سیستم اقتصادی (معمولا اقتصادهای رو به رشد با نرخ بیکاری پایین) تاثیر میگذارد. مردم پول بیشتری برای خرید کالاهای مصرفی خواهند داشت. این افزایش تقاضا برای کالاهای مصرفی منجر به افزایش تقاضا برای تولید میشود. در نتیجهی افزایش تقاضا، شرکتها به منظور تنظیم عرضه و تقاضا، قیمتها را به نسبت سطح مصرف کننده بالا میبرند.
افزایش بالای تقاضا برای یک کالا یا خدمات، تعیین کنندهی قیمت آن است. برای مثال وقتی دستمزد مردم به ازای هر ساعت کاری افزایش یابد، افراد بیشتری قصد بهسازی خانه را پیدا خواهند کرد. این افزایش تقاضا برای بهسازی خانه قیمت کالاها و سرویسهای مربوط به آن را نیز افزایش میدهد. در همین راستا قیمت نقاش، متخصص الکتریک و سایر پیمانکاران افزایش مییابد تا با افزایش تقاضا به تعادل برسد. در نتیجه قیمتها بالا میرود.
۴. تاثیر فشار هزینه
عامل دیگری که موجب بالا رفتن قیمت کالاهای مصرفی و سرویسها میشود، یک نظریهی اقتصادی است که تحت عنوان تاثیر فشار هزینه شناخته میشود. این نظریه بیان میکند وقتی شرکتها با افزایش قیمت مواد خام و اولیهی ورودی یا افزایش دستمزدها روبهرو میشوند، به منظور حفظ سودبخشی خود، این هزینهها را در قالب افزایش قیمتها بر عهدهی مصرف کننده میگذارند.
به عنوان مثال افزایش بهای شیر باعث میشود همه تولیدکنندگان فرآورده های لبنی، قیمتهای خود را بالا ببرند. به این علت که اکنون برای آنها تولید یک واحد از آن محصول، گرانتر تمام میشود.
۵. میزان تبادلات خارجی
با قرار گرفتن در معرض بازارهای خارجی تورم میتواند وضعیت وخیمتری پیدا کند. در ایران اساس مبادلات بر پایهی ریال است. در مبادلات روزانه، ما به عنوان مصرف کننده به میزان مبادلات با شرکای تجاری خارجیمان توجه چندانی نمیکنیم، اما با اقتصاد رو به رشد جهانی، میزان تبادلات یکی از عوامل تعیین کننده در نرخ تورم ما خواهد بود.
وقتی مبادلات خارجی دچار تحولاتی شود مثلا ارزش پول ایران نسبت به پول خارجی کاهش یابد، موجب میشود اجناس خارجی برای مصرف کنندهی ایرانی گرانتر و در مقابل کالا و خدمات ایرانی برای مصرف کنندهی خارجی ارزانتر شود. این تفاوت میزان مبادلات بین اقتصاد ما و شرکای خارجی میتواند باعث افزایش سودآوری و توان رقابتی شرکتهای ما در بازارهای خارجی شود، ولی همزمان بر کالاهای وارداتی (که سهم زیادی از کالاهای مصرفی در ایران را تشکیل میدهد) نیز تاثیر میگذارد و موجب میشود این کالا برای مصرف کننده در ایران بیش از پیش گرانتر باشد.
جنبههای مثبت تورم
چیزی که باعث تعجب مردم میشود این است که اقتصاددانان معتقدند وجود مقداری تورم امری مثبت محسوب میشود. نرخ تورم سالم چیزی در حدود ۳-۲٪ در سال است. هدف تورم (که به وسیلهی شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI اندازهگیری میشود) این است که اقتصاد پایه (که به وسیلهی تولید ناخالص داخلی یا GDP اندازهگیری میشود) سالانه کمی رشد داشته باشد.
مقدار سالم تورم امری مثبت قلمداد میشود. زیرا منجر به افزایش دستمزدها و تولید سودآور و شناور شدن سرمایه در اقتصادی رو به رشد میشود. تا زمانی که همه چیز به طور هماهنگ تغییر کنند، تورم زیانآور نخواهد بود.
فایدهی دیگر مقادیر کم تورم تشویق به مصرف کردن است. برای مثال اگر شما قصد خرید کالای خاصی را دارید و میدانید قیمت آن در طول سال ۳-۲٪ افزایش مییابد، شما تشویق میشوید که آن را همین الان بخرید. بنابراین تورم میتواند ما را به مصرف تشویق کند که نتیجهی آن تهییج اقتصاد و ایجاد شغلهای بیشتر است.
سخن آخر
خواه ناخواه تورم وجود دارد. بی توجهی به تاثیرات آن میتواند پسانداز آیندهتان را با مشکل روبهرو کند، یکی از بزرگترین اشتباهاتی که سرمایهگذاران انجام میدهند، درک تاثیرات و عوامل تورم قدم اولی است. باید بر مبنای آن تصمیمات بلند مدت خود را اتخاذ کنید تا ریسک احتمالی را به حداقل برسانید. قدم بعدی عمل است. به نکاتی که در بالا گفته شد فکر کنید تا اثرات منفی تورم بر روی آیندهتان به حداقل برسد.
برگرفته از: moneycrashers.com
خیلی عالی بود لذت بردم و به قولی شیر فهم شدم انشاالله خدا اجرت بده.
سود بانکی چه بلایی سر اقتصاد میاره؟ خب بانکها که کارخونه نیستن و درآمدی ندارن از طرفی هزینه های سرسام آور هم دارن پس سودِ پولِ مردم رو از کجا میارن؟ از چاپ اسکناس. وقتی اسکناس چاپ میشه اسکناس تو بازار زیاد میشه (نقدینگی میره بالا)و این باعث میشه ارزشش بیاد پایین چون پشتوانه نداره.
تو این متن به یک چیز اشاره نشد ؛ تورم همش سود برا دولت ، همش ضرر برای مردم !
وقتی تورم بالا بره ، دولت ها غیر از درآمد مالیات و بعضاً نفت ، یک درامد سوم هم دارن یعنی وقتی مثال میزنم راننده بیچاره لاستیک ماشین میخره ۱۰ میلیون ، قیمت اصلی ۵ میلیون دولت ۵ میلیون اضافی میگیره یا وقتی دلار میخری ۳۰ تومن ، ۱۳ تومن اضافه داری به جیب دولت میریزی و……
یعنی سال ۱۴۰۰ دولت :
۲۰ میلیارد دلار نفت فروخت ( رسمی اعلام شد )
۱۲ میلیارد دلار مالیات گرفت ( رسمی اعلام شد )
۱۲ تا ۲۴ میلیارد دلار ( غیر رسمی )
اما یک چیز غیر رسمی بود ، اینکه شاید به اندازه کل درآمد مالیات یا دو برابرش حتی ! دولت از تورم به جیب زد !
ترکیه هم همین کارو کرد ، نرخ بهره رو آورد پایین . تورم که بره بالا دولت ها به راحتی میتونن بدهی هاشون پرداخت کنند ( بدهی های خارجی ) .
نکته بعدی اینه ، دولت ایران کلا کاری جز پرداخت حقوق کارمند بلد نیست . ۳ میلیون کارمند کشور داره بر فرض هر کارمند سالی ۱۱۰ میلیون حقوق بگیره میشه ۱۱ میلیارد دلار . با همون درآمد رسمی بگیریم ۲۱ میلیارد دلار دیگه رو این دولت کجا سالانه خرج میکنه ۲ میلیارد دلارش حاضر نیست به پروژه های عمرانی اختصاص بده .
اینکه تورم اقتصاد رو بیمار کنه هیچ شکی نیست .. اما ترکیه سالی ۱۱۶ میلیارد دلار مالیات میگیره درست ، ۲.۵ میلیون کارمند داره درست به هر کدوم ۲۰ هزار دلار هم حقوق بده میشه ۵۰ میلیارد دلار میره ولی حداقل سالی ۱۵ میلیارد دلار برا پروژه های عمرانی میزاره کنار اونم وقتی میخواد پروژه بسازه :
بهترین مهندسان
بهترین شرکت ها
هدفمند ترین مطالعات
و ….
به کار میگیره اونم از سرتاسر جهان دعوت میکنه ( از آلمان و ایتالیا و انگلیس و… ) پروژه های آینده و اصلی دولت ترکیه :
فرودگاه استانبول که با ۲۰۰ میلیون ظرفیت قرار بزرگترین فرودگاه جهان بشه با ۱۲ میلیارد دلار
پروژه کانال استانبول با ۱۵ میلیارد دلار ( پروژه سلطان )
پروژه آناتولی شرقی که ساخت ده ها سد و گسترده ترین پروژه ترکیه هست به ارزش ۲۸ میلیارد دلار
قطار سریع السیر مدرن ازمیر- استانبول ۴.۲ میلیارد دلار
پل عثمان قاضی ۱.۲ میلیارد دلار
پل ۱۹۱۵ ترکیه ۵ میلیارد دلار
قطار سریع السیر آنکارا-استانبول ۴ میلیارد دلار
تونل اوراسیا ۱.۳ میلیارد دلار
و ده ها پروژه دیگه که ارزش کل به ۱۳۸ میلیارد دلار میرسه تو ۱۰ سال البته . اینها امسال یا ۲ سال دیگه وقت افتتاح شون هست تعدادی محدود هم افتتاح شدن . نگاهی به ارقام بندازین ، ۷۰ میلیارد دلار ارزش این مگا پروژه هاست که مثال زدم همش هم دولت با بودجه ملت تامین مالی میکنه .… شما چیکار کردین برای این ملت با این همه پولی که میگیرین .