آسیمیلاسیون یا همگون سازی فرهنگی؛ خوب یا بد؟

0

آسیمیلاسیون یکی از پدیده‌های رایج در عصر مدرن است. این پدیده به فرایندی اطلاق می‌شود که در طول آن یک گروه اقلیت رفتارها، ارزش‌ها، آیین و باورهای اکثریت جامعه یا کشور میزبان را به خود می‌گیرند. در این مقاله، شما را با این مفهوم بیشتر آشنا می‌کنیم.

انواع آسیمیلاسیون

اصطلاح همگون سازی فرهنگی برای توصیف مهاجرانی به کار می‌رود که به جاهای جدید مهاجرت کرده‌اند. بااین‌حال، گاهی هم برای توصیف گروه‌های بومی جوامع استفاده می‌شود. در کل آسیمیلاسیون به ۳ دسته تقسیم می‌شود.

رونیکس

۱. همگون سازی فرهنگی اجباری

در طول تاریخ، بارها برای وادارکردن اقلیت‌ها به همگون سازی فرهنگی تلاش شده است. آسیمیلاسیون اجباری بومیان در دوران استعمارگری اروپاییان از قرن‌ هجدهم تا بیستم رواج بیشتری داشت. سیاست‌های استعمارگران در آمریکای شمالی و جنوبی، استرالیا، آفریقا و آسیا اغلب بومیان را به چنین کارهایی مجبور می‌کرد:

  • تغییر مذهب؛
  • جداکردن کودکان از خانواده‌هایشان؛
  • تبدیل اموال عمومی به زمین‌های قابل‌فروش؛
  • حذف دسترسی به مواد غذایی محلی؛
  • تضعیف اقتصاد مردم محلی و کم‌رنگ‌کردن نقش‌های جنسیتی از طریق انتقال مسئولیت کشاورزی یا سایر کارهای تولیدی از زنان به مردان.

همگون سازی فرهنگی اجباری به‌سرعت رخ می‌دهد و با زور و تهدید به خشونت همراه است. این روش به‌ندرت با موفقیت روبه‌رو می‌شود و معمولا برای فرهنگ گیرنده پیامدهای منفی ماندگاری دارد.

۲. آسیمیلاسیون داوطلبانه

هرچند معمولا همگون‌سازی با فشار فرهنگ غالب صورت می‌گیرد، در طول تاریخ داوطلبانه هم اتفاق افتاده است. یکی از نمونه‌های تاریخی همگون‌سازی کامل یا داوطلبانه به اواخر قرن ۱۴ و ۱۵ در اسپانیا بازمی‌گردد. در آن زمان، تفتیش عقاید سبب شد که بسیاری از مسلمانان و یهودیان با پذیرش داوطلبانه آیین کاتولیک رومی به شکنجه مذهبی واکنش نشان بدهند. به مسلمانانی که در آن زمان به ظاهر دین مسیحیت را می‌پذیرفتند اما در خفا مراسم مذهبی خود را به‌ جای می‌آوردند، «موریسکو» می‌گفتند. یهودیانی را که مجبور به انجام این کار شدند هم «مارانوس» می‌نامیدند.

نمونه‌ای دیگر از همگون‌ سازی فرهنگی داوطلبانه در قرن ۱۸ و ۱۹، یعنی زمانی که میلیون‌ها اروپایی به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردند، رخ داد. در آن زمان، برای گروه‌های متعصب میهن‌دوستی مثل «حزب هیچ نمی‌دانم» که عضوی از فرهنگ غالب آنگلو-پروتستان بودند، توانایی عبور از فرهنگ خود مسئله مهمی به شمار می‌رفت.

معمولا این‌طور تصور می‌شود که در آن زمان آسیمیلاسیون داوطلبانه میان مهاجران اروپایی‌تبار اتفاق افتاده است، اما بر اساس پژوهش‌ها احتمال درست‌بودن نظریه‌ای نسبتا متفاوت بیشتر است. طبق تحقیقاتی که در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست‌ویکم در این باره انجام شده‌اند، در قرن ۱۸ و ۱۹ تغییر تاریخی فرهنگ میان گروه‌های قومی و نژادی آمریکا اتفاق افتاده است.

به‌هرحال این نوع از همگون سازی فرهنگی در طول زمان و طی نسل‌های مختلف اتفاق می‌افتد. آسیمیلاسیون داوطلبانه اغلب واکنش به فشاری است که فرهنگ غالب وارد می‌کند. اقلیت‌ها از این روش برای حفظ امنیت خود بهره می‌برند.

۳. فرهنگ‌پذیری

در این شکل از آسیمیلاسیون، اقلیت‌ها برخی از باورها، آداب‌ورسوم یا رفتارهای گروه غالب یا اکثریت را می‌پذیرند اما بعضی از سنت‌ها و آداب‌ورسوم فرهنگی خود را همچنان حفظ می‌کنند.

موافقان و مخالفان همگون‌سازی فرهنگی چه می‌گویند؟

مردم اغلب تشویق می‌شوند یا تحت‌فشار قرار می‌گیرند که فرهنگ خود را با سایرین همگون سازند. بااین‌حال، تغییرات فرهنگی آنها اجتناب‌ناپذیر است. گروه‌های اقلیت بومی، قومی یا مهاجر معمولا عناصر فرهنگی خود مثل زبان، غذا، پوشاک و آیین مذهبی را که جامعه میزبان با آنها ناآشناست تغییر می‌دهند یا مخفی می‌کنند تا ارزش‌ها و رفتارهای اجتماعی فرهنگ غالب را اتخاذ کنند. طرف‌داران آسیمیلاسیون معتقدند که این امر سبب کاهش تعارضات می‌شود، به انسجام هویت ملی کمک می‌کند و فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی را بیش از پیش در اختیار گروه اقلیت می‌گذارد. بااین‌حال، همه موافق این عقیده نیستند.

مخالفان همگون سازی فرهنگی می‌گویند که این اتفاق سبب ازمیان‌رفتن فرهنگ و تاریخ، افزایش تبعیض و خشونت و آسیب‌دیدن عزت و اعتمادبه‌نفس افراد می‌شود. شاید آسیمیلاسیون راه‌حلی آسان باشد، اما به ایجاد مشکلات بیشتر می‌انجامد.

نظریات مربوط به همگون‌سازی فرهنگی

آسیمیلاسیون اجباری بومیان کانادا در دوران استعمار اروپا
آسیمیلاسیون اجباری بومیان کانادا در دوران استعمار اروپا

در اوایل قرن بیستم، جامعه‌شناسان آمریکایی برای اولین بار در جهان نظریات مربوط به آسیمیلاسیون را مطرح کردند. این دیدگاه‌ها به ۳ دسته تقسیم می‌شوند.

۱. نظریه کلاسیک

این دیدگاه نظریه «دیگ ذوب» هم نامیده می‌شود. پیروان این نظریه به فرایندی متوالی اشاره می‌کنند که در آن هر نسل بیشتر از نسل قبل شبیه فرهنگ غالب می‌شود. ممکن است فرزندان مهاجران برخی از سنت‌های والدین خود را حفظ کنند، اما نسل‌ و نسل‌های بعد از آن احتمالا عناصر فرهنگی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های خود را از دست می‌دهند و درنهایت همه به همان فرهنگ غالب روی می‌آورند.

به این نظریه انتقاداتی شده است. منتقدان می‌گویند که دیگ ذوب تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که جریان اصلی و فرهنگ غالب را بتوان به‌سادگی مشخص کرد.

۲. نظریه محرومیت قومی-نژادی

این دیدگاه آسیمیلاسیون را فرایندی می‌داند که بر مبنای عواملی نظیر نژاد، قومیت و مذهب متفاوت است. فرد بسته به اینکه اهل کجاست، ممکن است به‌سادگی تحت‌تأثیر فرایند همگون‌سازی نسبی قرار بگیرد اما برای سایرین که معمولا مهاجران غیرسفیدپوست هستند، نژادپرستی و بیگانه‌هراسی کار را بسیار دشوارتر می‌کند. یادگیری زبان و پایبندی به ارزش‌های فرهنگی غالب به مهاجرانی که با تبعیض شدید روبه‌رو هستند، کمکی نمی‌کند. وقتی برخی از گرو‌ه‌ها برترند و بقیه با محرومیت مواجه می‌شوند، این فرایند پیامدهای شخصی و اجتماعی قابل‌توجهی در پی خواهد داشت.

۳. نظریه آسیمیلاسیون چندبخشی

پیروان این دیدگاه معتقدند که گروه‌های مهاجر با بخش‌های مختلف جامعه همگون می‌شوند. عواملی مانند وضعیت اجتماعی و اقتصادی هستند که تعیین می‌کنند مهاجران هنگام ورود به کشور میزبان به کدام بخش دسترسی دارند. برخی به همگون‌سازی کلاسیک روی می‌آورند، در حالی که برخی دیگر با بخش‌های فقیرتر جامعه که فرصت‌های کمتری دارند همگون می‌شوند.

در این نظریه، حالت سومی هم متصور می‌شود. در این حالت، فرد بسیاری از ارزش‌ها و سنت‌های فرهنگی خود را حفظ می‌کند اما از نظر اقتصادی با بخش‌های موفق جامعه همگون می‌شود. جامعه‌شناسانی که به آسیمیلاسیون چندبخشی اعتقاد دارند، بیشتر مسائل نسل دوم مهاجران را بررسی می‌کنند.

همگون‌سازی فرهنگی؛ خوب یا بد؟

با اینکه آسیمیلاسیون می‌تواند به مهاجران و اقلیت‌های قومی کمک کند تا احساس امنیت بیشتری کنند یا توسط فرهنگ غالب پذیرفته شوند، تحقیقات کارشناسان درباره تأثیرات آن حاکی از نتایج متفاوتی بوده است. نمونه آن پژوهشی است که در سال ۲۰۱۱ درباره تأثیرات همگون‌ سازی فرهنگی بر نوجوانان مهاجر در ایالات متحده آمریکا انجام شد. این پژوهش نشان داد افرادی که در مناطق غیرمحروم زندگی می‌کنند، دستاوردهای آموزشی و رفاه روانی بیشتری دارند. در مقابل، همگون‌سازی بر کودکان مهاجری که در مناطق فقیرتر زندگی می‌کنند تأثیر منفی گذاشته است.

پژوهشی دیگر درباره خانواده‌های مهاجر در همین کشور نشان داده است که نرخ بیکاری میان آنهایی که نام‌های خارجی دارند، بیشتر است. آنها اغلب تحصیلات خود را به پایان نمی‌رسانند، درآمد کمتری دارند و بیشتر از سایرین احتمال ازدواج با خارجی‌ها را دارند. در این پژوهش، به رفاه روانی مهاجران بیشتر توجه شده است. این پژوهش نشان داد که آسیمیلاسیون ممکن است به ازدست‌رفتن هویت مهاجران و ایجاد استرس قابل‌توجه در آنها بینجامد. مشکلات این افراد از دلتنگی تا افسردگی و بیماری‌های روانی شدید متغیر است.

علاوه‌ بر این، مهاجرت ممکن است برای فرد «سوگواری یا فقدان فرهنگی» را در پی داشته باشد. سوگواری فرهنگی نوعی غم و اندوه ناشی از ازدست‌دادن فرهنگ و در واقع بخش اصلی هویت فرد است. ممکن است این مشکل با ازدست‌دادن شاخصه‌های اصلی فرهنگی نظیر زبان، سنت‌ها، آداب‌ورسوم و غذا وخیم‌تر شود. همچنین احتمال دارد فردی که برای برقراری ارتباط با اعضای خانواده خود در کشور مبدأ تلاش می‌کند بیشتر از قبل احساس بیگانگی کند.

تأثیرات مثبت همگون سازی فرهنگی

  • مهاجران ممکن است احساس امنیت بیشتری داشته باشند و خود را بیشتر متعلق به فرهنگ غالب بدانند.
  • مهاجرانی که همگون‌سازی را تجربه می‌کنند، زندگی و وضعیت سلامت روان بهتری دارند.

پیامدهای منفی آسیمیلاسیون

  • کسانی که جزو گروه‌های اقلیت جامعه هستند، ممکن است دچار بی‌هویتی شوند.
  • اقلیت‌ها بر اثر ازدست‌دادن نقاط قوت فرهنگی خود یا دورشدن از آنها با مشکلات روانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

دوفرهنگ‌گرایی؛ جایگزینی برای آسیمیلاسیون

مفهوم آسیمیلاسیون به زبان تصویر

همگون‌ سازی فرهنگی داوطلبانه در صورتی ضرورت دارد که موفقیت در فرهنگ غالب مستلزم پیروی از آن باشد و شبیه‌ترشدن به این فرهنگ برای فرد مفید باشد. همان‌ طور که نمونه‌های تاریخی آسیمیلاسیون اجباری نشان می‌دهند، تقاضای همسانی با همگون‌سازی فرهنگی اجباری ارتباط نزدیکی دارد، در حالی که آسیمیلاسیون موفق با عقاید نژادی مرتبط است. از سوی دیگر، همگون‌نشدن با فرهنگ غالب ممکن است منجر به انزوای اجتماعی، ازدست‌دادن فرصت‌های اقتصادی و مسائلی مانند آن شود. در این شرایط، چه باید کرد؟ آیا راه دیگری به‌جز آسیمیلاسیون هم هست؟

کارشناسان روان‌شناسی دوفرهنگی را جایگزینی مناسب برای همگون‌ سازی فرهنگی می‌دانند. دوفرهنگی یعنی شخص میراث یک فرهنگ را با تجربیات زیسته خود ترکیب کند. دوفرهنگ‌گرایی به‌عنوان تلفیقی از فرهنگ‌ها می‌تواند جایگزین ترکیب دو فرهنگ یا احساس شکاف فرهنگی در افراد شود. مزایای دوفرهنگ‌گرایی در مقایسه با همگون سازی فرهنگی عبارت‌اند از:

افرادی که آسیمیلاسیون را تجربه می‌کنند، ممکن است دچار معضلی به‌نام «تناقض مهاجر» شوند. به‌جای همگون‌سازی داوطلبانه، می‌توان عناصر فرهنگ‌های متعدد را در یکدیگر ادغام کرد و فرهنگی منحصر‌به‌فرد به وجود آورد که رضایت همه را جلب می‌کند.

آسیمیلاسیون در ایران

کارشناسان معتقدند که این پدیده در ایران خود را به روش‌های مختلفی از جمله تغییر سبک زندگی افراد یا آسیمیلاسیون زبانی نشان داده است. مثلا این اتفاق در شهرهایی که اقوام کرد، آذری‌زبان یا بلوچ در آنها زندگی می‌کنند به شکل تغییر سبک پوشش رخ داده است. پوشش مردم این شهرها را با پوشش گذشتگان این مردم مقایسه کنید؛ در گذشته‌ای نه‌چندان دور، این مردم معمولا با لباس‌های محلی در شهر تردد می‌کردند، اما این روزها کمتر کسی را در این شهرها (به‌ویژه شهرهای بزرگ‌تر) می‌بینید که علاقه‌ای به پوشیدن این لباس‌ها داشته باشد. امروزه لباس‌های معیار مانند مانتو یا کت‌وشلوار جایگزین لباس‌های محلی این مردم شده‌اند.

البته این تمام ماجرا نیست. آسیمیلاسیون زبانی نیز برای مردم این شهرها رخ داده یا در حال وقوع است. دلیل این مسئله نیز معمولا تبلیغات رسانه‌های مختلف است. رسانه‌ها خواه‌ناخواه زبان فارسی معیار یا پوششی خاص را تبلیغ می‌کنند. درنتیجه مردمی که گویش و پوشش محلی خاص خود را داشته‌اند، برای اینکه خود را به این پوشش و زبان معیار نزدیک کنند، فرهنگ بومی خود را به فراموشی می‌سپارند.

کارشناسان معتقدند که برای حل این معضل نخست باید اصالت فرهنگ‌ها را به رسمیت شناخت، سپس میان فرهنگ‌های مختلف پیوند برقرار کرد. بر همین اساس، در اصل ۱۵ قانون اساسی کشور هم بستر قانونی لازم برای ترویج زبان‌های مادری و قومی فراهم شده است، اما اینکه چرا هنوز برخی از اقوام ایرانی با مسئله همگون‌سازی زبانی و فرهنگی روبه‌رو هستند، سؤالی است که باید در پی پاسخ آن باشیم. نظر شما چیست؟


در ادامه بخوانید: چگونه دنیا را تغییر دهیم؟

منابع دیگر: britannica

منبع verywellmind humanrightscareers socialstudy
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.