استاندارد دوگانه چیست؛ یک بام و دو هوا
استاندارد دوگانه بهمعنای رفتار متفاوت در برخورد با افراد یا اتفاقات مشابه است. به بیان سادهتر، فرد یا گروهی را از انجام یک کار منع یا بابت انجامش تنبیه میکنیم درحالیکه به فرد یا گروه مشابهی اجازه انجام آن کار را میدهیم یا بابت انجام آن کار تشویقش میکنیم. استانداردهای دوگانه برای روابط شخصی و اجتماعی بسیار مخرب است. در این مقاله، نمونههای مختلف استانداردهای دوگانه را برای شما شرح میدهیم و خواهیم گفت که هنگام مواجهه با استانداردهای دوگانه چه رفتاری داشته باشید و چطور درگیر این استانداردها نشوید.
استاندارد دوگانه به چه معناست؟
استاندارد دوگانه اصل یا سیاستی است که در برخورد با موارد مشابه، بدون توجیه مناسب، به شیوهای متفاوت اعمال میشود. این اتفاق زمانی رخ میدهد که با دو یا چند فرد یا گروه به شیوههای متفاوت رفتار شود، درحالیکه باید با شیوهای یکسان با آنها رفتار شود.
نمونههایی از استانداردهای دوگانه
نمونهای از استاندارد دوگانه رفتار متفاوت با ۲ کارمند مشابه پس از انجام کارهای مشابه است، مثلا با تنبیه یکی و پاداشدادن به دیگری درحالیکه دلیل موجهی برای این کار وجود ندارد. نمونه بسیار متداول دیگر زمانی است که معلمی با ۲ دانشآموز خود برخوردی متفاوت دارد و به یکی از آنها نمره بیشتری میدهد فقط برای اینکه او را دوست دارد و از دانشآموز دیگر خوشش نمیآید. در ادامه، چند نمونه از استاندارد دوگانه در حوزههای مختلف را بررسی میکنیم.
۱. استاندارد دوگانه در ادبیات
نمونه ادبی معروف استانداردهای دوگانه در رمان «مزرعه حیوانات» نوشته جورج اورول به چشم میخورد. در این رمان، گروهی از حیوانات تصمیم میگیرند مزرعهای را که در آن زندگی میکنند تصاحب کنند تا بهجای اینکه انسانها بر آنها حکومت کنند، بتوانند خودشان بر خود حکومت کنند. یکی از قوانین اصلی که حیوانات تصمیم میگیرند از آن پیروی کنند این است که «همه حیوانات برابرند».
بااینحال، با گذشت زمان خوکها بر حیوانات دیگر مسلط میشوند و به روشهای مختلف با خود رفتار ترجیحی دارند. درنهایت، خوکها تمام قوانینی را که حیوانات در ابتدا بر سر آنها توافق کرده بودند، لغو میکنند و بهجای آنها، قانونی واحد را تصویب میکنند که نمونهای از مفهوم استانداردهای دوگانه است: «همه حیوانات با هم برابرند، اما بعضی برابرترند».
۲. استانداردهای دوگانه در روابط عاطفی
استانداردهای دوگانه در روابط انواع گوناگونی دارند. مثلا ممکن است شریک زندگیتان از شما انتظار داشته باشد که همیشه لاغر بمانید، رژیم غذایی مناسبی داشته باشید و به ظاهر خود برسید، اما خود او چنین رویکردی نداشته باشد و به مصرف غذاهای پرچرب و چاقکننده ادامه دهد. همچنین اگر شریک عاطفیتان شما را از انجام کارهایی منع کند درحالیکه به خودش اجازه انجام همان کارها را میدهد، به این معناست که او استانداردهای دوگانه را به کار گرفته است.
در زندگی مشترک، در صورتی که مرد به پیشنهاد رابطه جنسی نه بگوید، بسیار احتمال دارد که از سمت همسرش به خیانت متهم شود یا متهم شود که میل جنسی او مشکلی دارد. در مقابل، ممکن است زن انتظار داشته باشد که وقتی خسته است یا خلقوخوی مناسبی ندارد، مرد او را درک کند و انتظار رابطه جنسی نداشته باشد. زیرا از نظر اجتماعی بیشتر پذیرفته شده است که زنان «دروازهبان» تمایلات جنسی خودند.
۳. تربیت فرزندان با استانداردهای دوگانه
بعضی از استانداردهای دوگانه ناشی از دوران کودکی و نحوه تربیت متفاوتیاند که برای فرزندان دختر و پسر در نظر گرفته شده است. مثلا بعضی خانوادهها به فرزندان پسر کمتر سخت میگیرند. مثال دیگر خانوادههایی است که از پسران خود انتظار دارند کار را به ازدواج اولویت دهند و مشکلی با دیرتر ازدواجکردن پسرها ندارند، درحالیکه رویکردشان در قبال دخترها کاملا متفاوت است.
چه کسانی استانداردهای دوگانه را اعمال میکنند؟
- فردی که استانداردهای دوگانه را در حق افراد اعمال میکند: مثلا والدینی که در قبال رفتار مشابه فرزندانشان، صرفا با توجه به اینکه کدام کودک آن کار را انجام داده است، عکسالعمل متفاوتی نشان میدهند.
- فردی که استانداردهای دوگانه را در حق گروهها اعمال میکند: مثلا مدیری که با تبعیض در فرایند استخدام بر اساس عواملی مانند جنسیت یا نژاد استانداردهای دوگانه را در حق کارکنان اعمال میکند.
- گروهی که استانداردهای دوگانه را در حق افراد اعمال میکند: مثلا رسانهای که به یک فعال اجتماعی حمله میکند درحالیکه قبلتر فعال اجتماعی دیگری را بابت همان رفتار تحسین کرده است.
- گروهی که استانداردهای دوگانه را در حق گروهها اعمال میکند: مثلا ملایمت بیش از حد هنگام مجازات سیاستمداران بهعنوان یک کل در برابر رفتار معمولی و حتی سختگیرانه با شهروندان عادی.
چرا مردم از استانداردهای دوگانه استفاده میکنند؟
مردم به دلایل مختلف، عمدا یا ناخواسته، استانداردهای دوگانه را به کار میگیرند. استفاده عمدی از استانداردهای دوگانه مستلزم تصمیمی آگاهانه است و معمولا زمانی اتفاق میافتد که افراد احساس کنند استانداردهای دوگانه سبب دستیابی آنها به هدفی خاص میشود. این هدف ممکن است کمک به کسی که دوستش داریم، آزاررساندن به کسی که دوستش نداریم یا قانعکنندهترکردن استدلالهایمان باشد.
استفاده ناخواسته از استانداردهای دوگانه اغلب ناشی از انگیزههای احساسی است و مستلزم تصمیمی آگاهانه نیست. استفاده غیرعمدی از استانداردهای دوگانه شامل بیتوجهی به استانداردهای دوگانه یا درکنکردن مشکلسازبودن آنهاست. افراد به دلایل متعددی استانداردهای دوگانه را ناخواسته اعمال میکنند. مثلا مردم معمولا درباره اینکه چگونه رفتار خود را در مقایسه با رفتار دیگران قضاوت میکنند، استانداردهای دوگانه را به کار میبرند زیرا میخواهند به اعمال خود احساس بهتری داشته باشند.
این بدان معناست که وقتی نوبت به قضاوت درباره عملی بسیار منفی میرسد، اگر افراد خودشان آن عمل را انجام دهند، در مقایسه با وقتی شخص دیگری آن را انجام میدهد، با شدت کمتری قضاوت میکنند، چون نمیخواهند به کاری که خودشان انجام دادهاند، احساس بدی داشته باشند.
چطور استاندارد دوگانه را تشخیص دهیم؟
استاندارد دوگانه زمانی رخ میدهد که رفتار نابرابری صورت گیرد و توجیه درستی نداشته باشد. رفتار نابرابر با دو یا چند فرد یا گروه همیشه استاندارد دوگانه نیست و گاهی اوقات عقلانی است. مثلا بهدلیل مسئولیت و قدرتی که مقامی منتخب دارد، منطقی است که به اقداماتش بیش از عملکرد عضوی ساده حساس باشیم. همچنین انتظار رفتار بهتر از بزرگسالان در مقایسه با کودکان نیز معمولا استاندارد دوگانه نیست، زیرا این دو فرد بهقدری متفاوتاند که انتظارات متفاوت از آنها توجیه میشود.
برای اطمینان به اینکه آیا برخی از رفتارهای نابرابر نشاندهنده استاندارد دوگانهاند یا نه، از خود بپرسید که آیا توجیه مناسبی برای این رفتار وجود دارد یا خیر. در صورت لزوم، میتوانید این را از فردی بپرسید که رفتار نابرابر را اعمال میکند یا از شخص دیگری که به مسئله آگاه است.
چگونه با استانداردهای دوگانه برخورد کنیم؟
ابتدا مطمئن شوید که آنچه رخ داده، واقعا استاندارد دوگانه است. سپس اگر قبلا این کار را نکردهاید و در شرایط فعلیتان معقول است، از شخصی که فکر میکنید استانداردهای دوگانه را اعمال میکند بخواهید دلیل خود را توضیح دهد. بعد به مسائل منطقی و اخلاقی استاندارد دوگانه مدنظر اشاره و به فرد متقاضی کمک کنید که آن مسائل را درونی کند و در وهله اول انگیزه او را از بهکارگیری استاندارد دوگانه نفی کنید. اگر هیچیک از این راهحلها کارساز نبود، باید بر اساس شرایط، راهحل جایگزینی را انتخاب کنید مثلا سپردن مسئله به کسی که بتواند آن را حل کند یا قطع رابطه با فردی که استاندارد دوگانه را اعمال میکند.
چگونه از اعمال استانداردهای دوگانه پرهیز کنیم؟
برای جلوگیری از اعمال استانداردهای دوگانه، هر زمان با دو یا چند فرد یا گروه مشابه رفتار متفاوتی داشتید، باید اطمینان حاصل کنید که توجیه مناسبی برای این رفتار متفاوت دارید. ممکن است این کار ساده به نظر برسد، اما اغلب انجامش دشوار است؛ بهخصوص در شرایطی که استانداردهای دوگانه را فقط برای یک فرد به کار میبرید. مثلا زمانی که با شخصی بهخاطر اشتباهش برخورد تندی میکنید صرفا به این دلیل که از او خوشتان نمیآید و این در شرایطی است که اخیرا ندیدهاید که شخص دیگری مرتکب اشتباه مشابهی شده باشد تا بتوانید تشخیص دهید آیا برخوردتان زیادی خشن است یا نه.
اگر متوجه شدید که از استانداردهای دوگانه استفاده میکنید، در کل برای حل آن میتوانید از همان تکنیکهایی استفاده کنید که در برخورد با استانداردهای دوگانه دیگران به کار میبرید.
سخن پایانی
تجربه شما چیست؟ آیا مورد خاصی را به خاطر میآورید که در رفتار با شما از استانداردهای دوگانه استفاده شده باشد؟ در قسمت دیدگاهها برای ما بنویسید که چطور با این وضعیت مقابله کردهاید.