روابط دوستانه قوی و صمیمانه برای زندگی ما اهمیت زیادی دارد، اما همه مردان توانایی ایجاد این ارتباطات معنادار را ندارند. اگر شما هم تعجب میکنید که چرا برخی مردان هیچ دوست نزدیک واقعی ندارند یا اصلاً دوستانی ندارند، ممکن است دلایل آن در عادات و رفتارهای پنهانیشان نهفته باشد.
۱. آنها خودشیفتههایی پنهان هستند
خودشیفتههای پنهان ممکن است در ظاهر متواضع یا خاکی به نظر برسند، اما در باطن، تشنه تحسین و تأیید هستند. این مردان اغلب بهطور زیرکانه روابط را دستکاری میکنند و با بازی در نقش قربانی، همدردی دیگران را جلب میکنند. این در حالی که همچنان نیاز به حس برتری دارند. خودمحوری آنها میتواند انرژی عاطفی اطرافیان را تخلیه و حفظ دوستیهای واقعی را دشوار کند. با گذشت زمان، ناتوانی آنها در مراقبت صادقانه از دیگران، آنها را منزوی میکند و بدون ارتباطات واقعی باقی میگذارد.
۲. در روابط اجتماعی ضعف دارند
مردانی که در تعاملات اجتماعی دچار مشکل هستند، در درک نشانهها یا مشارکت در مکالمات معنادار دچار مشکل هستند و اغلب در موقعیتهای اجتماعی احساس بیگانگی میکنند. این ناراحتی باعث میشود که برقراری ارتباط با دیگران برایشان مشکل شود. چنین مردانی از دیدارهای دوستانه و غیررسمی فرار میکنند. این مشکل میتواند تعاملات را مصنوعی یا ناراحتکننده کند و بین آنها و دوستان احتمالی مانع ایجاد نماید. این آدمها هرچقدر هم مهربان باشند در ارتباطگیری مشکل دارند.
۳. به طور اذیتکنندهای در دسترس نیستند
بلندپروازی و تمرکز بر کار میتواند عالی باشد، اما دوستیها زمانی آسیب میبینند که کار تمام جنبههای زندگی آنها را در بر میگیرد. این مردان کار را بر ارتباطات اجتماعی اولویت میدهند و زمانی اندک برای دوستان باقی میگذارند. با گذشت زمان، عدم دسترسی آنها پیامی مبنی بر اینکه آنها برای روابط انسانی ارزش قائل نیستند، ارسال میکند و دوستان از ارتباط با آنها دست میکشند. این مردان در نهایت، ممکن است خود را کاملاً منزوی کنند و دیر متوجه شوند که چطور بیدوست شدند.
۴. تمایلات جامعهستیزانه دارند
مردانی با تمایلات جامعهستیزانه، در برقراری ارتباطات صادقانه مشکل دارند و به دلیل کمبود حس همدلی و تمایل به کنترل دوستان چندانی ندارند. آنها اغلب دیگران را برای منافع شخصی فریب میدهند و به پیامدهای عاطفی آن بیتفاوت هستند. روابط آنها بیشتر معامله است تا دوستی و دوستان به سرعت این موضوع را متوجه میشوند. با گذشت زمان، رفتار فریبکارانه آنها منجر به انزوا میشود چون مردم درک میکنند که این مردان قادر به خلق دوستی واقعی نیستند.
۵. نمیتوانند حسادت خود را کنترل کنند
حسادت میتواند حتی نزدیکترین دوستیها را مسموم کند. مردانی که به موفقیتها یا زندگی شخصی دوستانشان حسادت میکنند، اغلب این حسادت را در تعاملاتشان نشان میدهند. به جای جشن گرفتن پیروزیهای دوستانشان، در سکوت به آنها حسادت میکنند. این انرژی سمی در نهایت ناراحتی ایجاد میکند و با گذشت زمان دوستان برای اجتناب از منفیگرایی فاصله میگیرند.
۶. پشت نقاب طنز پنهان میشوند
طنز عالی است، اما برخی مردان از آن به عنوان سپر و نقابی برای اجتناب از آسیبپذیری استفاده میکنند. با ساختن جوکهای مداوم وقتی مکالمات جدی میشود، هرگونه تلاش برای روابط عمیق را منحرف میکنند. این عادت از تکامل و رشد روابط دوستانه جلوگیری میکند. در حالی که شوخی جایگاه خود را دارد، وابستگی بیش از حد به آن میتواند نشاندهنده عدم علاقه به صمیمیت باشد.
۷. از روابط صمیمی میترسند
ترس از صمیمیت عاطفی میتواند مردان را در چرخهای از روابط سطحی اسیر کند. مشکلات اعتماد به دیگران، که اغلب از خیانتهای قبلی ناشی میشود، مانع از نزدیک شدن دیگران میشود. این مردان ممکن است مردم را در فاصله زیادی دور از خود نگه دارند و ریسک رابطه جدید را نپذیرند. این ترس از تشکیل روابط عمیقتر منجر به شکل نگرفتن دوستیهای صمیمی میشود. با گذشت زمان، ناتوانی آنها در اعتماد به دیگران، این مردان را منزوی و بیدوست میکنند.
۸. کینهای هستند
بخشش در هر رابطهای حیاتی است، اما برخی مردان نمیتوانند از اشتباهات گذشته عبور کنند. نگه داشتن کینهها، حتی بر سر مسائل جزئی، جوی سمی ایجاد میکند که دوستان را دور میکند. به جای کار بر روی اختلافات، آنها به رنجش چسبیده و روابطشان را مسموم میکنند. این ناتوانی در بخشش به این معنی است که آنها به مرور زمان دوستان خود را از دست میدهند و با ارتباطات واقعی کمتری با گذشت سالها باقی میمانند.
۹. مکالمات را یک طرفه میکنند
مکالمه یک خیابان دوطرفه است، اما برخی مردان آن را تبدیل به یک سخنرانی و منبر یک سویه میکنند. آنها به ندرت به زندگی دیگران علاقه نشان میدهند و درباره دیگران حرف نمیزنند. در این شرایط دوستان ممکن است احساس نادیده گرفتهشدن و بیارزشی کنند که ختم به ناامیدی میشود. با گذشت زمان، این عدم تعادل آدمها را دور میکند و فرد مسلط بر مکالمه را بدون بیمخاطب رها میکند.
۱۰. دوستی را یک معامله میبینند
برای برخی مردان، دوستی بیشتر درباره کسب منفعت است تا ارتباط صادقانه. آنها فقط زمانی با دیگران ارتباط برقرار میکنند که به چیزی نیاز دارند. این مردان وقتی نیازی ندارند، ناپدید میشوند. این رویکرد یکطرفه به سرعت توسط دیگران تشخیص داده میشودو دوستان احساس احساس میکنند وسیله رسیدن به اهداف دوستشان هستند.. با گذشت زمان، آدمها از عدم تعادل خسته میشوند و ادامه میدهند و دوست معاملهگر را در حالی که بدون هیچ شبکه پشتیبانی واقعی باقی میماند، متعجب میکنند.
۱۱. انتظارات غیرواقعی دارند
برخی مردان از دوستانشان توقع زیادی دارند در حالی که خودشان چیزهای اندکی در رابطه ارائه میدهند. چه انتظار توجه مداوم داشته باشند چه هر چیز دیگر، این تقاضاهای غیرواقعی طرف مقابل را تحت فشار قرار میدهند. با گذشت زمان، این زیادهخواهی یکطرفه خستهکننده میشود و دوستان از هم دور میشوند. دوستیها نیاز به تعادل و تلاش متقابل دارند، در نتیجه آدمهایی با انتظارات غیرواقعی دوستانشان را از دست میدهند.
۱۲. در کودکی مورد زورگویی قرار گرفتهاند
مردانی که در دوران کودکی مورد زورگویی قرار گرفتهاند، اغلب زخمهای عاطفی را به دوش میکند که روابطشان در بزرگسالی را شکل میدهد. ترس از رد شدن یا تحقیر میتواند آنها را در محیطهای اجتماعی بیش از حد تدافعی یا اجتنابی کند. این مردان از تشکیل ارتباطات صمیمی خودداری میکنند. تجربیات گذشته آنها را محتاط کرده و آنها تمایل به اعتماد به دیگران ندارند و دائماً از تکرار تاریخ صحبت میکنند.
۱۳. به دوستیهای قدیمی چسبیدهاند
برخی مردان بیش از حد به دوستیهای گذشته تکیه میکنند بدون اینکه روی دوستیهای جدید سرمایهگذاری کنند. آنها انتظار دارند که ارتباطات قدیمیشان برای همیشه زنده بماند و نیازی به رابطه جدید نباشد. واقعیت این است که با گذشت زمان، دوستیهای قدیمی ممکن است کمرنگ شوند و خود را تنها بیابند. برای همین این مردان باید تلاش کنند ارتباط جدید بسازند تا بدون دوست باقی نمانند.
۱۴. از عذرخواهی امتناع میکنند
مردانی که نمیتوانند وقتی اشتباه میکنند، به اشتباه خود اعتراف کنند، اغلب دیگران را از دست میدهند. امتناع از عذرخواهی پس از اشتباه، باعث فاصله عاطفی و رنجش میشود. چه بهخاطر غرور باشد، چه بهخاطر ترس از آسیبپذیری، ناتوانی در گفتن «متأسفم» باعث میشود تا زخمهای پس از دردها بهبود پیدا نکنید.
۱۵. بیش از حد رقابتی هستند
در حالی که رقابت دوستانه خوب و سالم است، برخی مردان شدت رقابت را بیش از حد افزایش میدهند. نیاز این مردان به برتری یا پیشی گرفتن از دوستانشان، رنجش و تنش ایجاد میکند. چنین مردانی به جای حمایت از موفقیتهای دوستانشان، دائماً بر بهتر شدن و پیروزی تمرکز میکنند. این رقابت سمی مانع از هر ارتباط صمیمی است، چون در ارتباط صمیمی همدلی از رقابت مهمتر است.
داشتن دوستان واقعی، گنجی گرانبها
در دنیایی که ارتباطات مجازی جایگزین روابط عمیق شدهاند، داشتن دوستان واقعی و صمیمی به یک موهبت بینظیر تبدیل شده است. عادات و رفتارهای منفی میتوانند ما را از این نعمت محروم کنند و به انزوای اجتماعی بکشانند. اما خبر خوب این است که با آگاهی و تغییر این رفتارها، میتوان پلی به سمت دوستیهای ماندگار ساخت. دوستی واقعی نهتنها ما را از تنهایی نجات میدهد، بلکه به ما امید، حمایت و شادی میبخشد.
منبع: bolde