۱۶ متفکر بزرگ جهان درباره هدف از زندگی چه میگویند؟
هدف از زندگی چیست؟ یادم میآید، این سؤال را وقتی همهی خانواده دور هم شام میخوردیم، خواهرم از پدر پرسید و فکر میکنید پدرم در جواب چه گفت؟ «چرا همچین سؤال سختی میپرسی؟» بله! این هوشمندانهترین جوابی بود که شاید پدرم میتوانست در پاسخ به پرسشی بدهد که خودش هم دقیقا جوابش را نمیدانست!
این پرسش و هزاران پرسش دیگر دربارهی هدف از زندگی ممکن است ذهن شما، من یا هر کس دیگری را به خودش مشغول کند. چرا اینجاییم؟ ماهیت زندگی چیست، پول در آوردن و پول خرج کردن؟ چرا ۱۵-۱۶ سال از عمرمان را صرف درس خواندن میکنیم، حدود ۸۰۰۰۰ ساعت کار میکنیم و در نهایت چرا تولید مثل میکنیم و چرا بعد از ما نسل بعدی و نسل بعدترش هم همین کار را ادامه میدهند و این روند همچنان ادامه دارد؟ اگر دلیل هیچکدام از اینها را نمیدانیم، پس چرا انجامشان میدهیم؟
باید هدف بزرگتر و ارزشمندتری وجود داشته باشد. با من موافق نیستید؟
برای رسیدن به پاسخ مناسبتر به سؤال «هدف از زندگی چیست؟» و رفع ابهامات بیشتر دربارهی این سؤال با ما و این نوشته همراه باشید. قصد داریم پاسخ ۱۶ نفر از کسانی را که به این پرسش پاسخ گفتهاند و به نظر میرسد هدف از زندگی خود را یافتهاند، با هم بخوانیم. از تمام این افراد فقط یک سؤال پرسیده شده: «هدف از زندگی چیست؟» و باید اعتراف کنم که بسیاری از پاسخها فراتر از یک جواب هستند. دوستان عزیزم توصیه میکنم جواب لومینیتا را با دقت بخوانید، من هنوز هم هر بار جوابش را میخوانم به شدت تحت تأثیر قرار میگیرم.
۱. دالایی لاما (The Dalai Lama)
«شادبودن، هدف واقعی زندگی است.»
قدیسی به نام دالایی لاما، با نام تنزین جیاتسو، در حال حاضر رهبر بوداییان تبت است. دالایی لاما در واقع لقبی است که به رهبران بوداییان داده میشود، تنزین جیاتسو یک طبیب روح است و پیام همیشگیاش صلح و شفقت برای تمام مردم دنیاست.
«من معتقدم هدف واقعی زندگی، شاد بودن است. هستهی وجودی ما قناعت است و من با توجه به تجربهی ناچیزم دریافتهام، هر چه بیشتر به خوشحالی دیگران توجه کنیم، احساس خوبتری درونمان ایجاد میشود. حس محبت به دیگران خودبهخود ذهن را آرام میکند و ترس و ناامنی از شما دور میشود و این احساس به شما قدرت میدهد با هر گونه مانعی که با آن روبهرو میشوید، مقابله کنید و این منشأ اصلی موفقیت در زندگی است، چون ما تنها موجودات روی زمین نیستیم. این اشتباه است که همهی آرزوهایمان در شادمانی خودمان خلاصه شود. البته نباید بیرون از خودمان به دنبال خوشحالی باشیم، این رمز گسترش آرامش درونی است.»
۲. استیو پاولینا (Steve Pavlina)
«هدف از زندگی، کشف و تجربه است.»
استیو پاولینا در ۱۹ سالگی در یک سلول انفرادی زندانی شد، ولی تصمیم گرفت به دنبال رشد شخصیتی خود برود. در نهایت، تبدیل به یکی از بزرگترین وبلاگنویسان موفق دنیا در زمینهی توسعهی فردی شد. اگر میخواهید سری به وبلاگ او بزنید توصیه میکنم حتما وقتتان را تنظیم کنید، چون محتوای وبلاگ او به شدت اعتیادآور است.
۳. بایرون کیتی (Byron Katie)
«برای درک بهتر اینکه هدف از زندگی چیست، باید بدانیم واقعا هدف از زندگی چه چیزی نیست.»
بایرون کیتی فردی به شدت افسرده بود که دست به خودکشی هم زده بود، اما زمانی که به درستی درک کرد چگونه میتواند زندگیاش را تغییر دهد، توانست به تمام رنجهایش غلبه کند. چیزی که او درک کرده بود این است: «زمانی که افکار بد را باور کنید، باعث ناراحتیتان میشوند، اما اگر به آنها اهمیت ندهید دیگر رنج نمیبرید. این یک فرآیند بسیار ساده و در عینحال بسیار قدرتمند است، اما مطمئن باشید، جواب میدهد! من به شدت توصیه میکنم که فقط «خوب» فکر کنید».
۴. کریس گیلبیو (Chris Guillebeau)
«هدف از زندگی، شاید یک جفت چکمه و گربهها باشند.»
جواب کریس شاید کمی عجیب باشد، اما تعجب نکنید، چون خودش هم آدم خاصی است. او نمونهی زنده و واقعی کسی است که میتواند به شما ثابت کند دلیلی ندارد، در زندگی از همان رویهای پیروی کنید که دیگران پیروی میکنند. لزومی ندارد مثل دیگران باشید. این مرد یاغی معتقد است اگر بخواهی، میتوانی اجازه ندهی هیچ عامل بیرونی تو را محدود کند و بال و پرت را ببندد. این مرد تمام کشور های دنیا را دیده است، هر ۱۹۳ کشور جهان را، پس طبیعی است که حداقل یکی دو راز دربارهی زندگی بداند. میتوانید ویدیو او به نام چکمهها و گربهها (boots and cats) را در یوتیوب ببینید.
۵. کریستی ماری شلدون (Christi Marie Sheldon)
«تنها هدف زندگی که میتواند ارضاکنندهی روح آدمی باشد، عشق است. اجازه بدهید آنچه روحتان را لبریز از شادمانی میکند راه را به شما نشان بدهد. این تمام کاری است که باید انجام بدهید؛ فرصتها را رهبری کنید!»
کریستی مهارت جالبی دارد. فقط کافی است به یک نفر نگاه کند تا بفهمد او هدفی در زندگیاش دارد یا نه. او یک انرژی درمانگر پیشرو و همینطور یک متخصص کشف و شهود است. رسالت او در این جهان فرستادن عشق و انرژی مثبت برای همهی انسانهاست!
۶. متیو سیلور (Matthew Silver)
«خداوند به ما قدرت تصمیمگیری و اراده داده است، اما باید از قلبمان برای یافتن آن استفاده کنیم.»
اگر روزی در شهر نیویورک مردی را دیدید که زیرپوشش را دور یک حیوان پیچیده و پرسه میزند، آهنگهای سرگرمکننده میسازد و به شما میگوید دم را غنیمت بشمارید، بدانید متیو را دیدهاید! او یک آرتیست خیابانی شناختهشده است، اما معمولا با یک دیوانه اشتباه گرفته میشود. به جرأت میتوان گفت، متیو که پیامآور عشق و زندگی کردن در لحظه و اکنون است در شهر شلوغ و بیدروپیکری مثل نیویورک از همه عاقلتر به حساب میآید.
۷. رالف اسمارت (Ralph Smart)
«باور دارم هدف از زندگی این است که به بهترین نسخهی خودمان تبدیل شویم.»
رالف کسی است که عمیقا در مفهوم زندگی غرق شده است و ما را تشویق میکند از تمامی تصورات و ادراکات فراتر برویم. او از طریق کانل یوتیوبش به نام اینفینیت واترز (Infinit Waters) به افراد کمک میکند تا بتوانند آگاهی خود را گسترش دهند و پتانسیل واقعی خود را به کار بیاندازند.
۸. پارکر هسر (Parker Heuser)
«هدف از زندگی کشف محیط اطرافتان است، کشف خودتان و آنچه آموختهاید. پیرو قلبتان و تکامل معنوی خود باشید.»
پارکر و دوستانش، الکسی، گمبل و مکس گاتفیلد، افراد پرانرژی در زندگی هستند! افراد زیادی در شبکههای اجتماعی از ویدیوهای ماجراجویانهی و پراشتیاق آنها برای سرگرمی الهام میگیرند. میتوانید ویدیوی «۳سال مسافرت در ۳ دقیقه» آنها را ببینید و لذت ببرید. این ویدیو حال شما را خوب میکند و سر شوقتان میآورد.
میخواهم کمی دربارهی پاسخ پارکر با شما صحبت کنم؛ دوستان عزیزم محیط اطرافتان را کشف کنید، دربارهی جهان بیاموزید، هر کشور دیگری را که میتوانید ببینید، دانش خود را با درک سازوکار ذهن و اینکه چگونه میتوانید توانایی ذهن و استعدادتان را بالاتر ببرید، گسترش دهید. خودتان را کشف کنید، ببینید به چه چیزهایی علاقه دارید؟ چه چیزی برایتان خوب است؟ بزرگترین تفریحتان چیست؟ آیا به معنای واقعی زنده هستید و زندگی میکنید؟ پیرو قلب خود باشید، کارهایی را انجام دهید که خوشحالتان میکند، روحتان را مثل یک پروانه پرواز دهید و مثل یک جسم شناور، احساس سبکی کنید و در نهایت با آگاهی حقیقی در پی تکامل معنوی خود باشید.
واقعیت انسان روح اوست، نه جسم مادیاش و زندگی که ما میشناسیم فقط یک گام به سوی تکامل معنوی بشری است؛ بنابراین هدف از زندگی این است که برای بهتر شدن هر کاری که میتوانیم انجام دهیم و در نهایت با آگاهی حقیقی خود را برای زندگی بعدی آماده کنیم.
۹. بری دونپورت (Barrie Davenport)
«هدف از زندگی، آگاهانه و عاشقانه زیستن در لحظه است، بیپروا عشق ورزیدن، همیشه آموختن و به دنبال ماجراجویی و رشد بودن و گسترش صلح و مهربانی در تمام طول مسیر زندگی.»
بری مشتاق کمک به افرادی است که میخواهند خودشان را پیدا کنند. او به آنها کمک میکند شور و اشتیاق بیشتری در زندگی داشته باشند. توصیههای عملی و کاربردی او به افراد کمک میکند، الهامبخش روح خود باشند و آنها را برای حرکت در مسیر مورد نظرشان هدایت میکند.
۱۰. گری واینرچوک (Gary Vaynerchuk)
«هدف از زندگی میراثی است که مثل ستارهی شمالی همهی خانوادهی مرا در آینده هدایت خواهد کرد.»
گری مؤسس یک کمپانی سریالهای بلند و کارفرمای یک رسانهی اجتماعی است. او عاشق به واقعیت تبدیل کردن احساسات است. تمام سعی او این است که به انسانها نشان بدهد در این عصر اینترنت هیچ بهانهای برای انجام ندادن کارهایی که خوشحالمان میکند وجود ندارد.
۱۱. جاستین ماسک (Justine Musk)
«هدف از زندگی ترویج استعدادها و موهبتهای خود و تلاش برای کسب دانش درونی و ارتقا روحتان در تمام مدت عمر است: این هدف، چیزی است که شما زمانی و در جایی انجامش میدهید و ماهیت شما را نمایان میکند. این خدمتی است که دیگران به شما میکنند. مراقبت از خودتان در واقع مراقبت از جهان است.»
کسی که زندگی را اینگونه میبیند، شخصی است که تصادف اتومبیل او را بیدار کرد. وقتی ۸ سال از زندگی مشترکش با کارآفرین برجسته، ایلان ماسک گذشت، او حس کرد که نقش او فقط یک همسر خوشگل و جذاب در حاشیه است. پس تصمیم گرفت در سایهی همسر موفقش نماند و خودش رهبر داستان زندگی خود باشد و امروز او یک نویسندهی با استعداد، قدرتمند و پرشور است.
۱۲. الکس بلک ول (Alex Blackwell)
«هدف از زندگی عشق ورزیدن بدون توقع و رسیدن به این باور است که شما همیشه شایستهی دریافت عشق هستید.»
الکس در آستانهی طلاق دریافت که باید تغییرات اساسی در زندگی خود ایجاد کند. هر چند او نتوانسته بود ازدواجش را نجات دهد (و آن را تبدیل به یک چیز خوشحالکننده کند)، اما تصمیم گرفت تجربیاتش را در اختیار دیگران قرار بدهد. او در وبلاگ خودش، آشکارا و صادقانه تجربیات سفرهایش را برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی با دیگران به اشتراک میگذارد.
۱۳. ویل مایکل (Will Mitchel)
«هدف از زندگی، خودشکوفایی است؛ شکل دادن جهان در نگاهمان از طریق دستیابی به آنچه پتانسیل واقعی ماست.»
ویل از ۱۲ سالگی و از زمانی که مدرسه میرفت کسب وکار خود را ساخت، او یک کارآفرین اینترنتی است و هم اکنون با بهترین دوستش، کایل اشنرودر، «بروس استارتآپ» را با هدف کمک به کاریابی و ساختن کسب و کار موفق برای افراد راهاندازی کرد. پیام اصلی این استارت آپ این است: شما نیازی به کار ندارید.
۱۴. جاشوا بیکر (Joshua Becker)
«هدف از زندگی، خدمت به دیگران است.»
چند سال پیش، جاشوا و خانوادهاش از شر بیش از ۷۰درصد از اموال و داراییهای خود خلاص شدند. آنها دریافته بودند چیزهای کمتر به معنای زندگی بیشتر است. حالا این معلم (گوروی) مینیمالیست به افراد در سادهتر کردن زندگیشان کمک میکند تا اجازه بدهند فضای بیشتری برای چیزهای واقعا مهمتر باز شود.
۱۵. لومینیتا ساویز (Luminita Saviuc)
«هدف از زندگی دوست داشتن حقیقی است.»
او کیست؟ لومینیتا در هدف خلاصه میشود. کلمات او که حاصل معرفت و حکمت هستند، مانند یک عصای جادویی قلب مردم سراسر جهان را لمس میکند. اگر هنوز او را نمیشناسید توصیه میکنم مقالهی محبوب او را با عنوان «۱۵ چیزی که برای شاد بودن باید ترکشان کنید» بخوانید که بیش از ۱/۲ میلیون بار در فیس بوک به اشتراک گذاشته شده است.
هدف از زندگی چیست؟ عشق… عشق حقیقی. به یک عاشق واقعی تبدیل شوید و آنگاه از خود پرتوهای عشق را به اطراف بتابانید. به کسانی که دوستتان دارند، عشق بورزید و همینطور به کسانیکه دوستتان ندارند! لازم نیست حتما سزاوار عشق ورزیدن باشند، باید عشق بورزید، چون این تنها چیزی است که میتوانید به دیگران ببخشید. به دنبال فرصت برای عشق ورزیدن باشید، بدون توجه به اینکه در کجا یا مشغول چه کاری هستید. شاید نتوانید به کسی کمک کنید، اما میتوانید یک عشق پرقدرت را بعد از چیزهایی که میبینید و انجام میدهید، حس کنید.
زندگی عشق است و عشق زندگی است، وقتی عشق بیشتری در رگهای ما جاری شد، تبدیل به نشاط بیشتر میشود، دید ما را روشنتر میکند و این وقتی سادهتر میشود که نه تنها به قلب و روحخودمان، بلکه به قلب و روح هر موجود زندهای که روی این سیاره زندگی میکند، متصل شویم.
در وهلهی اول ممکن است آدمها بسیار متفاوت از یکدیگر به نظر برسند، اما هستهی وجودی همهی ما یکسان است. هستهی وجودی همهما یکی است، همهی ما از یک مسیر عمیق و قدرتمند با یکدیگر در ارتباطیم. اساس هستهی وجودی ما یکسان است، همهی ما از یک نوع نژاد بشر هستیم.
هیچ جدایی به جز جدایی که در ذهن ما و از روی ترس از وابستگی شکل میگیرد، وجود ندارد. اگر اجازه بدهیم عشق به قلبمان بازگردد، همه با عشق یکی میشویم و زندگیمان از همان نقطه دوباره آغاز میشود، پس این خود ما هستیم که دنیای اطرافمان را میشناسیم و در نهایت درک میکنیم که ما در این جهان زندگی میکنیم و این جهان هم در ما خلاصه میشود… همهی ما یکی هستیم.
۱۶. برندان بیکر (Brendan Baker)
«هدف از زندگی ساختن چیزی متفاوت است، متفاوت و مثبت!»
برندان در جوانی در شغلش به موفقیت رسید. او خیلی زود دریافت، رسیدن به موفقیت لزوما رسیدن به شادمانی برابر با دیگران نیست. مفهومی که او به آن دست یافت باعث شد به دیگران در جهت منافعشان کمک کند.
این میتواند به معنای چیزی متفاوت در یک فرد، جامعه، محیط زیست یا کل جهان باشد. زندگی واقعی زمانی آغاز میشود که به هدف والاتری، فراتر از خودتان متصل میشوید.
سؤال بزرگی که در پاسخی ساده نهفته است
ممکن است هدف از زندگی، سؤال دشواری به نظر برسد (پدرم تنها کسی نیست که جواب این سؤال را نمیدانست). بسیاری از ما احتمالا زمان بیشتری را صرف فکر کردن به این پرسش خواهیم کرد.
اما با نگاهی به پاسخهای داده شده، می بینیم چندان هم پیچیده به نظر نمیرسد. خدمت به دیگران، عشق بیقید و شرط، تصور کردن و درک همهی پتانسیل وجودیمان. همهی اینها در یک چیز خلاصه میشود: احساس خوب!
وقتی خوب دربارهاش فکر کنیم، میبینیم چه چیزی بهتر از حس شور و شوق و داشتن هیجان در کل زندگی است؟ اینکه کسی را دوست داشته باشیم و بدانیم که او هم ما را دوست دارد؟ چه چیزی بهتر از حس زنده بودن، آزادی و پرانرژی بودن در تمام زندگی است؟
برای من، وجود هزاران هزار احساس خوب که در تمام مدت عمرم در این سیاره وجود دارد، دلیل خیلی خوبی برای زندگی است.
برگرفته از: finerminds
سلام
ممنون مطالب جالبی بود ولی جواب سوالات من نبود.?
الان ما چرا بیشتر عمرمونو صرف درس خوندن های بیفایده میکنیم؟درس هایی که بعضی ها هیچ سودی در زنگیمون ندارن رو حفظ میگنیم امتحان میدیم یادمون میره?
سلام
خوشحالم که همراه ما هستید قطعا هر نوشته ای پاسخگوی تمام سوالات ما نخواهد بود من دقیقا نمی دونم چندسالتون هست اما اینکه درس ها چه فایده ای براتون دارند شاید در روند گذران عمر و کسب تجربیات مختلف بتونید به پاسخ سوالتون برسید.
براي تکامل
دوست خوبم، تضادی که بهش برخوردی طبیعیه و داره بهت راه درستی که دوستش داری رو نشون میده. یک نگاهی به زندگیمون بکنیم متوجه میشیم تضادهای زندگی خواسته های واقعی ما رو دارن فریاد میزنن! این جملات رو به خودمم دارم یادآوری میکنم.. هر موقع به تضادی خوردیم فوری بگیم اگه من اینو نمیخوام پس چیو میخوام؟ بعدش به سمت هدفی که داریم حرکت کنیم.. هدف زندگی ما داشتن احساس خوبه و هر اقدام و رفتار و عملی که به ما احساس بدی میده داره درواقع خواسته واقعیمون رو نشون میده پس به این ندا گوش کنیم و در مسیری که میخوایم و دوستش داریم حرکت کنیم..
و این باور رو داشته باشیم که «تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس.. خود راه بگویدت که چون باید کرد» 🙂
در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند باشی عزیزم.
بنظر من هدف از زندگی ، عشق ورزیدن به همه انسانهاست….بدون هر گونه تبعیض… آدم بد وجود نداره هرکسی یک طرز فکری داره که قابل احترام….. هدف از زندگی مثبت فکردن و مثبت عمل کردن…..هدف از زندگی اینه به همه فاز مثبت بدی….از زندگی لذت ببری…..از هر چیزی…..قدر لحظه لحظه هاشو بدونی….
فاطمه کلانتری محترم
از خوش قلبی و خوش بینی تو خوشحالم اما جسارتا بدی و آدم بد و وجود بد وجود داره.
در عالیترین شکل ممکن اجتماعی باز کسی که زن یا بچه یا مردی رو به هر دلیلی آزار میده اون وجود دقیقا معرف بدی و آزاره.
عقیده ای که متجاوز و نافی انسانیت نباشه قابل احترامه .. قطعا موافق این نیستی آدمی که مجری و گسترش دهنده بردگی باشه رو آدم خوب قلمداد کنیم.
موفق باشی خدا با تو.
خب وقتی که این همه ادم از هر قشر و رنگ و زبان دارن دنبال هدف زندگی میگردن ینی پیدا کردن اون هدفه که بهشون احساس خوبی میده پس این احساس خوب وسیله ایه برای رسیدن به همین هدف نه خود هدف
سلام
پاسخ سوالت اینه ، به دلت گوش کن
اینطور به نظر میاد که هدف از زندگی اینه که هدفی برای زندگی پیدا کنیم
خب معلومه چون دولت وجامعه مجبورمون میکنن الکی درس بخونیم یا وقتمونو صرف کارایی بکنیم که اونهامیخوان
فقط دیدگاه اول درست . منطقی ،حقیقی و عقلانی بود.
سلام
خوشحالم که همراه ما هستید و نظراتتون رو به ما هم می گید. در اینکه دیدگاه دالای لاما دیدگاه مثبتی است هیچ شکی نیست هر ۱۵نفر دیگر هم نظرات مثبتی رو مطرح کردند
والله الان هدف زندگی ما بقاست تو کشوری زندگی میکنیم که اگه خودمون رو جر ندین زیر بار مشکلات به میشیم
بعضی وقت ها سخت ترین جواب ها،ساده ترین انهاست.قبل اینکه متن رو بخونم جواب رو میدونستم.
جواب این سوال رو فقط میتونه یک چیز بده: قلب.
قلب تون شروع به تپیدن میکنه و زندگی شروع میشه.اونی روزی هم که متوقف میشه زندگیتون تموم میشه.پس جواب این سوا رو از قلب خودتون بپرسید.
جواب یک کلمه است : عشق
به معنای واقعی کلمه عشق فقط یک کلمه نیست بلکه یک دنیاست یک زندگیست.از عشق به داشتن یک اسباب بازی در کودکی شروع میشه و ما انواع عشق های مختلف رو تو زندگی تجربه میکنیم.عشق گرفتن نمره بیست تو مدرسه،قبول شدن تو دانشگاه،داشتن ماشین،پولدار بودن ،عشق شخص مورد علاقه ما برای زندگی ،عشق به فرزندان ،عشق به تمام کسانی که دوستشان داریم و بخاطرشون زندگی میکنیم و بدون اونا نمیتونیم جاده زندگی رو ادامه بدیم و در نهایت عشق به خدا که بالاترینشه.
در میابیم که ما متعلق به او هستیم
یک روز از اونجا اومدیم و یک روز هم به اونجا برمیگردیم.
چیزی که این وسط مهمه اینه که حقیقت زندگی رو دریافته باشین و اون زندگی بخاطر همدیگست.
حاضریم هر چی داریم بدیم تا اونایی که رفتن رو برگردونیم.
حاضریم هر چی داریم بدیم تا زنده بمونیم.این عشق به زندگیست.
همه ما یک روزی تو زندگی میفهمیم که عشق به چه چیز و چه کس حقیقیست و در می یابیم به عشق به داشتن یک ماشین صرفا یک عشق غیر حقیقی است.
یکی از چیزهایی که باعث میشه امید به زندگی من بیشتر بشه گوش دادن به موسیقی های عاشقانه است.( منظورم از موسیقی عاشقانه صرفا این چیزایی نیست که خواننده های زیر زمینی میخونن)
in eshqi k shoma farmudin ro hevanat ham daran,pas farq ma ba una chie? heyvanat ham asheq bachehashun hastan va barashun talash mikonam va azashun hemayat mikonam, eshq ro tu cheshaye sag ham mishe did, age shak dari emtehan kon
سلام
خوشحالم که مطلب رو مطالعه کردید و حس وتجربه خودتون رو هم درباره پرسش این مقاله برای ما هم بیان کردید.
سپاس
این که ما از خودمون میپرسیم چرا داریم زندگی میکنیم و هدف از زندگی چیه؟! در اصل منظورمون اینه که بفهمیم چه لزومی داشته که به این دنیا بیایم و دوباره برگردیم اون دنیا و تاوان کارهای بدمونو بدیم یا برای کارهای خوبمون پاداش بگیریم. خوب چرا از همون اول اون دنیا نیستیم یا اصلا چرا باید ماها وجود داشته باشیمو……. راستش من هدف زندگی رو عشق نمیدونم هدف زندگی خیلی پیچیده تر و وسیع تر از عشق و چیزی هست که ما ها فکر میکنیم. فک میکنم برای اینکه جوابشو پیدا کنیم خیلی حرف هارو و جواب هارو میگیم که فقط برای قانع و توجیح کردن خودمون هست و اینا پاسخ یه همچین سوالی نیستن….
درسته.
بیاین خودمونو گول نزنیم. ما یک گونه ایم مثل بقیه گونه ها.فقط کمی پیشرفته تر اونم بخاطر گذر زمانه. حتی ویروس هم با گذر زمان پیشرفته تر میشه.
منظورم اینه که هدفی نیست اگه هم باشه انسان جزئی از این برنامه هدفدار نیست.
به نظرم هیچکدوم از اینا هدف زندگی ما نبود
ولی نمیشه به طور دقیق انکارشون کرد
چون هدف واقعی رو نمیشناسیم
پس نمیشه کاملا انکار کرد
ولی شاید بشه گفت که به حقیقت نزدیک نبود
حواست به خودت باشه افسردگی نگیری و درنتیجه خودکشی نکنی
فکرت غلطه
غلط
الان هم به پوچی رسیدی
مواظب باش
بچه جان این تفکر کاملا عین حقیقه و حقیقت هم تلخه
تکامل درسته ولی اینکه همه چیز بر اثر تکامل شکل گرفته غلطه
هر موجودی برای وجود داشتن یه خالق میخواد
مطمنن یکی الف رو شروع کرده که ما به ی رسیدیم و خب دلیل شروع الف چیه؟این چیزیه که بهش میگن هدف از زندگی و خلقت که همه دنبالشن.
چیزی که میگی درباره ساختن الفبا و وجود خالق برای هر خلقتی در حقیقت در محدوده ذهن بشری ما نمیتونیم به نبود خالق برای خلقت فکر کنیم چون ذهن بشری نمیتونه اینو درک کنه مثلا الان شاید درک اینکه خدایی از اول بوده یخورده عجیب باشه چونکه این از اول این شروع کی بوده در واقع درک جاودانگی برای انسان های فانی غیر ممکن و به همین دلیل ممکن انکار بشه نبود خالق هم برای شروع دنیای بی کران ما بیشتر از تصورات وگرنه ممکنه که دنیا هم از همون اول بوده باشه و جاودانه باشه درست مثل خدا ولی درکش برای ما سخته وگرنه خالق و شروع خدای ما کی بوده
خب پس خدا رو کی خلق کرده؟ سوال شما گچ و تخته نیست که پاسخ بدیم..
سلام
ببخشید ماده نیاز به خالق داره خالق اگه ماده ای چیزی بود که خالق نبود.
عقل میگوید نظم ناظم میخواهد
مثلا من یه خطی رو تخته بکشم شما میگی کی خط رو کشیده نمیگی یهویی به وجو اومده.
بعدش آیات خدا روشنه یک نمونه اش قرآن است تاالان هیچکس نتونسته مثلش بیاره
بعدش هم
اگه خدا رو قبول نداری نهج البلاغه برات اثبات میکنه ما چند بار خوندیم؟؟؟ دانشمندان که…
چندین بار خوندنش
تکامل انسان از میمون توسط علم زیست شناسی نوین رد شده و DNAما به دونفر برمیگرده.
بعدش هم 1400پیش این تو قرآن اومده بود
بالاترین هدف هم بندگی خدایه
توی تشهد نماز دقت بکنیم میگیم… و اشهد ان محمد عبده و رسوله… اول عبد
پس باید ایمان داشته باشیم و کار خوب بکنیم
نه ایمان به تنهایی کافیه و بالعکس.
نیومدیم که بمونیم باید از این دنیا بریم
ابد در پیش داریم ابد چند ساله 100 سال 1000سال 20000
این دنیا ارزش زیان آخرت رو نداره. ما مسافریم همه میریم 100سال قبل نبودیم 100سال بعد هم نیستیم بعضی از اما فک میکنیم که هستیم.
سلام علم زیست شناسی نوین نظریه داروین رو رد کرده اونم چند سال پیش
و جالب اینکه نسل ما به دونفر برمیگرده.
دقیقا🖒🖒
سلام
هدف از زندگی و خلقت سوالی هست که سالها ذهنم رو مشغول کرده و اونچه تا الان بهش رسیدم اینه که
ب هدف از زندگی تکامل هست در واقع برای رفتن به جایگاه دیگه در این دنیا یا حتی دنیای دیگر باید لایق اون جایگاه باشیم به عبارت بهتر باید ظرفیتش رو داشته باشیم پس باید به اون درجه از تکامل رسیده باشیم.
خداوند در قران هدف از خلفت رو عبادت بیان کرده و در جای دیگه گفته بالاترین عبادت تفکر هست.
پس با تفکر و جستوجو میشه به هدف زندگی پی برد و به زندگی معنا داد.
دیدگاهتو دوست داشتم ممنون میشم کاملش کنی
کاملا موافقم من فک میکنم هدف از زندگی یه چیزی فراتر از شعار های کتاب ها هست ذات آدما جوریه که در هر چیزی دنبال معنا میگردن کسی چه میدونه شاید هیچ هدفی از بوجود اومدن ما در کار نیست ایده ترسناکیه ولی در کل دو تا احتمال هست یا هدفی وجود داره یا نه اما یه چیز قطعیه از نظر من اگه هدفی وجود داره خیلی پیچیده تر از اون هست که بشه تو یه جمله یا حتی یه کتاب ۱۰۰۰ صفحه ای خلاصش کرد
سلام. موافقم باهاتون. من هم با مطالعه این مقاله قانع نشدم که هدف از زندگی این موارد باشه…
خیلی زیبا گفتی
ینی شما اگه روزی شکست عشقی بخورید دیگه دیگه دلیلی برای ادامه زندگی ندارید؟؟؟
نه😔
ما از هرکجا اومدیم به همون جا برمیگردیم
به خدا
هدف همگی ما خداست
ما زبالاییم و بالا میرویم
لایک داری
آفرین آفرین آفرین
بسیار زیبا بود
ما زبالاییم و بالا میرویم
بازهم آفرین
اول از همه نوشتم رو با یه نقل قول از کتاب جز از کل شروع میکنم:
(یکبار به او گفته بودم ((من با تمام مغزم تو رو دوست دارم))تقصیر من بود که درک نمیکرد قلب اعتبار سر را دزدیده و منشا احساسات وحشی و سودایی در واقع سیستم پیچیده ی اعصاب مغز است و من به این دلیل از نام بردن از قلب به عنوان انبار تمام احساساتم اجتناب کردم چون قلب چیزی نیست جز تلمبه و تصفیه کننده ای خیس و خونین؟برای همین است که هرگز نباید وقت خود را با گفتن قصه های تمثیلی برای نژاد بشر تلف کنید_در کمتر از یک نسل ان را تبدیل میکنن به داده های تاریخی با تعداد زیادی شاهد عینی.)
بله،قلب تلمبه و تصویه کننده ایست خیس و خونین و عشق کار مغزه و دلیلش چیه زنده موندن و زندگی کردن ولی هیچوقت هدف نیست
عشق برای هدف بودن خیلی کوچیک و کم ارزشه،ما عشق میورزیم که زنده بمونیم ولی هیچ وقت به این فکر نمیکنیم که چرا باید زنده بمونی و بعد از زنده موندن باید چیکار کنیم،تو پله ی اول متوقف شدیم و درجا میزنیم هر بار که عاملی که بهش عشق میورزیم از بین میره سریع به جایگزین براش پیدا میکنیم حتی یه لیست کمکی هم کنار گذاشتیم که یک لحظه هم تایم خالی برای فکر کردن پیدا نکنیم.
تاحالا اینجوری فکر کردید که چرا در نهایت به هرچیزی که عشق میورزید نابود میشه بنظرم این یه تابلوی ۲۰ متری به رنگ قرمزه که با حروف زرد روش نوشته:توجه!عشق هم تموم شدنیه.
عشق هم تموم میشه مثل همه چیز پس نمیتونه هدف باشه.
یجایی از صحبتتون گفتید که همه ی ما ارزو داریم که درگذشتگانمون رو به زندگی برگردونیم خب این نهایت خودخواهی ماست.اگر این دنیا انقدر قشنگه که میخواید دوباره برگرده و لذت ببره پس چطور میتونید جای یه ادم دیگرو که میتونه از خوشی های اینجا استفاده کنه و کسایی رو پیدا کنه که عاشقشن و اون هم عاشقشونه رو با ادمی که یکبار بوده و تجربه کرده و شاید فرصتشو حروم کرده عوض کنید…و اگر جای عالی نیست پس چجوری میتونید دوباره اونو برگردونید و از اول این زهر رو بهش بخورونید…
ما این رو میخوایم نه به خاطر شخصی که مرده به خاطر خودمون چون بیشتر میتونیم تو عشق ورزیدن بهش غرق بشیم انقدر که فقط عشق رو هدف زندگی بدونیم.