تقویت اعتماد به نفس در دانش آموزان با ۲۸ نکته برای معلمان
گاهیاوقات دانشآموزان در مواجهه با چالشهای درسی، دچار ترس و استرس میشوند و این عامل سبب پایین آمدن اعتماد به نفس آنها میشود. نبود پشتکار و اعتماد به نفس کافی، روحیهی تلاش مضاعف و ایجاد افکار مثبت را از آنها میگیرد و درنتیجه، عملکرد آنها مناسب نخواهد بود. پس باید ریشهی این ترسها و استرسها را شناخت و با استفاده از راهکارهای مناسب بر آنها غلبه کرد. اگر فرزند شما نیز دچار این بحران است، در ادامه همراه ما باشید تا ۲۸ راهکار مناسب برای افزایش اعتماد به نفس در دانش آموزان را با شما به اشتراک بگذاریم.
یکی از ناامیدکنندهترین شرایطی که ممکن است هر معلمی تجربه کند، زمانی است که دانشآموزانِ بهظاهر بااستعداد، نتوانند تکالیف سادهی درسی خود را به پایان برسانند یا حتی کوششی نکنند برای انجام تکالیفی که کمی چالشبرانگیز بهنظر میرسند. دانشآموزانی که در اولین سختی در تکالیف، دست از تلاش برمیدارند، گیجکننده و پیچیدهتر هستند، چون در این دانشآموزان روحیهی عدم وجود پشتکار و تسلیمناپذیری با تنبلی اشتباه گرفته میشود. درحالیکه ممکن است به این افراد توصیه شود که به تلاش خود ادامه دهند، هرچند بهندرت این توصیه کارگشا است.
دلایل متعددی برای تلاشهای ضعیف وجود دارد که دانشآموزان در اولین برخورد با چالش از خود نشان میدهند. برای بسیاری از دانشآموزان، ترس از اینکه کارشان بهاندازهی کافی خوب نیست، واقعا فلجکننده است. آنها بهجای اینکه نمرهی بدی را از معلم خود بگیرند، با انجامندادن آن کار، خودشان به خودشان نمرهی بد میدهند.
برخی از والدین بیشازاندازه در درس، به کودکان خود کمک میکنند. این افراد با گفتن نکات و سرنخهایی به این کودکان، درحقیقت مسئولیت ناتوانی آموختهشدهی این کودکان را دارند. متأسفانه این الگوی رفتاری شناختپذیر است. اینها دانشآموزانی هستند که بهجای اینکه جدول محتوایی را بررسی کنند، از دیگران شمارهی صفحه را میپرسند، بهجای خواندن متن برای کسب اطلاعات، سؤالات پراسترس و متعدد میپرسند و بهجای اینکه مدتی را بهطور مستقل و انفرادی کار کنند، سرشان را روی میز میگذارند.
دلیل هرچه که باشد، میتوان این ناتوانی آموختهشده را کاهش داد. اینجا فهرستی از استراتژیهایی را ارائه میکنیم که میتوانید با استفاده از آنها به دانشآموزان کمک کنید تا پشتکار و اعتماد به نفس خود را بالا ببرند.
۱. با کارکردن روی دانش قبلی، مطالعهی یکی از واحدهای درسی را آغاز کنید. دانشآموزانی که میتوانند آموختههای جدید را با دانش قبلی خود پیوند دهند، احتمال بیشتری دارد که در مواجهه با چالشهای آموزشی از خود پشتکار نشان دهند، اما دانشآموزانی که مفاهیمی در مطلبی برایشان ناآشنا است، احتمال بروز این پشتکار در آنها بسیار کمتر است.
۲. هر واحد درسی یا حتی یک تمرین کوچک را از جایی شروع کنید که آسانتر است. اگر دانشآموز ببیند که میتواند مسأله را حل کند و به کار خود ادامه دهد، کمتر دچار ترس و اضطراب میشود.
۳. تکالیف طولانی را به بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید تا دانشآموزان با فکر به یک تکلیف طولانی، دستپاچه نشوند.
۴. زمانی که دانشآموزان در گروههای دو یا سه نفری حتی روی بخشی از یک تکلیف کار میکنند، عملکرد آنها بهتر است. کارکردن با یک همکلاسی، زمانیکه دانشآموزان از پاسخ یا روند حل مسأله مطمئن نیستند، حمایت آنی ایجاد میکند.
۵. موفقیت، موفقیت بیشتر میآورد! فعالیتهای دانشآموزان را در زمینهای طراحی کنید که میتوانند بدرخشند و بخواهند به این احساس مثبت که از آن موفقیت حاصل شده است، ادامه دهند. از تکنیکهای تفکیک و جداسازی استفاده کنید تا دانشآموزان بیشتری را جذب کنید.
۶. به دانشآموزان کمک کنید که ارتباط بین تلاش و موفقیت را درک کنند. گاهیاوقات دانشآموزانی که پشتکار کمتری دارند، معتقد هستند که دانشآموزان خوب به نوعی باهوشتر از آنها هستند یا آن تکلیف برای دانشآموزان خوب، آسانتر از آن چیزی است که اینها فکر میکنند. یادگرفتن این نکته که هر کسی نیاز دارد که سخت تلاش کند، میتواند به برخی از دانشآموزان بینش عمیقتری بدهد.
۷. برخی از معلمان زمانی که دانشآموزان بهصورت انفرادی تکالیف خود را انجام میدهند، به سؤالات شفاهی آنها جواب نمیدهند، مگر در زمانهای مشخص. یعنی از دانشآموزان خود میخواهند که سؤالات خود را در زمانی مشخص، بهطور مثال بعد از اتمام تکلیف بپرسند. این روش باید بهطور صحیح استفاده شود، چون در این صورت دانشآموزان را تشویق میکند تا به کار خود ادامه دهند. دلیل این تأثیر مثبت این است که دانشآموزان میدانند که سؤالات آنها در زمانی مشخص پاسخ داده میشود.
۸. سرفصلها، مدلها، نمونهها و برهانهای زیادی را پیشنهاد دهید تا دانشآموزان بدانند که چه زمانی در مسیر درست قرار دارند.
۹. به دانشآموزان بگویید اهداف معقولی برای خود تعیین کنند و برای رسیدن به آنها تلاش کنند. زمانیکه دانشآموزان در راستای رسیدن به هدفی شخصی تلاش کنند، علاقهی خاصی به کار خود پیدا میکنند.
۱۰. معلم باید زمانیکه دانشآموزِ درحال انجام تکالیف با چالشی دست به گریبان است، یکی از قدرتمندترین سؤالات خود را بهعنوان یک معلم از او بپرسد: «چطور میتوانم کمکت کنم؟»
۱۱. بهطور کلی یادگیری باید هدفی روشن و عملی داشته باشد. دانشآموزانی که میدانند چرا باید تکالیف خود را انجام دهند، قطعا نسبت به انجام آن مشتاقتر هستند، چون میدانند انجام آن، درحالحاضر و در آینده چه فوایدی برای آنها درپی خواهد داشت.
۱۲. به دانشآموزان بگویید که سؤالات خود را زمانی که تکالیف را بهصورت انفرادی انجام میدهند، در قسمت مشخصی روی تخته یا کتاب خود یادداشت کنند. سپس معلمان در زمان مشخص به آنها پاسخ دهند.
۱۳. ارزشیابی تکوینی ما را به دو هدف نزدیک میکند. این ارزشیابی نه تنها باعث میشود که متوجه این موضوع باشید که دانشآموزان چه کاری انجام میدهند و چه چیزهایی را نمیدانند، بلکه میتواند ابزار مفیدی باشد برای اینکه بفهمید آیا دانشآموزان دقیقا میدانند روند موفقیت چیست؟ و چگونه باید به آن دستیابند؟ ارزشیابیهای تکوینی کوچک که بهطور دائم انجام میشوند، میتوانند برای نگهداشتن دانشآموزان در مسیر درست بسیار مؤثر و مفید باشند.
۱۴. به دانشآموزان یاد بدهید که کار آنها همیشه نباید عالی و بدون نقص باشد تا مورد قبول شما و معلمان قرار گیرد. گاهیاوقات «خوب» واقعا به اندازهی کافی خوب است!
۱۵. قدرت و تأثیر فشار همسالان را مهار کنید. دانشآموزان باید در چالشهای کلاس، باهم همکاری کنند تا به هدف مشخصی برسند؛ این کار میتواند آن دسته از دانشآموزانی را که میخواهند تقلب کنند، مجبور کند که بهخاطر همکلاسی و دوستان خود این کار را انجام ندهند.
۱۶. بسیاری از معلمان دریافتهاند که اگر در فواصل معین، کار دانشآموزان را متوقف کنند و به آنها وظیفهی بررسی تکالیف دوستان خود را بسپارند، میتوانند به یادگیری و افزایش اعتماد به نفس دانشآموزان کمک بسزایی کنند.
۱۷. موفقیت در مدرسه یک رویداد بزرگ و باشکوه نیست، اما موفقیت در دانشگاه نیازمند دستاوردهای الگوهای کوچک است. باید با دانشآموزان در بحثهای کوتاه کلاسی، اندیشهها و سایر گفتگوهای اشتراکی کار شود تا این اعتقاد در آنها نهادینه شود.
۱۸. بعضی از دانشآموزان از نمایش بصری روند انجام تکالیفی که باید انجام دهند، بهره میبرند. زمانیکه دانشآموزان مراحل مختلف یک واحد درسی را تکمیل میکنند، میتوانند در یک نمودار خطی یا جدولی با فضاهای خالی، روند پیشرفت کار را نشان دهند و قدمبهقدم جدول را پر کنند؛ در چنین روشی ایجاد پشتکار و تلاش در دانشآموزان برای تکمیل یک تکلیف بزرگ و گاهی دشوار آسانتر میشود.
۱۹. تحسینهای مکرر و حتی تشویق زیاد، بیشتر از تصحیح اشتباهات دانشآموزان با خشونت، میتواند آنها را برسر انجام تکالیف خود بنشاند.
۲۰. نظارت دقیق و از نزدیک روی فعالیتهای دانشآموزان در هنگامیکه تکالیفشان را انجام میدهند، باعث میشود شما متوجه شوید آنها در کدام قسمت مشکل دارند و در کنترل آنها کمک کنید. مشکلات کوچک، مسدودکنندهی راه رسیدن به اعتماد به نفس نیستند، مشکلات بزرگ نیز همچنین.
۲۱. دانشآموزانی را که بهطور مستقل و انفرادی کار میکنند، تشویق کنید، چون اگر آنها مشکلی داشته باشند، به کار خود ادامه میدهند تا کمک برسد. برخی از معلمان به دانشآموزان علامتی میدهند که روی میز بگذارند؛ یک طرف این علامت قرمز و سمت دیگر آن سبز است. اگر آنها به کمک نیاز داشتند، از علامت قرمز استفاده میکنند و اگر همهچیز درست بود و مشکلی نداشتند، از علامت سبز.
۲۲.به دانشآموزان یاد بدهید که چگونه زمان دقیق مورد نیاز را برای انجام و تکمیل تکلیف خود تخمین بزنند. دانشآموزانی که فکر میکنند انجام تکالیفشان ساعتها زمان میبرد، نسبت به آن دسته از دانشآموزانی که میدانند انجام تکالیف، زمان کوتاهی نیاز دارد، تمایل بیشتری به ترک کار خود دارند.
۲۳. در پایان درس، باید به دانشآموزان زمان داد تا در مورد آنچه که یاد گرفتهاند، فکر کنند. به آنها زمان بدهید که پاسخها را بنویسند و سپس آنها را تشویق کنید تا آنچه را که بهدرستی انجام دادهاند و آنچه در طول انجام تکالیف باعث استرسشان شده است، با یکدیگر به اشتراک بگذارند. به اشتراکگذاری نتایج فراشناختی دانشآموزان میتواند روشی قدرتمند برای آنها باشد تا متوجه شوند که دانشآموزان دیگر چگونه بر مشکلات یادگیری خود غلبه میکنند.
۲۴. معمولا دانشآموزان بزرگتری که در درسی مهارت دارند، منبع خوبی برای دیگر دانشآموزان هستند تا از آنها یاد بگیرند. آنها میتوانند توصیههای سریع و غیررسمی را از دانشآموزان بزرگتر گرفته و با دیدگاههای آنها مورد تشویق قرار گیرند.
۲۵. باید برای دانشآموزان فرصتی فراهم کنید که بتوانند فعالیتهای گذشتهی خود را بهخاطر بیاورند؛ مرور کنند که چگونه در یادگیری تا این نقطه پیش آمدهاند. این کار باعث میشود موفقیتهای گذشتهی خود را مرور کنند و تصویر بزرگی از آنچه قبلا انجام دادهاند، ببینند. اینگونه است که تشویق میشوند و به تلاش خود ادامه میدهند.
۲۶. باید مطمئن شوید که دانشآموزان قبل از رفتن به موضوع بعدی، به اندازهی کافی روی مبحث فعلی تمرین انجام دادهاند.
۲۷. فعالیتهای مختلفی برای مرور مباحث باید ترتیب دهید. در پایان هر کلاس، زمانی که معلم مرور سریعی برآنچه که در طول روز آموزش داده انجام میدهد، باید از فعالیتهای مختلفی استفاده کند تا سبکهای مختلف یادگیری را شامل شود.
۲۸. معلمان باید با دانشآموزان کار کنند تا آنها روی نقاط قوت خود تمرکز کنند. زمانیکه داشآموزان فهمیدند چهچیزی را درست انجام میدهند و کدام تکنیکهای مطالعهی فردی برای آنها کارگشا است، میتوانند از این تکنیکها و نقاط قوت خود استفاده کنند و سریعتر و کارآمدتر عمل کنند.
منبع: teaching.monster
سلام دوست عزیز مقاله جالبی بود .
ممنون، خوشحالم که دوست داشتین