چطور بدون آنکه همسرتان را ناراحت کنید از او انتقاد کنید؟
اگر صداقت، پایهی اعتماد و صمیمیت است، پس چرا گاهی اوقات منجر به دلخوری میشود؟ شاید لازم است مانند بقیهی مهارتها، صادقبودن را هم تمرین کنیم. صداقت و انتقاد صادقانه به همین راحتی نیست که بیپرده بگوییم: «خندهات میره رو اعصابم» یا «خیلی میخوریا؛ به هیکلتم فکر کن». برای احترام به عواطف طرف مقابل، باید کلمات مناسبی انتخاب کنیم و در زمان مناسب و بهجا انتقاد کنیم. در ضمن، باید منتظر باشیم فرد مقابل هم در جواب، حقایقی را دربارهی ما عنوان کند. در ادامه، شش نکتهی مرتبط با این موضوع را برایتان توضیح میدهیم. این نکات کمک میکنند از همسرتان انتقاد کنید، بدون اینکه او را ناراحت کنید.
۱. زمان مناسب را انتخاب کنید
اول از همه باید زمان و مکانی را انتخاب کنید که احساس میکنید همسرتان حوصلهی شنیدن واقعیتی دردناک را دربارهی خودش دارد؛ فرقی هم نمیکند که این واقعیت دربارهی چیز کوچکی مثل لباسی باشد که شما از آن متنفرید یا دربارهی چیز بزرگی مثل بیاحساسبودنش در رابطه با شما. در هر شرایطی، زمانسنجی اهمیت دارد، زیرا دریافت انتقاد، از فرد مقابل صبر و انرژی میگیرد و شارژ احساسی قلب او را هم کم میکند. بعد از یک روز سختِ کاری یا روزی که همسرمان حتی وقت ناهارخوردن هم نداشته است، باید از بحثهای سنگین اجتناب کنیم وگرنه با پدیدهای مواجه میشویم که روانشناسان به آن «تهیشدن خود» (ego depletion) میگویند. در این شرایط، ذخایر ذهنی برای کنترل شخصی پایین میآید و ممکن است دعوایی بیمورد بهراه بیفتد.
بهجای اینکه عجول باشید و با عجلهی بیمورد کاری کنید که نتیجهی دلخواهتان را نگیرید، زمانی را انتخاب کنید که هر دو سرحال هستید و برای چیزی عجلهای ندارید. برای اکثر افراد، انتقاد در مکالمهی خصوصی بهتر از انتقاد در جمع مؤثر واقع میشود. برخی زوجهای برجستهی دنیا یک شبِ بخصوص در ماه را به بحث دربارهی مشکلاتشان اختصاص میدهند. در این شرایط هر دو از لحاظ روانی آمادهی این مکالمهی صادقانه هستند.
۲. انگیزهی خود را توضیح دهید
ناراحتی از انتقاد زمانی رخ میدهد که همسرتان احساس کند قصد عیبجویی یا قضاوت بیمورد دارید. پس لازم است برای او توضیح دهید که هدفتان از این انتقاد، کمک به او و بهبود رابطهتان است. همهی ما اصولا در برابر انتقاد گارد میگیریم. ممکن است خانمی نگرانی شوهرش دربارهی عادات غذایی و اضافهوزنِ خود را اعصابخردکن و توهینآمیز برداشت کند، درصورتیکه هدف شوهرش کمک به حفظ سلامت اوست. واکنش به این نگرانی ممکن است این باشد: «چطوری جرئت میکنی اینجوری با من حرف بزنی؟! دیگه پشت گوشتو دیدی، روی خوش من رو هم دیدی!» اما واقعیت این است که بازکردن این بحث، برای شوهر این خانم هم، سخت بوده و برای توضیح نگرانیاش ساعتها فکر کرده است. باید درک کنیم که درهرصورت این بحث به هر روشی هم که عنوان شود، باز هم دلپذیر نخواهد بود.
صبر کنید. قبل از اینکه برای همسرتان توضیح بدهید که نیتتان خیر است، یک دقیقه با وجدان خودتان به ماجرا نگاه کنید. آیا واقعا نیتتان خیر است یا فقط میخواهید باری از روی دوشتان بردارید یا انتقام بگیرید یا حتی زخمزبان بزنید؟
۳. نحوهی بیان خود را انتخاب کنید
بسیاری از قواعد اصلی ارتباطات در اینجا کاربرد دارند، مثلا جملهتان را با «من» شروع کنید، نه با «تو»: «من احساس تنهایی میکنم وقتی بیشتر وقتا سرِ کاری» نسبتبه «تو هم که هر پنجشنبهجمعه منو ول میکنی میری سر کار»، اثرگذاری بیشتری دارد. از استفاده از قیدهایی مثل «هرگز» و «همیشه» اجتناب کنید. بعید است همسر شما «همیشه» تنبل باشد یا «هیچوقت» به شما محبت نکند. درضمن، هیچوقت کلیت یک فرد را زیر سؤال نبرید، بلکه تنها به «عمل» او اشاره کنید، مثلا «خیلی تعجب کردم که دیدم ماشینو مالیدی به دیوار» اثر بهتری دارد تا «واقعا به درد هیچ کاری نمیخوری».
نکتهی بعد این است که واقعیتمحور باشید. «ازت رنجیدم وقتی…» بهتر از «میخواستی منو بچزونی وقتی….» است. در شرایطی که رنجیدهاید، ممکن است احساس کنید تمام واقعیتها مثل روز برایتان روشن است، اما همیشه درصدی را به این اختصاص بدهید که ممکن است واقعیت چیز دیگری باشد.
اگر میدانید همسرتان درمورد لحن خاصی حساسیت دارد، تمرین خوبی است که در زمان انتقاد یاد بگیرید چطور از این لحن استفاده نکنید.
۴. روی راهحل تمرکز کنید، نه مشکل
اگر هدفتان واقعا کمک به همسرتان یا رابطهتان است، باید بدانید تأکید روی مشکل راه به جایی نمیبرد. تنها نتیجهی این کار این است که به همسرتان احساس محکومشدن دست خواهد داد و او طبیعتا در برابرتان گارد خواهد گرفت. پس قبل از اینکه مشکل را مطرح کنید، در خلوت خود به راهحلها فکر کنید.
برخی از این راهحلها ممکن است به چیزهایی برگردد که همسرتان در انجامشان تبحر دارد. این خیلی خوب است. اینطوری در زمان انتقادکردن میتوانید به نقاط مثبت همسرتان هم اشاره کنید تا از بار منفی انتقاد بکاهید. اگر برای رابطهتان بهاندازهیکافی زمان نمیگذارد، به تعطیلات سال گذشته اشاره کنید که چطور یک مسافرت حال هر دوتان را جا آورده بود.
ولی خودتان در تنهایی راهحلی را قطعی نکنید. ممکن است همسرتان نظر دیگری داشته باشد و پافشاری بیمورد شما روی یک راهحل، بیجهت سبب مشاجره شود.
۵. از همسرتان هم بخواهید صادقانه رفتار کند
این بخش، یکی از بخشهای بسیار سخت و مهم در مکالمهای صادقانه است. خیلی راحت ممکن است مکالمه به ابزاری برای تحقیر و سرزنش تبدیل شود. شما از همسرتان انتقاد کردهاید و حالا او با انتقاد از شما، تلافی میکند و به هیچکدام از بندهای این مقاله هم عمل نمیکند (احتمالا بلد نیست).
بعد از اینکه از او خواهش کردید صادق و منصف باشد، خود را آماده کنید انتقادهای کارآمدی بشنوید. ممکن است متوجه شوید اگر خندهی همسرتان روی اعصابتان است، بهخاطر این است که جوکهایتان بامزه نیستند و او مجبور است زورکی بخندد. ممکن هم هست به این دلیل سیگار میکشد که فکر میکند از نظر شما شکستخورده است و از این تصورِ مداوم، افسرده شده است. مهم نیست مشکل چیست؛ اکثر مواقع خودتان هم یک پای مسئلهاید. اقرار به این موضوع کمک میکند همسرتان گارد خود را باز کند. مثلا بگویید: «شاید اگر منم بیشتر میرفتم ترهبار خرید کنم، تو هم بیشتر به غذاپختن و کارهای خونه علاقه نشون میدادی.»
بهطورکلی، اگر نشان دهید با خودتان روراست هستید و توانایی شنیدن واقعیات را دارید، ممکن است این جسارت را در همسرتان هم ایجاد کنید که راحتتر واقعیت را قبول کند. در این شرایط، مشاجرهای تنشزا ممکن است به مکالمهای صلحآمیز تبدیل شود و رابطهای عمیقتر ایجاد کند. در رابطهی صلح آمیز، طرفین احساس رنجش نمیکنند، بلکه احساس ارزشمندی میکنند.
۶. در دورههای روانشناسی شرکت کنید
برخی دورهها به زوجین آموزش انتقادگری و انتقادپذیری میدهند. در چنین دورههایی به شما آموزش میدهند:
- چه چیزهایی از همسرتان آموختهاید؟
- چطور همسرتان را با هدیهای کوچک خوشحال کنید؟
- مدت زمانی که با همسرتان میگذرانید، واقعا خیلی کوتاه / خیلی طولانی است؟
- چطور قرار ملاقاتی عاشقانه با همسرتان ترتیب بدهید؟
- آیا حس میکنید که همسرتان شما را درک میکند یا نه؟
چنین چالشها و سؤالاتی بهتدریج به شکلگیری رابطهای محترمانه کمک میکند.
برگرفته از: Simplemarriage
سلام دوست گرامی مقاله مختصر و خوبی بود.
سپاس