ریچارد برانسون و درسهایی از زندگی او که هر کارآفرینی باید بداند
خواندن زندگی افراد موفق همیشه پر از نکاتی ژرف، بااهمیت و جذاب است. ریچارد برانسون، در اوایل دههی سوم زندگی خود شرکتی بنا کرد که امروز یکی از موفقترینها و مشهورترینها در حیطه کاریاش است و بیش از ۴۰۰ شعبه در سراسر جهان دارد. مجموعه شرکتهای ویرجین نام کمپانی برانسون است و کلید موفقیت او چیزی نیست جز شور و شوق، انگیزه و پذیرش خطرات راه.
ریچارد برانسون بهمعنای واقعی کلمه موفق است. ثروتی کلان بهدست آورده، به دیگران کمک میکند و خدمات نوینی به جهان عرضه کرده است. اما ریچارد نیز مانند هر کارآفرین دیگری، با سختی های کارآفرینی و مشکلاتی روبهرو بوده است. در این مطلب برایتان از زندگی پرپیچ و خم ریچارد برانسون، یکی از کارآفرینان موفق جهان خواهیم گفت.
۱. درآمد صفر در اولین شرکت
ریچارد برانسون در سال ۱۹۶۷ مدرسه را ترک کرد. او اولین کسبوکار خود را با انتشار مجلهای دربارهی نوجوانان در ۱۶ سالگی بهراه انداخت. او میخواست که به صدای نسل خود بدل شود. مجله شهرت نسبتا خوبی پیدا کرد اما هیچ درآمدی بههمراه نداشت. جریان نقدینگی خیلی زود به معضل اصلی این نوجوان بهاصطلاح ناشر تبدیل شد. اگر ریچارد برانسون در همین حرفه ناموفق میماند، احتمالا با شکست سنگینی روبهرو میشد اما تصمیم گرفت انعطافپذیر باشد و به سمت ضبط آلبومهای موسیقی در قالب شرکت ضبط ویرجین تغییر مسیر داد.
۲. شکست شرکت هوایی ویرجین آتلانتیک قبل از شروع به کار
در سال ۱۹۸۴ ریچارد تصمیم گرفت تا شرکت هوایی احداث کند و مسافران را با تجربه جدیدی از سفر هوایی آشنا کند. اگر چه ایدهها و آرزوهای زیادی در سر داشت اما بیتجربگی اینبار نیز کار دست او داد. شرکت قبل از شروع به فعالیت با شکست روبهرو شد.
در آزمایش پرواز اولین و تنها هواپیمای شرکت که از نوع بوئینگ ۷۴۷۴ اجارهای بود، دستهای از پرندگان به موتور برخورد کردند و خسارت شدیدی به هواپیما وارد شد. پس شرکت نمیتوانست پروازی صورت بدهد و بدون دریافت هزینه از مسافران نیز درآمد و بودجهای برای تعمیر هواپیما نداشت. اما ریچارد برانسون تسلیم نشد و شروع به کسب درآمد و بودجهی لازم از راههای دیگر کرد. سرانجام بودجهی لازم برای تعمیر تأمین شد و توانست اولین پرواز را با موفقیت از سر بگذراند.
۳. شکستی جدید در شرکتی جدید
در سال ۱۹۹۴ او وارد زمینه جدیدی از فعالیتها شد: کارخانهی تولید نوشابه. این کارخانه قصد داشت با بهترین برندهای نوشابه یعنی پپسی و کوکاکولا رقابت کند. طعم هم خوب بود و همهچیز عالی پیش میرفت. برانسون تصمیم داشت که با بهرهگیری از عواملی نظیر تنوع و جوانپسندی از رقبا جلو بزند اما واقعیت این بود که این نوشابه تمایز و تفاوت چندانی با سایر برندها نداشت و درس بزرگی که از این شکست، عاید برانسون شد این بود که برای موفقیت لازم است هویت و تمایزی منحصربهفرد ارائه کند.
۴. ماجراجویی و سفرهای جهانی
ریچارد برانسون در همهی زمینهها فردی ماجراجو بود، او تصمیم گرفته بود سفری را ترتیب بدهد و با بالون بر فراز اقیانوس اطلس سفر کند. بعد از اینکه حجم زیادی از سوختش را از دست داد، با وزش شدید باد روبهرو شد. با دردسرهای فراوان و مقاومت شدیدی که بروز داد، توانست در برابر این شکست و مرگ مقاومت کند. درس مهمی که ریچارد برانسون از این شکست گرفت، انعطافپذیری در مواجهه با شرایط سخت و دشواری بود که در آن هیچ امیدی به پیروزی و مقاومت نیست.
۵. شکست در دنیای خودروها
شرکت ویرجین، موفقیتهای زیادی در زمینهی هواپیماها و قطار داشت اما دنیای خودروها کاملا متفاوت بود. در سال ۲۰۰۰ ویرجین، فروش آنلاین خودرو را آغاز کرد، اما این شیوهی جدید فروش با رونق و پیروزی همراه نبود و شکست سنگینی خورد. واقعیت سنگین دیگری که ریچارد با آن روبهرو شد، نشان میداد این شیوهی فروش در بازار تأثیرگذار نیست و برای موفقیت در هر زمینهای باید هدف بهطور کاملا مشخص و واضح تعیین شده باشد. از آن زمان به بعد، ریچارد تلاش کرده است تا روی سوختهای متناسب با محیط زیست کار کند.
۶. شکست در دنیای مد و لباس
برانسون در زمینهی مد و لباس، لوازم آرایشی و لباس زیر نیز تلاشهایی کرد که با شکست مواجه شدند. برند لباس زیر او درنظر داشت با معروفترین برند این زمینه یعنی ویکتوریاسیکرت رقابت کند که نشد. یکی از عجیبترین تلاشهای برانسون زمانی بود که در سال ۱۹۹۶ سعی در راهاندازی برندی برای لباس عروس داشت و در افتتاحیهی فروشگاهش، ریشهای خود را تراشید و خودش مدلینگ یکی از لباسها را برعهده گرفت. این تلاش مذبوحانه نیز راه به جایی نبرد.
سرسختی و پشتکار ریچارد برانسون در تجربههای جدید واقعا عجیب و مثالزدنی است. او ویژگی برجستهای دارد: هیچگاه تسلیم نمیشود و شکست نمیتواند از میدان کارزار او را بهدر کند.
۷. شکست ویرجین دیجیتال
در سال ۲۰۰۵، ریچارد برانسون وبسایتی راهاندازی کرد در شکل و شمایل آیتونز و مجموعهای غنی از موسیقیهای مختلف در آن قرار داد اما میزان دانلودها اصلا مطابق برنامه پیش نرفت و بوی شکستی دیگر به مشام میرسید.متأسفانه، چیزی که باعث ناکامی ویرجین دیجیتال شد، نداشتن آیپاد بود. ویرجین شکستی سنگین در مقابل شرکت اپل خورد و درس بزرگی به برانسون داد: تقلید چندان موفقیتآمیز نخواهد بود.
همهی ما شکست میخوریم، از شکست در زندگی گریزی نیست. بنابه تلاشها و آرزوهایمان ناکامیهایی نیز ما را همراهی خواهند کرد اما پیروز نبرد با چالشها کسی است که در برابر شکستها تسلیم نمیشود. موفقیت ریچارد برانسون نیز ریشه در سرسختی، تلاش و امید به آینده و انعطافپذیریاش در مسیر پرپیچوخم تغییرات بوده است. ریچارد جملات الهام بخش بسیار مفیدی دارد که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
دربارهی فرصتها
فرصتهای تجارت مانند اتوبوسها هستند، اگر یکی را از دست دادید، مطمئن باشید که دیگری در راه است.
دربارهی خطاها
شما با پیروی از دستورالعملها راهرفتن را یاد نمیگیرید، اگر میخواهید راهرفتن را بیاموزید، باید راه بروید، بیفتید و دوباره از نو شروع کنید.
دربارهی رهبری
ارتباطات مهمترین مهارتی است که هر رهبر باید از آن برخوردار باشد.
دربارهی انگیزه
وقتی استارتاپ شما با موفقیت همراه نیست و کسی از شکست ایده خبردار نشده، سریع مسیر را تغییر بدهید و به ایدهای جدید بپردازید.
دربارهی شکست
با شکست سرشاخ بشوید و نترسید. با این روش مردم هم احترام بیشتری برایتان قائل خواهند شد.
دربارهی آینده
همیشه از خود بپرسید، ۵ سال آینده نیز موضوع کنونی همچنان برایتان مهم خواهد بود یا نه؟
دربارهی همکاری
برای موفقیت در کسب و کار نیاز به ارتباطات، همکاری و تفویض اختیار دارید. در یک کلام باید روشهای کار گروهی را خوب بدانید.
دربارهی پیروزی
همهی ما باید به گذشته نگاهی کنیم و اگرها و مگرها را کنار گذاشته، به آنچه بهدست آوردهایم افتخار کنیم.
دربارهی خلاقیت
افراد بااستعداد، توانمند در ایجاد تغییر و دارای تفکر خلاق کسانی هستند که خیلی عادی بهنظر نمیرسند.
دربارهی توانمندشدن
من باهوشترین و قویترین فرد نیستم، اما شجاعت کافی را برای بهچالشکشیدن خود، داشتن رویاهای بزرگ و ریسک پذیری دارم.
دربارهی شیوهی تفکر و ذهنیت
دنیا را افراد خارقالعاده و عجیب میسازند. پس وقتتان را برای عادی بودن تلف نکنید.
بد نیست بدانید ریچارد برانسون معتقد است موفقیت با میزان رضایت از زندگی شخصی رابطهی مستقیم دارد.
اینکه همش شد شکست پس چطوری الان آدم موفقیه ؟
دنیال جان، وقتی میگن شکست مقدمه پیروزیه یعنی همین دیگه. همه شکستها براش تجربه شدن. این یعن یک بار دیگه باید به جمله کلیشهای «شکست، مقدمه پیروزیه و بهترین راه برای کسب تجربه» دقت کنیم و هر وقت شنیدیمش به این جمله نخندیم.:))