از کجا بفهمیم عاشق شده ایم؟
عاشق شدهاید؟ دقیقا نمیدانید اسم احساس مبهم و خوشایندی که از دیدار با فردی جدید در زندگیتان پیدا کردهاید، چیست؟ هر وقت محبوب را ملاقات میکنید، دلشورهای توأم با شادی وجودتان را فرا میگیرد؟
چه موقع میتوان نام احساسات تازه و بعضا شورانگیز را عاشقی نامید؟ از کجا بفهمیم عاشق شده ایم یا نه؟ عاشقشدن یعنی دوست داریم همهچیز به میل طرف مقابل پیش برود و راضی باشد.
عاشقشدن چیزی فراتر از جذبشدن به ویژگیهای ظاهری فردی دیگر است؛ یعنی زمانیکه دوست داریم وقتمان را با کس دیگری بگذرانیم و لذت میبریم. اگر نسبتبه شخص خاصی بخشنده و دلسوز و علاقهمند شدهاید، احتمالا در حسوحال عاشقی غرق شدهاید. با ما همراه باشید.
نشانههای عاشقی
از کجا بفهمیم واقعا عاشق شدهایم یا نه؟ نشانههایی وجود دارد که به شما میگوید، احساساتتان عشق است یا معنای دیگری دارد؟
- وقتی دیگر روابط عاطفی گذشتهتان را از یاد میبرید و به آنها فکر نمیکنید، یعنی عاشق شدهاید.
- اگر در کنار فرد خاصی، انجام کارهایی که قبلا دوست نداشتید، لذتبخش میشود، احتمالا عاشق شدهاید.
- با فرد محبوبتان برنامههای بلندمدتی میگذارید؛ برنامههایی که از تفریحات آخر هفته فراتر میروند.
- دوست دارید کارهایی را که قبلا هزاران بار انجام دادهاید، با فرد تازهوارد دوباره تجربه کنید.
- وقتی عاشق میشوید، دوست دارید تمام اتفاقات خوب و بد را با او درمیان بگذارید. ارتقای شغلی گرفتهاید، اولین کسی که باخبر خواهد شد، عشق جدیدتان است و دیگر خبری از تلفنزدنهای سریع به دوست صمیمی و… نیست.
- هر جا بروید و هر چه ببینید، ناخودآگاه حواستان پی عشق جدید میرود، چون مدام به او فکر میکنید.
- مدام منتظر هستید تا فرصت باهم بودن پیش آید و از لحظاتی که در کنار هم هستید، لذت ببرید.
عشق با عاشقی فرق دارد
همه عاشق میشوند و این بخشی از زندگی بیشتر ماست. عاشقشدن قابلبرنامهریزی نیست. مثلا نمیتوان توضیح داد که چرا عاشق شدهایم. دلیل این احساسات توضیحدادنی نیست. اما واقعیت پیچیده این است که میتوان عاشق شد اما عاشقی نکرد. یعنی چه؟ اجازه بدهید بیشتر توضیح بدهیم:
عشقورزیدن به دیگری یعنی آگاهانه بپذیریم کسی را دوست داشته باشیم، با او وقت بگذرانیم و به او اعتماد و توجه کنیم. ما میتوانیم خانواده و دوستانمان را عاشقانه دوست بداریم. اما عاشقی کردن چیز دیگری است که در این دست روابط تجربه نمیشود.
تجربهی روابطی سرشار از پیچیدگیهای احساسی و عاشقانه چیزی متفاوت است. اگر عاشقیکردن را احساس و تجربه کرده باشید، میدانید که معنای آن علاقهبه سهیمشدنِ تمام افکار و احساساتتان با فردی خاص است. عاشقیکردن یعنی مدام به فکر آن فرد بودن، تجربهی احساس آرامش در کنار او و تمایلبه خوشحالیاش.
عاشقی هم شد نان و آب؟
این هم شد سؤال؟ عاشقشدن حس لذتبخشی است. هر وقت صدای تلفن فرد خاص بلند میشود، ضربان قلب تند و تندتر میشود، مدام دربارهی آیندهای خوش با او تصویرسازی و رؤیاپردازی میکنید. حالتان خوب است و شاد و امیدوار میشوید، چه چیزی از این بهتر؟ حواستان باشد وقتی این احساسات را تجربه کردید، تردیدها را کنار بگذارید و برای حفظ حالواحوالی خوش و شاعرانه تلاش کنید.
از کجا بدانیم، احساسات دوسویه است؟
شاید از عاشقبودن خود اطمینان داشته باشیم، اما شناخت احساسات طرف مقابل چیز دیگری است. آیا او هم عاشق شده است؟ از کجا بفهمیم که احساسات شکلگرفته دوسویه هستند؟ نشانههایی وجود دارد که به ما نشان میدهند، طرف مقابل نیز عاشق شده است یا خیر؟ پس باید به نکات زیر دقت کرد:
توجه به کلمات طرف مقابل
اگر طرف مقابل دربارهی برنامههای بلندمدت با شما صحبت میکند، یعنی شما را در آیندهی خود میبیند و دوست دارد رابطهاش را با شما ادامه بدهد. اگر چنین جملاتی به ادبیات او راه پیدا کرده است، شک نکنید عاشق شده: «من از با تو بودن احساس خیلی خوبی دارم» یا «تو همیشه بلدی که چطور حالم رو خوب کنی.»
دقت به کارهای طرف مقابل
صدای عمل از هر حرف و سخنی بلندتر است، قبول ندارید؟ پس اگر در کارهایی که طرف مقابلتان انجام میدهد، دقیق بشوید، سرنخهایی از احساسات او را نسبتبه خود دریافت خواهید کرد. آیا طرفتان همیشه برای حمایت از شما آماده است؟ آیا به تمام حرفهایتان، حتی حرفهای بیاهمیت و خستهکنندهی شما بادقت گوش میدهد؟
اگر طرف مقابلتان کارهایی میکند که شما میپسندید، مثلا به فکر علایقتان است و دوست دارد خوشحالتان کند، بهاحتمال زیاد عاشق شده است. کسانی که عاشق هم میشوند دوست دارند اوقات زیادی را باهم بگذرانند و از یکدیگر حمایت و حفاظت کنند.
دقت به واکنشها و رفتارهای طرف مقابل
دقت کنید که واکنشها و رفتارهای طرف مقابل نسبتبه شما چگونه است؟ این مورد کمی دقیقتر و جزئیتر به تجزیه و تحلیل احساسات طرف نسبتبه شما میپردازد. رفتار او حقیقی و خالصانه است یا بهاصطلاح خودمانی فیلم بازی میکند؟
کسی که عاشق میشود، مدام دوست دارد با شما ارتباط چشمی برقرار کند، به شما لبخند میزند و دوست دارد دوروبرتان بچرخد. درواقع سطح انرژی او وقتی در کنار شماست عوض میشود. این تغییر رفتار نشانهی مهمی است. چون وقتی کسی عاشق میشود احساس بهتری دارد و خوشحالتر از همیشه بهنظر میرسد.
به کمک اطلاعات این متن بهتر میتوانید احساسات خود و طرف مقابلتان را دربارهی عاشقی محک بزنید. عاشقشدن احساس شیرینی است که یکدفعه به قلبتان هجوم میآورد. امیدوارم همگی آن را تجربه کنید.
سلام
من سال 92 وارد دانشگاه شدم با گذشت حدود کمتر از 4 سال هیچ احساسی در من ایجاد نشده بودم و از لحاظ مذهبی هم خیلی مراعات می کردم سال اخر دانشگاه بود که نمیدونم چطور و چرا علاقه به دختری از هم کلاسی ها کل زندگی من رو تحت تاثیر گذاشت.با خودم خیلی کلنجار میرفتم که اخه تو که نه ارتباطی با اون داری نه اهل رفت و امد هستی چی شد اینقدر وابسته شدی؟اصلا نمی خواستم دانشگاه تمام بشه هر روزی که میدیدمش نا خوداگاه هیجان و شور شوق سراسر وجودم رو می گرفت .اون ترم اخر دانشگاه یادم هست وضعیت درسیم خیلی بد شد تمرکز خودم رو از دست داده بودم.من خوابگاهی بودم و شهرستانی و اون تهرانی بود و وضعیت مالی اون طور که شنیده بودم خیلی خوبی داشت.هر جور که عقلانی فکر می کردم شرایطم اون موقع اصلا باهاش جور در نمی امد.خلاصه الان چهار سالی هست که تمام فکر و ذهنم پیشش هست و فکر کردن به اینده بدون او برام سخت و ترسناک هست.خیلی از خدا خواستم که من را بهش برسانه وگر نه لا اقل بتونم فراموشش کنم
عاشق شدن تجربه خیلی شیرین و در عین حال خطرناک هست اگر به سر انجامی نرسد
به قول شاعر
عشق چو آید برد هوش دل فرزانه را
دزد دانا می کشد اول چراغ خانه را
نمی دانم الان چه کنم درمانده ام و خیال دوست رهایم نمی کند…
ممنون که تجربهت رو با ما درمیون گذاشتی داوود جان. ما متخصص و مشاور نیستیم اما شاید بهتر باشه که موضوع علاقهمندیتو با فرد موردنظر مطرح کنی.
تقریبا فک کنم یک یا دو هفته پیش دم در مغازه اش بعد از اومدنم از مدرسه دیدمش توی پیرایش ای کار میکنه دو کوچه اونور تر از ما هر وقت از مدرسه بر میگردم دلم میخام ده ها هزار بار از اونجا رد شم
من حتی اسمشم نمیدونم یا نمیدونم چن سالشه ول حس خیلی عجیبی دارم من خیلی روی مردم کراش میزنم ول این حس اشنا نبود وقتی میبینمش قلبم تند میزنه وقتی بهش فکر میکنم ذوق میکنم عین چی وقتی به این فک میکنم ک ممکنه دوس دختر داشته باشه خیلیییییی ناراحت میشم وقتی به این فکر میکنم ک ممکنه با شرایط خانواده من هیچ وقت بهش نرسم میخام گریه کنم الان یه هفته دیگه تمتحانات ترمم شروع میشه دیروزم امتحان داشتم ول کلا توی ذهنم بود دو خط مبخوندم بعد بهش فکر میکردم نمیدونم این حس چیه دوس دارم از نظرش من خوشگل باشم دوس ندارم به این فک کنم ک به همه ی دخترا نگا میکنه اخه واقعا هر سری ک از جلوش رد شدم لهم نگا کرده چیکار باید بکنم من هیچ وقت بهش نمیرسم ن؟
لطفا جوابمو بدید ینی عاشق شدم؟
اگه اره چجوری میتونم باهاش باشم وقتی مامان بابام….
اون چی ینی اونم منو دوس داره
ینی دوس دختر داره؟
گیج شدم من نظرات رو خوندم تقریبا همون احساسات رو دارم و درکشون میکنممم خدا دارم دیونه میشم من ک تاحالا دست ب کرم و چمدونم ریمل و رژ نزده بودم بخاطر اینکه به چشمش خوشگل باشم ارایش کردم
لطفا جوابمو بدید ❤🙂
سلام اهل کجایی
سلام تو عاشق شدی تمام شد رفت
سلام راستش من خودمن عاشق شدم
من خودم قبلا به دخترخالم علاقه داشتم
بعد یک روزی براش سوال شد ازم پرسید که منو دوست داری من گفتم اره بعد گفت که منظورم اون نیسته منظورم بیش از حد دوس داشتنه بازم من گفتم اره بعد من ازش پرسیدم که منو دوس داری گفت اره بعد از همون لحظه من تپش قلب گرفتم تا 1روز باورم نمیشد بعد با همون تپش قلب یک احساس عجیبی داشتم بعدا که دیدمش میخواستم بهش بگم که دوسش دارم ولی خجالت میکشیدم اونم از من خجالت میکشید و تا الان خیلی همو دوس داریم و هیچکی نمیدونه که ما همدیگه رو دوس داریم
الان خیلی خیلی دلم براش تنگ شده چون ما از هم خیلی دور هستیم اون استان خراسان رضویه و من استان سیستان و بلوچستان
آخرین بار که دیدمش نمیخواستم برگردم خونمون همش نمیدونم چرا ولی!
آدمی از سالیان بسیار قدیم دچار این حس روی کره خاکی شده و همچنان میشه. نه علم توضیح دقیقی برای این واقعه داره و نه ادبیات و فلسفه. در هر حال، حس دوستداشتن زیبا هست.