تاثیرات عجیب موسیقی روی عملکرد شما
موسیقی نمونهی موفقی از خلاقیت بشر است. اما آیا خود موسیقی هم میتواند قدرت خلاقیت را در انسان برانگیزد؟
این سوالی است که ارزش بررسی دارد، چون این روزها موسیقی بیشتر و بیشتر با فضاهای کاری مدرن عجین شده است. موسیقی، امتداد زمانمند و عجیبی دارد: همانطور که آثار هنری به زیبایی مکان میافزایند، موسیقی نیز زمان را زیباتر میکند. در این مقاله درباره اینکه موسیقی چه تاثیری روی عملکرد شما میگذارد، میخوانید.
در دنیایی که زمان زیادی را در محل کار سپری میکنیم و بخش عمدهی کارها در مقابل کامپیوتر انجام میشود، موسیقی به عنوان روشی برای تحمل کارهای خستهکننده به بخشی جدانشدنی از زندگی روزمرهی ما تبدیل شده است.
در این مقاله برای درک بهتر رابطهی موسیقی و عملکرد، نگاهی میاندازیم به برخی تحقیقات انجام شده.
موسیقی کارهای تکراری را لذتبخشتر میکند
تاثیر موسیقی به این بستگی دارد که چه قدر لازم است در کاری که انجام میدهید غرق بشوید، که به این معنی است که آن کار تا چه حد به خلاقیت احتیاج دارد. تحقیقات نشان میدهد که اگر یک کار از پیش تعیین شده و ذاتا تکراری باشد، موسیقی میتواند خیلی به انجام آن کمک کند.
برای نشان دادن رابطهی بین بازده افراد هنگام انجام کارهای تکراری و گوش دادن به موسیقیِ زمینه در حین انجام آن کار، مجموعهای از آزمایشات انجام شده است. نتایج به دست آمده، از این نظریه کاملا پشتیبانی میکند که بهره بردن از موسیقی در صنعت میتواند باعث تقویت منافع اقتصادی شود.
به عنوان مثال، کارکنان خط تولید هنگام گوش دادن به موسیقی نشانههایی از افزایش بازده و رضایت را نشان دادهاند.
تحقیقات جدید این طور استدلال میکنند که این خود موسیقی نیست که باعث افزایش ناگهانی عملکرد میشود، بلکه حال خوبی که گوش دادن به موسیقی مورد علاقهتان در شما ایجاد میکند دلیل بهبود عملکرد شما حین گوش دادن به موسیقی است.
مشخص شده است که موسیقیهایی با آهنگ ناهمگن تاثیر چندانی بر بازده ندارند، در حالی که موسیقیهای مُد ماژور (قانون مد ماژور: پرده ـ پرده ـ نیمپرده ـ پرده ـ پرده ـ پرده ـ نیمپرده) نتایج بهتری را نشان دادند، به نحوی که «افرادی که به موسیقی پسزمینه گوش میدادند، وقتی موسیقیِ زمینه مُد ماژور بود افزایش چشمگیری در عملکردشان داشتند.»
در فضاهای کاری پر سروصدا، موسیقی یعنی راه گریز
در حالی که تمایل به دفتر کار باز هر روز بیشتر میشود، یک نکته کاملا مشخص شدهاست: کار کردن در یک محل کار پر سر و صدا، کاهش عملکرد افراد را به دنبال دارد.
جالب است بدانید بر خلاف آنچه مدیران بعضی شرکتها فکر میکنند، استفاده از هدفون آنقدرها هم باعث پرت شدن حواس نمیشود.
دکتر لزیوک (Lesiuk) یکی از افرادی است که در مورد نحوهی تاثیر موسیقی برعملکرد افراد در محل کار تحقیق میکند. در مطالعهای که او بر عملکرد متخصصان فناوری اطلاعات انجام داد مشخص شد که افرادی که به موسیقی گوش میدادند، کارشان را سریعتر انجام میدادند و ایدههای بهتری ارائه میدادند، چون موسیقی آنها را سرحال میکرد.
مجددا اینجا هم میبینیم که سرحال شدن به عنوان اصلیترین دلیل افزایش عملکرد در نظر گرفته میشود و موسیقی است که در بهتر کردن روحیه افراد موثر است.
درست است که فضای اداری دارای طراحی باز امکان تعامل و همکاری بیشتر را فراهم میکند، ولی سر و صدای حاصل از آن برای کسانی که لازم است روی کارشان عمیقا تمرکز کنند قابل تحمل نیست. اگر فضای فیزیکی (مثلا یک اتاق شخصی) برای این افراد وجود نداشته باشد، استفاده از هدفون میتواند بهترین جایگزین باشد.
صدای پسزمینه خلاقیت را به اوج میرساند
برای کسانی که دوست دارند در جلسات و شرایط کاریِ خلاقانه به موسیقی گوش کنند، حضور یک عامل انگیزنده بهترین موقعیت را به وجود میآورد.
محققان نشان دادهاند که درجهی کمی از صدای محیط میتواند خلاقیت را به جریان بیاندازد، اما این درجه مرز باریکی دارد؛ صداهای بلند تمرکز کردن را بسیار مشکل میکنند. وقتی درگیر یک کار عمیق هستید غرش صدا و ترکیبات صوتیِ گوشخراش بیشتر ضرر میرسانند تا فایده.
تحقیقی در سال ۲۰۱۵ نشان داد که وقتی به دنبال پوشش صوتی (پوشش دادن صداهای مزاحم با صدایی دیگر) با استفاده از صدای پسزمینه هستید، صداهای طبیعی مثل صدای امواج ساحل علاوه بر ماسکه کردن صدای مزاحم میتوانند به بهبود تمرکز افراد نیز کمک کنند.
شما باید دنبال یک صدای پسزمینهی آرام باشید، فرقی نمیکند آن را به وجود آورید یا به طور طبیعی ایجاد شود.
موسیقی باکلام میتواند حواستان را پرت کند
برای کارهای فیزیکی یا کارهایی که به تمرکز زیادی نیاز ندارند، موسیقی باکلام اغلب فایدهی زیادی دارد؛ ولی موقع انجام کارهای دقیق باعث بر هم زدن تمرکز میشود.
تحقیقات نشان میدهد که صحبت قابل فهم (صحبتی که به وضوح شنیده و درک شود) جوی به وجود میآورد که باعث حواسپرتی میشود. دردسرساز ترین مشکل یک دفتر کار شلوغ این است که مدام تمرکز خود را تغییر میدهیم تا به حرفهای قابل شنیدن و قابل فهم دیگران گوش کنیم. در تحقیقی ۴۸ درصد از افراد مورد آزمایش صحبتهای قابل فهم را مهمترین عامل حواسپرتیشان عنوان کردند.
تلاش برای انجام کاری که زبان در آن دخیل است (مثل نوشتن) در حین گوش دادن به موسیقی باکلام، مثل این است که در حالی که یک نفر دارد همزمان با شما حرف میزند، با شخص دیگری مکالمه کنید. در این مورد معمولا موسیقی باکلام شما را به بنبست میرساند.
از سوی دیگر، موسیقی باکلام میتواند بر فعالیتهای خلاقانهای که مستقیما با فعالیتهای کلامی ارتباط ندارند، تأثیر متفاوتی بگذارد. به عنوان مثال تحقیقی که روی توسعهدهندگان نرمافزار انجام شد نشان داد که موسیقی باکلام بازده کار آنها را افزایش میدهد.
آشنا بودن موسیقی تمرکز را بالا میبرد
اگر برای پروژهای نیاز به تمرکز زیاد دارید، گوش دادن به موسیقی آشنا میتواند مفید باشد. دلیل اینکه موسیقی جدید ممکن است تمرکز را کاهش دهد این است که باعث غافلگیری میشود؛ چون نمیدانید باید انتظار چه چیزی را داشته باشید، با دقت گوش میدهید تا ببینید کلمات بعدی چیست. اما در یک موسیقی آشنا میدانید کلمات بعدی چیست، پس توجه به آن به تمرکز کمتری احتیاج دارد.
سفر به دنیای یک موسیقی جدید ممکن است سودمند باشد، ولی اگر در حین انجام کار موسیقی گوش میکنید، بهتر است در یک مسیر آشنا گام بردارید.
چه نوع موسیقیای برای غرق شدن در کار مناسب است؟
هر چند هر موسیقیای که شما دوست دارید اولویت دارد، از آنجا که سلیقهی بیشتر مردم بازهی وسیعی را در برمیگیرد، مشخص کردن نوع خاصی از موسیقیِ مناسب برای کار غیرممکن نیست.
در اینجا به معرفی چند سبک موسیقی که مفید بودنشان اثبات شده و اینکه چرا مفید هستند میپردازیم.
موسیقی کلاسیک (باروک)
موسیقی کلاسیک، بدون کلام و شناخته شده به عنوان برترین شکل هنر، انتخاب پرطرفداری است. تحقیقی آشکار کرده است که میزان تاثیر موسیقی دورهی باروک بر عملکرد بسیار قابل توجه است.
با این حال همهی موسیقیهای کلاسیک تاثیر مشابهی ندارند. مثلا موسیقی ظریف «برای الیزه» اثر بتهوون مناسبتر از موسیقی پر پیچ و خم و مهیج «توکاتا و فیوگ» باخ است.
موسیقی الکترونیکی
صدای پسزمینه از نوع موسیقی الکترونیک امبینت (Ambient)، نیاز ما را بلافاصله برطرف میکند و در عین حال باعث جلب توجه نمیشود. این نوع موسیقی حالتی تکرارشونده دارد، ولی تکراری از نوع خوب.
برعکس فراز و نشیب یک قطعهی موزون، تولیدکنندگان این سبک معمولا به دنبال خلق «گریز صوتی» هستند که در آن چند ملودی برجسته به صورت پشتسر هم و بر اساس ملودی قبلی ایجاد میشوند.
در این نوع موسیقی، نقطهی ثقل آهنگ به تمرکز شما کمک میکند و در عین حال بخشهای تکراری آن موجب حواسپرتی نمیشوند.
موسیقی بازیهای ویدیویی
سازندگان این بازیها میدانند که موسیقی ایدهآل برای بسیاری از موقعیتها، موسیقیای است که تجربهی بازی را واقعیتر کند و در عین حال باعث پرت شدن حواس نشود.
یکی از پرطرفدارترین پیشنهادهای تاریخ برای «موسیقیای که به تمرکز کمک میکند» در ردیت، آهنگ سری بازیهای سیمسیتی (SimCity) است، که کاملا مناسب است. این موسیقی طوری طراحی شده که در عین لذتبخش بودن، آنقدر ملایم باشد که تمرکز لازم برای انجام فعالیتهای بازی را بر هم نزند.
سبکهای دیگر
هر آهنگی که آنقدر ملایم باشد که باعث منحرف شدن تمرکز و حواس نشود میتواند انتخاب مناسبی باشد. هر کس بر اساس سلیقهاش حق انتخاب دارد.
اگر صدای خوانندهها موقع کار حواس شما را پرت نمیکند، موسیقی باکلام را هم امتحان کنید.
از هر سبک موسیقی میتوان استفاده کرد، فقط به خاطر داشته باشید که صدای پسزمینه نکتهی اصلی برای تمرکز بر کار است.
بدون موسیقی (صدای پسزمینه)
اگر این روش نوظهور جوانان امروزی برایتان جالب نیست، نگران نباشید؛ گاهی موسیقی شیرینِ سکوت از همه چیز بهتر است.
اما برای خیلیها سکوت مطلق ناراحتکننده است. دو روش مناسب برای حل این مشکل وجود دارد:
نویز معمولی: اگر در محیطی هستید که صداهای بلند در آن غیرقابلکنترلاند (مثل صدای ساختوساز)، یک نویز سفید با بسامد پایین به عنوان صدای پسزمینه میتواند نجاتبخش باشد.
حالت بارانی: حتی اگر تابستان است و خورشید وسط آسمان میدرخشد، با پخش صدای باران وانمود کنید بیرون دارد نمنم باران میبارد. به این شکل، حلقهای از توفان ملایم را اطراف خودتان درست کنید تا به تمرکزتان کمک کند. اگر یک تصویر ویدیویی شومینهی روشن را هم پخش کنید که دیگر کاملا دنج بودن را حس خواهید کرد.
محیطی که به وجود میآورید روی رفتارتان تاثیر زیادی دارد. وقتی میخواهید تصمیم بگیرید روز کاریتان را با چه نوع آهنگی پر کنید، با دقت انتخاب کنید. آنقدر موسیقیهای مختلف را امتحان کنید تا به بهترین ترکیب برسید. یادتان باشد اینجا موضوع بسیار مهمی مطرح است، یعنی توانایی شما برای انجام دادن کارهای بزرگ و تاثیرگذار به صورت مداوم. بنابراین قبل از فشردن دکمهی پلی (play)، هوشمندانه انتخاب کنید.
برگرفته از: helpscout.net
واقعا عالی بود !
! It was good
اگر محقّقی بیاید اثبات کند که شنیدن موسیقی، در دراز مدّت، فلان تأثیرات مثبت مادّی یا معنوی را بر انسان و حتی بر سایر جانداران دارد، باز نتایج اینگونه تحقیقات می توانست، ضرورت شنیدن موسیقی برای انسان را اثبات کند. لکن یا چنین تحقیقاتی وجود ندارد و یا اگر وجود داشته باشد، نتیجۀ آن منفی بوده است.
اینکه تأکید بر تأثیرات بلند مدّت موسیقی می کنیم و نه تأثیرات کوتاه مدّت، برای این است که ما منکر تأثیرات کوتاه مدّت و زودگذر بظاهر مثبت بعضی از موسیقی ها نیستیم. همین تأثیرات است که عدّۀ زیادی را به سمت موسیقی کشانده که در خود احساس نیاز به شنیدن موسیقی نموده و به جهت اثبات ضرورت موسیقی برای انسان، چنین تحقیقاتی را دلیل و شاهد مدّعای خود مطرح می کنند. غافل از اینکه این کوته عقلی است که ملاک و معیار ما برای اثبات ضرورت موسیقی، فقط تأثیرات موقّتی و گذرای موسیقی بر روی انسان و (یا حیوان و گیاه) باشد و توجّهی به تأثیرات بلند مدّت موسیقی نداشته باشیم.
از آنجایی که به دلایل فراوان نقلی و علمی و تجربی، به اثبات رسیده است که شنیدن موسیقی در بلند مدّت تأثیرات مخرّب و منفی بر انسان می گذارد، چه از نظر جسمی و چه از نظر معنوی و روحی و روانی که اهمّیّت بیشتری دارد، لذا غفلت از این تأثیرات بلند مدّت موجب می شود فریب اثرات مثبت کوتاه مدّت موسیقی را بخوریم.
شاید بهترین شاهد برای مخرب بودن اثرات بلند مدت موسیقی، بررسی تأثیرات موسیقی بر روی مشاهیر موسیقی است. همین آقای بتهون و آقای باخ که در متن مقاله نام برده شدند و از مشاهیر موسیقی هستند، بروید تحقیق کنید ببینید موسیقی چه اثرات روحی و جسمی روی آنها گذاشته است. بتهون در نهایت کر شد و آن دیگری کور شد. مخصوصاً در مورد بتهون مطالب بیشتری وجود دارد. چون خودش حالات روحی خودش را در خاطراتش نوشته است.
سلام
بسیار مطلب مفیدی بود.
تشکر