کارآفرینی سازمانی چیست و چه فوایدی دارد؟

0

آیا تاکنون تاثیری بر کسب‌و‌کاری که در آن مشغول به کار هستید، گذاشته‌اید؟ البته منظور ما فقط این نیست که باید عضو سازنده‌ و مؤثری در سازمان خود باشید. منظور اصلی ما این است که باید بتوانید کیفیت‌هایی به کسب‌و‌کار اضافه کنید که فقط از عهده‌ی شما برمی‌آیند.

در سال ۲۰۱۲، نِیل گایمن (Neil Gaiman) نویسنده‌ی معروفی که جوایز بسیاری کسب کرده در سخنرانی خود در دانشگاه هنر لندن، به مخاطبانش توصیه کرد «کارهایی انجام دهید که فقط از عهده‌ی شما برمی‌آیند. چیزی که فقط در اختیار شما است و نه فرد دیگری، خود شما، صدایتان، ذهن‌تان، داستان‌‌تان و چشم‌اندازتان»

در این مقاله می‌خواهیم به این موضوع بپردازیم که چطور می توانید با انجام مهارت های کارآفرینی سازمانی که فقط تخصص منحصربه‌فرد شماست، تأثیر مثبتی در کسب‌وکار داشته باشید و به مدیر تیم‌تان ثابت کنید که شما و فقط شما، چه ارزش‌هایی را می‌توانید به سازمان‌تان اضافه کنید.

کارآفرینی سازمانی چیست؟

بیایید ببینیم دقیقا کارآفرینی سازمانی چیست. می‌توانید نوشت‌افزار اداری را بدون کاغذ یادداشت‌های چسب‌دار کوچک تصور کنید؟ آیا بدون وجود پلی‌استیشن‌های سونی، کنسول‌های بازی‌های کامپیوتری می‌توانستند به محبوبیت فعلی دست پیدا کنند؟ آیا می‌توانید فیسبوک را بدون گزینه‌ی «like» تصور کنید؟

تمامی این محصولات محبوب و دوست داشتنی حاصل تلاش کارآفرینان سازمانی هستند. کارمندان در حالی که برای سازمان بزرگی مشغول به کار هستند، می‌توانند مانند یک کارآفرین فکر و عمل کنند. کارآفرینان سازمانی، معمولا به تنهایی ابتکار عمل را به دست می‌گیرند تا محصولات، فرآیندها، سیاست‌ها و خدماتی برای سازمان‌شان ایجاد کنند، در حالی که هنوز تحت لوای ارزش‌ها و اهداف سازمان فعالیت می کنند.

لازم نیست برای کارآفرین سازمانی بودن، همه وظایف خود را به گونه‌ای نامتعارف انجام دهید یا دارای خلاقیت خاصی باشید، اما باید شهامت داشته باشید و به دنبال ایده‌ای بروید که فکر می‌کنید می‌تواند برای سازمان یا مشتریان‌تان ارزش‌آفرینی کند. اگر فکر می‌کنید این استعداد در شما وجود دارد که به یک کارآفرین سازمانی تبدیل شوید، حتما ادامه‌ی مقاله را بخوانید.

فواید و خطرات کارآفرینی سازمانی

خیلی از کارآفرینان، وقتی هنوز برای فرد دیگری کار می‌کنند، مقدمات کارآفرینی کسب‌و‌کار خود را فراهم می‌کنند. کارآفرین سازمانی بودن به شما این امکان را می‌دهد تا از منابع و ارتباطات سازمان برای کار کردن روی ایده‌ی خود استفاده کنید و با خیال آسوده علاوه بر انجام وظایف شغلی‌تان، دانش و مهارت‌های خود را افزایش دهید.

وقتی می‌بینید که می‌توانید مشارکتی مهم در سازمان یا تیم‌تان داشته باشید و به اهداف و چشم‌اندازهای بزرگ خودتان دست پیدا کنید، رضایت شغلی‌، اعتبار و اعتماد‌ به نفس تان افزایش پیدا می‌کند.

با این حال، همه‌ی سازمان‌ها برنامه‌های رسمی برای کارآفرینی سازمانی ندارند و ممکن است مدیران سازمان‌تان، این را وظیفه‌ی خود ندانند که از افرادی که در مسیر خود گام برمی‌دارند، حمایت کنند.

سازمان‌تان را در جریان فواید کارآفرینی سازمانی قرار دهید

کارآفرین سازمانی بودن نه تنها برای مسیر شغلی و رشد فردی شما مفید است، بلکه فواید بسیاری نیز برای سازمان‌تان دارد. اولین فایده‌ای که برای سازمان دارد این است که تا زمانی که در آنجا کار می‌کنید، هر خلاقیت و نوآوری که انجام دهید، به نام آنها ثبت خواهد شد.

اگر ایده‌ها و ابتکارات شما موفقیت‌آمیز باشند، می‌توانند به محصولات جدید و فرصت‌هایی منجر شوند که نهایتا‌ باعث رشد سازمان و تجارتی که در آن کار می‌کنید شوند. سازمان می‌تواند به بازارهای جدید راه پیدا کند و همچنین رضایت مشتریان‌ خود را افزایش دهد.

شرکت‌هایی که از کارآفرینان سازمانی حمایت می‌کنند، اغلب دارای فرهنگ مستحکم‌تر و غنی‌تری هستند و بهتر می‌توانند افراد مستعد را به خود جذب کنند و آن‌ها را در سازمان نگه دارند. چرا که کارکنان و اعضای تیم‌ها ترجیح می‌دهند فرصت‌ رشد مهارت های رهبری و رشد و توسعه‌ی شغلی را درون سازمان خود تجربه کنند، و اگر نه، مجبور می شوند در جستجوی فرصت‌های بهتر به جای دیگری بروند.

بعضی از شرکت‌ها مانند «۳M»، «AT&T»، «DuPont»، گوگل، سونی و تویوتا به شکلی پویا، کارآفرینی سازمانی را تشویق می‌کنند. برای مثال، ۳M سیاستی دارد که به دانشمندانش اجازه می‌دهد ۱۵ درصد از وقت خود را صرف پروژه‌های شخصی کنند، همچنین در دریم وورکس (DreamWorks)، اعضای تیم‌ها می‌توانند در کلاس‌هایی شرکت کنند که به آنها می‌آموزد چطور قبل از اینکه ایده‌های خود را با مدیران سازمان در میان بگذارند، آنها را پرورش دهند.

با این حال، همه‌ی سازمان‌ها هم از کارآفرینان استقبال نمی‌کنند. سازمان‌های محافظه‌کار و ریسک‌گریز، معمولا خیلی سخت حاضر می‌شوند ریسک نوآوری‌ها و ابتکارات جدید را بپذیرند و این باعث می‌شود که نا‌خواسته با کارآفرینان خصومت داشته باشند و از آنها حمایت نکنند. همچنین در زمان ریاضت یا رکود اقتصادی، ممکن است سازمان‌ها بودجه‌ و منابع مالی و همچنین انسانی لازم برای پشتیبانی از ابتکارات جدیدی که احتمال دارد با شکست مواجه شوند، را نداشته باشند.

چطور مهارت‌های کارآفرینی سازمانی به دست آوریم

مراحل زیر را دنبال کنید تا مهارت‌های کارآفرینی سازمانی را در خود رشد دهید:

۱. مهارت‌های فردی مناسب را توسعه دهید

کارآفرینان سازمانی همان مهارت‌ها و توانایی‌هایی را دارند که کارآفرینان دارند. آنها با اعتماد‌به‌نفس،خلاق و با‌پشتکار هستند، که در حل مشکلات تبحر دارند و از اینکه ایده‌هایشان را مطرح کنند نمی‌ترسند.

کارآفرینان سازمانی ریسک‌های حساب‌شده را می پذیرند و تفاوت ریسک خوب و بد را می‌فهمند. بنابراین سعی کنید بیاموزید چطور ریسک‌های هوشمندانه و حساب‌شده بپذیرید تا بتوانید ایده‌هایی که می‌توانند فاجعه‌آمیز باشند را به خوبی هدایت کنید.

کارآفرینان سازمانی شجاع هستند، چون هیچ وقت تضمینی برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد. به جای اینکه اجازه دهید که ترس‌ مانع رسیدن به ایده‌هایتان شود، به این فکر کنید که شکست می‌تواند پله‌ای برای به دست‌ آوردن تجربه‌ای بهتر و عملی‌تر باشد. بر ترس از شکست غلبه کنید و وقتی مسائل به دلخواه شما پیش نمی‌روند، نگرانی به دل راه ندهید، موقعیت را بازنگری کرده و به راه‌تان ادامه دهید.

نکته:

بعضی از سازمان‌ها تحمل شکست‌ صادقانه را ندارند و با آن به شدت برخورد می‌کنند، حتی اگر این شکست از دلایل سیاسی و بیرونی ناشی شده باشد. (شکست صادقانه زمانی اتفاق می‌افتد که شما با دل و جان برای پروژه‌ای زحمت کشیدید ولی به دلایلی که از کنترل شما خارج بودند، پروژه به نتیجه نرسید.) اگر شما ذاتا کارآفرین سازمانی‌ای هستید که در چنین شرکتی کار می‌کنید، به سازمان دیگری بروید که قدر استعدادها و شور و اشتیاق شما را می‌داند.

همچنین باید بدانید که چطور ابتکار عمل را به دست بگیرید. سازمان‌های کمی هستند که برای حمایت و تشویق کارآفرینان سازمانی برنامه‌ی خاصی داشته باشند، بنابراین باید بدانید که چطور بدون اینکه کسی به شما بگوید چه کار کنید، خودتان دست به کار شوید.

۲. ایده‌هایتان را پرورش دهید

کارآفرینان سازمانی همیشه دنبال راه‌هایی برای بهتر انجام دادن کارها می‌گردند. برای آنها، فرصت‌ها خودشان را در قالب مشکلات نشان می‌دهند.

یکی از راه‌هایی که می‌توانید در سازمان‌تان مورد توجه قرار گیرید، این است که برای مشکلی که وجود دارد، راه‌حلی خلاقانه ارائه دهید. با تمرکز کردن بر گلوگاه‌ها و مشکلاتی شروع کنید که بر روی بهره‌وری تأثیر می‌گذارند و برای دیگران، خصوصا رئیس‌تان، دردسر ایجاد می‌کنند. اگر بتوانید این مشکلات را حل کنید، رئیس‌تان خیلی راحت‌تر می‌تواند به شما اجازه دهد روی ایده‌های جدید‌ کار کنید.

همچنین می‌توانید به مشکلاتی که مشتریان‌ با آنها درگیر هستند نیز نگاهی بیندازید. سعی کنید بتوانید عمق مشکلات را درک کرده، سپس با استفاده از ابزار تفکر خلاقانه مانند طوفان فکری، تکنیک اسکمپر و سایر تکنیک های ایده پردازی به راه‌حل‌های مبتکرانه دست پیدا کنید.

درباره‌ی ایده‌ها و پیشنهادهایتان، با افرادی که بخش‌های متفاوت مشکلی را که می‌خواهید برطرفش کنید می‌شناسند، مشورت کنید. آنها می‌توانند به شما کمک کنند تا ایده‌ی خود را اصلاح کرده و به راه‌حل بهتری دست پیدا کنید.

سرانجام، یک پرونده تجاری برای ایده‌ی خود ارائه دهید و به عنوان بخشی از این کار، ارزیابی مالی مناسبی انجام دهید تا اطمینان حاصل کنید که ارزشش را دارد روی ایده‌ی‌تان کار کنید. (از بخش مالی شرکت بخواهید که در این کار به شما کمک کند.)

۳. ایده‌ی خود را مطرح کنید

وقتی ایده‌ای به ذهن‌تان رسید که هیجان زده‌تان می‌کند، باید آن را با رئیس یا رهبر تیم‌ هم در میان بگذارید و او را قانع کنید. این می‌تواند اقدام چالش‌برانگیزی باشد، چون ممکن است هم شما و هم ایده‌تان را به خطر بیندازد.

آماده باشید که بتوانید در لحظه فکر کنید و روی مهارت‌های فی‌البداهه صحبت کردن کار کنید. خونسرد بودن در هنگام ارائه‌ی ایده و زمانی که شاید فشار زیادی روی شما باشد، کمک می‌کند که واضح و شفاف فکر کنید.

سعی کنید ایده‌ی خود را به بهترین نحو ممکن ارائه دهید. از تکنیک سخنرانی آسانسوری استفاده کنید تا بتوانید در دو دقیقه یا کمتر ایده‌ی خود را توضیح دهید. همچنین پیام‌تان را تقویت کرده و آن را متقاعد کننده‌تر جلوه دهید، سپس به کمک ایجاد یک فهرست نکات کلیدی برای جلسه‌ی ارائه، مطمئن شوید که چیزی را جا نینداخته‌اید.

وقتی با رئیس‌تان جلسه می‌گذارید، ابتدا مشکلی که شناسایی کرده‌اید را با جزئیات شرح داده و توضیح دهید چطور ایده‌ی شما می‌تواند آن را حل کند. فواید آن را مشخص کرده و ریسک‌ها را هم صادقانه توضیح دهید.

سپس، چیزهایی که برای شروع به آنها نیاز دارید را با جزئیات شرح دهید. در این مرحله باید واضح و روشن صحبت کنید و اگر به نتیجه رسیدن ایده شش ماه طول می کشد و به یک تیم ۱۰ نفری نیاز دارد، حتما در همان جلسه این موضوع را با رئیس‌تان مطرح کنید.

۴. مُصر باشید

اگر در همان جلسه‌ی اول موفق نشدید، نا‌امید نشده و دست از تلاش نکشید. بعضی از بزرگترین ایده‌های تاریخ، اولین بار با پاسخ منفی روبه‌رو شدند. ایده‌هایی مانند لاک غلط‌گیر، دوچرخه‌ی تاشو، هاورکرفت (هواناو) و حتی عروسک‌های باربی، هیچ کدام در ابتدا پذیرفته نشدند. هنگامی که ایده‌ی‌تان را مطرح می‌کنید، به تمامی نظراتی که مدیر و دیگر اعضای تیم می‌دهند دقت کنید. اگر فکر می‌کنید که ایده‌‌‌ی‌تان مثبت است و مفید خواهد بود، برای پشتیبانی از آن تحقیقات بیشتری انجام دهید. با کمک نظرات اعضای تیم‌تان ایده را اصلاح کرده و بر ایجاد ارزش برای دیگران تمرکز کنید.

۵. یک آزمایش ابتدایی انجام دهید

خبر خوشحال کننده این است که آنها ایده‌ی شما را پذیرفتند. حالا باید چه کاری انجام دهید؟

مرحله‌ی بعدی این است که ایده‌ی خود را به مرحله‌ی عمل درآورید. در این مرحله بعید به نظر می‌رسد که مدیرتان به شما اجازه دهد تا ایده‌ی‌تان را در تمام شرکت پیاده کنید. ابتدا، باید شواهد بیشتری از اینکه ایده‌ی شما مفید خواهد بود، به او ارائه دهید.

یکی از کارهایی که در اینجا مفید خواهد بود، انجام آزمایش‌های تجاری است که کمک می‌کند قبل از اینکه ریسک کرده و منابع زیادی را برای انجام آن هزینه کنید، ایده‌‌تان را در ابعاد کوچک‌تر آزمایش کنید. همچنین می‌توانید از چرخه‌ی بهبود مستمر دمینگ استفاده کرده و یک پروژه‌ی ابتدایی را راه‌اندازی کنید یا یک محصول بادوام و کوچک ایجاد کنید تا ارزیابی‌هایتان را به اثبات رسانده و نیازها و خواسته‌های مشتریان را بررسی کنید.

۶. در ابعاد گسترده‌تر پیاده کنید

اگر مطالعات ابتدایی‌تان موفقیت آمیز بودند و هم خودتان و هم رئیس‌تان موافق هستید که آن را در ابعاد وسیع‌تر ادامه دهید، بهتر است دست به کار شوید.

داشتن مهارت در زمینه‌ی مدیریت پروژه، مدیریت ریسک و مدیریت تغییر و تحول به انجام صحیح پروژه‌ی شما کمک می‌کنند. اگر ایده‌ی شما با موفقیت خوبی مواجه شد، شاید وقت آن است که تقاضای افزایش حقوق کنید.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هر سوالی داری از
هوش مصنوعی رایگان چطور
بپرس!

close icon
close icon