کتاب سال بلوا؛ عاشقانهای ماندگار و خواندنی از عباس معروفی
رمان عاشقانهی «سال بلوا» کتاب تاثیرگذاری است که «عباس معروفی»، نویسندهی نام آشنای کشورمان نوشته است. اتفاقات تاریخی و ماجراهای عاشقانهای که در کتاب رخ میدهند، چنان جذاب است که حتما در مدت کوتاهی خواندن کتاب را تمام میکنید. با ما همراه باشید تا درباره کتاب سال بلوا بیشتر بدانید.
شناسهی کتاب
- عنوان کتاب: سال بلوا
- نویسندهی کتاب: عباس معروفی
- تعداد صفحات: ۳۴۲
دربارهی کتاب سال بلوا
نوشتن کتاب سال بلوا بهگفتهی خود نویسنده، عباس معروفی، سه سال و اندی طول کشید. داستان از زبان نوشآفرین (و در بعضی شبها توسط دانای کل) نقل میشود. او دختر سرهنگ نیلوفری است و آنها به سنگسر آمدهاند. داستان در هفت شب اتفاق میافتد. نوشآفرین شخصیتی درونگراست که عاشق مرد کوزهگر میشود و زندگیاش تغییراتی میکند. این عشق ازنظر خانواده و جامعهی آن زمان، عشقی ممنوعه است و نوشآفرین تن به اجبارهایی دیگر میدهد.
همانطور که در بقیهی آثار عباس معروفی میبینیم، ماجراها مثل تکههای جورچیناند، خواننده باید آنها را کنار هم بچیند تا در آخر متوجه جریان اصلی داستان بشود. همین امر نوشتههای معروفی را جذاب کرده و ویژگی خاص به آن بخشیده است.
نویسنده چنان هنرمندانه از زبان دختری جوان، به بیان محدودیتها و مصیبتهای زنان قصه پرداخته است که باورش برایتان سخت است که یک نویسندهی مرد اینها را نوشته است. درواقع معروفی با فضاسازیهای فوقالعادهاش غرق داستانتان میکند. زمان در کتاب عقب و جلو میرود و شما را بهچالش میکشد. سال، سال بلواست، جامعه دچار هرجومرج است و داری در شهر بنا شده که دلهره میآفریند.
آیا این کتاب برای شماست؟
کتاب سال بلوا را میتوان رمانی عاشقانه و اجتماعی دانست. فضای عاشقانه، وقایع سیاسی و اجتماعی و حتی نکات تاریخی، به زیبایی هرچه تمام در این کتاب مطرح شدهاند. بنابراین اگر میخواهید یک رمان عاشقانه غیرسطحی و تأثیرگذار بخوانید و از خارقالعاده بودن قلم نویسنده حیرتزده شوید، این کتاب برای شما بسیار مناسب است. بیشتر جملههای این کتاب را بهصورت تکجملههای عاشقانه در صفحههای مجازی میبینیم که نشاندهندهی محبوبیت این کتاب است.
در حاشیه
عباس معروفی، نویسنده، نمایشنامهنویس و روزنامهنگار توانای معاصر است. معروفترین اثر او «کتاب سمفونی مردگان» است که برندهی جایزه سال ۲۰۰۱ از بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سورکامپ شده است. یکی از ویژگیهای داستانهای معروفی، استفاده از تکرار بعضی کلمات و صداهاست. این صداها در کتاب «سمفونی مردگان» بهصورت صدای کلاغ، در کتاب «سال بلوا» صدای دنگ دنگ ساعت لنگری و یا تکرار جمله «باید برمیگشتم» است. این ویژگی بسیار تحسینبرانگیز است، زیرا به فضاسازی ذهنی خواننده کمک میکند و او را به دنیای شگفتانگیز آثارش میکشاند. از طرفی میتوانید همین حالا کتاب صوتی سال بلوا از وبسایت نوار تهیه کنید و در اوقات فراغت خود گوش دهید.
بخشهایی از کتاب
صدای گریه زنی را میشنیدم که سالها بعد از سال بلوا یاد من افتاده بود. مگر نمیشود زنی یاد زن دیگری بیفتد که چهارده سال پیش او را دیده و گفته است: «شما خیلی شادابید، همیشه جوان و شادابید.»
چهحرفها! خبر از دل آدم که ندارند. نمیدانند هر آدم سنگی است که پدرش پرتاب کرده است. پوستهی ظاهری چه اهمیتی دارد؟ درونم ویرانه است. خانهای پر از درخت که سقف اتاقهاش ریخته است. تنها یک دیواره مانده، با دری که باد در آن زوزه میکشد. یا نه، چناری است که پیرمردی در آن کفش نیمدار دیگران را تعمیر میکند، گیرم شاخ برگی هم داشته باشد.
باید برمیگشتم.
به افسانهای برمیگشتم که دختر پادشاه عاشق مرد زرگر شده بود، اما پسر وزیر او را میخواست و در تب عشق دختر میسوخت، و دختر در غم عشق مرد زرگر میمرد. چرخهای بیسرانجام و بیسروته که به هرکجای میآویختی آغاز راه بود، و از هرجاش میافتادی پایان کار.
دستههایم را به صورتم گذاشتم ببینم هستم؟ زانو زده بودم، با سری افتاده و موهایی که هنوز به زمین نرسیده بود.