کتاب صید قزل آلا در آمریکا؛ شاهکاری دیگر از نویسندهٔ محبوب آمریکایی
ممکن است تا به حال به ماهیگیری نرفته باشید یا تجربهای در زمینهء صید قزلآلا نداشته باشید. پس اگر اینطور است، کتاب «صید قزل آلا در آمریکا» را ورق بزنید و بخوانید تا با ریچارد براتیگان همراه شوید. قزلآلا صید کنید و از نقد هنرمندانهاش نسبت به جامعه آمریکا لذت ببرید. ما در ادامه این کتاب را به شما معرفی کردهایم.
شناسه کتاب:
- عنوان اصلی کتاب: Trout Fishing in America
- عنوان کتاب به فارسی: صید قزلآلا در آمریکا
- نویسنده: ریچارد براتیگان
- تعداد صفحات: ۲۰۸
درباره کتاب صید قزلآلا در آمریکا
«صید قزل آلا در آمریکا» نخستین اثر ریچارد براتیگان است که در سال ۱۹۶۷ منتشر شد. این اثر که شناختهشدهترین اثر او هم هست، از مکانهای مختلف ماهیگیری در آمریکا برایتان میگوید. فرهنگ مردم آن زمان آمریکا در لابهلای قصهها روایت و بازگویی میشود. تخیل نویسنده و توصیفهای طبیعی زیبای او، جذابیت نوشته را بیشتر کرده است.
میتوان گفت این اثر، در مقایسه با آثار بقیه نویسندگان، یکی از شاخصترین و مهمترین نمونههای ادبیات پستمدرن است. پستمدرنیسم به سیر تحولات گستردهای در هنر، ادبیات و فرهنگ میگویند که از بطن نوگرایی پدید آمده است.
طنز عجیب و جالب براتیگان که در بقیه آثارش هم دیده میشود، در این کتاب بهزیبایی بهکار برده شده است. روایتها و داستانهای تکهتکه این اثر شاهکار را تشکیل میدهد. براتیگان که کتابهایش زبانی صمیمی و گفتاری ساده دارند، ارتباط خوبی با شما برقرار میکنند. کافیست کتاب را بخوانید تا قدرت نویسندگی براتیگان شما را شگفتزده کند.
یکی از منتقدان ادبی همعصر انتشار کتاب گفته است: «براتیگان در صید قزل آلا در آمریکا دست به آفرینش ژانری یکسره نو میزند، چندانکه میتوان انتظار داشت مردم در آیندهای نهچندان دور “براتیگان بنویسند” همانگونه که امروز “رمان مینویسند”.»
در حاشیه
ریچارد براتیگان، نویسنده و شاعر معاصر آمریکایی ست. او ۹ رمان، یک مجموعه داستان و چندین دفتر شعر منتشر کرده است. بهگفتهی خودش هفت سال شعر نوشت تا بتواند جملههای درستی بنویسد و جملههای شعریاش رمانش را تشکیل بدهند.
پس از موفقیت کتاب «صید قزلآلا در آمریکا»، او توانست کتابهای زیاد دیگری را منتشر کند. او خالق آثار شگفتانگیزی چون در «قند هندوانه»، «یک زن بدبخت»، «پس باد همهچیز را با خود نخواهد برد» و «هیولای هاوکلاین» است.
بخشهایی از کتاب
«خواب دیدم لئوناردو داوینچی… در حال اختراع قلاب جدید برای صید قزلآلا در آمریکا است. دیدم اولازهمه با تخیلش کار میکرد، بعد رفت سراغ فلز و رنگ و گیره… رئیس رؤساش را صدا زد بیایند. نگاه کردند و همه از هوش رفتند. او که تنها در مقابل جسم مدهوش آنها ایستاده بود، قلاب را به دست گرفت و اسمی گذاشت روش. اسمش را گذاشت شام آخر. بعد رفت تا رئیس رؤساش را به هوش بیاورد. ظرف چند ماه آن قلاب صید قزلآلا غوغای قرن بیستم شد و دستاوردهای سطحیای مثل هیروشیما و مهاتما گاندی دیگر به گردش هم نمیرسیدند. میلیونها شام آخر در آمریکا به فروش رفت. واتیکان ده هزارتا سفارش داد، بااینکه هرگز قزلآلایی آنجا مشاهده نشده بود. سیل سپاسها سرازیر شد. سیوچهار رئیسجمهور سابق ایالاتمتحده همه حرفشان این بود: شام آخر ختم روزگار است».