مازوخیسم چیست؟ هر آنچه باید درباره خودآزاری بدانید

مازوخیسم چیست؟ آیا شما هم خودآزاری می‌کنید؟

15

مازوخیسم نوعی اختلال روانی بسیار رایج است. آزارخواستن، خودآزاری، خود‌تنبیهی، دردطلبی، احساس گناه بدون دلیل، و ده‌ها احساس و عمل دیگر که با دردکشیدن همراه‌اند همگی ممکن است از نشانه‌های مازوخیسم باشند. اگر شما هم حتی یکی از این علائم و احساسات را دارید، پیشنهاد می‌‌کنیم تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.

مازوخیسم چیست؟

مازوخیسم نوعی اختلال روانی است که در آن فرد با آسیب‌رساندن به خود احساس رضایت می‌کند. ممکن است این آسیب‌ها روحی و جسمی باشند. در واقع، شخص مازوخیست یا آزارطلب برای رسیدن به لذت خودش را در موقعیت‌های دردناک قرار می‌دهد.

رونیکس

تنبلی و به تعویق انداختن از نشانه‌های مازوخیسم است

خودآزاری ممکن است خودآگاه یا ناخودآگاه باشد.

برای درک بهتر خودآگاه‌بودن خودآزاری، چند مثال رایج را باهم مرور می‌کنیم:

  • فردی را در نظر بگیرید که برای دیده‌شدن در شبکه‌های اجتماعی، کارهای عجیب و بعضا دور از شأن انسانی می‌کند. با این کار، خودش را در معرض انتقادات شدید و توهین مردم قرار می‌دهد که بسیار آزاردهنده‌اند. منتها شنیدن توهین آن شخص را راضی می‌کند و حتی ممکن است برایش لذت‌بخش باشد.
  • روز خیلی خوبی را در نظر بگیرید که به شما خوش گذشته و همه‌‌چیز به‌خوبی پیش رفته است. منتها احساس گناه می‌کنید و مدام منتظر اتفاقی بد هستید. احساس گناه ناشی از اتفاقی خوب به این معنی است که شما خودتان را لایق خوشی نمی‌دانید؛ زیرا کسانی وجود دارند که وضعیت زندگی خیلی بدی دارند و با وجود آنها، شما حق ندارید خوش باشید. به این ترتیب، شما احساس می‌کنید آدم خوبی هستید که به بقیه هم فکر می‌کنید. همین فکر شما را راضی می‌کند.
  • فرض کنید پروژه‌ای مهم در دست دارید و باید تا ۲ هفته آینده آن را تحویل دهید. به‌راحتی می‌توانید با انجام روزی ۲ ساعت کار، این پروژه را به بهترین شکل آماده کنید. منتها آن را تا روز آخر رها می‌کنید. به‌اصطلاح، کارتان را برای «دقیقه ۹۰» می‌گذارید. در این صورت، خودتان را در معرض استرسی بسیار شدید قرار داده‌اید و مدام خودسرزنشی می‌کنید. در این مورد، شما با خودسرزنشی احساس رضایت می‌کنید. همین احساس رضایت انگیزه‌ای می‌شود تا شما بالاخره پروژه را انجام دهید.

کتاب «ونوس خزپوش» را خوانده‌اید؟

ونوس خزپوش (به فرانسوی: La Vénus à la fourrure) رمانی فرانسوی مازوخیستی است. واژه مازوخیسم (Masochism) از نام نویسنده کتاب، لئوپولد فون زاخر مازوخ (Leopold von Sacher-Masoch) گرفته شده است. این رمان اروتیک فانتزی‌های عاطفی و جنسی مردی آزارطلب را روایت می‌کند. در این رابطه، مرد داستان آزارطلب، و زن رؤیاهایش آزاردهنده است. این کتاب بعدها مورد توجه بسیاری از روان‌شناسان قرار گرفت و انگیزه‌های آزارطلبی شخصیت مرد داستان سوژه بسیاری از تحلیل‌های روانکاوی مدرن شد. در واقع، وقایع این کتاب مثالی گویا از زندگی روزمره بسیاری از افراد مازوخیست در دنیای واقعی است.

احساس رضایت حتما نباید با لذت همراه باشد. در مازوخیسم، این نوع رضایت احساس حقارت و نادیده‌گرفته‌شدن درونی را تأیید و تقویت می‌کند.

ریشه‌ روان‌شناختی مازوخیسم چیست؟

ریشه مازوخیسم - کودک خشمگین و احتمال بروز مازوخیسم

بسیاری از رفتارهای مازوخیستی در کودکی افراد ریشه دارند؛ برای مثال، کودک ۴ساله‌ای را در نظر بگیرید که پولی را بدون اجازه از کیف مادرش برمی‌دارد. مادر با تصور و هراس از اینکه کودک دزدی کرده است، تنبیهی را برای او در نظر می‌گیرد که اصلا با اندازه و شدت عمل هم‌خوانی ندارد (مثلا دست او را با قاشق داغ می‌سوزاند)؛ ولی کودک اصلا معنای دزدی را نمی‌داند و متوجه نیست که چرا تنبیه شده است، آن هم به این شدت!

کودک به‌خاطر دردی که می‌کشد از مادرش خشمگین می‌شود؛ ولی به او گفته‌اند که مادر مقدس است. هم‌زمان با احساس درد و خشم، به‌خاطر خشمی که نسبت به موجودی مقدس دارد، احساس گناه نیز به‌سراغش می‌آید. می‌داند برای اینکه کودکِ خوب مادرش باشد باید خشمش را فروبخورد و حق را به مادرش بدهد. با تصور اینکه حالا با فروخوردن خشمش آدم خوبی می‌شود، احساس رضایت می‌کند. کودک این الگو را با خود به بزرگ‌سالی می‌آورد و برای رسیدن به احساس رضایت، آن را تکرار می‌کند.

حالا به احساساتی که در یک لحظه به کودک هجوم آورده‌اند توجه کنید: سردرگمی، درد، خشم، عذاب وجدان، احساس گناه، و در نهایت رضایت و شاید لذت! این الگویی است که افراد مازوخیست آن را به‌دفعات زیادی در کودکی خود تجربه کرده‌اند.

۵ نشانه از رایج‌ترین علائم مازوخیسم را بشناسید

افراط کردن در ورزش و مازوخیسم

شاید بد نباشد علائم مازوخیسم را بشناسیم تا در صورت مشاهده آنها در خود یا اطرافیان، اقدامات درمانی لازم را انجام دهیم.

۱. ناتوانی در ردکردن درخواست‌‌های دیگران

یکی از نشانه‌های مازوخیسم این است که فرد توانایی نه‌گفتن ندارد، زیرا گمان می‌کند این کار دور از معرفت و دوستی است. فرد حاضر می‌شود برای رضایت بقیه خودش را در شرایط سخت قرار دهد و به درخواست‌های آنها تن دهد. هرچند فرد در این شرایط به‌سختی می‌افتد، این کار ناخودآگاه به او احساس رضایت می‌دهد؛ زیرا دیگران او را تصدیق خواهند کرد.

۲. تلاش بیش‌ازحد برای بهتربودن

ورزش‌کردن به‌صورت افراطی، رژیم‌های غذایی خیلی سخت، کاهش ساعات خواب، و زیاده‌روی در مطالعه ممکن است نشانه‌های از مازوخیسم باشند. گاهی فرد خودش را وادار می‌کند کارهایی را انجام دهد که برایش آزاردهنده‌اند؛ فقط به این خاطر که تصور می‌کند برای بهترشدن باید آنها را انجام دهد.

۳. تنبلی بیش‌ازحد

تنبلی‌کردن گاهی خوب است و به شما فرصت بازپروری افکارتان را می‌دهد. منتها اگر این تنبلی باعث می‌شود تمام کارهایتان به لحظه آخر موکول شود، احتمالا نشانه‌هایی از مازوخیسم در شما وجود دارد. ممکن است شما به‌صورت ناخودآگاه می‌خواهید با این کار احساس استرس و خودتنبیهی را (که هر دو از ویژگی‌های مازوخیسم هستند) در خودتان بیدار کنید تا به رضایت برسید.

۴. ماندن در رابطه‌های آزاردهنده

روابط آزاردهنده، چه فقط دوستی باشند و چه عاطفی، روابط مشکل‌داری‌اند. اینکه شخصی تمایل داشته باشد در چنین رابطه‌هایی بماند یا فقط چنین رابطه‌هایی را انتخاب کند، نشان‌دهنده مازوخیسم است. اگر باید همیشه برای جلب‌توجه شریک عاطفی خود بسیار تلاش کنید، اگر شریک عاطفی شما بارها به شما خیانت کرده و هنوز رابطه را حفظ کرده‌اید، اگر بارها مورد بی‌احترامی، اهانت و آسیب فیزیکی شریک عاطفی خودتان قرار گرفته‌اید و همچنان پایند آن رابطه هستید، احتمالا به نوع شدیدتری از مازوخیزم مبتلا هستید.

۵. احساس گناه بدون دلیل

افراد مبتلا به مازوخیسم بدون اینکه دلیلی داشته باشند مدام احساس گناه می‌کنند. وقتی هدیه‌ای می‌گیرند، احساس می‌کنند لایق آن نیستند. وقتی از آنها تعریف می‌شود، نمی‌پذیرند و وقتی احساس خوش‌حالی می‌کنند، منتظر اتفاقی بد هستند. همه اینها به‌خاطر احساس گناهی است که همیشه و بدون دلیل همراه آنها است؛ انگار جرمی مرتکب شده‌اند، ولی نمی‌دانند چه جرمی!

پاسخ به سؤالات رایج درباره مازوخیسم

مازوخیسم تصویر واقعی فرد را از خودش پنهان می‌کند

۱. آیا اختلال مازوخیسم درمان دارد؟

درمان اختلال روانی مازوخیسم، اگر ریشه ژنتیکی نداشته باشد، با روان‌درمانگری و کمک‌گرفتن از روان‌کاو امکان‌پذیر است. درمانگر ابتدا کمک می‌کند شخص خودش را بشناسد و ریشه‌های مازوخیسم را در او واکاوی می‌کند. در مرحله بعدی، وقتی شخص به آگاهی می‌رسد، سعی می‌کند به‌اصطلاح با «مچ‌گیری» از خودش در حین بروز احساسات و رفتارهای مازوخیستی، کنترل افکارش را در دست بگیرد.

۲. آیا امکان دارد مازوخیسم ژنتیکی باشد؟

بله، ژنی که باعث به‌وجود‌آمدن رفتارهای مازوخیستی در فرد می‌شود OXT نام دارد. البته افراد دارای این ژن بیشتر گرفتار مازوخیسم جنسی‌اند. در مازوخیسم ژنتیکی، دارودرمانی تحت نظارت درمانگر و روان‌پزشک یکی از ثابت‌شده‌ترین راه‌های درمان است.

۳. مازوخیسم جنسی چیست؟

در این نوع از خودآزاری، فرد تمایل دارد حین رابطه جنسی رفتارهای خشنی با او بشود، مثل شلاق‌زدن، خفه‌کردن، کتک‌زدن و امثال اینها. در واقع، این افراد در رابطه‌های جنسی ملایم به احساس لذت و رضایت نمی‌رسند.

۴. تفاوت بین مازوخیسم و سادیسم چیست؟

سادیسم نقطه مقابل مازوخیسم است. فرد مازوخیست، همان طور که گفتیم، برای رسیدن به احساس رضایت باید آزار ببیند. این آزار می‌تواند جسمی، کلامی و احساسی باشد. منتها فرد مبتلا به سادیسم برای رسیدن به احساس رضایت باید دیگران را آزار دهد. سادیسم برای جامعه خطر بیشتری دارد؛ زیرا افرادی که رفتارهای سادیستیک دارند، ممکن است حتی دست به قتل بزنند.

۵. در روابط عاطفی، افراد سادیست و مازوخیست می‌توانند مکمل‌های خوبی برای یکدیگر باشند؟

بیشترِ مردم فکر می‌کنند که این طور است. معمولا فردی که دوست دارد آزار بدهد به‌دنبال کسی می‌گردد که از آزاردیدن استقبال کند. ترکیب سادیسم و مازوخیسم ممکن است موجب دوام رابطه شود؛ ولی در هر صورت این رابطه سالم نیست. کودکی که نتیجه چنین رابطه‌ای باشد بزرگ‌ترین آسیب‌های روانی را خواهد دید.

بهتر است افراد سادیست و مازوخیست، به‌جای برقراری ارتباط با نقطه مقابل خودشان، سعی کنند این اختلال را درمان کنند.

سخن آخر

آگاهی از شرایط روانی یکی از مهم‌ترین کارهایی است که فرد باید برای خودش انجام دهد. مازوخیسم یکی از اختلالات رایجی است که احتمالا خیلی از ما، با شدت‌های کم، درگیر آن هستیم. احتمال دارد شما هم علائم این اختلال را در خود دیده باشید؛ مثل احساس گناه بی‌‌دلیل، تلاش برای کامل‌بودن، تحمل رابطه‌های سمی و امثال اینها. منتها باید بدانید قدم اول در هر درمانی، رسیدن به آگاهی است.

شما بگویید

شما چه تجربه‌ای از آزارطلبی و خودتنبیهی دارید؟ آیا کسی از اطرافیان شما درگیر مازوخیسم هست؟ آیا در کودکی طوری تنبیه شده‌اید که تصور کنید حقتان نبوده؟ در بخش «ارسال دیدگاه» افکارتان را با ما در میان بگذارید.


در ادامه بخوانید: چه زمانی باید به روانشناس مراجعه کنیم؟
برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟

در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و رفتار شما به‌وجود می‌آورد. اگر احساس افسردگی دارید، حتما با کمک یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ارتباط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر

به کمک زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید

۸،۰۰۰ تومان


منبع mindbodygreen mindbodygreen
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

آخرین دیدگاه‌ها (از 15 دیدگاه)
  1. فاطمه می‌گوید

    من که دوس دارم اصنم از این کار رنج نمیبرم 😐
    مشکل دارم ؟

  2. kyouko می‌گوید

    وای
    خب من هم کار هام رو می ذارم دقیقه نود و اون استرس عظیم رو به خودم میدم
    هم وقتی که اتفاق خوبی میوفته فکر میکنم حقم نیست و منتظر یک اتفاق بدم و احساس گناه میکنم
    و راستش بعضی وقت ها از یک سری درد ها مثل نمک روی زخم لذت میبرم
    خب من وقتی خیلی کوچیک بودم هم سر یک سری چیز هایی کتک خوردم که حقم نبوده
    و خب از همون اول هم خانواده ی ما عادت داشتن کاری کنن که احساس گناه کنی.
    ترسناک شد 🙁

  3. مهشید می‌گوید

    سلام خسته نباشید
    میخواستم بدونم درونگرا بودنم ربطی به مازوخیسم داره؟؟

    1. محسن محمدبیگی می‌گوید

      سلام مهشید عزیز
      اون‌طور که من می‌دونم، خیر.

      1. مهشید می‌گوید

        من از خانواده یا والدینم ضربه نخوردم
        من از مدرسه ضربه خوردم
        به دلیل اینکه دورنگرا بودم و نمی تونستم با همکلاسی ها ارتباط برقرار کنم
        پس آیا درونگرا بودن ربطی به مازوخیسم داره ؟؟

        1. محسن محمدبیگی می‌گوید

          مازوخیسم به‌معنی ضربه‌خوردن یا آسیب‌دیدن نیست؛ مازوخیسم یعنی خودآزاری، یعنی فرد خودش رو آزار می‌ده و از این کار لذت هم می‌بره. اگر آدم آموزش‌های لازم رو ندیده باشه و در شرایط خاصی قرار بگیره، ممکنه درون‌گرایی زمینه‌ساز آسیب‌دیدنش بشه، اما خودآزاری قضیه‌اش فرق داره و کلی آدم درون‌گرا هستن که خیلی هم زندگی خوبی دارن. به‌هرحال پیشنهاد ما اینه که برای اطمینان خاطر با مشاور روان‌شناس صحبت کنین. متخصص با بررسی جنبه‌های مختلف زندگی شما می‌تونه دقیق‌تر پاسختون رو بده.