آموزش نتیجه محور چیست؟ مزایا، معایب و تفاوت آن با روش سنتی آموزش

0

در نظام آموزش سنتی، تمام زمان معلمان و دانش‌آموزان صرف یادگیری مطالب درسی می‌شود. هدف هم کسب نمره و رفتن به مقاطع بالاتر است بدون آنکه توجهی به نتایج واقعی آموزش شده باشد. در نظام آموزش نتیجه محور به ماحصل آموزش توجه می‌شود، یعنی اینکه چرا باید یک درس آموخته شود و قرار است چه کاربردی داشته باشد. در این مقاله، درباره اصول و ویژگی‌ها آموزش نتیجه محور و رویکردهایش صحبت می‌کنیم. همچنین تفاوت این مدل آموزشی با سایر مدل‌ها را بررسی می‌کنیم.

آموزش نتیجه محور چیست؟

از اسم آموزش نتیجه محور یا آموزش مبتنی بر نتیجه مشخص است که روی نتیجه یادگیری تمرکز می‌کند. در این شیوه آموزش، روی اینکه دانش‌‌آموزان چه می‌دانند یا چه‌ کاری می‌توانند انجام دهند تمرکز می‌شود. این برخلاف آموزش سنتی است که برنامه‌های درسی بدون درنظرگرفتن نیازها و نتیجه کار ارائه می‌شوند.

رونیکس

برای درک بهتر این شیوه آموزشی، در ادامه اصول آن را بررسی می‌کنیم.

۱. فراگیرمحوری

آموزش نتیجه محور پرسشی اساسی را مطرح می‌کند: «فراگیران برای کسب دانشی مشخص، چه کارهایی باید انجام دهند؟» چنین پرسشی نیازهای فراگیر را اولویت اول طراحی روش‌های آموزشی قرار می‌دهد.

۲. شفافیت

همه نتایج مدنظر این شیوه آموزش از قبل طراحی شده‌اند، پس کاملا شفاف و واضح است که هر فراگیر باید به چه نتایجی دست یابد.

۳. انعطاف‌پذیری

آموزش نتیجه محور باید انعطاف لازم برای تطبیق برنامه درسی با نقاط قوت و ضعف فراگیران را داشته باشد. این ویژگی همچنین به فراگیران زمان کافی برای دستیابی به نتایج مدنظر را می‌دهد.

اگر بخواهیم اجرای واقعی این مدل را در نظامی آموزشی ارزیابی کنیم، باید بررسی کنیم که آیا آن نظام این ویژگی‌ها را دارد یا خیر:

  • تنظیم برنامه‌ای درسی با نتایج شفاف و قابل‌اندازه‌گیری.
  • تعهد به ایجاد فرصت آموزش و یادگیری برای همه و ایجاد نظامی برای ارزشیابی که در آن پیشرفت و ارتقا بر مبنای کسب حداقل نتایج مدنظر رخ می‌دهد.
  • رهانکردن فراگیران به حال خود و ادامه آموزش و ارزشیابی تا جایی که فرد بتواند حداقل نتایج مدنظر را کسب کند.

رویکردهای آموزش نتیجه محور

حال که با اصول این مدل آشنا شدید،‌ رویکردهای آموزش نتیجه محور به ارزیابی نتایج، نمره‌دهی و بازخورد، و ارتقای فراگیران را بررسی می‌کنیم.

۱. ارزیابی نتایج فراگیران

همان‌طور که گفته شد این مدل حول محور نتیجه می‌گردد، نتایج قابل‌اندازه‌گیری. مثلا در درس ورزش، نتایج فعالیت دانش‌آموزان با چنین جملاتی تعیین می‌شوند: «دانش‌آموزان باید بتوانند ۵۰ متر را در کمتر از یک دقیقه بدوند». البته شاید طراحی نتایج در همه درس‌ها به این آسانی نباشد. ماهیت انتزاعی و ذهنی برخی دروس مانند ادبیات این رویکرد را چالش‌برانگیز می‌کنند.

به هر حال، در هر درس یا حیطه آموزشی می‌توان چارچوب‌ها و حداقل‌ نتایج مدنظر را طراحی کرد.

۲. نمره‌دهی و بازخورد

رویکرد مدل آموزش نتیجه محور به نمره‌دهی، ارائه نمرات شفاف و روشن بر اساس عملکرد هر فراگیر است. در این شیوه، فرد با دیگران مقایسه نمی‌شود، بلکه عملکرد فرد با عملکرد استاندارد و از پیش‌ طراحی‌شده مقایسه می‌شود. مثلا در درس ریاضی می‌توان گفت: «محسن به ۸۰درصد پرسش‌های امتحان ریاضی پاسخ درست داده است.»

نمره دهی و بازخورد از رویکردهای آموزش نتیجه محور است.

همچنین می‌توان شیوه نمره‌دهی را جزئی‌تر هم کرد و بازخورد بهتری گرفت. این کار باعث می‌شود فراگیران بهتر بتوانند نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنند، مثلا: «محسن به ۸۰درصد پرسش‌های امتحان ریاضی با موضوع حسابان پاسخ درست داده، اما فقط به ۴۰درصد پرسش‌های مربوط به هندسه پاسخ درست داده است.»

این جمله یعنی محسن در حوزه‌ای تواناست، اما ممکن است که در حوزه‌ای دیگر ضعیف باشد.

۳. ارتقا

در آموزش مبتنی بر نتیجه ارتقای هر فرد پس از کسب حداقل نتایج مدنظر صورت می‌گیرد. در این شیوه فرد شایستگی لازم را کسب می‌کند تا به سطح بعدی آموزش برود یا فارغ‌التحصیل شود. در این مدل فراگیر رها نمی‌شود. اگر فرد نتواند نتایج مدنظر را کسب کند، باید بار دیگر فرایند آموزش را تکرار کند.

همچنین در این مدل، فراگیران ضعیف‌تر با نتایج حداقلی و فراگیران قوی‌تر با نتایج حداکثری سنجش می‌شوند. در واقع ویژگی انعطاف‌پذیری به کار می‌رود که اگر فردی موفق به کسب نتیجه مطلوب نشد و مثلا در تکرار نیز موفق نبود، در آینده با سطح پایین‌تری از انتظارات سنجش شود.

پس در این مدل آموزشی، ارزیابی و ارتقا در سطوح مختلفی انجام می‌‌شود و هر سطح نیز می‌تواند به چند زیرسطح تقسیم شود.

تفاوت آموزش نتیجه محور با آموزش سنتی چیست؟

در نظام آموزش سنتی، هدف ارائه محتوای آموزشی نسل‌های قبل و انتقال دانش به نسل فعلی است. در این مدل، فراگیران بر اساس میزان تسلط خود به این محتوا نمره می‌گیرند و توجه نمی‌شود که آیا فراگیران مطالب را واقعا آموخته‌اند یا خیر.

در واقع در این نظام، کسی دغدغه ندارد که ماحصل آموزش چیست. در این شیوه اغلب، نتایج فراگیران با یکدیگر مقایسه و روی یک نمودار منحنی‌شکل (مانند کوه) ترسیم می‌شود. بیشترین نمرات در قله قرار می‌گیرند و کمترین‌ها در پایین نمودار. اکثریت هم که نمرات متوسط کسب کرده‌اند در بین این دو قسمت قرار داده می‌شوند.

تفاوت آموزش نتیجه محور با آموزش سنتی

آموزش نتیجه محور صرفا دنبال ایجاد محیط یادگیری نیست، بلکه به نتیجه و ماحصل کار توجه می‌‌کند. برای همین برنامه و فرایند آموزش را طوری طراحی و اصلاح می‌کند که به نتیجه مدنظر خود برسد. در نظام آموزش نتیجه محور افراد با یکدیگر مقایسه نمی‌شوند، بلکه با نتایج از پیش طراحی‌شده مقایسه می‌شوند. پس معیاری وجود دارد که هر فرد می‌کوشد خود را به حداقل‌های آن برساند.

شباهت آموزش نتیجه محور با آموزش شایسته محور چیست؟

علاوه بر آموزش نتیجه محور و آموزش سنتی، دست‌کم یک مدل‌ آموزشی دیگر نیز وجود دارد ‌که آموزش «شایسته محور» نام دارد. مدل آموزشی نتیجه محور و شایسته محور شباهت‌هایی به هم دارند که بیشتر خود را در بخش اصول و ویژگی‌ها نشان می‌دهند.

  • در هر دو مدل‌ آموزشی، تعریف دقیقی از نتایج وجود دارد.
  • هر دو مدل از ویژگی انعطاف‌پذیری برخوردارند.
  • کمک به فراگیران هرجا که دچار مشکل شوند ویژگی مشترک دیگر است.
  • در هر دو مدل، به فرگیران زمان کافی برای رسیدن به نتایج داده می‌شود.

تفاوت آموزش نتیجه محور با آموزش شایسته محور چیست؟

شباهت‌های این دو مدل به‌راحتی شناسایی می‌شوند، اما تشخیص تفاوت آنها در نگاه نخست چندان آسان نیست. در مدل آموزش شایستگی محور و نتیجه محور، هدف کسب شایستگی‌ (نتایج) مدنظر در یک دوره آموزشی است. تفاوت از جایی شروع می‌شود که مدل نتیجه محور درباره چرایی کسب این شایستگی‌ها نیز پرسش می‌کند. این چرایی تمایز این دو مدل است.

در مدل شایستگی محور، کسب شایستگی با تسلط بر محتوای آموزشی و رسیدن به سطح معین مهارت بدون در نظر گرفتن کاربردش در محیط‌های دیگر به دست می‌آید. پس این مدل تسلط بر محتوا را ملاک نتیجه قرار می‌دهد و به آینده کاری ندارد. اما در روش نتیجه محور، کسب شایستگی به معنای توانایی کسب مهارت یا دانشی خاص و استفاده از آن در موقعیتی مشخص (مثلا محیط کار) است.

مزایا و معایب آموزش مبتنی بر نتیجه کدام‌اند؟

حال که با تعریف و نقاط اشتراک و افتراق این مدل آموزشی و سایر مدل‌ها آشنا شدید، خوب است نگاهی فهرست‌وار به مزایا و معایب این مدل آموزشی بیندازیم. ابتدا مزایا را مطرح می‌کنیم:

  1. شفافیت؛
  2. انعطاف‌پذیری و دادن آزادی عمل به فراگیران در طی فرایند یادگیری؛
  3. تنوع‌بخشی شیوه‌های آموزشی؛
  4. کاهش رقابت‌های مخرب بین فراگیران؛
  5. درگیرکردن فراگیران در فرایند یادگیری و ایجاد مسؤلیت‌پذیری در آنها به اهداف آموزشی.

معایب این روش آموزشی:

  1. صرف انرژی و زمان زیاد: دستیابی به نتیجه دلخواه در این مدل آموزشی امری زمان‌بر است و هزینه‌های جانبی دارد.
  2. پیچیدگی قضاوت نتایج: در این مدل نتایج مدنظر روشن و شفاف هستند، اما پاسخ به این پرسش که فراگیر تا چه حد موفق به کسب آنها شده در برخی حوزه‌ها به‌راحتی ممکن نیست. مثلا اگر دوره‌ای آموزشی به‌نام کار گروهی یا مهارت گفت‌و‌گو طراحی کنید، چگونه می‌خواهید نتایج مدنظر را ارزیابی کنید؟! از این رو ممکن است از دو یا چند ارزیاب برای قضاوت نتایج استفاده کنید که این موضوع باعث پیچیده و بحث‌برانگیزشدن قضاوت می‌شود.

شما تجربه ای در زمینه ارائه یا بهره گرفتن از روش آموزش نتیجه محور دارید؟ چه نظری درباره این روش دارید؟ آن را مثبت می بینید با منفی؟


در ادامه بخوانید: روش‌ها و ابزارهای آموزشی پرطرف‌دار ۲۰۲۲؛ فعالان حوزه آموزش بخوانند
چگونه با مدیر و همکاران خود تعامل موثری داشته باشیم.
چگونه در سازمان خود پله‌های ترقی را به‌سرعت طی کنیم.


منبع d2l k12academics iitms
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.